eitaa logo
🌼 منتظران ³¹³ 🌼
176 دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
18.1هزار ویدیو
304 فایل
⸤ بسم‌رب‌الشھداء🌿'! ⸣ • . "هل‌من‌ناصرینصرنـے❔" 🌱|مۍشنوے‌رفیـق؟! امام‌زمـ؏ـانمون‌یـٰارمۍطلبـد♥️!(: ــــــ ـ🌼. ا شروط: @Shartha60 !
مشاهده در ایتا
دانلود
@Emamzaman_12EmamZaman78_112038.mp3
زمان: حجم: 996.1K
🍀داستان یکی از شاگردان برجسته ائمه که مورد عنایت عجل‌الله قرار گرفت... 🌺 @montazeran60
@emamzaman12›EmamZaman81_112031.mp3
زمان: حجم: 1.23M
تأثیـرنون‌حلال! تشـرف به خیمـه‌ حضـرت‌ حجت در صحـرای عرفات...🌾 🍃 @montazeran60
@emamzaman1_1245374875.mp3
زمان: حجم: 5.67M
🔷داستان تشرف سید عبدالله ملایری و عنایت ویژه امام عصرعجل‌الله به ایشان در برآورده شدن حاجتش... 🌺
تشرف اول قدرت الله لطیفی نسب خدمت حضرت ولی عصر در آخرین سال اقامت ایشان در مشهد مقدس که قرین سرمای سخت زمستان و بارش فراوان برف بود به فقر مادی که خود از برخی امتحانات مومنان راستین و رهروان توحید است دچار می شوند به حدی که حتی برای خوردن چیزی نداشتند و با توسل به امام رئوف علی ابن موسی الرضا سه روز پی در پی فقط با آب روزه گرفتند. ایشان اینگونه نقل کردند: در غروب روز سوم که از زیارت حرم ثامن الحجج برمی گشتم دیگر در خود توان حرکت نیافتم. خود را کشان کشان به مدرسه رسانده و به سختی به حجره سرد خود در طبقه فوقانی مدرسه داخل شدم و در روی پوست تختی که داشتم دراز کشیدم. دیگر نمی دانم چند ساعت گذشت که متوجه دق الباب شدم. در خود نیرویی یافتم از جا برخاستم و پرسیدم کیست؟ جواب آمد میهمان عرض کردم: میهمان حبیب خداست بفرمایید. درب را گشودند و ابتدا کلید برق را که در درگاهی بود زدند. ناگاه با جمال عالم افروز قطب عالم امکان امام عصر علیه السلام مواجه شدم که همراه شخص دیگری به حجره من تشریف آوردند و روی پوست تخت من جلوس فرمودند. آنگاه فرمودند میهمان شما می شویم به شرط آنکه خودمان غذا بیاوریم. به سمع طاعت پذیرفتم و آن بزرگوار به ملازم خود فرمودند که در پی غذا برود. آنگاه خود با من به صحبت مشغول شدند و مطالب و اسرارس فرمودند و از آن جمله به یاد دارم که فرمودند: در این تنگدستی و عسرت چرا از نماز جعفر طیار که کبریت احمر و اکسیر عظیم است غفلت کردی؟ و مطالب و اسراری را باز گشودند و عنایات خاص و ویژه ای فرمودند. همین تشرف دستمایه عنایات خاص و کمالات نفسانی و کسب معالم بسیار از وجود مبارک  صاح العصر و الزمان گردید. پس از مدتی آن شخص باز گردید و من سفره کرباسی داشتم آن را گشودم. آن آقایی که همراه آقا بود یک سینی نان و کباب و مقداری خرما آورده بود در سفره گذاشتند که حضرت به بنده فرمودند: شما ابتدا با خرما افطار کن و آنگاه مشغول تناول غذا شدیم طعامی که زبان از وصف آن عاجز است. و بالاخره زمان وداع فرا رسید. حضرت توصیه فرمودند که اولا به عزم تاسیس مدرسه اسلامی رهسپار تهران شود و ثانیا از این غذا نباید به کسی بدهی مگر آنکه فردا میرزا مهدی غروی اصفهانی میهمان شما می شود به ایشان بدهید و یک مشت پول خورد از جیب مبارکشان به من دادند و من دو دستی گرفته و زیر پوست تختم ریختم و فرمودند: از این مصرف کن اما هیچ گاه آن را نشمار و حضرت قدم مبارک را از حجره من بیرون گذاشتند من با دیده مشتاق مولای خود را بدرقه کردم. فردا صبح که شد دیدم مرحوم آیت الله میرزا مهدی اصفهانی رضوان الله علیه به حجره من تشریف آوردند و بعد از مصاحبه و معانقه مرا تعریف و تمجید نمودند و من هم از آن غذا به ایشان دادم و بعد فرمودند: از آن پولها هم یک عدد دو قرانی به من بدهید. من دادم و ایشان مبلغ 20 تومان به من دادند.
