🔹بعد از آنکه محسن وارد سپاه شد، عصر ها به کتابفروشی می آمد و پولی را که از این کار بدست می آورد برای اردوهای جهادی کنار می گذاشت.
🔌رشته تحصیلی محسن برق ساختمان بود و کار برق کشی ساختمان هم انجام میداد. پول دستمزدش را در قلکی که برای این کار کنار گذاشته بود جمع می کرد و هر دفعه که به اردوی جهادی می رفتیم سه چهار میلیونی که جمع کرده بود را خرج اردو می کرد.
#شهید_محسن_حججی🌱
از کتاب سرمشق
@montazeran_313im
قبل از اینکه سوریه برود، مدام میگفت: «خیلی دلم میخواهد که قبرم حسینیه باشد. پارچه سیاه 🏴و پرچم زده باشد.» قبل از اینکه پیکر بیسرشان را بیاورند🥀 داخل قبر شدم. پارچه مشکی از قبل خریده بودم. همراه با یک پارچه قرمز رنگ که داده بودم همه علما و افرادی که قلبشان به امام حسین (ع) نزدیک است❤️👌، زیارت عاشورا را سطر به سطر بنویسند. کل قبرشان را پارچه مشکی زدم.🏴 پارچه قرمز را گذاشتیم کنار صورتشان. بالای جایی که قرار است باشند، پرچم یا اباصالح زدم،🙏🌹 سر بند زدم.یک حسینیه خیلی خوشگلی درست شد.👌 من داخل قبرشان دراز کشیدم انگار توی این دنیا نبودم🤲
#شهید_محسن_حججی🌺
@montazeran_313im🖤
7.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفاقت ما باهم
به روزای بچگیم برمیگرده.....
#شهید_محسن_حججی🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدر شهید محسن حججی : « کفن بچمو که لمس کردم یه پا بودو قسمتی از بدن...😔 »
#شهید_محسن_حججی
با محسن بحثم شد...
گفتم: هی نگو شهید بشم، شهید بشم، باید مؤثر باشی، آدم باید تو زندگیش تاثیر داشته باشه.
یه سرباز مُرده به چه درد می خوره؟!
خندید و گفت:
شهید بشم ان شاءالله مؤثر هم میشم!
#شهید_محسن_حججی❤️
#امام_زمان 💙🦋
حسرت شهید
میگفت: من در هر عملیاتی که داشتم، هر آن شهادت را میدیدم که به طرفم میآید، اما نصیبم نمیشود. میگفت: تیر به سمتم شلیک میشد، اما از کنار سرم رد میشد، ترکش میآمد، اما ترکشها سرد بودند عمل نمیکردند، خمپاره بغلم زمین میخورد، اما منفجر نمیشد… حتی یک بار وقتی داخل تانک بودم، تانک را زدند، همه گفتند که حتما شهید شدم، اما من حتی یک خراش هم برنداشتم. بعد میگفت: زهرا، لابد من یک جای کارم میلنگد، یک جای کارم اشکال دارد که شهید نمیشوم. گله میکرد که چرا من شهادت را میبینم، اما شهادت به سمتم نمیآید… آن موقع من هنوز باردار بودم، میگفتم غصه نخور، صبر کن، حتما باید شرایطش مهیا باشد. محسن هم میگفت: من یک سقف بالای سر تو و این بچه درست کنم، انشالله دیگر همه چیز حل میشود و میدانم که کارم حل است و همین طور هم شد روزی که سقف خانه ما را زدند و کار سقف تمام شد، من خبر اسارت محسن را شنیدم.(نقل از همسر شهید)
#شهید_محسن_حججی
#محرم
سالروز شهادتش👆🏼♥️(:
هدایت شده از 🌷شهــ🕊ـــید مهــدی بخــتیـارے🌷
°•💌💕°•
•| گرگ ها خوب بدانند، در این ایل غریب
•| گر پدر رفت، تفنگ پدری هست هنوز (:
نامه علی حججی فرزند #شهید_محسن_حججی به دختران سرزمین ایران...💔🇮🇷
+بخونید دردتون میگیره!😭
#حجاب
#پایان_مماشات
#لبیک_یا_خامنه_ای
═══✼🍃🌹🍃✼═══
کــانـال شــہــیـد مــدافـع حــرم
مــهــدے بــخــتـیارے
https://eitaa.com/joinchat/1145634927C4744b646b8
═══✼🍃🌹🍃✼═══
مانٺوهرچقدرهمبلندوگشاد
باشہ؛چٰآدرنمیشہ :)🍃
#شهید_محسن_حججی
°🌱•
خوشابهحالغلامشبهآرزوشرسید،
گذاشتآخرِسر،رویپایمولاسَر....
#یااباعبدالله
#شهید_محسن_حججی
#ولادت_امام_حسین
شھیدحججۍمیـگفٺ:
یہوقٺـایۍدلڪندناز
یہسـࢪےچیـزاۍِ"خـوب"
باعـثمیشہ...!
چیـزاۍِ"بهترے"
بدسـٺبیاریم...!
بـࢪاےِࢪسیـدن بہ
مھـدےِزهـࢪا"عج"
ازچـۍدلڪندیم؟!
#شهید_محسن_حججی
و شهید
چه زیباست این نام
و چه گوشنواز
یعنے ڪسے ڪه شهادت مے دهد با خویش
به درستے راهے ڪه رفته است.
به یاد شهید بزرگوار
#شهید_محسن_حججی🌹