فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜 دعای عهد
تصویری با صدای فوق العاده استاد فرهمند
💠 امام صادق علیهالسلام :
هر كس چهل روز صبح اين دعای عهد را بخواند، از يـاوران قائم ما باشد و اگـر قبل از ظهور آن حـضـرت از دنــيا برود خدا او را از قــبـر بيرون آورده و جزو #رجعتکنندگان در خدمت آن حضرت قرار میدهد.
کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
سلام_امام_زمانم 💕🤚🏻
در پوست خـود هم نمیگنجیم از شوق
چون ڪه به زودی میرسد آقا به زودی
صبح ظهــورش میرسد از سمت مڪه
دنیا گلستــان میشود یڪجا به زودی
کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
↷❈🔅❂🌙❂🔅❈↶
#حدیث_رمضان
💫حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم:
ماه رمضان، ماه خداست و آن ماهى است كه خداوند در آن حسنات را مىافزايد و گناهان را پاك مىكند و آن ماه بركت است.✨
#طاعات_و_عباداتتان_قبول
کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
🌺نکات کلیدی جزء سيزدهم🌺
1- مراقب نفس خود باشید که شما را به بدی ها امر می کند. (یوسف: 53)
2- برای پذیرش یک مسئولیت باید در آن تخصص و تعهد داشته باشید. (یوسف: 55)
3- در هنگام گرفتاری و مشکلات از پدرتان بخواهید دعایتان کند. (یوسف: 97و98)
4- اگر به خدا ایمان دارید، چشم امیدتان به دیگران نباشد«مثلاً نگویید اول خدا بعد شما!» (یوسف: 106)
5- داستان گذشتگان را بخوانید تا از شرح حال آنان عبرت بگیرید. (یوسف: 111)
6- روابطی را که خدا دستور به برقراری داده «مثل صله ارحام» حفظ کنید. (رعد: 21)
7- خدا را یاد کنید که دلهایتان فقط با یاد خدا آرام می گیرد. (رعد: 28)
8- شاکر خدا باشید که حتماً نعمت ها و سرمایه های وجودی تان زیاد می شود. (ابراهیم: 7)
9- اعمال افراد بی اعتقاد به خدا مثل خاکستری است که در روز طوفانی به باد فنا می رود. (ابراهیم: 18)
@zekrroozane ذڪـر روزانہ - تحدیرجزء12(استادمعتزآقائی).mp3
3.94M
جزء13
📖🌹📖🌹📖🌹📖🌹📖🌹📖
#تحدیر (تندخوانی) #جزء3⃣1⃣ توسط #استاد_معتز_آقایی
❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖
امروز: یک شنبہ
جزء #سيزدهم هدیه به پیشگاه مقدس
🌹علی بن الحسین(عليهالسلام) و
🌹 محمد بن علی(عليهالسلام) و
🌹جعفر بن محمد(عليهالسلام)
💠وبه نیت:
ظهور وسلامتی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) طول عمر مقام معظم رهبری شفای بیماران اسلام وشادی ارواح طيبه شهداء ودر گذشتگان مؤمنین و مؤمنات
❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆 #صوت_ومتن_دعای_روزسیزدهم
🌸↶ دعــاے روز سیزدهـم↷🌸
🍃🍁مــ🌙ــاه مـبـارڪ رمضــان🍁🍃
✨ *بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحیم✨ *اَلّلهُمَّ طَهِّرنی فیهِ مِنَ الدَنَسِ وَالأقْذارِ وَ صَبِّرنی فیهِ عَلى کائِناتِ الأقْدارِ وَ وَفّقْنی فیهِ لِلتّقى وَ صُحْبةِ الأبْرارِ بِعَوْنِکَ یا قُرّةَ عَیْنِ المَساکین*
✨❥❥◆✧🌙✧◆❥❥✨
【خدایا در این روز از چرک و کثافت پاکیزهام کن و به آنچه مقدر است و شدنىها شکیبائیم ده و براى تقوى و همنشینى با نیکان توفیقم ده، به یاریت اى روشنى چشم مستمندان】
«« الهــی آمیــن »»
°•࿐༅🌸༅࿐•°
#التماس_دعا
#ویژه_ماه_مبارک_رمضان
💠
💎 تقویم نجومی 💎
✴️ یکشنبه 👈5 فروردین/ حمل 1403
👈13 رمضان 1445👈24 مارس 2024
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
🔥مرگ حجاج بن یوسف ثقفی ملعون" 95 هجری قمری".
⭐️ احکام دینی و اسلامی.
📛امروز برای امور زیر خوب نیست:
📛منازعه.
📛اصلاح سر و صورت.
📛و دیدارها خوب نیست.
👼 مناسب زایمان نیست.
