✨ بسم اللّه الرّحمن الرّحيم✨
🌹شرح #حکمت8
🔴 قسمت پنجم
🔻5. شگفتی خلقت طاووس:
یکی دیگر از موجوداتی که پیچیدگیها، شگفتی ها و زیباییهای خلقتش توسط مولا علی(علیه السلام) به دقت و به طرز اعجاب انگیزی تبیین شده، طاووس است. در خطبه ۱۶۵ بخشهای دو ، سه و چعارم پیرامون طاووس اینگونه می خوانیم:«و از شگفت انگيزترين پرندگان در آفرينش طاووس است، که آن را در استوارترين شکل موزون بيافريد و رنگ ها و پر و بالش را به نيکوترين رنگ ها بياراست، با بال های زيبا که پرهای آن به روی يکديگر انباشته و دُم کشيده اش که چون به سوی مادّه پيش می رود آن را مانند چتری گشوده و بر سر خود سايبان می سازد، گويا بادبان کشتی است که ناخدا آن را برافراشته است. طاووس به رنگ های زيبای خود می نازد و خوشحال و خرامان دُم زيبايش را به اين سو و آن سو می چرخاند و به سوی مادّه می تازد، مانند خروس می پرد و چون حيوانِ نرِ مستِ شهوت با جفت خويش می آميزد، اين حقيقت را من از روی مشاهده می گويم نه مانند کسی که بر اساس نقل ضعيفی سخن بگويد. اگر کسی خيال کرده باردار شدن طاووس به وسيله قطرات اشکی است که در اطراف چشم نر حلقه زده و طاووس مادّه آن را می نوشد آنگاه بدون آميزش با همين اشک ها تخم گذاری می کند، افسانه ای بی اساس است، ولی شگفت تر از آن نيست که برخی می گويند: زاغ نر، طعمه به منقار ماده می گذارد که همين عامل باردار شدن زاغ است!
( حضرت می خواهند بفرمایند که هر دو این اعتقادات باطل و افسانه است)
🔻در ادامه می فرمایند: «گويا نی های پر طاووس مانند شانه هایی است که از نقره ساخته و گردی های شگفت انگیز آفتاب گونه که به پرهای اوست از زر ناب و پارچه های زَبَرجد بافته شده است. اگر رنگ های پرهای طاووس را به روييدنی های زمين تشبيه کنی خواهی گفت دسته گُلی است که از شکوفه های رنگارنگ گل های بهاری فراهم آمده است و اگر آن را با پارچه های پوشيدنی همانند می سازی پس مانند پارچه های زيبای پرنقش و نگار يا پرده های رنگارنگ يَمَن است و اگر آن را با زيورآلات مقايسه میکنی مانند نگين های رنگارنگی است که در نواری از نقره با جواهرات زينت شده است. طاووس چون به خود بالنده مغرور راه می رود دُم و بال های زيبايش را برانداز می کند، پس با توجّه به زيبايی جامه و رنگ های گوناگون پر و بالش قهقهه سر می دهد ولی چون نگاهش به پاهای خود می افتد، بانگی بر می آورد که گويا گريان است، فرياد می زند گويا که دادخواه است و گواه صادق دردی است که در درون دارد زيرا پاهای طاووس مانند ساق خروس دورگه (هندی و پارسی) باريک و زشت و در يک سویِ ساقِ پايش ناخنکی مخفی روييده است.»
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#حکمتی_از_نهج_البلاغه
🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّللِوَلیِّڪَالفَࢪَج 🍃
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈
https://eitaa.com/Montazeran_zohor_m
✨ بسم اللّه الرّحمن الرّحيم✨
🌹شرح #حکمت8
🔴 قسمت ششم
خطبه ۱۶۵ بند چهارم: بر فراز گردن طاووس به جای يال، کاکلی سبز رنگ و پر نقش و نگار روييده و برآمدگی گردنش مانند آفتابه ای نفيس و نگارين است و از گلوگاه تا روی شکمش به زيبايی وَسْمِه يمانی رنگ آميزی شده يا چون پارچه حرير بَرّاق يا آيينه ای شفّاف که پرده بر روی آن افکندند. در اطراف گردنش گويا چادری سياه افکنده که چون رنگ آن شاداب و بسيار می باشد می پنداری با رنگ سبز تندی در هم آميخته است، در کنار شکاف گوش طاووس خطی است باريک، مانند سَرِ قلم به سفيدی گل بابونه که در کنار سياهی آن جلوه خاصّی دارد. کمتر رنگی می توان يافت که طاووس از آن در اندامش نداشته باشد يا با شفّافيّت و صيقل فراوان و زرق و برق جامه اش آن را جلای برتری نداده باشد. طاووس مانند شکوفه های پراکنده ای است که باران بهار و گرمای آفتاب را در پرورش آن نقشی چندان نيست و شگفت آور آن که هر چند گاهی از پوشش پرهای زيبا بيرون می آيد،( یعنی پرهایش می ریزد) و تن عريان می کند پرهای او پياپی فرو می ريزند و از نو می رويند، پرهای طاووس مانند برگ خزان رسيده می ريزند و دوباره رشد می کنند و به هم می پيوندند تا ديگر بار شکل و رنگ زيبای گذشته خود را باز می يابد، بی آنکه ميان پرهای نو و و پرهای ريخته شده تفاوتی وجود داشته باشد يا حتی رنگی جابجا برويد. اگر در تماشای يکی از پرهای طاووس دقّت کنی، لحظه ای به سرخی گل و لحظه ای ديگر به سبزی زَبَرجَد و گاه به زردی زر ناب است. راستی هوش های ژرف انديش و عقل های پُرتلاش چگونه اين همه از حقايق موجود در پديده ها را می توانند درک کنند؟ و چگونه گفتار توصيف گران به نظم کشيدن اين همه زيبايی را بيان توانند کرد؟ و در درک کمترين اندام طاووس گمان ها از شناخت، درمانده و زبان ها از ستودن آن در کام مانده اند. پس ستايش خداوندی را سزاست که عقل ها را از توصيف پديده ای که برابر ديدگان جلوه گرند ناتوان ساخت، پديده محدودی که او را با ترکيب پيکری پرنقش و نگار با رنگ ها و مرزهای مشخّص می شناسد، باز هم از توصيف فشرده اش زبان ها عاجز و از وصف واقعی آن درمانده اند! (حال چگونه خدا را می توان درک کرد؟)
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#حکمتی_از_نهج_البلاغه
🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّللِوَلیِّڪَالفَࢪَج 🍃
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈
https://eitaa.com/Montazeran_zohor_m
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت9
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت نهم نهج البلاغه از اقبال و ادبار دنیا صحبت میکنند و میفرمایند : « إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْيَا عَلَى أَحَدٍ أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَيْرِهِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِهِ». "هنگاهی که دنیا به کسی روی بیاورد، خوبیهای دیگران را به او عاریت می دهد و هنگامی که به او پشت کند، خوبیهای خودش را هم از او میگیرد." در واقع حضرت در این حکمت درصدد بیان آن چهره زشت باطنی دنیا هستند. مراد از دنیا در این حکمت همان روزگار و دهر هر کسی است، که بالاخره هر انسانی زندگی اش یک دوره ای دارد .
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نامه ۷۲ نهج البلاغه به ابن عباس مینویسند: « وَ اعْلَمْ بِأَنَّ الدَّهْرَ يَوْمَانِ» آگاه باش که روزگار هر کسی دو روز است؛ «يَوْمٌ لَكَ وَ يَوْمٌ عَلَيْكَ» یک روز به سود تو و روزی علیه توست. «فَمَا كَانَ مِنْهَا لَكَ أَتَاكَ عَلَى ضَعْفِكَ» آن روزگاری که دنیا به نفع تو باشد، هرچه که رزق تو باشد ولو اینکه ضعیف باشی در جلب آن رزق به تو می رسد. وَ مَا كَانَ مِنْهَا عَلَيْكَ لَمْ تَدْفَعْهُ بِقُوَّتِكَ و آن روزگاری که علیه تو باشد، هربلایی قرار است سرت بیاید، هرچقدر هم که تو قوی باشی، نمیتوانی جلویش را بگیری .بنابراین اقبال و ادبار دنیا در واقع آن چهره فریبکار دنیاست که درحکمت ۴۱۵ می خوانیم: « الدُّنْيَا تَغُرُّ وَ تَضُرُّ وَ تَمُرُّ» "دنیا فریب میدهد، ضرر می زند و می گذرد." امیرالمؤمنین میخواهند به ما بفهمانند که آن روزی که خوشیهای دنیا به سمت تو روی می آورد، احترام مردم خلاصه آنچه که از زیبایها و جلوه های ظاهری دنیا به تو روی می کند، حواست به آن روزی که قطعاً اینها برمیگردند باشد! مثل جوانی که به پیری تبدیل میشود، سلامتی که به بیماری تبدیل میشود، شهرت که ممکن است به بدنامی تبدیل بشود و امثال این.
ما در حکمت ۲۸۶ می خوانیم:« مَا قَالَ النَّاسُ لِشَيْءٍ طُوبَى لَهُ» مردم در مورد چیزی نمی گویند خوش به حالش، إِلَّا وَ قَدْ خَبَأَ لَهُ الدَّهْرُ يَوْمَ سَوْءٍ . مگر اینکه روزگار برای او یک روز بدی را آماده کرده است. یکی از نمونه های آن در حکمت ۷۲ است :« الدَّهْرُ يُخْلِقُ الْأَبْدَانَ وَ يُجَدِّدُ الْآمَالَ» روزگار در عین حالی که بدنها را دارد کهنه و فرسوده می کند، آرزوها را نو می کند، يُقَرِّبُ الْمَنِيَّةَ وَ يُبَاعِدُ الْأُمْنِيَّةَ در عین حالی که دارد آرزوها را مدام نزدیک نشان می دهد، مرگ را به دروغ دور نشان میدهد. مَنْ ظَفِرَ بِهِ نَصِبَ هرکس به دنیا دست پیدا کند از آن خسته و دلزده میشود، وَ مَنْ فَاتَهُ تَعِبَ و هرکس هم که دنیا را از دست بدهد و به آنچه که از دنیا می خواهد نرسد، به رنج می افتد. خلاصه دنیا اینگونه است که یک وقت رو میکند و ما را فریب میدهد و یک وقت هم پشت میکند و ضربه خودش را میزند.
حضرت علی (علیه السلام) در حکمت ۱۵۲ میفرمایند: «لِكُلِّ مُقْبِلٍ إِدْبَارٌ» ؛ هرچیزی که یک روز به تو رو میکند، یک روز هم پشت می کند. «وَ مَا أَدْبَرَ كَأَنْ لَمْ يَكُنْ» و چیزی که پشت میکند، انگار اصلا از اول نبوده است.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#حکمتی_از_نهج_البلاغه
🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّللِوَلیِّڪَالفَࢪَج 🍃
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈
https://eitaa.com/Montazeran_zohor_m
#حكمت9:
1⃣:این کلام نورانی را تبیین بفرمایید.
این سنت روزگار و دنیاست یا اخلاق و رسم مردم است؟
#جواب:
✳️دنیا در منظر امیرالمؤمنین علیه السلام دو چهره دارد:
🔴 زشت و زیبا
👈واین بستگی دارد به نوع مواجهه ما به دنیا.
⏪دنیای مذموم ابزار اصلی فریبکاری شیطان است که هرگاه به کسی روی آورد معلوم میشود که او فریب دنیا و ابلیس را خورده است.
⚠️ یکی از نشانه ها یا آثار فریب دنیا را خوردن این است که کارهای نیکی که دیگران انجام داده اند و او هیچ نقشی در آنها نداشته است به خود نسبت می دهد و مردم هم باور می کنند.
