eitaa logo
منتظران ظهور۳۱۳
4.7هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
369 فایل
بسم‌رب‌المھد؎...❁‌!' درسلام‌برشمادست‌را‌بر‌سینہ‌میگذاریم؛ تاقلب ازجایش کنده نشود....❤ دعا برای فــــــرج الزامیست✨اللهــم عجـــل لولیک الفرج✨ آیدی خادم کانال👇 هرگونه نظر، پیشنهاد یا انتقادی را ب آیـدی زیر ارسال بفرمایید @mmno1397
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 شرح 🔴 قسمت دوم 🔹1.2 تقسیم بندی علم: 🔻حضرت گاهی علم را به علم فطری و علم اکتسابی تقسیم می‌کنند و گاهی به علم نافع و غیر نافع. ببینیم این ها نسبت و رابطه شان به همدیگر چیست؟ 🔸1.2.1 نافع بودن یا نبودن علم: در حکمت ۳۳۸ می‌خوانیم: «دانش بر دو قسم است، دانش فطری ((که در نهاد انسان قرار داده شده است)) و دانش شنیدنی ((که از استاد و کتاب و چیزهای دیگر ما یاد می گیریم)) دانش شنیدنی هر گاه با دانش و فطری هماهنگ نباشد سودی نمی دهد ». بنابراین مسئله مهم این است که آیا علمی که ما می آموزیم نافع هست یا نافع نیست؟ در مورد علم نافع و علم غیر نافع حضرت دو ملاک و معیار معرفی فرمودند; یک اینکه آیا به آن علم عمل می‌شود یا نه؟ دوم اینکه آیا آن علم تبدیل می‌شود به ایمان قلبی یا نه ؟ درباره عمل به علم مطالب بسیار جالبی در نهج البلاغه است در حکمت ۹۲ می‌خوانیم: « پست ترین دانش آن است که تنها بر سر زبان‌ها باشد و بالاترین دانش آن است که در اعضای بدن انسان آشکار می گردد». یا در حکمت ۳۶۶ می فرمایند: «دانش در کنار عمل است پس هر کس که بداند عمل می‌کند و علم ، عمل را فرا می خواند اگر عمل اجابت کرد علم می‌ماند و گرنه کوچ می‌کند و می‌رود». 🔻 در حکمت۱۰۷ نهج البلاغه کار به جایی می‌رسد که حضرت می فرمایند: «چه بسا انسان عالمی که جهلش او را کشته است». چرا در حالی که عالم است جاهل است؟! می فرمایند:« علمی که داشته همراهش بوده اما سودی نبرده». یعنی به آن علم عمل نکرده است. با این نگاه حضرت در حکمت ۲۷۴ به ما توصیه می فرمایند: «دانش خود را نادانی و یقین خود را شک قرار ندهید». یعنی با وجود اینکه علم دارید مثل نادانها عمل نکنید و به علم خود عمل کنید. و در حالی که یقین دارید اینقدر وسواس نداشته باشید و مثل انسان هایی که شک دارند متوقف و متحیر نشوید. در ادامه می فرمایند: «هر گاه دانستید به دنبال عمل باشید و چون یقین پیدا کردید اقدام کنید». در نظر حضرت علی علیه السلام عالم بی عمل پست ترین موجود است. مثلا در خطبه ۱۱۰ می‌خوانیم : «عالمی که به دانش خود عمل نکند مانند جاهل سرگردانی است که از نادانیش بیدار نمی شود بلکه حجت و برهان علیه عالم بی عمل نسبت به جاهل بزرگتر و حسرت و اندوه او پیوسته تر است و او است که نزد خدا از همه بیشتر سرزنش می‌شود». یا درباره کسانی که ادعای علم می کنند درحالی که واقعا عالم نیستند در خطبه ۸۷ آنها را حیوان های عالم نما معرفی می فرماید و می‌فرمایند: « بنده ی دیگری است که عالم نامیده می‌شود، اما عالم نیست، پس چهره چنین کسی چهره انسان ولی قلب او قلب حیوان است. نه راه رسیدن به هدایت را می شناسد تا به دنبال آن برود و نه راه رسیدن به گمراهی را می‌داند تا از آن روی برگرداند پس انسانی با این صفات مرده ای است در میان زندگان ». 🔻با این توصیفات حضرت به جابر بن عبدالله انصاری در حکمت ۳۷۲ اینگونه بیان می کنند که : «عالمی که به علمش عمل میکند یکی از چهار ستون برقراری دین و دنیا است. می فرمایند: « ای جابر دین و دنیا به چهار کس پایدار است عالمی که به علم خویش عمل می‌کند، نادانی که از آموختن ننگ ندارد، بخشنده ای که از بخشش به جا دریغ نکند و فقیری که آخرت خویش را به دنیا نفروشد. پس اگر عالم به علم خویش عمل نکند نادان هم از آموختن سرباز می‌زند ». چرا ؟ چون جاهل می‌گوید اگر این علم فایده‌ای داشت چرا خود اهل علم و عمل نمی‌کند . 🔻نکته دیگری که درباره عمل به علم به عنوان نافع شدن علم بیان فرمودند در نامه ۳۱ خطاب به امام مجتبی سلام الله علیها فرمودند: «بدان که در دانشی که نافع نیست، خیری هم نیست و آموختن دانشی که سزاوار نیست سودی هم ندارد ». پس معیار اول در نوع بودن علم این است که به آن علم عمل شود. علمی که به آن عمل شود نافع است و علمی که به آن عمل نکنید نافع نیست. 🔸1.2.2 دانش و ایمان: آیا این علم از ذهن به قلب هم نشأت و سرایت کرده است؟ به تعبیر دینی آیا این علم از مرحله دانش به ایمان تبدیل شده است یا نه؟ اگر به ایمان تبدیل شد آن موقع حتماً نافع است. حضرت در خطبه ۱۵۶ می‌فرمایند: « به وسیله ایمان علم آباد می شود». 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع منتظـــــران ظهـــــور 🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَࢪَج 🍃 •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈
🌹 شرح 🔴 قسمت سوم 🔸1.2.3 فواید و آثار علم نافع: 🔻 امیرالمومنین در بحث قبلی علم را به دو دسته نافع و غیر نافع تقسیم کردند و در این بحث سوم آثار و فواید علم نافع را بیان می‌کنند: 1. پاداش اخروی 2. طاعت و بندگی 3. ذکر خیر مردم بعد از مرگ از انسانی که به علمش عمل کرده و علم نافع داشته است 4. علم نافع راه هرگونه عذر تراشی را می‌بندد. 5. علم حقیقی و نافع باعث می شود عالم از مرگ ترس داشته باشد و همین ترس باعث می‌شود مراقبت بیشتری نسبت به دیگران از نفس خودش داشته باشد. 6. فقط انسان های صاحب علم حقیقی هستند که در فتنه های پیچیده میتوانند مسیر و جبهه حق را کشف و عَلَم دفاع از حق را درست بردارند. 🔻با علم نافع انسان می تواند به پاداش اخروی برسد و در دنیا می تواند با این علم و معرفت خدا را درست بندگی کند و بعد از مرگ هم ذکر خیرش باقی است. در حکمت ۱۴۷ این سه فایده این گونه بیان شده است : «ای کمیل آشنایی با علم ، روشی است که انسان به آن جزا داده می‌شود. به وسیله دانش انسان در دوران حیاتش طاعت و بندگی خدا را به دست می‌آورد و پس از مرگش ذکر خیری به جا می گذارد». 🔻 درباره اینکه دانش راه عذر را بر دیگران می بندد و بر کسی که علم را می تواند بیاموزد و نمی رود آموزش ببیند در حکمت ۲۵۴ می‌خوانیم: « علم عذر بهانه آوران و آنهایی که از مسئولیت شانه خالی می کنند را قطع می کند» درباره اینکه علم عاملی می شود برای ترس از مرگ در دانشمندان ، در خطبه ۱۵۶ می‌خوانیم: « با دانش است که از مرگ ترسیده می شود». و این که علم در بحث فتنه ها می تواند انسان را حفظ کند و بلکه بالاتر، انسان بتواند پرچم دفاع از حق را در فتنه بلند کند در خطبه ۱۷۳ نهج البلاغه است که فرمود: «پرچم دفاع از حق را بر دوش نکشد مگر کسی که از بینش و شکیبایی و علم و آگاهی به جایگاه‌های حق برخوردار باشد». این ها ارزش ها یا آثار و فواید علم نافع است. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع منتظـــــــران ظهـــــــور 🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَࢪَج 🍃 •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈
🌹شرح 🔴 قسمت پنجم 🔸1.2.5 آداب تعلیم و تعلم: 🔻بحث پنجم درباره علم و دانش در نهج البلاغه پیرامون آداب تعلیم و تعلم است. مولا علی علیه السلام در نامه ۳۱ نهج البلاغه خطاب به فرزند عزیزشان می‌نویسند: « آنچه را که نمی دانی مگو. اگرچه آنچه را هم که میدانی اندک است» یا در همین نامه می نویسند:«درباره آنچه که نمیدانی و آنچه که در مورد آن مسئول به گفتن آن نیستی، سخنی نگو». مولا علی علیه السلام در حکمت ۱۸۲ می‌فرمایند: «در سکوت از حکمت و دانش خیری نیست همچنان که در گفتار از روی نادانی هم خیری نیست». یعنی آنجا که باید بگویی و میدانی، نگفتن خطا است و آنجا که نباید حرف بزنی چون اصلاً جهل داری گفتن خطا است. به قول سعدی دو چیز طیره عقل است: «دم فروبستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی». 🔻مولا علی علیه السلام معتقدند که همان‌طور که جاهل وظیفه دارد بیاموزد عالم جلوتر از او وظیفه دارد علمش را به دیگران آموزش دهد. در حکمت ۴۷۸ می‌خوانیم: «خداوند از نادانان تعهد به آموختن دانش نگرفت مگر آن که قبل از آن از دانشمندان تعهد گرفت که علم خود را آموزش بدهند». نکته دیگری که در بحث آداب تعلیم و تربیت است این است که هر چقدر انسان دقیق تر باشد بهتر می‌فهمد و هرچه بهتر بفهمد، علم ارزشمندتر است. در حکمت ۲۰۸ می فرمایند: «هر که خوب نظر کند حق را میفهمد و هرکه فهمید دانش را فرا می‌گیرد». 🔻ادب دیگری که در نهج البلاغه پیرامون علم و تعلیم و تعلم آمده است آن است که جایی که انسان چیزی را نمی داند و از او می پرسند خجالت نکشد از گفتن جمله نمی دانم! در حکمت ۸۲ از سفارشات امام علی علیه السلام این است: « هیچ یک از شما نباید در برابر پرسش از چیزی که نمیداند شرم کند که بگوید نمی دانم و نباید کسی که چیزی را نمی داند خجالت بکشد از اینکه برود آن را بیاموزد». بنابراین تا وقتی نمیدانی از گفتن نمی دانم خجالت نکش. از طرف دیگر از یاد گرفتن هم شرم نداشته باش. 🔻 ادب دیگری که درباره علم در نهج البلاغه است این است که علم مادامی که با تفکر و درایت همراه نباشد سطحی و کم اثر است. در حکمت ۹۸ می‌فرماید: « هرگاه خبری را شنیدید پیرامون آن تفکر کنید، تفکر برای عمل است، نه برای نقل کردن. زیرا روایت کنندگان دانش بسیار هستند اما رعایت کنندگان آن اندک». با این نگاه ، حضرت معتقدند که آن جاهلی که خجالت نمی‌کشد برود یاد بگیرد و پیش عالم می رود تا یاد بگیرد عین عالم است و از طرف دیگر عالمی هم که با وجود اینکه علم دارد بیراهه می‌رود مثل جاهل است. در حکمت ۳۲۰ نهج‌البلاغه می‌خوانیم : «همانا نادان آموزنده همانند دانشمند دانا است و دانشمندی که بیراهه می‌رود مانند جاهل ذلیل است». 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع منتظــــران ظهــــور 🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَࢪَج 🍃 •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈
🌹 شرح 🔴 قسمت ششم 🔸1.2.6 علم اهل بیت علیهم السلام: 🔻امیرالمومنین علی علیه السلام در بخش ششم از مباحث مربوط به دانش اشاره می‌کنند به علم اهل بیت علیهم السلام و خودشان و مخصوصاً جایگاه انحصاری و اختصاصی ائمه علیهم السلام به عنوان معدن علم و تنها منشا علم مفید. در حکمت ۱۴۷ بعد از اینکه مقدمات بسیار مهمی را به کمیل گوشزد می‌کنند اشاره به سینه مبارکشان کرده‌اند و فرموده اند: « بدان که در اینجا دانش فراوانی انباشته است. ای کاش کسانی را می یافتم که می‌توانستند آن را بیاموزند. آری تیزهوشانی می یابم ولی مورد اعتماد نمی باشند زیرا دین را وسیله دنیا قرار داده با نعمت های خدا بر بندگانش و با برهان های الهی بر دوستان خدا فخر می فروشند. یا گروهی که تسلیم حاملان حق می باشند ولی ژرف اندیشی لازم را در شناخت حقیقت ندارند با اولین شبهه ای شک و تردید در دلشان ریشه میزند، پس نه آنها که تیزهوشانند و نه اینها، سزاوار آموختن دانش های فراوان من نمی باشند. یا فرد دیگری که سخت در پی لذت بوده و اختیار خود را به شهوت داده است. یا کسی که در ثروت اندوزی حریص است. هیچ کدام از آنها نمی توانند از دین پاسداری کنند و بیشتر به چهارپایان چرنده شباهت دارند و چنین است که دانش با مرگ دانشمندان می میرد». یعنی ما منشاء علم هستیم و کسی نیست که لیاقت داشته باشد از این منشاء استفاده کنند. یا در خطبه ۲۳۹ اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را مایه حیات علم و مرگ جهل معرفی می‌کنند می‌فرمایند: « آنها -یعنی اهل بیت- مایه زندگانی علم و باعث مرگ جهل و نادانی هستند». 🔻در خطبه ۹۱ هم درباره خودشان اینگونه می‌فرمایند: « بدان که انسانهای راسخ در علم کسانی هستند که اقرار به همه غیبهای پوشیده ، آنها را از گذشتن از سد ها و حجاب ها و حدودی که خدا میان آنها و حقایقی غیبی برقرار کرده است، بی نیاز ساخته است پس خداوند تعالی آنها را به جهت اعتراف به نادانی خود، از وصول به آنچه احاطه علمی ندارند مدح فرموده و چشم پوشیدن و رها ساختن تعمق در آنچه را که خداوند آنان را به بحث و تحقیق از حقیقت آن مکلف نکرده ، رسوخ نامیده است». در واقع اشاره است به آیه 7 سوره آل عمران که اهل بیت علیه سلام راسخون در علم هستند. 🔻 نکته آخر هم درباره علم اهل بیت در نهج البلاغه این نکته بسیار بسیار عجیب است که تنها فردی که در تاریخ با شجاعت تمام بر منبر می نشست بارها و مکرر و فریاد می زد:« ایها الناس سلونی قبل ان تفقدونی». از من بپرسید پیش از آنکه مرا از دست بدهید و من به راه‌های آسمان از راه‌های زمین آشنا تر هستم، امیرالمومنین علی علیه السلام بود در خطبه ۱۸۹ نهج البلاغه البته موارد بسیار بسیار زیادی از علم مولا علی علیه السلام و اهل بیت در نهج البلاغه است که ما به همین مقدار بسنده می کنیم. 🎙 حجت الاسلام مهدی ارفع منتظــــــران ظهــــور 🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَࢪَج 🍃 •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 🔴 قسمت اول 🔰 امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در حکمت ۶ نهج البلاغه می فرمایند: «سینه خردمند صندوق راز اوست وخوشرویی وسیله دوست یابی و شکیبایی گورستان پوشاننده عیب ها است». بعضی هم گفته اند که حضرت فرموده است : «پرسش کردن وسیله پوشاننده عیبها است و انسان از خود راضی دشمنان او فراوان هستند». بنابراین ۵ مطلب را در این حکمت باید بررسی کنیم: 1. رازداری 2. خوشرویی 3. صبر و شکیبایی 4. آداب پرسش کردن 5. ازخودراضی و خودپسند نبودن. 🔸1. رازداری: درباره رازداری قبلاً در حکمت ۲ به بهانه مطلبی که پیرامون حاکمیت زبان بر انسان و نتیجه اش که خفت و خواری است کامل بیان کرده‌ایم . 🔸2. خوشرویی: 🔹2.1 تعریف خوشرویی: در حکمت ۳۳۳ نهج البلاغه امیرالمومنین علی (علیه السلام) در توصیف مؤمن می فرمایند : «شادی مومن در چهره او و اندوهش در دل پنهان است». یعنی با مردم خوشرو و بشاش برخورد می کند اگر چه مؤمن به خاطر دوری از جایگاه اصلی او که در قیامت به او خواهد رسید قلبش پر از حزن است. 🔹 2.2 آثار خوشرویی: در نهج البلاغه چند مورد برای آثار خوشرویی بیان شده است: 2.2.1 اقبال مردم: در حکمت ۵۰ می‌خوانیم: «دل‌های مردم گریزان است به کسی روی می آورند که خوشرویی کند» 2.2.2 دوست یابی: در حکمت ۶ می‌خوانیم : «خوشرویی وسیله دوست یابی است» 🔸3. پرسش کردن: در نهج البلاغه بعضی آداب برای پرسش کردن و سؤال کردن بیان شده است. 🔹3.1 سؤال برای فهمیدن و دانستن است نه برای امتحان کردن و دست انداختن. حضرت در حکمت ۳۲۰ در جواب کسی که سوال پیچیده ای را پرسید فرمودند: «برای فهمیدن بپرس نه برای آزار دادن زیرا نادان آموزش گیرنده همانند دانا است و دانای بی‌انصاف مانند نادان بهانه‌جویی است». یعنی شما که چیزی را می‌دانید برای چه چیزی برای دست انداختن سؤال می‌کنید. 🔹3.2 پرسش نکردن از چیزی که نیامده و اثری هم در دانش او ندارد. در حکمت ۳۶۴ می فرمایند: «از آنچه پدید نیامده است نپرسید زیرا آنچه پدید آمده برای سرگرمی تو کافی است». 🔻آداب پاسخ دادن: پاسخ دادن هم آدابی دارد نمونه آن در نهج البلاغه بیان شده است. 1. اقناع و قانع کردن پرسش کننده است. حضرت در حکمت ۲۸۹ درباره یکی از دوستان قدیم خودشان می فرمایند: «گاهی که لب به سخن می گشود بر دیگر سخنوران برتری داشت و تشنگی پرسشگران را فرو می نشاند». 2. وقتی از انسان سؤال کردند و جواب را بلد نبود از گفتن نمی دانم خجالت نکشد. امیرالمؤمنین درحکمت ۸۲ می‌فرمایند: «اگر از کسی سوال کردند و نمی‌دانست شرم نکند و بگوید نمی دانم و کسی که شرم نکند در آنچه نمی داند، بیاموزد». یعنی اگر هم چیزی را بلد نیست خجالت نکشد برود بیاموزد اما اگر کسی چیزی را نمی داند ولی از گفتن نمیدانم هم پرهیز کرد حضرت در حکمت ۸۵ می فرمایند : «کسی که از گفتن نمی دانم رویگردان است به هلاکت و نابودی می رسد» 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع منتظــــران ظهــــور 🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَࢪَج 🍃 •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔴 قسمت دوم 🔰خودپسندی و از خود راضی بودن: 🔻سرفصل دیگری که در حکمت ششم به آن پرداخته می‌شود در مورد خودپسندی و از خود راضی بودن است. حضرت علی (علیه السلام) در حکمت ۶ فرمودند: «دشمنان انسان از خود راضی فراوانند». 🔹 نکته اول که باید در باب خودپسندی و هم خانواده های آن از رذایل اخلاقی مانند فخر فروشی و تکبّر دانست، این است که اگر انسان به ناتوانی خودش توجّه کند اصلاً جایی برای فخرفروشی و خود پسندی وجود ندارد. حضرت در حکمت ۴۵۴ می فرمایند: « فرزند آدم را چه به فخر فروشی، زیرا در آغاز نطفه ای گندیده و در پایان مرداری بدبو است نه می تواند روزی خویش را فراهم کند و نه مرگ را از خود دور نمایند». 🔹 نکته دوّم این است که انسان اگر از سرنوشت متکبّران تاریخ پند و عبرت بگیرد هیچگاه دچار این رذیله اخلاقی نمی شود. در خطبه ۱۹۲ نهج البلاغه بند ۷ می‌خوانیم: «مردم! از آنچه بر ملت‌های متکبّر گذشته از کیفر ها و عقوبتها و سخت گیری ها و ذلّت و خواری فرود آمده عبرت بگیرید و از قبرها و خاکی که بر چهره آنها نشست و زمین هایی که با پهلوها بر آن افتاده پند بگیرید و از آثار زشتی که کبر و غرور در دلها می گذارد به خدا پناه ببرید، همانگونه که از حوادث سخت به او پناه می‌برید. آگاه باشید زنهار زنهار، از پیروی و فرمانبری سران و بزرگان تان آنان که به اصل و حسب خود می نازند و خود را بالاتر از آنچه هستند می پندارند و کارهایی نادرست را به خدا نسبت می دهند و نعمت های گسترده خدا را انکار می کنند تا با خواسته‌های پروردگار مبارزه کنند». 🔻 همچنین در خطبه ۲۳۰ بند ۳ می فرمایند: « بر شما باد به تلاش ، کوشش، آمادگی و آماده شدن و جمع آوری زاد و توشه آخرت در دوران زندگی دنیا، دنیا شما را مغرور نسازد چنانکه گذشتگان شما و امّت های پیشین را در قرون سپری شده مغرور ساخت -که البته در اینجا منظور از مغرور شدن فریب دنیا را خوردن است-» 🔹 نکته سوّم تسلیم گمراهان نشدن است. حضرت در بند ۲ از خطبه ۸۷ می فرماید: «و دیگری که او را دانشمند می نامند اما از دانش بی بهره است یک دسته از نادانی ها را از جمعی نادانی گرفته و مطالب گمراه کننده را از گمراهان آموخته و به هم بافته است و دام هایی از طناب های غرور و گفته های دروغین بر سر راه مردم افکنده است. قرآن را بر امیال و خواسته های خود تطبیق می‌دهد و حق را به هوس های خود تفسیر می کند». 🔹 نکته چهارم در بحث خود پسندی مبتلا شدن به بیماری شیطان است. حضرت در بند ۴ از خطبه ۱۹۲ می فرمایند: « ای بندگان خدا! از دشمنان خدا پرهیز کنید مبادا شما را به بیماری خودش مبتلا سازد و با ندای خود شما را به حرکت درآورد و با لشکرهای پیاده و سواره خود بر شما بتازد. به جانم سوگند شیطان تیر خطرناکی برای شکار شما در چله کمان گذارده و تا حد توان کشیده و از نزدیک ترین مکان شما را هدف قرار داده است». یا در بند ۵ خطبه ۱۹۲ می فرمایند: «خدا را خدا را از تکبّر و خودپسندی و از تفاخر جاهلی بر حذر باشید که جایگاه بغض و کینه و رشد وسوسه های شیطان است. ملت‌های گذشته و امّت های پیشین را فریب داده است تا آنجا که در تاریکی جهالتها فرو رفتند و در پرتگاه هلاکت سقوط کردند و به آسانی به همان جایی که شیطان می خواست کشانده شدند. کبر و خودپسندی چیزی است که قلبهای متکبّران را همانند هم نموده است تا قرن ها به تضاد و خونریزی بگذرانند وسینه‌ها از کینه‌ها تنگی گرفت». دربند ۴ همین خطبه ۱۹۲ می فرمایند: « مردم! آتش خشم خود را بر ضد شیطان به کار بگیرید و ارتباط خود را با او قطع کنید». 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع منتظــــــران ظهــــــور 🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَࢪَج 🍃 •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح 🔴 قسمت سوم 🔹 نکته پنجم که در بحث خودپسندی باید توجه کرد تا از این آفت در امان ماند، بحث توجه به این حقیقت است که عزت و بزرگی و کبریا مخصوص ذات اقدس خداوندی است. در خطبه ۱۹۲ بند اول ، حضرت می فرمایند: «ستایش خداوندی را سزاست که لباس عزّت و بزرگی پوشید و آن دو را برای خود انتخاب کرد و از دیگر پدیده‌ها بازداشت. آن دو را مرز میان خود و دیگران قرار داد و آن دو را برای بزرگی و عظمت خویش برگزید و لعنت کرد آنکس را که در آرزوی عزت و بزرگی با خدا به ستیزه برخیزد، از این رو فرشتگان مقرب خود را آزمود و فروتنان را از گردن کشان جدا فرمود» ، که اشاره است به آزمون سجده بر آدم که ابلیس به خاطر گردنکشی مردود و رجیم شد اما فرشتگان مقرّب شدند. 🔹نکته ششم در مورد علل خودپسندی است. چه می‌شود انسانها دچار این رذیله مهلک و خطرناک می‌شوند؟ در نهج‌البلاغه چندین دلیل برای خود پسندی بیان شده است که به ترتیب عرض می‌کنم. 🔸1. ستایش و تشویق: در نامه ۵۳ خطاب به مالک اشتر رحمت الله می نویسند: «تا می توانی با اهل ورع و راستگویان بپیوند و آنان را چنان پرورش بده که تو را فراوان نستایند و تو را برای اعمال زشتی که انجام نداده‌ای تشویق نکنند، که ستایش بی اندازه خودپسندی می آورد و انسان را به سرکشی وامی دارد.» در جای دیگری از همین نامه می‌فرمایند: «مبادا هرگز دچار خودپسندی گردی و به خوبیهای خودت اعتماد کنی و ستایش را دوست داشته باشی که اینها همه از بهترین فرصتهای شیطان برای هجوم آوردن به تو است و کردار نیک نیکوکاران را نابود می سازد.» 🔸2. دنیا پرستی : در نامه اول نهج البلاغه است: «همانا بسیاری از مردم تغییر کرده‌اند و از سعادت و رستگاری بی‌بهره مانده اند، به دنیا پرستی روی آورده و از روی هوای نفس سخن گفتند. کردار اهل عراق مرا به شگفتی واداشته است که مردمی خودپسند در چیزی گرد آمده اند.» در خطبه ۲۳۰ هم می فرمایند: «بر شما باد به تلاش و کوشش، آمادگی و آماده شدن و جمع آوری زاد و توشه آخرت در دوران زندگی دنیا. دنیا شما را مغرور نسازد چنانکه گذشتگان شما و امّتهای پیشین را در قرون سپری شده مغرور ساخت.» 🔸3. افتخار به آفرینش خود: در خطبه ۱ درباره ابلیس ملعون و راز سکوتش می فرمایند: «سپس خداوند از فرشتگان خواست تا آنچه در عهده دارند انجام دهند و عهدی را که پذیرفته اند وفا کنند، این گونه که بر آدم سجده کنند و او را بزرگ بشمارند و فرمود بر آدم سجده کنید، همه سجده کردند جز شیطان، غرور و خودبزرگ بینی او را گرفت و شقاوت و بدی بر او غلبه کرد و به آفرینش خودش از آتش افتخار نمود و آفرینش انسان از خاک را تحقیر کرد.» 