ابراهیم افشاری 4_5898022697740274177.m4a
زمان: حجم: 4.17M
🔷داستان تشرف سید بحرالعلوم و دلیل مقام و منزلت بسیاری بالای امام حسین ‌علیه‌السلام‌در بیان امام عصرعجل‌الله.. 🌺
تشرف اول قدرت الله لطیفی نسب خدمت حضرت ولی عصر در آخرین سال اقامت ایشان در مشهد مقدس که قرین سرمای سخت زمستان و بارش فراوان برف بود به فقر مادی که خود از برخی امتحانات مومنان راستین و رهروان توحید است دچار می شوند به حدی که حتی برای خوردن چیزی نداشتند و با توسل به امام رئوف علی ابن موسی الرضا سه روز پی در پی فقط با آب روزه گرفتند. ایشان اینگونه نقل کردند: در غروب روز سوم که از زیارت حرم ثامن الحجج برمی گشتم دیگر در خود توان حرکت نیافتم. خود را کشان کشان به مدرسه رسانده و به سختی به حجره سرد خود در طبقه فوقانی مدرسه داخل شدم و در روی پوست تختی که داشتم دراز کشیدم. دیگر نمی دانم چند ساعت گذشت که متوجه دق الباب شدم. در خود نیرویی یافتم از جا برخاستم و پرسیدم کیست؟ جواب آمد میهمان عرض کردم: میهمان حبیب خداست بفرمایید. درب را گشودند و ابتدا کلید برق را که در درگاهی بود زدند. ناگاه با جمال عالم افروز قطب عالم امکان امام عصر علیه السلام مواجه شدم که همراه شخص دیگری به حجره من تشریف آوردند و روی پوست تخت من جلوس فرمودند. آنگاه فرمودند میهمان شما می شویم به شرط آنکه خودمان غذا بیاوریم. به سمع طاعت پذیرفتم و آن بزرگوار به ملازم خود فرمودند که در پی غذا برود. آنگاه خود با من به صحبت مشغول شدند و مطالب و اسرارس فرمودند و از آن جمله به یاد دارم که فرمودند: در این تنگدستی و عسرت چرا از نماز جعفر طیار که کبریت احمر و اکسیر عظیم است غفلت کردی؟ و مطالب و اسراری را باز گشودند و عنایات خاص و ویژه ای فرمودند. همین تشرف دستمایه عنایات خاص و کمالات نفسانی و کسب معالم بسیار از وجود مبارک  صاح العصر و الزمان گردید. پس از مدتی آن شخص باز گردید و من سفره کرباسی داشتم آن را گشودم. آن آقایی که همراه آقا بود یک سینی نان و کباب و مقداری خرما آورده بود در سفره گذاشتند که حضرت به بنده فرمودند: شما ابتدا با خرما افطار کن و آنگاه مشغول تناول غذا شدیم طعامی که زبان از وصف آن عاجز است. و بالاخره زمان وداع فرا رسید. حضرت توصیه فرمودند که اولا به عزم تاسیس مدرسه اسلامی رهسپار تهران شود و ثانیا از این غذا نباید به کسی بدهی مگر آنکه فردا میرزا مهدی غروی اصفهانی میهمان شما می شود به ایشان بدهید و یک مشت پول خورد از جیب مبارکشان به من دادند و من دو دستی گرفته و زیر پوست تختم ریختم و فرمودند: از این مصرف کن اما هیچ گاه آن را نشمار و حضرت قدم مبارک را از حجره من بیرون گذاشتند من با دیده مشتاق مولای خود را بدرقه کردم. فردا صبح که شد دیدم مرحوم آیت الله میرزا مهدی اصفهانی رضوان الله علیه به حجره من تشریف آوردند و بعد از مصاحبه و معانقه مرا تعریف و تمجید نمودند و من هم از آن غذا به ایشان دادم و بعد فرمودند: از آن پولها هم یک عدد دو قرانی به من بدهید. من دادم و ایشان مبلغ 20 تومان به من دادند.
13.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عنایت حضرت‌زهراسلام الله‌علیهـا به یکی ازنوکران سیدالشهــدا...😔 🥀
9.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿ماجرای ملاقات احمدبن اسحاق قمی باامام زمان عجل‌الله...
@Elteja / اِلتجا4_5780719135067473632.mp3
زمان: حجم: 7.09M
▪️داستان تشرف و عنایت زیبای امام عصر (عج) به خادم حرم مقدس سامرا...😭 🍃
@Elteja | کانال اِلتجا4_5785342856340179913.mp3
زمان: حجم: 7.72M
▫️یاران او در زمین گمنام اند و در آسمانها معروف داستان تشرف حاج محمدعلی جولا (نسّاج) به محضر امام عصر (عج)