هدایت شده از منتظران قائم
☘ و لحظه ای از توجه به خلق غافل نبوده و نخواهیم بود
🌼ترجمه مهدی الهی قمشه ای
🔻سوره مؤمنون، بخشی از آیه ۱۷
#آیه_نور
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹 لحظاتی با قرآن 🔹
🆔 @lahazatibagoran
هدایت شده از منتظران قائم
عسل عسل:
بسم الله الرحمن الرحیم
💥إنا ١💥
💥أنزلناه ٢💥
💥فی ٣💥
💥ليلة ٤💥
💥القدر ٥💥
💥وما ٦💥
💥أدراك ٧💥
💥ما ٨💥
💥ليلة ٩💥
💥القدر ١٠💥
💥ليلة ١١💥
💥القدر ١٢💥
💥خير ١٣💥
💥من ١۴💥
💥الف ١۵💥
💥شهر ١۶💥
💥تنزل ١٧💥
💥الملائكة ١٨💥
💥والروح ١٩💥
💥فيها ٢٠💥
💥بإذن ٢١💥
💥ربهم ٢٢💥
💥من ٢۳💥
💥كل ٢۴💥
💥أمر ٢۵💥
💥سلام ٢۶💥
💥هی ٢٧💥
💥حتى ٢٨💥
💥مطلع ٢٩💥
💥الفجر ٣٠💥
📌سوره «القدر» دارای ٣٠ كلمه است به تعداد جزءهای قرآن !
📌و تعداد حروف این سوره ١١٤ است به اندازه ی تعداد سوره های قرآن كريم !
📌فقط خدا ارزش این سوره و این شب را می داند و بس ، قدر قدر قرآن را بدانیم
🔴فضیلت خواندن سوره قدر🔴
🔶️امام صادق علیه السلام :🔶️
🔻هر کس سوره قدر رادر یکی از نمازهای واجب قرائت کند منادی ندا میدهد : ای بنده خدا ؛ خداوند گناهان گذشته تو را آمرزید پس اعمالت را از سر گیر.🔺️
🔶️امام رضا علیه السلام :🔶️
🔻هر مؤمنی که هنگام وضو گرفتن سوره قدر را بخواند از گناهانش خارج می شود مانند آن روزی که از مادر متولد شده است.🔺️
🔶️امام صادق عليه السلام :🔶️
🔻هرکس سوره قدر را بر آبی بخواند واز آن بنوشد خداوند نوری در چشمان او قرار دهد.🔺️
🔶️امام صادق عليه السلام :🔶️
🔻هرکس سوره قدر راهنگام خواب یازده مرتبه بخواند خداوند یازده فرشته را مآمور میکند تا او را از شر هر شیطانی حفظ نمایند.🔺️
🔶️امام صادق علیه السلام :🔶️
🔻هرکس سوره قدر را شفیع قرار دهد و از درگاه خداوند در خواستی نماید خداوند شفاعتش را پذیرفته و درخواستش را اجابت می نماید.🔺️
🟥حداقل برای یک گروه ارسال کنید و ثوابش را هدیه کنید به روح همه شهدای اسلام و اموات خودتون و سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان عج الله تعالی
#فرجه الشریف❤️وجهت اموات شیعیان ومحبان وجهان الفاتحه مع الصلوات.
هدایت شده از منتظران قائم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۵ توصیه امام براس کاهش درد و رنج در زندگی!
👈۱_جز به خداوند ایمان نداشته باشید.
👈۲_ غیر گناه خود از چیزی نترسید .
👈۳_اگر چیزی را بلد نیستید از گفتن، نمیدانم خجالت نکشید.
👈۴_همواره صبر پیشه کنید که صبر در ایمان مانند سر در بدن است، از بدنی که سر نداشته باشد خیری درآن نیست و ایمانی که صبر نداشته باشدخیر ی درآن نیست.
👈۵_اگر چیزی را نمیدانید در یادگیری آن خجالت به خود راه ندهید.
در طلب این پنج مورد
رنج بکشید سزاوار است(امام علی علیه السلام)
📙نهج البلاغه صبحی صالح، ص۴۸۲
هدایت شده از منتظران قائم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️روایت رئیس قوه قضاییه از فردی که به کمتر از واژه امام خامنهای برای رهبر انقلاب راضی نبود
🔹حجت الاسلام والمسلمین محسنی اژهای: تضمینی نیست که اگر مراقب نفسمان نباشیم از خط انقلاب خارج نشویم
🔹عاقبت بخیری دعای بسیار مهمی است که برخی اوقات از آن غافل میشویم.
🔹فردی بود که روزی همین ۱۰ سال پیش میگفت باید بگویید امام خامنهای، همان فرد ببینید الان به کجا رسیده است؟
#اژهای
🌿
🔻بعثت پر برکت نبی مکرم اسلام، رحمة للعالمین، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله بر همگان مبارک باد.
🔺 @naseri_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍زيبايى ببينين❤️
ميدان زيباى نقش جهان به روايت تصوير
روزی پدر و پسری در بالای تپهای که خارج از شهرشان بود ایستاده بودند و در حین تماشای شهر با یکدیگر صحبت میکردند.
پدر گفت: آن خانه را میبینی؟
این دومین خانهای است که من در این شهر ساختهام.
زمانی که به این کار وارد شدم، فکر میکردم که کاری که انجام میدهم تا همیشه باقی میماند...
هر بار که به ساختن یک خانه میپرداختم، چنان محکم آن را میساختم که گویی قرار نیست هیچگاه خراب شود...
به این باور رسیده بودم که خانه مستحکمترین چیز در زندگی ما انسانهاست و خانههای من نیز بعد از من همینطور باقی خواهند ماند.