🔻 در بند دوم از خطبه ۱۹۲ هم می فرمایند: «شیطان بر آدم به جهت خلقت او از خاک فخر فروخت و با تکیه به اصل خود که از آتش است دچار تعصّب و غرور شد. پس شیطان دشمن خدا و پیشوای متعصّبین و سرسلسله متکبران است.» 🔻عجیب است که مولا امیرالمؤمنین در خطبه ۱۹۲ می فرمایند: «ابلیس که شش هزار سال عبادت خدا را کرده بود فقط به خاطر یک استکباری که از خودش نشان داد از درگاه خدا رانده شد.» چه برسد به ما که عبادت های او را هم نکرده ایم. 🔸4. حسادت : امیرالمؤمنین در حکمت ۲۱۲ می فرمایند: «خودپسندی یکی از حسودان عقل است.» در واقع می‌خواهند بفرمایند یکی از آفتهای عقل است. آثار خودپسندی یکی دیگر از مباحث نهج البلاغه است که در بحث بعدی عرض خواهم کرد. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع منتظــــــران ظهــــور 🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَࢪَج 🍃 •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹 شرح 🔴 قسمت چهارم 🔹نکته هفتم در باب خودپسندی و از خود راضی بودن "آثار خود پسندی" است. 🔻1. خودپسندی آفت عقل: حضرت هم در حکمت ۲۱۲ و هم در نامه ۳۱ نهج البلاغه بند هشتم، به این نکته اشاره کردند. در حکمت ۲۱۲ فرمودند: «خودپسندی یکی از حسودان عقل است.» یعنی خودپسندی دشمن عقل است. در نامه ۳۱ هم می‌نویسند: « بدان که خود بزرگ بینی و غرور مخالف راستی و آفت عقل است.» 🔻2. خودپسندی مانع رشد و فزونی نعمت ها : در حکمت ۱۶۷ می‌خوانیم ؛ «خودپسندی مانع فزونی است.» 🔻3. خودپسندی عامل بی ارزش شدن انسان: در نامه ۵۳ خطاب به مالک اشتر می نویسند: «بپرهیز که خود را در بزرگی همانند خداوند بپنداری و در شُکوهِ خداوندی همانند او بدانی، زیرا خداوند هر سرکشی را خار می سازد و هر خودپسندی را بی ارزش می کند.» 🔻4. خودپسندی عامل عذاب و بدبختی: در بند دوازدهم از خطبه ۲ میفرمایند: « برابر فاسدانی که تخم گناه افشاندند و با آب غرور و فریب آبیاری کردند و محصول آن را که جز عذاب و بدبختی نبود برداشتند.» 🔻5. خودپسندی عامل تولید و گسترش بغض و کینه بین انسان ها: حضرت علی (علیه السلام) در بند پنجم از خطبه ۱۹۲ می فرمایند: «خدا را خدا را از تکبر و خودپسندی و از تفاخر جاهلی بر حذر باشید که جایگاه بغض و کینه و رشد وسوسه های شیطانی است که ملت های گذشته و امّت های پیشین را فریب داده است تا آنجا که در تاریکی های جهالت فرو رفتند و در پرتگاه هلاکت سقوط کردند و به آسانی به همان جایی که شیطان می خواست کشانده شدند. کبر و خودپسندی چیزی است که قلبهای متکبّران را همانند هم کرده است تا قرن ها به تضاد و خونریزی بگذرانند.» 🔻6. خودپسندی عامل جنگ و پیکار با خدا : امیرالمؤمنین در خطبه ۱۹۲ بند دوم میفرمایند: «شیطان بر آدم (علیه السلام) به جهت خلقت او از خاک فخر فروخت و با تکیه به اصل خود که از آتش است دچار تعصّب و غرور شد؛ پس شیطان دشمن خدا و پیشوای متعصّبان و سر سلسله متکبّران است که اساس عصبیّت را بنا نهاد و بر لباس کبریایی و عظمت با خدا درافتاد. لباس بزرگی را بر تن پوشید و پوشش تواضع و فروتنی را از تن درآورد، آیا نمی نگرید که خدا به خاطر خود بزرگ بینی او را تحقیر و خوار کرد؟ و به جهت بلندپروازی او را پست و ذلیل گردانید؟ پس او را در دنیا طرد شده و آتش جهنم را در قیامت برای او مهیّا فرمود.» 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع منتظـــــران ظهــــور 🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَࢪَج 🍃 •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈
✨بسم اللّه الرّحمن الرّحیم✨ 🌹 شرح 🔹 امیرالمؤمنین (علیه السلام ) در حکمت هفتم نهج البلاغه پیرامون نقش و تأثیر صدقه دادن سخن به میان آوردند. می فرمایند: « الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ» یعنی "صدقه دادن دارویی اثر بخش است ". مقصود حضرت ممکن است یکی از این دو معنا باشد: 1⃣ معنای اول: اینکه صدقه دادن برای درمان دردهای جسمانی اثر بخش باشد، با توجه به استفاده از لفظِ "دواء" 2⃣ معنای دوم: مقصود حضرت این باشد که صدقه دادن برای رفع مشکلات معنوی و مشکلات غیر جسمانی مؤثر است، که در این صورت چند مورد از این مشکلات که با صدقه دادن پیشگیری یا درمان میشود، در نهج البلاغه بیان شده است: 🔻1. نکته اول افزایش روزی است. در حکمت ۱۳۷ می خوانیم: «إسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ» ؛ "رزقتان را با صدقه دادن فرود آوردید." 