🚘مسافرت خوب است ولی همراه صدقه باشد.
🔭 احکام نجوم.
🌓 امروز قمر در برج سنبله است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است :
✳️خرید باغ و زمین زراعی.
✳️داد و ستد و تجارت.
✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✳️قباله و قولنامه نوشتن.
✳️خرید خانه.
✳️ امور زراعی و کشاورزی.
✳️و امور آموزشی و تعلیمی نیک است.
🔵امور نگارش ادعیه و حرز و نماز آن خوب نیست.
⚫️ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات ، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،خوب نیست.
💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن #خون_دادن یا #حجامت #فصد#زالو انداختن در این روز، از ماه قمری، سلامت آفرین است.
😴😴تعبیر خواب.
خوابی که شب " دوشنبه " دیده شود طبق آیه ی 14 سوره مبارکه "ابراهیم علیه السلام" است.
و لنسکننکم الارض من بعد ذالک لمن...
و چنین استفاده میشود که کسی دوست یا دشمن خواب بیننده باشد به او برسد و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن
یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
👕👚 دوخت و دوز
یکشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود( این حکم شامل خرید لباس نیست)
✴️️ وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه.
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه #یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد.
💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌸زندگیتون مهدوی 🌸
🌿🌺🌿🌺🌿🌺
با این دعا روز خود را شروع کنید
🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟
✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ✨
تکنیک های مهربانی 01.mp3
8.17M
#تکنیک_های_مهربانی 💞 ۱
حرفِ اول؛
تو نمی تونی به کمالِ انسانی برسی؛
مگر اینکه اهلِ #احسان باشی!
اولین تکنیکِ مهربانی و احسان؛
بخشیدنِ بدیهایِ دیگــرانه!
تکنیک هایِ بعدی وقتی به کارت میاد؛
که در تکنیک اول، موفق بشی!
اللهم عجل لولیک الفرج🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا وقت برا امام زمان ندارید ❓
🔴کافیه یه تجارت یا لذتی به شما برسه امام زمان رها میکنید چون دیگه خودتون بی نیاز از اون میبینید 😔
🔴۲سال بارون نیاد همه مردم دنیا از مسلمان گرفته تا کافر همه بی قرار میشن
الان ۱۱۸۰ساله که امام زمان غایب شده و منتظر هست که ما از ته دل صداش کنیم 🥺
♥️اللهم عجل لولیک فرج ♥️
3466973329.mp3
9.18M
#تنبلی_و_بی_حوصلگی ۲۰
توانایی در ارتباط صحیح با خداوند
بطوریکه ضامنِ آرامش و شادیِ دائمی انسان باشد؛
نتیجه ی تلاش در آموختنِ مهارتهایِ ارتباط با غیب است.
تنبلی در این بخش، ما را در زمین محبوس و از ارتباط با غیب، بازمیدارد.
کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
🌤 منتظران نور 🌤
اینم چای مهمان امام رضا آن شاءالله قسمت همه اعضا محترم کانال به زودی زود از این چای نوش جان کنید😍
#رمان
ازسیمخاردارنفستعبورکن
#قسمت_156
با دلخوری گفت:
– سوالم جدی بود.
ــ منم جدی گفتم.
خیره نگاهم کرد و جز جز صورتم را از نظر گذراند. وقتی مطمئن شد شوخی نمی کنم گفت:
–چرا می ذاشتی آبروت بره؟
به خاطر شرایطتت. درخواستی که اون دختره ازت داره درست نیست. تازه به فرض محال اگه تو با اونم باشی، بالاخره چی؟ ماه که هیچ وقت پشت ابر نمیمونه، اول، آخر همه میفهمن.
پس بهتره اشتباهی نکرده باشی و آبروت بره، تا این که هم پیش خدا آبروت بره هم پیش بندهی خدا.
چی میگی راحیل اونوقت خانوادت در مورد من چی فکر می کنند؟
ــ نگران نباش من براشون توضیح میدم. بعد پشت چشمی براش نازک کردم و گفتم:
ــ اون سودابه رو هم مسدودکن وبهش بگو برو هر کاری دلت می خواد بکن،
والا... تا خدا نخواد مگه آبروی کسی میره. اگه سودابه بتونه آبروت رو ببره پس خدا خواسته دیگه، توام راضی باش...
پوفی کردو گفت:
ــ اگه جای من بودی اینقدر راحت حرف نمی زدی.
بلند شدم و گفتم:
ــ شاید...من که از اولم گفتم کسی نمی تونه جای کس دیگه باشه.
میرم کمک مامان میز رو بچینیم. زود بیا.
سر میزشام، آرش آنقدر توی فکر بود که متوجه نگاههای گاه و بیگاه مادرش نشد. مژگان هم کلی سر به سرش گذاشت و سعی کرد از آن حالو هوا خارجش کند، ولی فایده نداشت.
