eitaa logo
منتظران نهج‌البلاغه ای(با علی تا مهدی )
60 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
307 ویدیو
13 فایل
در کلاس آقا امیر المومنین علیه السلام روزی ۲۰ دقیقه قرآن و نهج‌البلاغه بخوانیم
مشاهده در ایتا
دانلود
002.Baqara\02.Baqara.082-83.mp3
2.02M
💦تفسیر صوتی قرآن 💧سوره ی بقره 💧آیه ی ۸۲و۸۳ 🌷حجت‌الاسلام قرائتی
دین یعنی هرچه خداوند گفت من اطاعت کنم. اگر گفت روزه بگیر اطاعت کنم. اگر گفت وقتی مریضی و روزه گرفتن خطر جدی دارد روزه نگیر، اطاعت کنم. از خودم چیزی اضافه و کم نکنم و این معنای اسلام است...تسلیم بودن در مقابل خداوند! ❓ سوال در این است که من چگونه تسلیم خدا باشم؟ امام باقر علیه السلام در تفسیر آیه "إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ" فرمودند "التسلیم لعلی بن ابی طالب علیه السلام بالولایه" یعنی تسلیم بودن در مقابل امیرالمومنین با پذیرفتن ولایت ایشان. این همان چیزی بود که پذیرشش برای برخی از مسلمان ها سخت بود❗️، چون انجام فرائض و واجبات کار سختی نیست... ولی تسلیم بودن سخت است؛ تسلیم کسی که به ظاهر همانند آنان است! @basaaer_doranema 👇👇👇👇 https://eitaa.com/basaaer_doranema
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نامه ۱۹ تا ۱۷.mp3
2.56M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ نامه ۱۹ تا نامه ۱۷ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه نامه ۱۹ تا نامه ۱۷ ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به يكی از فرمانداران خود به نام عمر بن ابی سلمه ارحبی، که در فارس ایران حکومت می کرد. 🔹هشدار از بدرفتاری با مردم 🔻 پس از نام خدا و درود، همانا دهقانان مركز فرمانداريت از خشونت و قساوت و تحقير كردن مردم و سنگدلی تو شكايت كردند، من درباره آنها انديشيدم نه آنان را شايسته نزديك شدن يافتم، زيرا كه مشركند و نه سزاوار قساوت و سنگدلی و بدرفتاری هستند زيرا كه با ما هم پيمانند، پس در رفتار با آنان نرمی و درشتی را به هم آميز. رفتاری توأم با شدّت و نرمش داشته باش، اعتدال و ميانه روی را در نزديك كردن يا دور نمودن رعايت كن. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به فرماندار بصره، عبدالله بن عباس، در سال ٣٦ هجری پس از جنگ جمل 🔹روش برخورد با مردم 🔻بدان كه بصره امروز جايگاه شيطان و كشتزار فتنه هاست، با مردم آن به نيكی رفتار كن و گره وحشت را از دلهای آنان بگشای، بدرفتاری تو را با قبيله «بنی تميم» و خشونت با آنها را به من گزارش دادند، همانا «بنی تميم» مردانی نيرومندند كه هرگاه دلاوری از آنها غروب كرد، سلحشور ديگری جای آن درخشيد و در نبرد در جاهليت و اسلام كسی از آنها پيشی نگرفت و همانا آنها با ما پيوند خويشاوندی و قرابت و نزديكی دارند، كه صله رحم و پيوند با آنان پاداش و گسستن پيوند با آنان كيفر الهی دارد، پس مدارا كن. ای ابوالعباس! اميد است آنچه از دست و زبان تو از خوب يا بد، جاری می شود، خدا تو را بيامرزد، چرا كه من و تو در اينگونه از رفتارها شريكيم. سعی كن تا خوش بينی من نسبت به شما استوار باشد و نظرم دگرگون نشود، با درود. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه در پاسخ نامه معاويه در صحرای صفین، ماه صفر سال٣٧ هجری 1⃣افشای چهره بنی اميه و فضائل اهل بيت (علیهم السلام ) 🔻معاويه! اينكه خواستی شام را به تو واگذارم، همانا من چيزی را كه ديروز از تو باز داشتم، امروز به تو نخواهم بخشيد و اما سخن تو كه «جنگ عرب را جز اندكی، بكام خويش فرو برده است» ، آگاه باش آن كس كه بر حق بود جايگاهش بهشت و آنكه بر راه باطل بود در آتش است. اما اينكه ادعای تساوی در جنگ و نفرات جهادگر كرده ای، بدان كه رشد تو در شك به درجه كمال من در يقين نرسيده است و اهل شام بر دنيا حريص تر از اهل عراق به آخرت نيستند. 