اما حالا میدانی چه اتفاقی افتاده است؟
صاحب همین خانه از من خواسته که آن را خراب کنم و یکی بهتر برایش بسازم...
این خانه در زمان خود بهترین بود، اما حالا...!
این حرف صاحبخانه دل مرا شکست، اما خوب شد...
خوب شد زیرا باعث شد درس بزرگی را بیاموزم...
درسی که به تو هم میگویم تا در زندگیات مانند من دلشکسته نشوی و موفقتر باشی...
پسرم، در این زندگی دو روزه هیچ چیز ابدی نیست. در زندگی ما هیچ چیزی وجود ندارد که بخواهی به آن دل ببندی جز خالقات.
چرا که هیچچیز ارزش این را ندارد و هیچکس هم نمیتواند چنین ارزشی به تو بدهد...
فقط خدایی که تو را خلق کرده، ارزش مخلوقش را میداند و اگر میخواهی دل ببندی، همیشه به کسی ببند که ارزشش را بداند و ارزشش را داشته باشد.
جابربن عبدالله انصارى ميگويد: روزى پيامبراسلام پس از نماز عصر با اصحاب و ياران نشسته بودند كه پيرمردى با لباسهاى مندرس و در كمال ناتوانى كه نشان ميداد از راه دورى با گرسنگى آمده وارد شد.
عرضه داشت مردى پريشان احوالم، مرا از برهنگى و گرسنگى نجات ده، رسول اسلام فرمود اكنون چيزى نزد من نيست ولى تو را به كسى راهنمائى ميكنم كه نيازمندىهاى تو را برطرف كند، راهنماى به كار خير مانند كسى است كه آن كار خير را انجام داده است، من تو را به خانهاى ميفرستم كه محبوب خدا و رسول و او نيز عاشق خدا و رسول است.
پيامبر به بلال دستور داد پيرمرد را به در خانه حضرت زهرا سلام الله عليها راهنمائى كند وقتى آن مرد بينوا به در خانه حضرت رسيد گفت:
«السلام عليكم يا اهل البيت النبوة»
او را جواب داده و پرسيدند كيستى گفت: مردى بينوا هستم خدمت رسول خدا آمدم و عرض حاجت نمودم، آن بزرگوار مرا به در خانه شما فرستاد، آن روز سومين روزى بود كه اهل بيت در گرسنگى بسر برده و پيامبر از آن آگاه بود.
فاطمه عليهاسلام چون چيزى در خانه براى عطا كردن به مرد عرب نمييافت بهناچار پوست گوسپندى كه فرزندانش حسن و حسين را روى آن ميخوابانيد به او داد و فرمود: اى مرد عرب اميد است خداوند گشايش و فرجى براى تو فراهم آورد، پيرمرد گفت: دختر پيامبر من از گرسنگى بيطاقتم شما پوست گوسپند به من مرحمت ميكنى: حضرت زهرا پس از شنيدن سخن پيرمرد گردن بندى كه دختر عبدالمطلب به او هديه داده بود به مرد عرب داد، پيرمرد گردن بند را گرفت و به مسجد آورد.
پيامبر را در ميان اصحاب ديد، عرضه داشت يا رسول الله اين گردن بند را دخترت به من داد و گفته آن را بفروشم شايد خداوند گشايش و فرجى براى من فراهم آورد، پيامبر گريان شد و فرمود: چگونه و چرا خدا گشايش نميدهد با اين كه بهترين زنان پيشينيان و آيندگان گلوبند خود را به تو داده است.
عمار ياسر گفت: يا رسول الله اذن ميدهيد من اين گردن بند را بخرم، حضرت فرمود: خدا خريدار اين گردن بند را عذاب نميكند، عمار به عرب گفت به چند ميفروشى پيرمرد گفت: به سير شدن از غذائى و يك برد يمانى جهت پوشاك و دينارى كه مصرف بازگشت خود به وطنم نمايم.
عمار گفت: من به بهاى اين گردن بند دويست درهم ميپردازم، و تو را از نان و گوشت سير ميكنم و بردى يمانى هم براى تن پوشت ميدهم و با شترم تو را به خانواده ات ميرسانم، عمار پيرمرد را به خانه برد و از غنائمى كه هنوز از خيبر نزد خود داشت به او داد.
عرب دو مرتبه خدمت پيامبر رسيد آنجناب فرمود: پوشاك لازم را گرفتى و سير هم شدى، گفت: آرى بلكه بينياز شدم سپس حضرت گوشهاى از فضائل فاطمه عليهاسلام را بيان فرمود تا جائى كه گفت: دخترم فاطمه را كه ميان قبر ميگذارند از او ميپرسند خدايت كيست؟ ميگويد: الله ربى، سؤال ميكنند پيامبرت كيست؟ ميگويد پدرم، ميپرسند امام و ولى تو كيست؟ ميگويد: همين كسى كه كنار قبرم ايستاده.
در هر صورت عمار گردن بند را خوشبو كرد و با يك برد يمانى به غلامى كه سهم نام داشت داد و گفت خدمت پيامبر ببر در ضمن تو را هم به حضرت بخشيدم، پيامبر سهم را با گردن بند نزد فاطمه فرستاد، دختر پيامبر گردن بند را گرفت و غلام را آزاد كرد، غلام پس از آزاد شدن خنديد، حضرت زهرا از سبب خندهاش پرسيد گفت از بركت اين گردن بند ميخندم كه گرسنهاى را سير و مستمندى را بينياز و برهنهاى را مالك لباس و غلامى را آزاد كرد و به دست صاحبش بازگشت
https://splus.ir/khooa