نمیدانم چرا مژگان وقتی شوهرش هست از این بذله گوییها نمیکند.
هنوز میز جمع نشده بود که آرش گفت:
ــ من خسته ام میرم بخوابم.
از حرفش ناراحت شدم ولی به روی خودم نیاوردم. انگار نه انگار که من اینجا مهمانم.
موقع دستمال کشیدن میز مادر آرش پرسید:
ــ بهش گفتی؟
ــ نه مامان جان، آخه زود رفت بخوابه. عمه اینا ساعت چند می رسند؟
ــ تقریبانزدیک ده صبح.
ــ پس وقت هست صبح زود، بهش میگم.
حالا نمی دانم چه اصراری است که عمه و دخترش نباید با تاکسی بیایند.
مژگان که همیشه از همه چی خبر دار بود گفت:
ــ حالا تو چرا میخوای همراهش بری راه آهن؟ حداقل تو غیبت نکن، بزار خودش بره بیاره دیگه.
ــ آخه تا راه آهن راه دوره، شاید بگه تنهایی حوصله اش سر میره.
ــ خب من باهاش میرم توام به کلاست برس. از حرفش جا خوردم.
سکوت کردم.
بعد از این که کارها تمام شد. مادر شوهرم یک سینی چایی ریخت.
مادر آرش و مژگان چاییشان را برداشتند.
مژگان پرسید:
–چرا چایی برنمیداری.
–نمیخورم.
–پس برای آرش ببر.
–اون که خوابه.
–مگه فکرو خیال میزاره بخوابه. اتفاقی افتاده؟ انگار ناراحت بود.
همانطور که سینی چای را برمیداشتم گفتم:
–نه، فقط فکرش مشغوله. من برم ببینم اگه بیداره چاییش رو بدم بخوره. چراغ اتاق خاموش بود و نورکم جون چراغ خواب، کمکم می کرد که جلوی پایم را ببینم.
سینی را روی میز کنار تخت گذاشتم. آرش ساعدش را روی چشم هایش گذاشته بود و خوابیده بود.
یکی از بالشت های روی تخت را برداشتم و روی زمین گذاشتم و همانجا دراز کشیدم. باید مشکل آرش راه حلی داشته باشد. باید بیشتر فکر میکردم.
هنوز چند لحظه از فکرهایم نگذشته بود که با صدای بم آرش به خودم امدم.
ــ بیا بالا بخواب.
ــ تومگه خواب نبودی؟
بی توجه به حرفم پرسید:
–تو چرا رفتی اون پایین خوابیدی؟
وقتی سکوتم را دید، بلند شد نشست و گفت:
–اگه بهم اعتماد نداری و معذبی، میرم تو سالن می خوابم.
ــ اگه بگم اینجا راحت ترم ناراحت میشی؟
چند لحظه سکوت کرد.
بعد بلند شدو از داخل کمد دیواری یک پتو آورد.
–بلند شو. بلند شدم و روی تخت نشستم.
پتو را پهن کرد و خودش جای من دراز کشیدو گفت:
–تو بالا بخواب من اینجا میخوابم. بعد ساعدش را دوباره روی چشمش گذاشت.
همین که دراز کشیدم گفت:
ــ چرا راحتی نپوشیدی؟ با این شلوار کتون میخوای بخوابی؟
ــ با خجالت گفتم:
ــ همین خوبه؟
ــ اصلا آوردی لباس راحتی؟
ــ اهوم.
بلند شد و سینی چایی را برداشت و گفت:
من اینو میبرم تا بیام لباست رو عوض کن.
همین که در اتاق را بست، فوری لباس راحتیام را که یک بلوزوشلوار سفید با گلهای صورتی بود راپوشیدم.
بافت موهایم را باز کردم و روی تخت دراز کشیدم.
آرش در را باز کردو داخل شد تپش قلب گرفتم. سعی می کردم بی تفاوت باشم. وای مگه میشد. نزدیکم شد و احساس کردم روی صورتم خم شد. دستم را از روی چشم هایم برداشتم و نگاهش کردم. همانجور که با لبخند نگاهم می کرد گفت: –چرا حالا اینقدر لبه خوابیدی؟ میوفتی دختر.
خودم را سمت دیوار کشیدم. موهایم را کنارم جمع کردم و چشم هایم را بستم.
روی زمین دراز کشید. مدام نفسهای عمیق میکشید و این پهلو آن پهلو میشد.
–آرش.
–جانم.
–هنوز فکرت درگیر حرف سودابس.
بلند شد نشست.
–حرف آبرومه. اونم جلوی خانوادهی تو.
🍁بهقلملیلافتحیپور🍁
کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