2⃣ فضائل عترت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) 🔻و اينكه ادّعا كردی ما همه فرزندان (عبدمناف) هستيم آری چنين است، اما جدّ شما (اميه) چونان جد ما (هاشم) و (حرب) همانند (عبدالمطلب) و (ابوسفيان) مانند (ابوطالب) نخواهند بود، هرگز ارزش مهاجران چون اسيران آزادشده نيست و حلال زاده همانند حرام زاده نمی باشد و آنكه بر حق است با آنكه بر باطل است را نمی توان مقايسه كرد و مؤمن چون مُفسد نخواهد بود و چه زشتند آنان كه پدران گذشته خود را در ورود به آتش پيروی كنند. از همه كه بگذريم، فضيلت نبوت در اختيار ماست كه با آن عزيزان را ذليل و خوارشدگان را بزرگ كرديم و آنگاه كه خداوند امّت عرب را فوج فوج به دين اسلام درآورد و اين امت در برابر دين يا از روی اختيار يا اجبار تسليم شد، شما خاندان ابوسفيان يا برای دنيا و يا از روی ترس در دين اسلام وارد شديد و اين هنگامی بود كه نخستين اسلام آورندگان بر همه پيشی گرفتند و مهاجران نخستين ارزش خود را باز يافتند، پس ای معاويه شيطان را از خويش بهره مند و او را بر جان خويش راه مده. با درود. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
شرح کلی و ساختاری نامه ۱۹ تا نامه ۱۷.mp3
4.16M
🔊 شرح کلی و ساختاری نامه ۱۹ تا نامه ۱۷ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت هفتاد و هفتم ✳️ صف‌آرایی دو لشکر 🔸دعوت از طلحه و زبیر و عایشه برای گردن‌نهادن به حکم قرآن 🔻[ نامه‌ها و پیام‌هایی که به سران لشکر جمل فرستادم، نتیجه‌ای نداد و در نهایت صبح روز پنجشنبه، دهم جمادی‌الاولی، دو لشکر در مقابل هم صف‌آرایی کردند. مالک اشتر را فرمانده جناح راست لشکر و عمار یاسر را فرمانده جناح چپ لشکر قرار دادم و پرچم را نیز به فرزندم، محمد حنفیه، سپردم و خطاب به سپاهیانم گفتم: ] برای شروع جنگ شتاب مکنید تا حجت را بر این قوم تمام کنم. 🔻[ عبدالله‌بن‌عباس را فراخواندم و قرآنی به دستش دادم و گفتم: ] با این قرآن نزد طلحه و زبیر و عایشه برو و آنان را به پذیرش احکام آن دعوت کن و به طلحه و زبیر بگو: مگر شما با اختیار خود با من بیعت نکردید؟ اکنون چه انگیزه‌ای شما را به شکستن بیعت من واداشته است؟ این کتاب خدا میان من و شماست. [ ابن‌عباس با زبیر و طلحه و عایشه سخن گفت: ولی در آن‌ها تاثیری نکرد و دست خالی بازگشت.] ✳️ دعوت از لشکریان جمل برای پذیرش حکم قران 🔻[ لشکر جمل تیراندازی را شروع کرد. باران تیرها بود که به سمت سپاهیان من می‌آمد و همه منتظر بودند دستور حمله را صادر کنم؛ ولی من برای بار دوم می‌خواستم اتمام حجت کنم. از این‌رو قرآنی در دست گرفتم و خطاب به اطرافیانم گفتم: ] چه کسی این قرآن را می‌گیرد و بر آنان عَرضه می‌کند و ایشان را به احکام قرآن فرا می‌خواند؟ البته هر کس این کار را بپذیرد، بداند که کشته خواهد شد! و من در پیشگاه خداوند برای او ضامن بهشت خواهم بود. 🔻[ جوانی کم سن‌و‌سال و سفیدپوش که مسلم نام داشت، برخاست و اعلام آمادگی کرد. من برای بار دوم و سوم پرسش خود را تکرار کردم و مسلم در این دو بار نیز اعلام آمادگی کرد. قرآن را به دست وی دادم و گفتم: ] به سراغ آنان برو و به آنان عَرضه کن و آن‌ها را به آنچه در آن است دعوت کن. 🔻[ مسلم لشکر جمل را به حکم قرآن دعوت کرد؛ ولی عایشه دستور داد وی را تیرباران کردند و کشتند. وقتی این جوان به سمت لشکر جمل حرکت می‌کرد، خطاب به یارانم گفتم: ] این جوان از جمله کسانی است که خداوند دلش را از نور و ایمان لبریز کرده است. او را شهید خواهند کرد و من از همین نگران بودم و تردیدی نیست که این قوم، بعد از کشتن وی، روی رستگاری را نخواهند دید. 🔻[ بعد از شهادت مسلم به سپاهیانم گفتم: ] به خدا سوگند! من از آغاز در باطل بودن راه این جماعت و گمراهی آنان تردید نداشتم و فقط دوست داشتم حقیقت امر برای شما نیز روشن شود. می‌دانید که این جماعت، نخست حکیم‌بن‌جبله‌ عبدی و گروهی دیگر از صالحان را کشتند و اکنون به جوانی که آنان را به کتاب خدا و عمل به آن فرا می‌خواند، با وحشیگری تمام حمله بردند و او را نیز کشتند! دیگر هیچ مسلمانی در جنگ با این جماعت، به خود تردید راه نمی دهد! 📚منابع: ۱. الجمل، ص۳۳۶ ۲. انساب‌ الاشراف، ج۲، ص۲۴۰ ۳. تاریخ طبری، ج۳، ص۵۲۰ ۴. الفتوح، ج۱، ص۱۱۸ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
💔 درد دلهای امیرالمؤمنین در نهج البلاغه (۱۲) 🔴 نکوهش از سستی و نافرمانی کوفیان من ديگر هيچ گاه به شما اطمينان ندارم و شما را پشتوانه خود نمی پندارم. شما ياران شرافت مندی نيستيد که کسی به سوی شما دست دراز کند؛ به شتران بی ساربان می مانيد که هرگاه از يک طرف جمع آوری گرديد از سوی ديگر پراکنده می شويد. 📜 ، خطبه ۳۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا