#خاطرات_شهدا 📜
از دانشگاه اومد خونه، خیلی خسته بود! پرسیدم چی شده؟
خندید و گفت: تهران ماشین سوار شدم که بیام قم، راننده وسط اتوبان صدایِ موسیقی رو برد بالا، تحمل کردم و چیزی نگفتم تا اینکه دیگه صدای زن رو داشت پخش میکرد🤦🏻♂
منم با اینکه وسط بیابون بودم گفتم یا کمش کن یا من پیاده میشم!
اونم نامردی نکرد و زد کنار، منم کم نیوردم و پیاده شدم.😅🚶🏻♂
+ شادی روح #شهیدمحمدمهدیلطفینیاسرصلوات🍫
•••⊰⃟🖤🕯࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
@montazeran_nour
°•~\✨♥️/~•°
#خاطرات_شهدا🗃
#شهید_ابراهیم_هادی
*_ای کاش ما هم هنر جذب داشتیم..._*
🧕🏻خواهر شهید ابراهیم هادی می گفت :
یک روز موتور شوهرخواهرم را از جلوی منزل مان دزدیدند، عده ای دنبال دزد دویدند و موتور را زدند زمین.
ابراهیم رسید و دزد زخمی شده را بلند کرد،نگاهی به چهره وحشت زده اش انداخت
و به بقیه گفت: اشتباه شده! بروید‼️.
ابراهیم دزد را برد درمانگاه و خودش پیگیر درمان زخمش شد.آن بنده خدا از رفتار ابراهیم خجالت زده شد.
ابراهیم از زندگی اش سوال کرد
کمکش کرد و برایش کار درست کرد. 😍❤️
طرف نماز خوان شد، به جبهه رفت
و بعد از ابراهیم در جبهه شهید شد...🖐🏼🕊
‼️ اگر مثل ابراهیم هادی هنر جذب نداریم
دیگران را هم دزدتر نکنیم!!
•••⊰⃟🌼🌱࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