محبّان امیرالمؤمنین حتماً بخوانند!
🔹اولِ ربیعالاول، سالگرد لَیلَةُالمَبیت🔹
🔸حاصل ساعتها گفتگوی چهل دانای کارآزموده در «دارُالنّدوه» این بود که از هر قبیله یک نفر در قتل محمّد شرکت کند و همگی باهم او را قطعهقطعه کنند؛ تا بنیهاشمِ ناتوان از جنگِ با دهها قبیله، به گرفتن دیه راضی شود.
🔸پیامبر، #امیرالمؤمنین را طلبید و فرمود: «من از جانب خدا مأمورم که امشب به مدینه #هجرت کنم؛ آیا راضی میشوی در بستر من بخوابی تا کافرانِ قریش از رفتن من اطلاع پیدا نکنند؟»
پرسید: «ای رسول خدا! اگر من در جای شما بخوابم جان شما سلامت خواهد بود؟» رسول خدا پاسخ داد: «بله!» چهرۀ امیرمؤمنان شکفت: «جانم بهقربان شما!» و بلافاصله بهسجده افتاد؛ آن سجده اولین #سجدۀ_شکر تاریخ اسلام بود! #محمد، #علی را در آغوش گرفت و هر دو گریستند.
🔸رسول خدا راه مدینه را طی میکرد که علی با لباس او در بسترش خوابیده بود. برای قتل محمد خواستند شبانه به منزل بریزند، اما ابولهب مانع شد و گفت: «زنان و کودکان در خانهاند؛ با محاصرۀ منزل، تا صبح منتظر بمانید.»
🔻«در شبِ فتنه، شبِ فتنه، شبِ خنجرها
باز هم چاره علی بود نه آن دیگرها!»
🔸مشرکان از روی دیوار به او سنگ میانداختند؛ علی از شدت درد بهخود میپیچید اما دم نمیزد و ملحفهای را بر سر کشیده بود تا شناخته نشود. آیه نازل شد: «در میان مردم کسی هست که جان خود را برای خشنودی خدا میفروشد! و خداوند به بندگان خود مهربان و رئوف است.» (بقره/207)
🔸صبح یکباره به منزل ریختند؛ امیرمؤمنان ملحفۀ سبزرنگش را از خود کنار زد و ایستاد! با تعجب گفتند: «محمد کجاست؟!» پاسخ شنیدند: «مگر او را به من سپرده بودید؟!» جنگجویانِ عصبانی، علی را تا حدّ مرگ کتک زدند.
🔻«گرچه باران به سبو بود و نفهمید کسی
و محمد خودِ او بود و نفهمید کسی!»
🔸مدتی بعد نیز امیرمؤمنان با سختی به مدینه آمد. خبر ورود او را به پیغمبر دادند. رسول خدا فرمود: «اُدعُوا إلَیَّ علیّاً؛ علی را نزد من بخوانید!» گفتند: از زخمِ پا دیگر توان راه رفتن ندارد! #پیامبر خود به بالین علی آمد. خون از پای علی و اشک از دیدگان محمد جاری بود... یکدیگر را در آغوش کشیدند...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📚امالی طوسی، ص466؛ کامل ابناثیر، ج2، ص928؛ أسدالغابه، ج 4، ص 18؛ المیزان ج2،ص17. اشعار: سیدحمیدرضا برقعی.
#لیلة_المبیت
#پست_مناسبتی
دقت به اولویت ها
⭕️ از امروز یه نکته خیییییلی مهم رو همه عزیزان انقلابی مد نظر داشته باشند
اینکه همه باید مراقب حرکات و فریب های رسانه ای دشمن باشیم. دشمن ما چون بویی از تقوا نبرده استاد فریبکاری رسانه ای هست.
💢 یکی از مهم ترین راه های دشمن برای فریب افکار عمومی اینه که مردم رو "درگیر برخی مسائل جزئی" میکنند تا "مسائل اصلی و بزرگ" رو فراموش کنند.
🔶 از اونجایی که کاندیداهای جبهه انقلاب عیب و ایرادهای بزرگ ندارند این حربه در مقابل کاندیداهای انقلابی به شدت استفاده میشه.
⭕️ مثلا بحث مردم به جای اینکه فساد چند صد هزار میلیاردی روحانی و جهانگیری و همتی و لاریجانی باشه یه دفعه ای میبینید که موضوع اصلی جنگ و دعواها میشه ساعت قدیمی و هدیه ای دکتر سعید محمد!
💢 یا به جای پرداختن به موضوع تاراج دارایی مردم در بورس و دلار و مسکن و ازدواج و ... یه دفعه ای موضوع اصلی بحث در رسانه ها میشه اینکه چرا فلان کاندیدای انقلابی فلان جا یک ثانیه ماسکش رو برداشته! 😒
و به این ترتیب هست که جای مسائل اصلی و فرعی عوض میشه و کاندیداهای جبهه انقلاب همش #بدهکار و کاندیداهای غربگرایان همیشه #طلبکار خواهند بود.
✅ برای شما عزیزان تا از این دست موارد پیش اومد یه جواب کوتاه بدید و سریع حالت طلبکاری و هجومی نسبت به غربگرایان بگیرید. با این کار میشه تا حدی اثر این حیله های شیادان غربگرا رو خنثی کرد...
#رئیسی #جلیلی #محمد
#انتشار_عمومی
@montazeranee
📢📢💫💫ماجرای جالب گفتوگوی شهید #محمدخانی با تکفیریها
یکی از بیسیمهای تکفیریها افتاد دست ما. سریع بیسیم را برداشتم. میخواستم بد و بیراه بگم
🌷عمار(شهید محمدخانی) آمد و گفت که دشمن را عصبانی نکن.
گفتم پس چی بگم به اینا؟!
🌷گفت: «بگو اگه شما مسلمونید، ما هم مسلمونیم. این گلولههایی که شما به سمت ما می زنید باید وسط اسرائیل فرود میومد...»
سوال کردند شما کی هستید و چرا با ما میجنگید؟
🌷گفت: «به اونها بگو ما همونهایی هستیم که صهیونیستها رو از لبنان بیرون کردیم.
ما همون هایی هستیم که آمریکایی ها رو از عراق بیرون کردیم.
ما لشکری هستیم از لشکر رسول الله...
هدف نهایی ما مبارزه با صهیونیستها و آزادی قبله اول مسلمون ها، مسجدالاقصی است...
..بحث و جدل ما ادامه پیدا کرد تا وقت اذان..
بعد از ظهر همان روز ۱۲ نفر از تکفیریها تسلیم ما شدند. میگفتند «از شما در ذهن ما یک کافر ساخته اند.»
کتاب «عمار حلب»، زندگینامهی
#شهید #محمد حسین- محمدخانی
#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
@montazeranee