♻️ و برعکس اگر دنیا از فریب مؤمنی ناامید شود به جنگ او برمی خیزد و یکی از ضربه هایش این است که خوبیهایش را دیگران نمی پذیرند.
2⃣: توضیح کامل بفرمایید.
3⃣: آیا منظور از " نیکی های دیگران را به او عاریت دهد" یعنی خوبی های دیگران را تقلید کنیم ؟
#جواب:
✳️ دنیا موجودی نیست که بتوان با آن معامله کرد .
⁉️ وقتی حضرت میفرمایند: دنیا به او عاریه میدهد " این را باید از کلام امیرالمؤمنین علیه السلام فهم کرد که زبان عربی هم چون زبان فارسی استعاره و کنایه و... دارد .
⚜ و منظور حضرت این است که انسان بواسطه دنیاطلبی ، خصلت های دیگران را به خودش نسبت میدهد .
🔰در قرآن کریم میخوانیم " و یحبون ان یحمدوا بما لم یفعلوا " دنیا دوستان دوست دارند برای کارهایی که انجام نداده اند مورد حمد و ستایش قرارگیرند .
⏪ از نشانه های دنیازدگی انسان این است که دنیا او را آنچنان فریب میدهد که حتی خوبیهایی که دیگران انجام داده اند که او هیچ نقشی در آنها نداشته را به دروغ به خود نسبت میدهد و کم کم باورش میشود.
⏪ و از نشانه های ناامیدی دنیا از فریب مؤمن آن است که به او پشت میکند بگونه ای که حتی خوبیهای واقعی انجام شده او را هم از او میگیرد و به دیگران میدهد.
🔴هر انسانی در معرض امتحان به دنیای حرام _ اعم از مال حرام، مقام حرام، شهرت حرام، شهوت حرام و..._ قرار می گیرد.
🔰 اگر تسلیم دنیا شد، دنیا به او روی خوش نشان داده زمینه اغوا و انحراف بیشترش را فراهم می کند.
🔰و اگر دست رد بر سینه دنیا زد، کم کم دنیا به دشمنی با او برمی خیزد.
👈در هر دو صورت نشانه هایی وجود دارد:
⭕️ یکی از نشانه های دوستی و دشمنی دنیا این است که دنیا چنان دوستداران فریب خورده اش را سرمست از تعریف و تمجیدهای بیجا می کند تا اینکه کم کم خوبیهای نداشته و خوبیهای دیگران را هم به خود نسبت می دهد.
✳️سالها پیش فردی در سلک روحانیت چنان گرفتار این حب الدنیا شده بود که غافل از نگاه تیز و دقیق دیگران و به خیال اینکه کسی نمی فهمد ابتدا ادعای مرجعیت کرد و سپس برای جبران ضعف علمی خود رساله عملیه امام خمینی را بدون کوچکترین تحقیق و حتی بدون یک دور مطالعه، با تغییر جلد به نام خود منتشر کرد و ...
↩️ ناگهان عده ای متوجه شدند در جاهایی از این رساله نوشته شده است:" همانگونه که در کتاب تحریرالوسیله نوشته ایم...." و خب معلوم بود که تحریرالوسیله کتابی است متعلق به امام خمینی و... تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
🖋حجتالاسلام مهدوی ارفع
#حکمتی_از_نهج_البلاغه
🍃🌼هر روز با قران
🍃ترتیل صفحه۴۹۶
🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّللِوَلیِّڪَالفَࢪَج 🍃
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈
https://eitaa.com/Montazeran_zohor_m
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت10
🔴 قسمت دوم
🔻 بایدهای معاشرت با مردم
🔻 نکته آخری که درباره رعایت آداب و عرف مردم در نهج البلاغه داریم، حکمت ۶۲ است. میفرمایند:« إِذَا حُيِّيتَ بِتَحِيَّةٍ فَحَيِّ بِأَحْسَنَ مِنْهَا وَ إِذَا أُسْدِيَتْ إِلَيْكَ يَدٌ فَكَافِئْهَا بِمَا يُرْبِي عَلَيْهَا وَ الْفَضْلُ مَعَ ذَلِكَ لِلْبَادِئِ» وقتی تو را ستودند بهتر از آن ،آنان را ستایش کن. و اگر به تو احسان کردند، بیشتر از آن به آنان ببخش و به هر حال پاداش بیشتر از آن آغاز کننده است.
3⃣ تواضع:
سر فصل سوم از بایدهای معاشرت با مردم تواضع است.
مولا علی(ع) در حکمت ۲۲۴ نهج البلاغه میفرمایند: «وَ بِالتَّوَاضُعِ تَتِمُّ النِّعْمَةُ به برکت تواضع نعمت ها تمام و کمال می شوند».
4⃣ انصاف:
مطلب چهارم انصاف است. با مردم انصاف دادن.
در همین حکمت ۲۲۴ میفرمایند:« بِالنَّصَفَةِ يَكْثُرُ الْمُوَاصِلُونَ با انصاف به خرج دادن دوستان انسان فراوان می شوند».
البته در مورد معنای انصاف حضرت در حکمت ۲۳۱ فرموده اند:« الْعَدْلُ الْإِنْصَافُ عدل خودش نوعی انصاف است».
5⃣ تحمل سختیها و ناملایمات و اشکالات و اشتباهات مردم:
مطلب پنجمی که در نهج البلاغه پیرامون بایدهای معاشرت با مردم هست، مطلب تحمل سختیها، ناملایمات، اشکالات و اشتباهات مردم است در این معاشرت ها. که تحت عناوینی مثل صبر، حلم، تحمل و سعه صدر در نهج البلاغه جمع شده است که به بخشی از آنها اشاره میکنیم:
📌 5.1 صعه صدر:
در حکمت ۱۷۶ میخوانیم:« آلَةُ الرِّيَاسَةِ سَعَةُ الصَّدْرِ .ابزار ریاست سعه صدر داشتن است». ارتباط این مبحث به موضوع ما این است که انسان وقتی میخواهد در جامعه با همه معاشرت خوب داشته باشد، در واقع در مقابل افکار مختلف، سلائق مختلف، فرهنگها، سطح مطالعات و سطح فهم های مختلف قرار می گیرد و قطعا اذیت میشود ؛اگر سعه صدر داشته باشد، مانند یک رئیسی است که ناچار است در یک اداره ای، وزارت خانه ای با صدها کارمند و هزاران مراجعه کننده با افکار و سلائق مختلف ارتباط داشته باشد، پس باید خیلی سینه گشاده ای داشته باشد.
📌 5.2 حلم:
حضرت در حکمت ۲۱۳ نهج البلاغه شریف می فرمایند: «أَغْضِ عَلَى الْقَذَى وَ الْأَلَمِ تَرْضَ أَبَداً» چشمت را بر بدیها و درد و رنج ها ببند تا ابد راضی زندگی کن. حلم داشته باش.
🔹 فوائد حلم: یکی از فوائد حلم در مقابل جاهل است. وقتی انسان در مقابل رفتار جاهل حلم داشته باشد، اتفاق جالبی که می افتد؛
۱. اول اینکه مردم در مقابل جاهل طرفدارش می شوند.
۲. دوم اینکه خودبه خود با حلم و بردباری د مقابل جاهل، دهان جاهل را میبندد.
🔻در حکمت ۲۱۱ میخوانیم:« الْحِلْمُ فِدَامُ السَّفِيهِ حلم دهان بند انسان سفیه و جاهل است».
🔻در حکمت ۲۰۶ هم اینگونه می خوانیم: « أَوَّلُ عِوَضِ الْحَلِيمِ مِنْ حِلْمِهِ أَنَّ النَّاسَ أَنْصَارُهُ عَلَى الْجَاهِلِ . نخستین پاداش بردبار از بردباریش این است که مردم در برابر نادان، پشتیبان او خواهند بود».
گاهی وقتها ما به راحتی نمیتوانیم حلم به خرج بدهیم. یعنی در این کار مشکل داریم. چه کنیم؟
🔻حضرت در حکمت ۲۰۷ راهش را یاد داده است. فرمود:« إِنْ لَمْ تَكُنْ حَلِيماً فَتَحَلَّمْ فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ إِلَّا أَوْشَكَ أَنْ يَكُونَ مِنْهُمْ . اگر بردبار نیستی خودت را بردبار نشان بده. زیرا اندک است کسی که خودش را همانند مردمی کند ولی از جمله آنها به حساب نیاید».
خلاصه حلم باید خیلی جدی گرفته بشود. اینقدر مهم است که حضرت در حکمت ۴۱۸ می فرمایند:« الْحِلْمُ عَشِيرَةٌ » حلم به اندازه یک عشیره و طایفه انسان را پشتیبانی میکند.
🔻 یا در حکمت ۴۲۴ می فرمایند:« الْحِلْمُ غِطَاءٌ سَاتِرٌ» حلم یک پرده بسیار ضخیمی است که جلوی عیب های انسان را می پوشاند.
🔻اینکه انسان چگونه میتواند به حلم هم برسد در حکمت ۴۶۰ اینگونه میفرماید:« الْحِلْمُ وَ الْأَنَاةُ تَوْأَمَانِ يُنْتِجُهُمَا عُلُوُّ الْهِمَّةِ » حلم و بردباری و صبر کردن و عجله نکردن، توأم باهم هستند - از کجا به دست می آیند؟- يُنْتِجُهُمَا عُلُوُّ الْهِمَّةِ همت بلند داشتن نتیجه اش میشود حلم و بردباری. بنابراین اگر انسان چشمهایش را به افقهای دوردست زندگی خیره شود ، مشکلات پیش پا افتاده او را از پای درنمی آورد و حلیم میشود.
🎙حجت الاسلام مهدوی
#حکمتی_از_نهج_البلاغه
🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّللِوَلیِّڪَالفَࢪَج 🍃
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈
https://eitaa.com/Montazeran_zohor_m
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت10
🔴 قسمت سوم
🔹 بایدهای معاشرت با مردم
🔻 نکته بعدی درباره تحمل ناملایمات در حکمت ۲۲۴ است. حضرت میفرمایند: «بِاحْتِمَالِ الْمُؤَنِ يَجِبُ السُّؤْدُد» با تحمل کردن سختیها و زحمت ها انسان مستوجب سیادت و آقایی میشود.
6️⃣ خوشرویی و خوش اخلاقی:
🔻 حضرت در حکمت ۶ در مورد خوشرویی فرمودند: «الْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ الْمَوَدَّةِ» ؛خوشرویی ریسمان دوستی است. درباره خوشرویی در حکمت ۳۳۳ هم فرمود:«الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ» مؤمن اینگونه است که در چهره اش خنده و بشاشیّت و لبخند است ولی قلبش محزون است. یا درباره حسن خلق در حکمت ۳۸ میخوانیم :« أَكْرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُقِ» با ارزش ترین حَسَب و نسبت فامیلی حسن خلق است. یا در حکمت ۱۱۳ میفرمایند:« لَا قَرِينَ كَحُسْنِ الْخُلُقِ» هیچ همنشینی به ارزش حسن خلق نمی رسد.
🔹تألّف:
مطلب دیگر تألّف است. یعنی با مردم الفت برقرار کردن.
🔻در حکمت ۵۰ میخوانیم:« قُلُوبُ الرِّجَالِ وَحْشِيَّةٌ» دلهای مردم از هم گریزانند، «فَمَنْ تَأَلَّفَهَا أَقْبَلَتْ عَلَيْهِ» هرکس هنر داشته باشد با مردم انس و الفت برقرار بکند قلبهای مردم به او رو میکنند.
🔹 نرم خویی :
نکته آخر در خوش اخلاقی نرم خویی است.
در حکمت۲۱۴ می خوانیم:« مَنْ لَانَ عُودُهُ كَثُفَتْ أَغْصَانُهُ » کسی که درخت شخصیتش نرم باشد، شاخ و برگش فراوان میشود. یعنی دوستان و معاشرانش زیاد می شود.
7️⃣ عفو، گذشت و تغافل:
مطلب هفتم این است که ما در مقابل خطا و گناه و دشمنیهای شخصی که مردم با ما میکنند، عفو و گذشت و تغافل داشته باشیم.
🔻 پیرامون تغافل در حکمت ۲۲۲ خواندیم :« مِنْ أَشْرَفِ أَعْمَالِ الْكَرِيمِ غَفْلَتُهُ عَمَّا يَعْلَمُ» یکی از شریف ترین رفتارهای انسانهای با کرامت این است که از آنچه که از عیوب مردم می دانند غفلت میکنند و چشم می پوشند».
🔹گذشت:
🔻درباره جوانمردان در حکمت ۲۰ میخوانیم:« أَقِيلُوا ذَوِي الْمُرُوءَاتِ عَثَرَاتِهِمْ فَمَا يَعْثُرُ مِنْهُمْ عَاثِرٌ إِلَّا وَ يَدُ اللَّهِ بِيَدِهِ يَرْفَعُهُ» از لغزش جوانمردان درگذرید زیرا جوانمردی نمی لغزد مگر آنکه دست لطف خدا او را بلند خواهد کرد ».و پیرامون عفو هم در حکمت ۱۱ میفرمایند:« إِذَا قَدَرْتَ عَلَى عَدُوِّكَ فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ شُكْراً لِلْقُدْرَةِ عَلَيْهِ» وقتی که بر دشمنت قدرت یافتی، عفو و بخشیدن او را شکرانه قدرت قرار بده.
🔻در حکمت ۵۲ میفرمایند:« أَوْلَى النَّاسِ بِالْعَفْوِ أَقْدَرُهُمْ عَلَى الْعُقُوبَةِ» شایسته ترین مردم به عفو کردن آن کسی است که قدرتش بر عقوبت و انتقام بیشتر است. چرا؟ در حکمت ۲۱۱ این چرا را جواب داده اند: «الْعَفْوُ زَكَاةُ الظَّفَرِ» عفو کردن هنگام قدرت، زکات پیروزی است.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#حکمتی_از_نهج_البلاغه
🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّللِوَلیِّڪَالفَࢪَج 🍃
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈
https://eitaa.com/Montazeran_zohor_m
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت10
🔴 قسمت پنجم
🔹 بایدهای معاشرت با مردم
9️⃣ کنترل زبان:
🔻سرفصل نهمی که پیرامون بایدهای معاشرت با مردم هست درباره زبان است. خیلی نکات زیادی البته در نهج البلاغه داریم که من به بخشی از آنها که به این موضوع بیشتر ارتباط دارند، اشاره میکنم.
🔹 راز داری:
🔻یکی از مسائلی که پیرامون زبان در معاشرت با مردم باید مراقبت باید کرد، راز داری است. انسان نباید همه حرفهایش را به دیگران منتقل کند. حضرت در حکمت ۶ فرمودند: « صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ »سینه انسان عاقل گاوصندوق اسرارش است.
🔻 چرا در معاشرتها نباید همه چیز را به همه کس حتی به رفیق و دوست خودمان بگوییم؟ حضرت در حکمت ۲۶۸ جواب داده اند و خیلی خوب باید به این حکمت توجه کرد ،فرمودند: «أَحْبِبْ حَبِيبَكَ هَوْناً مَا عَسَى أَنْ يَكُونَ بَغِيضَكَ يَوْماً مَا» در دوستی با دوستانت مراقبت و احتیاط کن. زیرا شاید روزی دوست تو دشمنت گردد. حالا اگر اسرارت را به او گفتی آن روزی که با تو دشمنی میکند، همه اسرارت را فاش میکند. در ادامه هم میفرمایند: «وَ أَبْغِضْ بَغِيضَكَ هَوْناً مَا عَسَى أَنْ يَكُونَ حَبِيبَكَ يَوْماً مَا» ؛ در دشمنی با دشمنت هم احتیاط کن و حد نگهدار، زیرا ممکن است در آینده همین کسی که الان دشمن توست، دوست تو بشود، آن موقع شرمنده میشوی.
🔹 دوری از پر حرفی:
🔻 نکته دیگری که پیرامون زبان در معاشرت مطرح است، در حکمت ۱۲۳ است که حضرت میفرمایند: « طوبَى لِمَنْ أَمْسَكَ الْفَضْلَ مِنْ لِسَانِهِ» خوش به حال کسی که اضافه حرفهایش را امساک بکند و زیادی حرف نزند.
🔟 نوع تنبیه کردن افراد بواسطه اشتباهاتشان :
حضرت در حکمت ۱۷۷ یک الگوی خیلی خیلی جالب و موثری را بیان می فرمایند. می فرمایند:« ازْجُرِ الْمُسِيءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِن » بدکار را با پاداش دادن به نیکو کار زجر بده و تنبیه کن.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#حکمتی_از_نهج_البلاغه
🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّللِوَلیِّڪَالفَࢪَج 🍃
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈
https://eitaa.com/Montazeran_zohor_m
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت10
🔴 قسمت ششم
🔻 اما سرفصل دوم در بحث معاشرت با مردم، نبایدهاست. یعنی خصلتها و رفتارهای بدی که اگر از ما سر بزند مردم از ما دور می شوند. برعکس آنچه که در حکمت ۱۰ خواندیم که: «خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَةً إِنْ مِتُّمْ مَعَهَا بَكَوْا عَلَيْكُمْ وَ إِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَيْكُم» با مردم آنگونه معاشرت کنید که اگر مردید بر شما بگریند و اگر زنده ماندید با اشتیاق سوی شما بیایند.
🔹 نبایدهای معاشرت با مردم:
1⃣ عُجب و خودپسندی :
🔻 اولین نبایدِ معاشرتها، عجب و خودپسندی است. در حکمت ۶ میخوانیم: «منْ رَضِيَ عَنْ نَفْسِهِ كَثُرَ السَّاخِطُ عَلَيْهِ»؛ " دشمنانِ انسان از خود راضی فراوانند" و در حکمت ۳۸ میفرمایند: «أوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ»؛ "وحشتناک ترین وحشت، عجب و خود پسندی است". در حکمت ۱۱۳ میفرمایند:«َ لَا وَحْدَةَ أَوْحَشُ مِنَ الْعُجْبِ» وحشتناک ترین تنهایی از عجب و خودپسندی نیست. در حکمت ۱۶۷ میخوانیم:«الْإِعْجَابُ يَمْنَعُ الِازْدِيَادَ» عُجب به خود(خودپسندی)، مانع رشد و ازیاد نعمت است. در حکمت ۲۱۲ میفرمایند: «عُجْبُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ أَحَدُ حُسَّادِ عَقْلِهِ»؛ "اگر انسان نسبت به خودش عجب و خودپسندی داشته باشد، یکی از حسودان عقل خودش است." دلیل اینکه انسان نباید عجب و فخر داشته باشد، در حکمت ۴۵۴ به خوبی بیان شده است. حضرت می فرمایند:«مَا لِابْنِ آدَمَ وَ الْفَخْرِ أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ وَ آخِرُهُ جِيفَةٌ وَ لَا يَرْزُقُ نَفْسَهُ وَ لَا يَدْفَعُ حَتْفَهُ» آدمیزاد را چه به فخر؟ در حالیکه اولش نطفه ای بیش نبوده، آخرش هم جیفه و مرداری بیش نیست، نه به تنهایی قدرت دارد رزق خودش را تامین کند و نه خطری را از خودش دفع بکند.
2⃣ حسادت:
🔻دومین مسأله از نبایدها ، حسادت است. حضرت علی(ع) در حکمت ۲۱۸ می فرمایند: «حَسَدُ الصَّدِيقِ مِنْ سُقْمِ الْمَوَدَّةِ»؛ " یکی از آسیبهای مودّت و دوستی، حسادت نسبت به دوست است". در حکمت ۲۲۵ در ضرر در حسادت نسبت به خود حسود می فرمایند: «الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ عَنْ سَلَامَةِ الْأَجْسَادِ» ؛ تعجب میکنم که حسادت ورزان از سلامت جسم خودشان غافلند، یعنی دارند ضربه را به خودشان میزنند. لذا در حکمت ۲۵۶ میفرمایند:«صِحَّةُ الْجَسَدِ مِنْ قِلَّةِ الْحَسَدِ» ؛ "یکی از راههای سلامتی تن، این است که کمتر حسادت بورزد".
3⃣ خشم و تندخویی:
🔻حضرت علی(علیه السلام) در مورد تندخویی در حکمت ۲۵۵ میفرمایند:«الْحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ لِأَنَّ صَاحِبَهَا يَنْدَمُ فَإِنْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْكِمٌ » تندخویی یک قسمی از اقسام جنون و دیوانگی است، زیرا صاحب این اخلاق یا بعد از تندخویی پشیمان میشود-خوب پس معلوم است کار عاقلانه ای نکرده است که پشیمان شده است- اگر هم پشیمان نشود پس معلوم میشود جنون و دیوانگی اش همچنان ادامه دارد. در بحث به خشم آوردن برادر مؤمن هم در حکمت ۴۸۰ خواندیم:«إِذَا احْتَشَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ فَقَدْ فَارَقَهُ»؛ وقتی که مؤمن برادر دینی خودش را عصبانی بکند، دیگر از او جدا شده است.
4⃣ سوء ظن:
🔻 مولا در حکمت ۲۲۰ در ادب رفاقت میفرمایند:«لَيْسَ مِنَ الْعَدْلِ الْقَضَاءُ عَلَى الثِّقَةِ بِالظَّنِّ»؛ "از عدالت به دور است که انسان بر انسان دیگری که قابل اطمینان است سوءظن داشته باشد". و در حکمت ۳۶۰ میفرماید: «لَا تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَحَدٍ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِی الْخَيْرِ مُحْتَمَلًا »؛ وقتی از زبان یک انسان خوبی حرفی خارج میشود که به نظر حرف بدی هست، تو تا میتوانی که آن را توجیه به خیر و خوبی بکنی، حق نداری سوء ظن داشته باشی.
5⃣ پرهیز از رفتارهای شک برانگیز:
🔻 در حکمت ۱۵۹ میفرماید:«مَنْ وَضَعَ نَفْسَهُ مَوَاضِعَ التُّهَمَةِ فَلَا يَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّنَّ»؛ کسیکه خودش را در موضع تهمت قرار بدهد، اگر مردم نسبت به او سوءظن پیدا کنند حق ندارد جز خودش را سرزنش کند».
6⃣ پرهیز از عیب جویی:
🔻 در حکمت ۳۵۳ میفرماید: «اكْبَرُ الْعَيْبِ أَنْ تَعِيبَ مَا فِيكَ مِثْلُهُ »؛ بزرگترین عیب انسان این است که آن عیبی که خودت داری را در دیگران پیگیری کنی.
7⃣ سخن چینی:
🔻 در حکمت ۲۳۹ میفرماید:«مَنْ أَطَاعَ التَّوَانِيَ ضَيَّعَ الْحُقُوقَ وَ مَنْ أَطَاعَ الْوَاشِيَ ضَيَّعَ الصَّدِيقَ»؛ کسی که دنبال سخن چینی باشد، حقوق برادری را ضایع کرده است.
8⃣ به زحمت انداختن دیگران:
🔻 در حکمت ۴۷۹ میخوانیم: «شَرُّ الْإِخْوَانِ مَنْ تُكُلِّفَ لَهُ» ؛ "بدترین برادران آن کسی است که انسان به خاطر او به زحمت و رنج بیفتد".
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#حکمتی_از_نهج_البلاغه
🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّللِوَلیِّڪَالفَࢪَج 🍃
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈
https://eitaa.com/Montazeran_zohor_m
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت11
🔴 قسمت دوم
🔹 عفو و بخشش
🔻 یا وقتی که در نامه ۴۷ به فرزندانشان توصیه میکنند که اگر میتوانید ابن ملجم را عفو کنید؛ با اینکه قتلی بزرگ انجام داد که در زمین و آسمان ندا داده شد:«تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْکَانُ الْهُدَى قُتِلَ عَلِیٌّ الْمُرْتَضَى » حضرت باز هم میفرمایند اگر دیدید باز امکانش هست ، عفو کنید. یا در خطبه ۲۲۷ که حضرت از خداوند متعال درخواست عفو می کنند: «اللَّهُمَّ احْمِلْنِي عَلَى عَفْوِكَ وَ لَا تَحْمِلْنِي عَلَى عَدْلِكَ » خدایا من را بر عفو خودت حمل کن، نه بر عدل خودت. در نامه ۵۳ بند دوم مولا علی (علیه السلام) به مالک اشتر توصیه می کنند که هرگز از عفو کردن مردم خطاکار، پشیمان نشو. چرا؟ بعد ببینید چطور دلیل عدم پشیمانی را بیان میکنند: «فَأَعْطِهِمْ مِنْ عَفْوِكَ وَ صَفْحِكَ مِثْلِ الَّذِي تُحِبُّ وَ تَرْضَى أَنْ يُعْطِيَكَ اللَّهُ مِنْ عَفْوِهِ وَ صَفْحِهِ» همانطور که دلت میخواهد و دوست داری خداوند گناهان تو را ببخشد و چشم پوشی کند، خطاهای مردم را هم ببخش و چشم پوشی کن ؛ با این تفاوت که «وَ لَا غِنَى بِكَ عَنْ عَفْوِهِ وَ رَحْمَتِهِ» تو مالک اشتر از عفو و رحمت الهی بی نیاز نیستی.
🔻یکی از اسباب عفو الهی در نهج البلاغه ابتلاء است. حضرت در خطبه ۱۹۲ انتهای بند ۹ حضرت می فرمایند: «وَ لَكِنَّ اللَّهَ يَخْتَبِرُ عِبَادَهُ بِأَنْوَاعِ الشَّدَائِدِ» خدا با انواع شدائد بندگانش را آزمایش میکند. «وَ يَتَعَبَّدُهُمْ بِأَنْوَاعِ الْمَجَاهِدِ» و با سختیها آنها را به بندگی خودش می کشاند «وَ يَبْتَلِيهِمْ بِضُرُوبِ الْمَكَارِهِ» چرا؟ «اِخْرَاجاً لِلتَّكَبُّرِ مِنْ قُلُوبِهِمْ» به خاطر اینکه تکبر را از دلهایشان بیرون کند «وَ لِيَجْعَلَ ذَلِكَ أَبْوَاباً فُتُحاً إِلَى فَضْلِهِ وَ أَسْبَاباً ذُلُلًا لِعَفْوِهِ» و با این امتحانات و بلاها و شدائد و... راه و سبب راحت عفو و بخشش را برایشان باز میکند.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#حکمتی_از_نهج_البلاغه
🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّللِوَلیِّڪَالفَࢪَج 🍃
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈
https://eitaa.com/Montazeran_zohor_m
#حکمت11:
1⃣:آیا باید هر نوع دشمن را بخشید ؟
2⃣:در بعضی مصادیق آیا باعث نفوذ و فتنه نمی شود ؟ مصادیقی مثل ابوسفیان
#جواب:
✳️همانطور که در متن حکمت آمده است ، منظور دشمن شخصی توست " إِذَا قَدَرْتَ عَلَي عَدُوِّكَ فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ شُكْراً لِلْقُدْرَهِ عَلَيْهِ" نه دشمن دین و ارزشهای تو .
🔴 در خصومت های فردی قاعده عمومی این است که اگر ببخشی از انتقام بهتر است .
🔴و این بخشیدن شکر نعمت محسوب میشود .
👈مگر این که عفو و گذشت مصداق ظالم پروری باشد که در جایی از نهج البلاغه آمده است.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
#حکمتی_از_نهج_البلاغه
🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّللِوَلیِّڪَالفَࢪَج 🍃
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈
https://eitaa.com/Montazeran_zohor_m
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت12
🔴 قسمت اول
🔹 دوستی و برادری
🔰 حکمت دوازدهم پیرامون دوستی و برادری است. حضرت می فرمایند: « ناتوان ترین مردم کسی است که در دوست یابی ناتوان است و از او ناتوان تر کسی است که دوست خود را از دست بدهد.»
🔻ما به برکت این حکمت، کل مطالبی را که پیرامون بحث رابطه برادرانه، دوستی و همه موضوعات و عناوینی که مربوط به آن است را از نهج البلاغه خدمت شما خواهران و برادران عزیز جمع بندی و دسته بندی کرده ایم که خدمت شما تقدیم میکنم:
1⃣ تنها رابطه پسندیده میان مؤمنین برادری است.
🔻 عوان اول این است تنها رابطه پسندیده میان مؤمنین برادری است.حضرت در خطبه ۱۱۳ بند ۳ می فرمایند: «إِنَّمَا أَنْتُمْ إِخْوَانٌ عَلَى دِينِ اللَّهِ»؛ این است و جز این نیست که شما برادران در راه دین خدا هستید، «مَا فَرَّقَ بَيْنَكُمْ»چیزی بین شما تفرقه ایجاد نمیکند «إِلَّا خُبْثُ السَّرَائِرِ وَ سُوءُ الضَّمَائِرِ»؛ مگر خباثت در باطن و ذات ناشایست و ناپاک. بنابراین آن رابطه ای که دین از ما می پسندد این است که همه با هم خواهر و برادر ایمانی هستیم.