🔻2. دفع و رفع فقر: در حکمت ۲۵۸ میخوانیم: « إِذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَةِ» هنگامی که تنگدست شدید، پس با خدا از طریق صدقه دادن تجارت کنید." ممکن است این حکمت ۲۵۸ ناظر به آن آیه شریفه ( آیه ۱۶۰ سوره انعام) باشد که فرمود: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» ؛ "کسی که یک حسنه بیاورد، ده برابر برای او اثر خواهد بود" 🔻3. ایمان: مسأله دیگری که در نهج البلاغه با صدقه حفظ میشود، مسأله ایمان است. در حکمت ۱۴۶ نهج البلاغه می خوانیم: « سُوسُوا إِيمَانَكُمْ بِالصَّدَقَةِ » "ایمان خود را با صدقه دادن حفاظت و صیانت کنید." 🔻4. دیگر مسأله ای که از طریق صدقه دادن حل میشود، کفّاره گناهان است. حضرت در خطبه ۱۱۰ نهج البلاغه در بیان فلسفه صدقه پنهانی می فرمایند: « وَ صَدَقَةُ السِّرِّ فَإِنَّهَا تُكَفِّرُ الْخَطِيئَةَ» ؛ "صدقه پنهانی گناهان را می پوشاند و کفّاره گناهان حساب میشود." 🔻5. دفع مرگ بد : نکته آخر دفع مرگ بد است که انسانها میخواهند سعی کنند عاقبت بخیر شوند. یکی از راههای دفع عاقبت به شرّی، صدقه آشکار است. در همان خطبه ۱۱۰ می خوانیم: « وَ صَدَقَةُ الْعَلَانِيَةِ فَإِنَّهَا تَدْفَعُ مِيتَةَ السُّوءِ» ؛ "صدقه آشکار دفع مرگ بد می کند." 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع منتظـــــران ظهــــور 🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَࢪَج 🍃 •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈
🌹شرح 🔴 قسمت اول 🔰 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت هشتم نهج البلاغه، شگفتیهای خلقت تن انسان را بیان میکنند. اساساً یکی از راههای معرفت الله، توحید و طاعت الهی در نهج البلاغه، تفکر در ویژگیها و شگفتیهای خلقت و آفرینش پدیده هاست. حضرت در نهج البلاغه موارد متعددی از شگفتیهای خلقت موجودات متنوّع را تبیین فرموده اند که به برخی از آنها اشاره میکنم. ابتدا حکمت هشتم نهج البلاغه را با هم میخوانیم: « و درود خدا بر او فرمود: از ویژگیهای انسان در شگفتی مانید که با پاره ای پی می نگرد و با گوشت سخن میگوید و با استخوان میشنود و از شکافی نفس میکشد». 🔻 انصافاً اگر کسی در همین چهار ویژگی به ظاهر ساده خلقت تن خودش تفکر بکند، قطعا در مقابل عظمت خدا سر به سجده می گذارد و از گردنکشی و نافرمانی دست می کشد. عرض کردم امیرالمؤمنین راههای متعددی را برای معرفت الله و توحید و طاعت الهی معرفی فرموده اند که یکی از آنها بررسی و تفکر در ویژگیها، پیچیدگی ها و شگفتی های پدیده های مختلف است. من به برخی از آنها اشاره میکنم. 🔻1. بررسی شگفتی های خلقت آسمانها: واقعاً این شگفتی انسان را متعجب می کند به گونه ای امیرالمومنین (علیه السلام) جزء به جزء فرایند آفرینش آسمان را بیان می کنند، که گویا در خلقت آسمانها حضور داشته اند. در خطبه اول نهج البلاغه بند سوم می خوانیم: « سپس خدای سبحان طبقات فضا را شکافت و اطراف آن را باز کرد و هوایِ به آسمان و زمين راه يافته را آفريد و در آن آبی روان ساخت، آبی که امواج متلاطم آن شکننده بود، که يکی بر ديگری می نشست، آب را بر بادی طوفانی و شکننده نهاد و باد را به بازگرداندن آن فرمان داد و به نگهداری آب مسلّط ساخت و حدّ و مرز آن را به خوبی تعيين فرمود. فضا در زير تندباد و آب بر بالای آن در حرکت بود. سپس خدای سبحان طوفانی برانگيخت که آب را متلاطم ساخت و امواج آب را پی در پی در هم کوبيد. طوفان به شدّت وزيد و از نقطه ای دور دوباره آغاز شد. سپس به طوفان امر کرد تا امواج درياها را به هر سو روان کند و بر هم بکوبد و با همان شدّت که در فضا وزيدن داشت بر امواج آب ها حمله ور گردد، از اوّلِ آن برمی داشت و به آخرش می ريخت و آبهای ساکن را به امواج سرکش برمی گرداند. تا آنجا که آبها روی هم قرار گرفتند و چون قلّه های بلند کوه ها بالا آمدند. امواج تُند کف های برآمده از آبها را در هوای باز و فضای گسترده بالا برد که از آن، هفت آسمان را پديد آورد... 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع منتظـــــران ظهــــور 🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَࢪَج 🍃 •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
