این لیست کالاهاییه که اسرائیل از فروششون سود میبره سودش هم میشه اون بمب ها و فسفر سفیدهایی که میریزه رو سر غزه، نگاه کن ببین کدومهاشون رو استفاده میکنی، از خریدهات حذفش کن❌.
🔴 این کار رو که برای کمک به مظلومین در محاصره میتونی انجام بدیم
•••⊰⃟🌼🌱࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
44.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
[نماهنگ تلویزیونی جذاب #امام_عسکری_عزیزم 😍]
🥰 یا امام عسکری هوامو داری
😍یا امام عسکری تنهام نمیذاری
🌹 گروه سرود شمیم ظهور
ولادت امام حسن عسکری علیه السلام محضر فرزند بزرگوارشان #امام_زمان عج و امت اسلامی تبریک و تهنیت باد✨🌷
#قاسم_بن_الحسن
کانال منتظران نور
•••⊰⃟☝️🌴࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
🔴سه دقیقه در قیامت(قسمت سوم)👇👇
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
✅ یاد خواب دیشب افتادم..با خودم گفتم سالم میمانم،چون حضرت عزرائیل به من گفت که وقت رفتن من نرسیده است!
♻️فهمیدم که تا در دنیا فرصت هست باید برای رضای خدا کار کنم و دیگر حرفی از مرگ نزنم.
🔆اما همیشه دعا میکردم که مرگ ما با شهادت باشد.
💠در آن زمان بسیار تلاش کردم تا وارد تشکیلات سپاه پاسداران شوم.
♻️اعتقاد داشتم که لباس سبز سپاه همان لباس یاران آخرالزمانی امام غایب است.
سالها گذشت.
🔆باید این را اضافه کنم که من یک شخصیت شوخ ولی پرکار دارم. حسابی اهل شوخی و بگو و بخند و سرکار گذاشتن هستم.
🔷مدتی بعد ازدواج کردم و مثل خیلی از مردم دچار روزمرگی شدم.
💥یک روز اعلام شد که برای یک ماموریت جنگی آماده شوید.
♦️حس خیلی خوبی داشتم و آرزوی شهادت مانند رفقایم داشتم. اما با خودم میگفتم ما کجا و شهادت کجا...
🔰آن روحیات جوانی و عشق و شهادت در وجود ما کمرنگ شده...
🛡در همان عملیات چشمانم به واسطه گردوخاک عفونت کرد.
حدود ۳ سال با سختی روزگار گذراندم بارها به دکتر رفتم ولی فایده نداشت.
💥تا اینکه یک روز صبح احساس کردم انگار چشم چپ من از حدقه بیرون زده است!
درست بود!
چشم من از مکان خودش خارج شده بود و درد بسیار شدیدی داشتم.
🍃همان روز به بیمارستان مراجعه کردم و التماس کردم که مرا عمل کنید دیگر قابل تحمل نیست.
✔️تیم پزشکی اعلام کرد: غده نسبتاً بزرگ در پشت چشم چپ ایجاد شده که فشار این غده باعث بیرون آمدن چشم گردیده.
🔷و به علت چسبیدگی این غده به مغز کار جداسازی آن بسیار سخت است...
پزشکان خطر عمل را بالای ۶۰ درصد میدانستند اما با اصرار من قرار شد که که عمل انجام بگیرد.
🔺با همه دوستان و آشنایان و با همسرم که باردار بود و سختی های بسیار کشیده بود از همه حلالیت طلبیدم و راهی بیمارستان شدم.
🔘حس خاصی داشتم احساس می کردم که دیگر از اتاق عمل برنمیگردم.
تیم پزشکی کارش را شروع کرد و من در همان اول کار بیهوش شدم.
⛔️عمل طولانی شد و برداشتن غده با مشکل مواجه شد..
پزشکان نهایت تلاش خود را می کردند و در آخرین مراحل عمل بود که یکباره همه چیز عوض شد....
🔅احساس کردم که کار را به خوبی انجام دادند.
چون دیگر مشکلی نداشتم، آرام و سبک شدم.چقدر حس زیبایی بود، درد از تمام بدنم جدا شد.
💫احساس راحتی کردم و گفتم خدایا شکر عمل خوبی بود.
❄️با اینکه کلی دستگاه به سر و صورتم بسته بود اما روی تخت جراحی بلند شدم و نشستم.
🌕برای یک لحظه زمانی که نوزاد و در آغوش مادر بودم را دیدم.
از لحظه های کودکی تا لحظهای که وارد بیمارستان شدم همه آن خاطرات برای لحظاتی با همه جزئیات در مقابل من قرار گرفت...
✨چقدر حس و حال شیرینی داشتم در یک لحظه تمام زندگی و اعمالم را میدیدم.
💥در همین حال و هوا بودم که جوانی بسیار زیبا با لباس سفید و نورانی در سمت راست خودم دیدم.بسیار زیبا بود.
☘او را دوست داشتم می خواستم بلند شوم و او را در آغوش بگیرم.
با خودم گفتم چقدر زیباست چقدر آشناست.او را کجا دیدم؟!
🍁سمت چپم را نگاه کردم.عمو و پسر عمه ام، آقاجان و پدربزرگم ایستاده بودند..
🌾عمویم مدتی قبل از دنیا رفته بود.
پسر عمه ام از شهدای دوران دفاع مقدس بود.
🌿از اینکه بعد از سال ها آن ها را می دیدم بسیار خوشحال شدم.
🌱نا گهان یادم آمد جوان سمت راست را...
حدود ۲۰ الی ۲۵ سال پیش... شب قبل از از سفر مشهد...عالم خواب...حضرت عزراییل!
🌺با لبخندی به من گفت:برویم.
با تعجب گفتم کجا؟
دوباره نگاهی به اطراف انداختم.
دکتر ماسک روی صورتش را درآورد و گفت:
مریض از دست رفت دیگر فایده ندارد.
🔰خیلی عجیب بود که دکتر جراح پشت به من قرار داشت اما من می توانستم صورتش را ببینم!
🔰می فهمیدم که در فکرش چه میگذرد و افکار افرادی که داخل اتاق بودند را هم میفهمیدم.
⚠️از پشت در بسته لحظه ای نگاهم به بیرون از اتاق عمل افتاد.
💥برادرم با یک تسبیح در دست نشسته بود و ذکر می گفت.حتی ذهن او را می توانستم بخوانم او میگفت:
خدا کند که برادرم برگردد..
دو فرزند کوچک دارد و سومی هم در راه است.
اگر اتفاقی برایش بیفتد با بچه هایش چه کنیم...
یعنی بیشتر ناراحت خودش بود که با بچههای من چه کند!!
⚡️ کمی آن طرف در یک نفر در مورد من با خدا حرف میزد.
جانبازی بود که روی تخت خوابیده بود برایم دعا می کرد
قبل از اینکه وارد اتاق عمل بشوم با او خداحافظی کرده و گفته بودم که شاید برنگردم.
🌺این جانباز خالصانه می گفت:خدایا من را ببر اما اورا شفا بده. زن و بچه دارد اما من نه..
🍃ناگهان حضرت عزراییل بهم گفت:دیگر برویم..
ادامه دارد..
⛅أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج⛅
✾࿐༅✧❀🍃🌼🍃❀✧ ༅࿐✾
🇮🇷@montazeran_nour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ ۶ گنج پنهان
همهی ما آدمها در جست و جوی گنج هستیم
❌ اما مسیر را اشتباه میرویم!
🎙حالا، بشنوید حدیثی از رسول الله(ص) که نقشه گنج را به ما نشان داده است!
📨 با نشر این پست شما هم در
ثواب آگاه سازی دیگران شریک باشید.
کانال منتظران نور
•••⊰⃟☝️🌴࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
اما کاش صدامون میرسید .
کاش پزشک بودیم ،
کاش نظامی درجہ یک بودیم .
کاش مراقبت از دخترای کوچیک ِ
فلسطینی رو بلد بودیم ؛
کاش مرده شوری و غسل و کفن کردن ُ
بلد بودیم .
کاش بیرون کشیدن ِ پیکر ِ شهدای
مظلوم ِ غزه رو از زیر آوار بلد بودیم !
کاش نقشہ کشی ،
مدیریت گردان و اطلاعات دفاعی
رو بلد بودیم .
کاش ما الان اینجا نبودیم (:
•••⊰⃟🌼🌱࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفته بودند از آقا
یک چیزی بخواه...
درخواستش چه بود؟!
#ره_بر
کانال منتظران نور
•••⊰☝️🌴࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
10.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇵🇸
این بار برای تعویض پرچم مسجد مقدس جمکران، مسئول این کار نرفته بالا
یک مدافع حرم با لباس رزم اون بالاست
و رجزهاشو بشنوید….
#امام_زمان
#فلسطین
کانال منتظران نور
•••⊰⃟☝️🌴࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
@montazeran_nour
فوق العاده زیبا دعای سلامتی امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف .mp3
2.58M
🔊🔉دعای سلامتی
صاحب الزمان عجلاللهتعاليفرجهالشريف
🔺بسیار زیبا
کانال منتظران نور
•••⊰⃟☝️🌴࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
azomalbala-basem.mp3
941.8K
🔊🔉دعای فرج
با صدای باسم الکربلایی
#بحق_الزهرا_عجل_لولیک_الفرج
✨✨✨✨
کانال منتظران نور
•••⊰⃟☝️🌴࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