🔻 در خطبه ۱۱۸ هم حضرت میفرمایند: «أَنْتُمُ الْأَنْصَارُ عَلَى الْحَقِّ وَ الْإِخْوَانُ فِي الدِّينِ»؛ شماها یاران من در راه حق و برادرانم در راه دین هستید. در نامه ۲۶ بند اول هم حضرت مینویسند: «فَإِنَّهُمُ الْإِخْوَانُ فِي الدِّينِ وَ الْأَعْوَانُ عَلَى اسْتِخْرَاجِ الْحُقُوقِ» مردم برادران تو در راه دین و یاران تو برای احقاق حقوق دیگران هستند.
🔻 در رابطه بین حاکم و مردم هم حتی حضرت انتظار دارند که حاکمان حکومت اسلامی مردم را برادران خود ببینند، لذا نسبت به مال و جان و ناموس آنها خشن نباشند و خدای نکرده تعرّضی نکنند. در نامه ۵۳ بند ۲ خطاب به مالک اشتر میفرمایند: «وَ لَا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ» ؛ مانند حیوان درنده به جان مردم نیفت، بعد در تعلیل و دلیلش میفرمایند: «فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِی الْخَلْقِ» به خاطر اینکه مردم مصر یا برادران دینی تو هستند،(آنهایی که مسلمان هستند) یا اگر مسلمان نیستند، همنوع تو هستند. در نامه ۵۰ بند اول هم حضرت اینگونه می فرمایند : «عَطْفاً عَلَى إِخْوَانِهِ»؛ به برادرانش مهربانی بیشتری روا دارد.
✅ بنابراین تنها رابطه شایسته ای که دین بین مؤمنین می پذیرد، رابطه برادری است.
🔻 ما موظّفیم که این رابطه را بشناسیم، حقوقش را بشناسیم، آدابش را بشناسیم، آسیب هایش را هم بشناسیم که ان شاءالله در همین حکمت ۱۲ بخشهای اصلی این موضوعات را از نهج البلاغه، تقدیم میکنم. فقط یک نکته را در پایان این بخش اول عرض میکنم، امیرالمؤمنین اگر از نامردیهای مردم کوفه شکوه و ناله داشتند، به خاطر همین انتظار برادری بود. در خطبه ۹۷ بند ۲ خطاب به این مردم سست عنصر ناعهد می فرمایند: «لَا إِخْوَانُ ثِقَةٍ عِنْدَ الْبَلَاءِ» ؛ شما برادران مورد اعتمادی در هنگام بلا و گرفتاریهای من نبودید.
🔻 یا در خطبه ۱۲۵ بند۲ میفرمایند:«فَلَا أَحْرَارُ صِدْقٍ عِنْدَ النِّدَاءِ وَ لَا إِخْوَانُ ثِقَةٍ عِنْدَ النَّجَاءِ »؛ شما نه آزادگان راستگویی بودید، وقتی که صدایتان میکردم برای کاری مثل جهاد و نه برادران قابل اعتمادی برای اینکه با شما راز و اسرار و نجوا داشته باشم.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#حکمتی_از_نهج_البلاغه
🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّللِوَلیِّڪَالفَࢪَج 🍃
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈
https://eitaa.com/Montazeran_zohor_m
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت12
🔴 قسمت سوم
🔹 دوستی و برادری
✅ «وَ كَانَ لَا يَشْكُو وَجَعاً إِلَّا عِنْدَ بُرْئِهِ» از دردی شکایت نمیکرد، مگر بعد از اینکه مریضی و دردش درمان شده و خوب شده بود.
✅ «وَ كَانَ يَقُولُ مَا يَفْعَلُ وَ لَا يَقُولُ مَا لَا يَفْعَلُ» فقط چیزهایی را میگفت که میتوانست عمل کند و هرگز چیزی را به زبان نمی آورد که خودش اهل عمل کردن به آن نباشد.
✅ «وَ كَانَ إِذَا غُلِبَ عَلَى الْكَلَامِ لَمْ يُغْلَبْ عَلَى السُّكُوتِ» هرگز کسی در سکوت بر او غلبه نمیکرد. اگر حتی اگر دیگران می توانستند در سخن گفتن بر او غلبه کنند در سکوت بر او غالب نمیشدند.
✅ «وَ كَانَ عَلَى مَا يَسْمَعُ أَحْرَصَ مِنْهُ عَلَى أَنْ يَتَكَلَّمَ» حرصش و عطشش به شنیدن و یاد گرفتن بیشتر از سخن گفتن بود.
✅ «وَ كَانَ إِذَا بَدَهَهُ أَمْرَانِ يَنْظُرُ أَيُّهُمَا أَقْرَبُ إِلَى الْهَوَى فَيُخَالِفُهُ» وقتی که بین دو کار مردد میشد، نگاه میکرد ببیند کدام کار بیشتر با هوای دلش سازگار است، با همان کاری که بیشتر با هوای دلش سازگار بود با همان مخالفت میکرد با هوای نفسش مخالفت میکرد.
🔻این دوازده ویژگی در حکمت ۲۸۹ آمده و حضرت در پایان میفرمایند: « فَعَلَيْكُمْ بِهَذِهِ الْخَلَائِقِ فَالْزَمُوهَا وَ تَنَافَسُوا فِيهَا فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِيعُوهَا فَاعْلَمُوا أَنَّ أَخْذَ الْقَلِيلِ خَيْرٌ مِنْ تَرْكِ الْكَثِيرِ» ؛ بر شما واجب و لازم است که این صفات خوب را شما هم در خودتان پیاده کنید و اگر دیدید همه را نمی توانید، لااقل هر چقدرش را که میتوانید در خودتان پیاده کنید.
🎙 حجت الاسلام ارفع
#حکمتی_از_نهج_البلاغه
🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّللِوَلیِّڪَالفَࢪَج 🍃
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈
https://eitaa.com/Montazeran_zohor_m