🖤🥀🖤🥀
🥀🖤🥀
🖤🥀
🥀
#هفت_شهر_عشق_قسمت_بیست_یکم
ماجــرای قیام امام حسین ع💚
🌴🌴🌴🌴
ــ هر آنچه خداى بزرگ بخواهد، همان مى شود. ما به آنچه خداوند برايمان مقدّر نموده است، راضى هستيم.🥀🥀🥀
آرى، امام حسين(عليه السلام)، باخبر مى شود كه يزيد به ابن زياد نامه نوشته و از او خواسته است تا كوفه را آرام كند و اينك ابن زياد، آن جلاّد خون آشام 🌴🌴🌴به كوفه آمده است و مردم را به بيعت با يزيد خوانده است.🥀🥀🥀
ابن زياد براى اينكه خوش خدمتى خود را به يزيد ثابت كند، لشكر بزرگى را به مرزهاى عراق فرستاده است. آن لشكر راه ها را محاصره كرده اند و هر رفت و آمدى را كنترل مى كنند.🥀🥀🥀
آن مرد عرب، اين خبرها را مى دهد و از ما جدا مى شود.🌴🌴🌴 اين خبرها همه را نگران كرده است. به راستى، در كوفه چه خبر است؟ مسلم بن عقيل در چه حال است؟ آيا مردم پيمان خود را شكسته اند؟🥀🥀🥀 معلوم نيست اين خبر درست باشد. آرى اگر اين خبر درست بود، حتماً مسلم بن عقيل نماينده امام، از كوفه بازمى گشت و به امام خبر مى داد.🌴🌴🌴
ما سخن امام را فراموش نكرده ايم كه وقتى مسلم مى خواست به كوفه برود، به او فرمود: "اگر مردم كوفه را يار و ياور ما نيافتى با عجله باز گرد". پس چرا از مسلم هيچ خبرى نيست؟ چرا از قَيْس هيچ خبرى نيامد؟ اكنون اين دو فرستاده امام، كجا هستند و چه مى كنند؟🥀🥀🥀🥀
امروز، دوشنبه بيست و يكم ذى الحجّه است.🌴🌴🌴
ما در نزديكى هاى منزل "زَرُود" هستيم. جايى كه فقط ريگ است و شنزار. چند نفر زودتر از ما در اين جا منزل كرده اند. آن مرد را مى شناسى كه كنار خيمه اش ايستاده است؟🥀🥀🥀
او زُهيْر نام دارد و طرفدار عثمان، خليفه سوم است و تاكنون با امام حسين(عليه السلام) ميانه خوبى نداشته است.🌴🌴🌴🌴
صداى زنگ شترها به گوش زُهيْر مى رسد. آرى، كاروان امام حسين(عليه السلام) به اين جا مى رسد. زُهير با ناراحتى وارد خيمه مى شود و به همسرش مى گويد:🥀🥀🥀 "نمى خواستم هرگز با حسين هم منزل شوم، امّا نشد. از خدا خواستم هرگز او را نبينم، امّا نشد".🌴🌴🌴🌴
همسر زُهيْر از سخن شوهرش تعجّب مى كند و چيزى نمى گويد. ولى در دل خود به شوهرش مى گويد: "آخر تو چه مسلمانى هستى كه تنها يادگار پيامبرت را دوست ندارى؟"،🥀🥀🥀 امّا نبايد الآن با شوهرش سخن بگويد. بايد صبر كند تا زمان مناسب فرا رسد.🌴🌴🌴🌴
وقتى همسر زُهيْر زينب(عليها السلام) را مى بيند، دلباخته او مى شود و از خدا مى خواهد كه همراه زينب(عليها السلام) باشد. او مى بيند كه امام حسين(عليه السلام)ياران كمى دارد. او آرزو دارد كه شوهرش از ياران آن حضرت بشود.🥀🥀🥀
به راستى چه كارى از من بر مى آيد؟ شوهرم كه حرف مرا نمى پذيرد.🌴🌴🌴 خدايا! چه مى شود كه همسرم را عاشق حسين(عليه السلام) كنى! خدايا! اين كاروان سعادت از كنارمان مى گذرد. نگذار كه ما بى بهره بمانيم.🥀🥀🥀
ساعتى مى گذرد. امام حسين(عليه السلام) نگاهش به خيمه زُهير مى افتد:
ــ آن خيمه كيست؟
ــ خيمه زُهير است.🌴🌴🌴
ــ چه كسى پيام مرا به او مى رساند؟
ــ آقا! من آماده ام تا به خيمه اش بروم.
ــ خدا خيرت بدهد. برو و سلام مرا به او برسان و بگو كه فرزند پيامبر(صلى الله عليه وآله)، تو را مى خواند.🥀🥀🥀
فرستاده امام حركت مى كند. زُهير همراه همسرش سر سفره غذا نشسته است. مى خواهد اوّلين لقمه غذا را به دهان بگذارد كه اين صدا را مى شنود: "سلام اى زُهير! حسين تو را فرا مى خواند".🌴🌴🌴
همسر زُهير نگران است. چرا شوهرش جواب نمى دهد. دست زُهير مى لرزد. قلبش به تندى مى تپد. او در دو راهى رفتن و نرفتن مانده است كه كدام را انتخاب كند. عرق سرد بر پيشانى او مى نشيند.🥀🥀🥀
اين همان لحظه اى است كه از آن مى ترسيد. اكنون همسر زُهير فرصت را غنيمت مى شمارد و با خواهش به او مى گويد: ""مرد، با تو هستم، چرا جواب نمى دهى؟ حسينِ فاطمه تو را مى خواند و تو سكوت كرده اى؟ برخيز! ديدن حسين كه ضرر ندارد. برخيز و مرد باش! مگر غربت او را نمى بينى".🌴🌴🌴
#ادامه_دارد...
🥀
🖤🥀
🥀🖤🥀
🖤🥀🖤🥀
╭─┅─ ♣️🍃🌹🍃❤️🍃🏴 ─┅─╮
↩️ ادامه شاهد دوم، دوگانگی و یگانگی حرف و عمل :
▪️"اللهم انا عترة نبیک" بار خدایا! ما عترت پیغمبر تو هستیم.
▫️"و قد اُخرجنا" ما را از شهر و دیارمان بیرون کردند و در این بیابان رها نمودند، نگذاشتند ما در حرم جدمان بمانیم.
🔺"و تعدت بنو امیة علینا" بنی امیه خوی درّندگی را بر ما اعمال کردند،
▫️تا توانستند خوی درندگی خودشان را آوردند، آب را بر روی ما می بندند، بچه های ما را ذلیل می کنند.
(257)💠@montazeranzohooremamasr
╰─┅─ 🏴🍃🌹🍃❤️🍃♣️ ─┅─╯
╭─┅─ ♣️🍃🌹🍃❤️🍃🏴 ─┅─╮
🔺"اللهم فخذ لنا بحقنا" بار خدایا! حق ما را گرفتند، "وانصرنا علی القوم الظالمین" خدایا! به تو پناه می برم ما را بر این مردم ظالم و ستمکار یاری ده.
▫️(فوائدالمشاهد، ص ۱۹۵ و بحار، ج ۴۴، ص ۳۸۷ و کلمات امام حسین علیه السلام، ص ۳۶۱).
♠️ امام حسین علیه السلام سد شکن دوگانگی حرف و عمل
▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
▫️امام همه این مصیبات را از دست ما می کشد، ماهایی که نماز خوب می خوانیم و افتخار هم به نمازمان می کنیم، ولی به ولایت می رسیم، می لنگیم.
(258)💠@montazeranzohooremamasr
╰─┅─ 🏴🍃🌹🍃❤️🍃♣️ ─┅─╯
╭─┅─ ♣️🍃🌹🍃❤️🍃🏴 ─┅─╮
▫️اگر امام حسین علیه السلام فرمودند : "انا قتیل العبرة لایزکرنی المومن الا بکی".
🔺همین حدیث معروف که می گوید؛ من کشته اشکم هیچ مومنی نیست که ما را یاد کند مگر اینکه گریه می کند.
🔺و یا اینکه اگر امام صادق علیه السلام فرمود :
▫️" فَمَنْ ذُکِرَ الْحُسینُ عِنْدَهُ فَخَرَجَهُ مِنْ عَیْنِهِ الدُّمُوعِ مِقْدٰارُ جَنٰاحِ ذُبٰابٍ کٰانَ ثَوابُهُ عَلَی اللهِ لَمْ یَرْضَ لَهُ بِدُونِ الْجَنَّةِ".
