eitaa logo
منتظران ظهور
31.1هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
19.2هزار ویدیو
824 فایل
کانال دوم ما کانال قرآن و ادعیه @quranvadoa نشر مطالب فقط با آیدی کانال منتظران ظهور جایز است تبادل و تبلیغ @aaaaammmee کانال تبلیغات @montazarnn @montazerane_zohour_info اطلاعات کانال آدرس ما در تمامی پیام‌رسان‌ها👇 zil.ink/montazerane_zohour
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از منتظران ظهور
🍃 ردپای اشک های جامانده بر روی را که دنبال کنی و گوش هایت را بسپاری به صدای ناله ی جامانده های کاروان ، چشم هایت روشن می شود به ضریح . 🍃 همانجا که یادگاران ، آنرا مامن امن می دانند برای فرار از ظلمات دنیا و وضعیت قرمزش.بی شک های بسیاری این راه را رفته اند.شاید عده ای همچون من نام شهید برایشان غریبه باشد و او را نشناسند اما شناسنامه فرزندان مهر گمنامی خورده است. 🍃 بدنش راوی روزهای جنگ و تیر و بوده اما روحش از سرزمین جبهه تا حرم در جست و جوی شهادت بوده است. 🍃 عاقبت اش به واسطه خواهر ارباب امضا شد. شاید اشک هایش در روضه ها واسطه شدند شاید هم سفارش دوستان شهید ۵۲ بهشت زهرا بود که پهلویش را تیرها شکافتند و به آرزوی دیرینه اش رسید. 🍃 آه سردار، ، روضه پهلوی شکسته حضرت مادر را برایم تداعی کرد.چه بگویم از پیکرت که طعم اسارت چشید و چشم های همسرت که همچنان است تا خبری از تو برسد. 🍃 چه خوب شد که جاماند و حالا تنها یادگار و مرهم دلتنگی های همسر توست.امان از عصر عاشورا و انگشتری که چشم را گرفت و دل و ایمانش را برد... ✍️نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۳۱ شهریور ۱۳۴۲ 📅تاریخ شهادت : ۹ شهریور ۱۳۹۵ 📅تاریخ انتشار : ۹ شهریور ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : حماه سوریه 🥀مزار شهید ( یادبود ) : بهشت زهرا(س) قطعه۲۹ ردیف ۱۹ شماره ۱۱ ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour
🍃انگار از همان روزهای آغازین چشمه ی عشق بود که وجود رضا را به آغوش سرشت الهی رسانید و اورا مرد میدان بار آورد. 🍃درست، آخرای فصل زمستان بود پروانه ی خوش پرواز قصه ی ما با شنیدن نوای نام و یاد مولایش قدم ها را بر سفره ی جهان الهی نهاد قدم هایی که بعد ها اورا به مقربان الهی رسانید. 🍃کمی با ما راه بیا رفیق، حرف های پدری سینه سوخته را می شنویم که با روحیه جهادیش پسری را رشد داد که بعدها با علویش شد... 🍃حرف هایی که روحمان را مالا مال به دنیای خاطره های رنگی آقا رضا پرواز میدهد. خاطره هایی که خوش سیرتی و انسانیت ایشان را به روی تابلوی ذهنمان ترسیم میکند... 🍃پدر یکی یکی خاطرات فرزند دلبندش را ورق میزند، خاطره هایی که هر کدامشان گواهِ پاکی و نجابت آقازاده اش است، از تا پایِ کار جهادی بودنش، قصه سر درازی دارد... 🍃پدر از عشق آقا رضا به شهادت میگوید عشقی که اورا به روایت فتح نسل سومی ها رسانید که سرانجام این جوشش عشق بالی شد برایش، برای رسیدن به آغوش محبوب آسمانی اش. آری و من عشقنی عشقته... ✨شهادت گوارای وجودت باد ✨کاش من هم مثل بودم💔 ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢۵ اسفند ۱٣٧۰ 📅تاریخ شهادت : ۱۶ شهریور ۱٣٩٢ 📅تاریخ انتشار : ۱۶ شهریور ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : کرمانشاه 🥀مزار شهید : گلزار شهدای یوسف زهرا ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour
🍃چند ساعتی از افطار گذشته و آرام آرام خود را به عمق جان می‌رساند. جگرش می‌سوزد ولی افسوس که در خانه خود است😓 🍃غربت میراث . دیروز میان ، امروز میان خانه ،فردا میان و آن سوی دیوار زنی که در رویای شاه بانویی غرق شده است... 🍃نگاه تارَش به کوزه آب اما فکرش میان کوچه های است نکند در این تاریکی، زینبش زمین بخورد!🥺 🍃چشم بر هم می‌گذارد که پرده حجره کنار می‌رود: "برادرم حسن" و فرو می‌رود در آغوشی برادرانه... سرش را به دامن گرفته و زینب کنار بستر، هق هقش را درون سینه آرام می‌کند. 🍃دستان برادر را می‌گیرد. سرد است، مانند دستان مادر وقتی از کوچه بازگشته بود💔 🍃کمی آنطرف تر مردانه بغضش را فرو می‌دهد. دل نگران مولایش است، نکند داغِ کمر شکن برادر را تاب نیاورد!؟😥 🍃چشمان بی‌فروغش روی اشک‌های خیره می‌ماند: "گریه نکن جان برادر، گریه نکن" 🍃حسین لب می‌گشاید تا شاید پاسخِ سوالش، کمی از داغِ سینه حسن کم کند :"حسن جان! نمی‌گویی، آن روز میان کوچه ها، به مادرمان چه گذشت؟"و پاسخش قطره اشکی می‌شود میانِ موهای سپیدِ برادر. موهایِ سپیدی که یادگار کوچه است😔 🍃در آستانه حجره، مادر را می‌بیند. با همان ، دست به پهلو منتظر اوست. پشت سرش، و پدرش با لبخند نگاهش می‌کنند. 🍃زینب را به حسین می‌سپارد و حسین را به عباس. صدای شیون که بلند می‌شود، بار دیگر رخت عزا بر تن می‌کند... 🍃پیکرِ غرق تیرش را به خاک می‌سپارند و ماتم را به آغوش می‌کشد. زینب سر بر شانه برادرش از کوچه های بی‌وفای مدینه می‌گذرند. اما حسین چه بگوید از داغِ دلش!! سخت است برادری، برادرش را خاک کند. 😞 🕊به مناسبت سالروز (ع) ✍نویسنده : 📅تاریخ انتشار : ۲۲ شهریور ۱۴۰۰ ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour
♡اصغر پاشاپور♡ 🍃دانه دانه رسیده می شوند و وقت چیدنشان می رسد و دست چین شده تحویل می گیرد هرکدام زخمی تر ارج و قربش بیشتر. همه برای رسیدن و پخته شدن سر و دست می شکنند، نوکری، غلامی، کارگری رزمنده ها و مردم را می کنند تا شان له شود و شروع کند روحشان به پخته شدن. آنقدر خود را خاکی می کنند تا دست آخر در خاک دست و پا بزنند و بال پریدن در بیاورند🕊 🍃آنها که پیرو مکتب ح.ا.ج ق.ا.س.م بوده اند اما محاسبه شان فرق دارد، راه شناخته اند وسیله مسیر را شناخته اند فقط با کمی توسل می پرند، دل بریده اند یعنی دلی ندارند که به چیزی گره بخورد یا ‌شاید دلشان فقط به این گره خورده: ❤️ 🍃اصغر از کاروان بغداد و کاظمین و کربلا و نجف و مشهد جاماند اما از نه.... 🍃اصغر گفت: حاج آقا من نوکرتم.... من می گویم: حاج اصغر نوکرتم فقط راه نشان بده... همین😔 ✍️نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۳۱ شهریور ۱۳۵۶ 📅تاریخ شهادت : ۱۳ بهمن ۱۳۹۸.حلب سوریه 📅تاریخ انتشار : ۳۰ شهریور ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا، قطعه ۴۰ ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour