eitaa logo
🌼 منتظران ³¹³ 🌼
172 دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
18.1هزار ویدیو
304 فایل
⸤ بسم‌رب‌الشھداء🌿'! ⸣ • . "هل‌من‌ناصرینصرنـے❔" 🌱|مۍشنوے‌رفیـق؟! امام‌زمـ؏ـانمون‌یـٰارمۍطلبـد♥️!(: ــــــ ـ🌼. ا شروط: @Shartha60 !
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥چرا (ع) قيام نكردند؟ 👈وقتي يار امام صادق (ع) وارد تنور آتش شد‼️ مامون رقی می‌گوید: خدمت آقایم، امام صادق (ع) بودم که سهل بن‌حسن خراسانی وارد شد و به آن حضرت گفت: شما مهر و رحمت دارید. شما اهل بیت (ع) امامت هستید. چگونه از حق خویش باز ایستاده‌اید، با این که صد هزار شمشیرزن آماده به رکاب در خدمت شما هستند. آن حضرت فرمود: خراسانی! بنشین! سپس به کنیز خود فرمود: «حنیفه»! تنور را آتش کن. کنیز تنور را گرم کرد. آن‌گاه امام فرمود: خراسانی! برخیز و در تنور بنشین! خراسانی گفت: آقای من! مرا با آتش مسوزان و از من بگذر! آن حضرت فرمود: گذشتم. در این حال «هارون مکی» که کفش‌های خویش را به دست گرفته بود، وارد شد و سلام کرد. امام فرمود: کفش‌های خود را زمین بگذار و داخل تنور بنشین! هارون بدون معطلی وارد تنور شد. امام صادق(ع) با سهل بن‌حسن خراسانی مشغول صحبت شد. مدتی بعد، امام به او فرمود: برخیز و به داخل تنور نگاه کن! خراسانی می‌گوید: برخاستم و به داخل تنور نظر افکندم. هارون در داخل تنور چهار زانو نشسته بود. مدتی بعد او از تنور بیرون آمد و به ما سلام کرد. امام فرمود: در خراسان چند نفر مثل این مرد دارید؟ خراسانی گفت: به خدا قسم! یک نفر هم نیست. امام فرمود: «اما انا لا نخرج فی زمان لا نجد فیه خمسه معاضدین لنا نحن اعلم بالوقت»؛ بدان! ما هنگامی که پنج نفر یاور و پشتیبان نداشته باشیم قیام نمی‌کنیم. ما نسبت به زمان قیام داناتریم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ منبع: بحارالانوار، ج 47، ص 123 @montazeran60
🔶قرآن و پيروانش از ميان مردم رانده و مهجور مى گردند، ⚠️ 👇 📜حضرت أمیر المؤمنین علیه السلام سَيَأْتِي عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِي زَمَانٌ لَيْسَ فِيهِ شَيْ ءٌ أَخْفَى مِنَ الْحَقِّ وَلَا أَظْهَرَ مِنَ الْبَاطِلِ وَلَا أَكْثَرَ مِنَ الْكَذِبِ عَلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَلَيْسَ عِنْدَ أَهْلِ ذَلِكَ الزَّمَانِ سِلْعَةٌ أَبْوَرَ مِنَ الْكِتَابِ إِذَا تُلِيَ حَقَّ تِلَاوَتِهِ وَلَا أَنْفَقَ مِنْهُ إِذَا حُرِّفَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَلَا فِي الْبِلَادِ شَيْ ءٌ أَنْكَرَ مِنَ الْمَعْرُوفِ وَلَا أَعْرَفَ مِنَ الْمُنْكَرِ فَقَدْ نَبَذَ الْكِتَابَ حَمَلَتُهُ وَتَنَاسَاهُ حَفَظَتُهُ فَالْكِتَابُ يَوْمَئِذٍ وَأَهْلُهُ طَرِيدَانِ مَنْفِيَّانِ وَصَاحِبَانِ مُصْطَحِبَانِ فِي طَرِيقٍ وَاحِدٍ لَا يُؤْوِيهِمَا مُؤْوٍ فَالْكِتَابُ وَأَهْلُهُ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ فِي النَّاسِ وَلَيْسَا فِيهِمْ وَمَعَهُمْ وَلَيْسَا مَعَهُمْ لِأَنَّ الضَّلَالَةَ لَا تُوَافِقُ الْهُدَى وَإِنِ اجْتَمَعَا فَاجْتَمَعَ الْقَوْمُ عَلَى الْفُرْقَةِ وَ افْتَرَقُوا عَنِ الْجَمَاعَةِ كَأَنَّهُمْ أَئِمَّةُ الْكِتَابِ وَلَيْسَ الْكِتَابُ إِمَامَهُمْ فَلَمْ يَبْقَ عِنْدَهُمْ مِنْهُ إِلَّا اسْمُهُ وَلَا يَعْرِفُونَ إِلَّا خَطَّهُ وَزَبْرَهُ وَمِنْ قَبْلُ مَا مَثَّلُوا بِالصَّالِحِينَ كُلَّ مُثْلَةٍ وَسَمَّوْا صِدْقَهُمْ عَلَى اللَّهِ فِرْيَةً وَجَعَلُوا فِي الْحَسَنَةِ عُقُوبَةَ السَّيِّئَةِ وَإِنَّمَا هَلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ بِطُولِ آمَالِهِمْ وَتَغَيُّبِ آجَالِهِمْ حَتَّى نَزَلَ بِهِمُ الْمَوْعُودُ الَّذِي تُرَدُّ عَنْهُ الْمَعْذِرَةُ وَتُرْفَعُ عَنْهُ التَّوْبَةُ وَتَحُلُّ مَعَهُ الْقَارِعَةُ وَالنِّقْمَةُ. 📘نهج البلاغة، الخطبة (147) ☀️حضرت امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند: ✍همانا پس از من روزگارى بر شما فراخواهد رسيد كه چيزى پنهان تر از حق، و آشكارتر از ، و فراوان تر از دروغ به خدا و پيامبرش نباشد. و نزد مردم آن زمان كالايى از قرآن نيست اگر آن را درست بخوانند و تفسير كنند، و متاعى پرسودتر از قرآن يافت نمى شود آنگاه كه آن را تحريف كنند و معانى دلخواه خود را رواج دهند. 🔷در شهرها چيزى ناشناخته تر از معروف، و شناخته تر از منكر نيست، حاملان قرآن، آن را واگذاشته و حافظان قرآن، آن را فراموش مى كنند، پس در آن روز قرآن و پيروانش از ميان مردم و مى گردند، و هر دو در يك راه ناشناخته سرگردانند، و پناهگاهى ميان مردم ندارند. پس قرآن و پيروانش در ميان مردمند اما گويا حضور ندارند، با مردمند ولى از آنها بريده اند، زيرا و هدايت هرگز هماهنگ نشوند گر چه كنار يكديگر قرار گيرند. مردم در آن روز، در و هم داستان، و در اتّحاد و يگانگى پراكنده اند، گويى آنان پيشواى قرآن بوده و قرآن پيشواى آنان نيست ،از قرآن جز نامى نزدشان باقى نماند، و از كتاب خدا جز خطّ و نوشته اى نشناسند. پيش از اين نيكوكاران را به هر عقوبتى دچار كردند، و صدق آنان را بر خدا بهتان ناميدند، و كار نيكشان را كيفر بد دادند. كسانى كه پيش از شما بودند به طول آرزوهايشان و نهان بودن زمان مرگشان به معرض درآمدند، تا مرگشان رسيد، مرگى كه با فرا رسيدن آن عذرخواهى پذيرفته نمى گردد، و فرصت توبه از دست مى رود، و به سبب آن سختى جان كندن و بر آدمى فرود مى آيد.