✨بسم اللّه الرّحمن الرّحیم✨ 🌹شرح 🔴 قسمت دوم 🔰 حضرت در ادامه (خطبه ۱ ) می فرمایند: «آسمان پايين را چون موج مهار شده و آسمان های بالا را مانند سَقفی استوار و بلند قرار داد، بی آنکه نيازمند به ستونی باشد يا ميخ هايی که آنها را استوار کند. آنگاه فضای آسمان پايين را به وسيله نور ستارگانِ درخشنده زينت بخشيد و در آن چراغی روشنايی بخش (خورشيد) و ماهی درخشان در مدارِ فَلَکی گردان و برقرار و سقفی متحرّک و صفحه ای بی قرار، به جريان انداخت.» ؛ این از خلقت آسمانها. 🔻2. خلقت فرشتگان: موضوع دیگری که از ویژگیها و شگفتی های مخلوقات الهی حضرت به آن اشاره فرموده است، خلقت فرشتگان است. در خطبه اول نهج البلاغه میخوانیم: « سپس آسمان های بالا را از هم گُشود و از فرشتگان گوناگون پُر نمود. گروهی از فرشتگان همواره در سجده اند و رکوع ندارند و گروهی در رکوعند و يارای ايستادن ندارند و گروهی در صف هايی ايستاده اند که پراکنده نمی شوند و گروهی همواره تسبيح می گويند و خسته نمی شوند و هيچ گاه خواب به چشمان شان راه نمی يابد و عقلهای آنان دچار اشتباه نمی گردد، بدن های آنان دچار سُستی نشده و آنان دچار بی خبریِ برخاسته از فراموشی نمی شوند. برخی از فرشتگان، امينان وحی الهی و زبان گويای وحی برای پيامبران می باشند، که پيوسته برای رساندن حکم و فرمان خدا در رفت و آمدند. جمعی از فرشتگان حافظان بندگان و جمعی ديگر دَربانان بهشتِ خداوندند. بعضی از آنها پاهايشان در طبقات پايين زمين قرار داشته و گردن هاشان از آسمان فراتر و ارکان وجودشان از اطراف جهان گذشته، عرش الهی بر دوش هايشان استوار است، برابر عَرش خدا ديدگان به زير افکنده و در زير آن، بال ها را به خود پيچيده اند. ميان اين دسته از فرشتگان با آنها که در مراتب پايين تری قرار دارند، حجابِ عِزّت و پرده های قدرت، فاصله انداخته است. هرگز خدا را با وَهم و خيال، در شکل و صورتی نمی پندارند و صفات پديده ها را بر او روا نمی دارند؛ هرگز خدا را در هیچ جايی محدود نمی کنند و نه با همانند آوردن به او اشاره می کنند». 🎙حجت الاسلام مهدوی منتظـــــران ظهــــور 🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَࢪَج 🍃 •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
✨ بسم الله الرحمن الرحيم✨ 🌹شرح 🔴 قسمت سوم 🔻3. شگفتی خلقت حضرت آدم (علیه السلام ) : موضوع دیگری که حضرت علی (علیه السلام) برای رسیدن ما به معرفت الله از شگفتی پدیده ها معرفی میفرمایند، شگفتی خلقت آدم (علیه السلام) است. در خطبه اول نهج البلاغه میخوانیم: «سپس خداوند بزرگ خاکی از قسمت های گوناگون زمين، از قسمت های سخت و نرم و شور و شيرين گِرد آورد، آب بر آن افزود تا گِلی خالص و آماده شد و با افزودن رطوبت چسبناک گرديد. از آن اندامی شايسته و عضوهايی جدا و به يکديگر پيوسته آفريد. آن را خشکانيد تا محکم شد، خشکاندن را آنقدر ادامه داد تا سخت شد تا زمانی معيّن و سرانجامی مشخّص، اندام انسان کامل گرديد. آنگاه از روحی که آفريد در آن دميد تا به صورت انسانی زنده درآمد، دارای نيروی انديشه که وی را به تلاش اندازد و دارای افکاری که در ديگر موجودات تصرّف نمايد. به انسان اعضاء و جوارحی بخشيد که در خدمت او باشند و ابزاری عطا فرمود که آنها را در زندگی به کار گيرد. قدرت تشخيص به او داد تا حقّ و باطل را بشناسد و حواس چشايی و بويايی و وسيله تشخيص رنگ ها و اجناس مختلف در اختيار او قرار داد. انسان را مخلوطی از رنگهای گوناگون و چيزهای همانند و سازگار و نيروهای متضادّ و مزاج های گوناگون گرمی، سردی، تری، و خشکی قرار داد. 🔻و در خطبه ۱۶۳ بند سوم میفرمایند:« ای انسان! ای آفریده راست قامت! ای پدیده نگاهداری شده در تاریکیهای رحم های مادران و قرار داده شده در پرده های تو در تو، آغاز آفرینش تو از گِل و لای بود و سپس در جایگاه آرامی نهاده شدی تا زمانی مشخص و سرآمدی تعیین شده. و آنگاه که در شکم مادرت حرکت میکردی، نه دعوتی را می توانستی پاسخ بدهی و نه صدایی را می شنیدی. سپس تو را از قرارگاهت بیرون کردند و به خانه ای آوردند که آن را ندیده بودی و راههای سودش را نمی دانستی، پس چه کسی تو را در مکیدن شیر از پستان مادر هدایت کرد؟ و به هنگام نیاز جایگاه های طلب کردن و خواستن را به تو شناساند. هرگز آنکس که در توصیف پدیده ای با شکل و اندازه و ابزار مشخص درمانده باشد، بدون تردید از وصف پروردگارش ناتوان تر و از شناخت خدا با حدّ و مرز پدیده ها دورتر است». 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع منتظــــران ظهــــور 🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَࢪَج 🍃 •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•