🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌷🌷🌷
#مناسبتی
۲۷ دی ماه، سالروز شهادت
#شهید_نواب_صفوی و یاران با وفایش
🌹۳ خصلت مهم شهید #نواب_صفوی🌹
❇️اولین و مهمترین آن غیرت دینی اوست.
زمانی که کسروی ملعون به پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهماالسلام دشنام داد و در کتابش به مقدسات توهین کرد، بلافاصله مراجع تقلید حکم ارتداد او را صادر کردند. نواب و یارانش بلافاصله پول قرض کرده و اسلحه تهیه نمودند و کسروی را به درک واصل کردند. این غیرت دینی بالای او است.
🔸او اگر امروز بود مثل امثال ما نمینشست تا این همه در شبکههای مجازی و پشت تریبون به مقدسات توهین کنند و بعد ما راحت از کنار آنها رد شویم. او اینگونه نبود و نمیتوانست راحت بنشیند که به مقدسات توهین کنند.
❇️دومین ویژگی نواب آزادی و عدم وابستگی او بود.
چون آزاد بود می توانست حرف حق را بزند. امام جمعه وقت تهران که آخوندی درباری بود از طرف شاه مأمور شد که پیش نواب برود. گفت اعلی حضرت تصمیم گرفته است تولیت آستان قدس را به تو بدهد. نواب گفت: فکر کرده است که می تواند با این چیزها من را بخرد؟
🔸من آزادم و زیر بار این چیزها نمی روم تولیت را به کس دیگری بدهد!
❇️سومین ویژگی نواب شجاعت بود.
او در آخرین لحظات عمر شریفش با کمال شجاعت بعد از آنکه سرهنگ از او پرسید: «اگر خواستهای دارید بگویید؟» او تقاضای آب برای غسل شهادت نمود. آب سرد بود. نواب خمشگین بر سر سرهنگ بختیار فریاد زد: «اگر آب گرم نباشد، رنگ ما میپرد و تو و امثال تو فکر میکنند که ترسیدهایم! اما مهم نیست. خدا آگاه است که لحظه به لحظه اشتیاق ما به شهادت بیشتر میشود».
🔸رهبر فداییان، یارانش را مورد خطاب قرار داد و گفت: «خلیلم، محمدم،
مظفرم,،زودتر آماده شوید، زودتر غسل شهادت کنید، امشب جدهام فاطمه زهرا (سلام الله علیها) منتظر ماست» پس از غسل شهادت به نماز ایستاد. افسران و درجه داران با ناباوری به آنان نگاه میکردند. دستان به قنوت رفتهاش حریم آسمان مناجات بود...
شادی روح شهدا صلوات 🤲
#شهید_نواب_صفوی
#ایران_قوی
#جهاد_تبیین
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌷🌷🌷
https://eitaa.com/joinchat/1591607493C2a4deccbf4
🌹وقتی شهید نواب با شاه ملاقات کرد به او چه گفت؟
♦️#شهید_نواب_صفوی به جهت لغو حکم اعدام یکی از شاگردانش به دیدار محمدرضا پهلوی میرود. در مورد این دیدار میگوید: وقتی به دربار رفتم آقای جم وزیر دربار به من گوشزد کرد ملاقات با اعلیحضرت عرفی دارد، از جمله تعظیم به وی، رعایت زمان ملاقات و...، ولی من گوشم بدهکار این حرفها نبود، به نزد شاه که رسیدم تعظیم نکردم بلکه سلام دادم و سر جایم ایستادم، به ناچار شاه دستش را دراز کرد و با من دست داد و پرسید: آقای نواب صفوی چه میخوانید؟ من شنیده ام شما طلبه هستید و درس میخوانید، ما آمادگی داریم هزینه تحصیل شما را تأمین کنیم.
شهید نواب صفوی در ادامه میگوید: دستم را محکم بر روی میز کوبیدم و گفتم: من درس هستی و سیاه مشق زندگی میخوانم، من به شما نصیحت میکنم باید از فلسطین حمایت کنید و همراه با مردم مظلوم و فقیر باشید.
👌پس از پایان وقت ملاقات، شاه به وزیر دربار میگوید: این سید مثل یک افسر که با سرباز صحبت میکند با من صحبت کرد و اصلا انگار نه انگار شاهی وجود دارد