eitaa logo
هیئت منتظران ظهور
183 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
679 ویدیو
37 فایل
دوشنبه ها ساعت 21 قم ، خیابان کشاورز جنوبی ، خیابان شهیدان هوشنگی (آتشنشانی) بعد از چهار راه دوم مسجد حضرت ابوالفضل برای دانلود کامل فیلم ها به کانال روبیکای هیئت مراجعه کنید. https://rubika.ir/montazeran_zohoor_qom
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یوسف ملک پور
یارضا در حرمت می‌خَریَم یارضا به سائلی می بریَم یارضا حور و ملک سائل دربار توست همره حور و پریم یارضا صحن و رواق تو تماشایی است محو به زیباگریم یارضا در صف عشاق مرا جا بده به لطفتان مشتریم یارضا قسم به مادرت ، به جان جواد مثل شما مادریم یارضا عاشق نام علی ام از ازل شکر خدا حیدریم یارضا تا که به خانه ی شما ساکنم از بدیها من بریم یا رضا از حرم کریمه من آمدم ز شهر قم زائریم یارضا به لهجه ی شیرین خود میگویم قربان اولوم آذریم یارضا قسمت ایله دوستلارادا گلسینلر نوکریوون نوکریم یارضا زیارتین ثوابینی آتاما هدیه اونا گوندریم یارضا ۱۴۰۱/۱۲/۱۸ یوسف ملک پور 📡کانال کربلایی یوسف ملک پور @yosefmalekpoor
هیئت منتظران ظهور
🍃ناشر خوبی ها چگونه می‌شود نقّاشی‌های انتظار را کشید و پای آنها اشک نریخت. خاصیت این نقاشی‌هاست که دل آدم را نرم می‌کند. امشب می‌خواهم بروم پشت پنجره فولاد مادری را نقاشی کنم که فرزند بیمار طبیب‌جواب‌کرده‌اش را آورده برای شفا. طنابی به گردن فرزندش بسته آن سرش را به پنجره فولاد در دل شب رو به پنجره فولاد زمزمۀ یارضا می‌کند و یا مرگ یا شفا می‌گوید. معلوم است که دیگر به آخر خط رسیده. از مادرش از پدرش از گذشتگانش شنیده که نشانۀ شفا باز شدن گره رشته‌ای است که به بیمار می‌بندند. من می‌خواهم لحظه‌ای را نقّاشی کنم که مادر چشم دوخته به گرهی که به طناب زده رد انتظاری که از نگاهش تا طناب کشیده شده را نمی‌دانم چگونه باید کشید ولی باید کشیدن طرز نگاه منتظرانه را یاد بگیرم حسابی در نقاشی‌های انتظار به طرز نگاه منتظرانه نیاز دارم. دوست دارم گره طناب گردن فرزند را در نقّاشیم کمی وا شده بکشم و امید مادر را به این که گره می‌خواهد وا شود را در لبخند ملیحی بکشم که روی لبش نشسته. آقا! می‌بینی چه خوب نقاشی‌ها به من ثابت می‌کنند که منتظر نیستم با این همه مرض که به جانم افتاده هنوز خودم را مضطرّ نگاه تو نمی‌بینم و تا وقتی که بیچارۀ نگاه تو نشوم انتظار را نخواهم فهمید. من می‌خواهم منتظر تو باشم پس باید شبیه تو شوم. ای زبانت زبان خدا! زبان تو که هیچ گاه به تهمت آلوده نشده که هیچ تو مثل خدایت ما را در میان مردم به خوبی‌هایی مشهور می‌کنی که اهلش نیستیم ولی زبان ما داغ ننگ بدی‌هایی را به پیشانی مردم می‌گذارد که در آنها وجود ندارد چگونه می‌شود کسی که اهل تهمت است منتظر کسی باشد که کارش شهره کردن مردم به خوبی‌هاست؟ تو دعا کن و ما هم تلاش می‌کنیم تا روزی فاصلۀ میان ما و تو کم شود هر چه قدر خُلقمان به تو نزدیک‌تر شود مفهوم انتظار را بهتر می‌فهمیم کمک کن تا بفهمیم مفهوم انتظار را! شبت بخیر ناشر خوبی‌ها!