eitaa logo
کانون منتظران ظهور
191 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
5.4هزار ویدیو
92 فایل
❇️ کانون دانش‌آموزی منتظران ظهور ارتباط با مدیر ان کانال: @YaEmamReza10 آدرس: @montazeranzohoor_m
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 ▪️دشت کربلا دو سو بیشتر ندارد: _سعادت‌ یا شقاوت. _پاکی یا پلیدی، _بهشت یا جهنم، _حسین (علیه السلام) یا عمر بن سعد! ▪️حُر کجا ایستاده بود؟ چه باید می کرد؟ ▪️حُر پشت سر امام به نماز ایستاد. هنگام مذاکره فرزند پیامبر را به تسلیم خواند و به مرگ تهدید کرد! امام بر سرش خروشید: «مادرت به عزایت بنشیند! چه می خواهی بکنی؟» 👈و او گفت: «اگر فرزند فاطمه نبودی. پاسخت می گفتم.» ▪️در روز عاشورا، صدای مظلومیت حسین(علیه السلام) را بیدار کرد. اندکی بعد، چکمه آویزانِ گردن بر در خیمه مولا ایستاد: «آقای من! آیا خداوند توبه مرا می پذیرد؟» پاسخ دلنشین امام، آبی بود بر آتش دلش: «آری، توبه ات را می پذیرد و از گناهت می گذرد.» ▪️اجازه جانبازی خواست و سیدالشهدا (علیه السلام) او را آزاد خواندند: 👈« تو آزادی حُر، هر چه می خواهی بکن.» بعد از مبارزه ای نفس گیر نیزه بر سینه حر فرود آمد. بر زمین افتاد و از هوش رفت. چشمش را که گشود سرش را بر زانوی امام عاشقان دید که فرمودند: « تو حری، همان گونه که مادرت تو را نامید. تو در دنیا و آخرت آزاده ای!» 📚محمدرضا سنگری، آیینه داران آفتاب، ج1، ص640 تا 647 🏴 🏴 ❇️مارابه دوستان خود 👥 معرفی کنید 👇👇 🆔@Aenehzohoor_montazeran ↪️http://eitaa.com/Aenehzohoor_qazvin
🏴 ▪️دشت کربلا دو سو بیشتر ندارد: _سعادت‌ یا شقاوت. _پاکی یا پلیدی، _بهشت یا جهنم، _حسین (علیه السلام) یا عمر بن سعد! ▪️حُر کجا ایستاده بود؟ چه باید می کرد؟ ▪️حُر پشت سر امام به نماز ایستاد. هنگام مذاکره فرزند پیامبر را به تسلیم خواند و به مرگ تهدید کرد! امام بر سرش خروشید: «مادرت به عزایت بنشیند! چه می خواهی بکنی؟» 👈و او گفت: «اگر فرزند فاطمه نبودی. پاسخت می گفتم.» ▪️در روز عاشورا، صدای مظلومیت حسین(علیه السلام) را بیدار کرد. اندکی بعد، چکمه آویزانِ گردن بر در خیمه مولا ایستاد: «آقای من! آیا خداوند توبه مرا می پذیرد؟» پاسخ دلنشین امام، آبی بود بر آتش دلش: «آری، توبه ات را می پذیرد و از گناهت می گذرد.» ▪️اجازه جانبازی خواست و سیدالشهدا (علیه السلام) او را آزاد خواندند: 👈« تو آزادی حُر، هر چه می خواهی بکن.» بعد از مبارزه ای نفس گیر نیزه بر سینه حر فرود آمد. بر زمین افتاد و از هوش رفت. چشمش را که گشود سرش را بر زانوی امام عاشقان دید که فرمودند: « تو حری، همان گونه که مادرت تو را نامید. تو در دنیا و آخرت آزاده ای!» 📚محمدرضا سنگری، آیینه داران آفتاب، ج1، ص640 تا 647 🏴 ✨ 🆔@Aenehzohoor_montazeran ↪️http://eitaa.com/Aenehzohoor_qazvin