(259)💠@montazeranzohooremamasr
╰─┅─ 🏴🍃🌹🍃❤️🍃♣️ ─┅─╯
╭─┅─ ♣️🍃🌹🍃❤️🍃🏴 ─┅─╮
▪️یعنی هر کس نام حسین علیه السلام نزدش برده شود و از چشمانش به اندازه بال مگس گریه بیاید، ثوابش بر خداست و خدا برایش بدون بهشت راضی نمی شود،
▫️(کامل الزیارات، ص ۲۱۶ -مستدرک الوسایل، ج ۱۰، ص ۳۱۱، - بحار، ج ۴۴، ص ۲۷۹)
▪️و یا در آن وصیت نامه معروفش به حضرت سکینه که در مورد به یاد بودن در مواقع تشنگی،
▫️از تشگی اباعبدالله که با جمله : شیعتی مهما شربتم عذب ماء فاذکرونی .... شروع می شود یادی بکنند؟!!
(260)💠@montazeranzohooremamasr
╰─┅─ 🏴🍃🌹🍃❤️🍃♣️ ─┅─╯
╭─┅─ ♣️🍃🌹🍃❤️🍃🏴 ─┅─╮
▪️بنظر نگارنده؛ منظور ایندو امام همام علیهم السلام، از بیان این احادیث آنست که می خواهند بفرمایند؛
▫️که امام حسین علیه السلام سد شکنی کرد، سد دوگانگی را شکست، امام می خواهد بفرماید؛
🔺من کسی هستم که احساس درد می کنم و در مقابل دوگانگی از درون می رنجم،
▫️رنجش درونی من، مرا به فریاد می آورد، شما هم برای این رنجش درونی من گریه کنید. چرا؟
(261)💠@montazeranzohooremamasr
╰─┅─ 🏴🍃🌹🍃❤️🍃♣️ ─┅─╯
╭─┅─ ♣️🍃🌹🍃❤️🍃🏴 ─┅─╮
▫️چون مؤمن اگر مؤمن است، این رنجش را دارد و مثل حسین علیه السلام بایستی صف شکن باشد.
▪️همواره زخم زبان بشنود، تیر بخورد و زخم پیکر ببیند. در مقابل عده ای که بی عمل هستند، حرف می زنند ولی عمل ندارند.
▫️مؤمن باید برای حسین علیه السلام بگرید؛ چون احساس درد می کند همانطوری که حسین علیه السلام احساس درد می کند.
🔺لذا اگر امام حسین فرمودند، من کشته اشکم هیچ مومنی نیست که ما را یاد کند مگر اینکه گریه می کند.
(262)💠@montazeranzohooremamasr
╰─┅─ 🏴🍃🌹🍃❤️🍃♣️ ─┅─╯
╭─┅─ ♣️🍃🌹🍃❤️🍃🏴 ─┅─╮
▪️و یا در موقع نوشیدن آب از تشنگی من یاد کنید،
▫️و یا اینکه امام صادق علیه السلام فرمود : هر کس نام حسین علیه السلام نزدش برده شود و از چشمانش به اندازه بال مگس گریه بیاید، ثوابش بر خداست و خدا برایش بدون بهشت راضی نمی شود،
🔺منظورش آن کسی است که مثل امام علیه السلام سد شکنی کند،
▫️کسی برای امام حسین علیه السلام گریه می کند، که احساس درد کند. و سد دوگانگی بین حرف و عمل را بشکند.
(263)💠@montazeranzohooremamasr
╰─┅─ 🏴🍃🌹🍃❤️🍃♣️ ─┅─╯
╭─┅─ ♣️🍃🌹🍃❤️🍃🏴 ─┅─╮
▪️بنابراین ما نمی خواهیم بگوییم که شراب خوار یا هر گناهکاری که چنین احساسی در او نباشد و اشکش هم احساسی باشد، به محض گریه به اندازه بال مگس، به بهشت می رود.
▫️بلکه ما می گوییم : آن کسی گریه می کند، که احساس درد کند، هر گریه ای که گریه نیست،
🔺آن گریه ای که از روی احساس درد است، رنجش حسین علیه السلام را می فهمد و در زندگی خودش پیاده می کند،
📝 ان شاء الله ما را در جلسات آینده همراهی فرمایید.
(264)💠@montazeranzohooremamasr
╰─┅─ 🏴🍃🌹🍃❤️🍃♣️ ─┅─╯