eitaa logo
کانال منتظران واقعی ظهور امام عصر روحی فدا
488 دنبال‌کننده
27.7هزار عکس
7.3هزار ویدیو
112 فایل
مهدویت، فرهنگی، مباحث سیاسی ممنوع، جز سخنان مهم رهبری هرگونه کپی برداری از کانال اکیدا ممنوع ❌❌ @Shabnegar مدیر تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2024_10_11_21_17_48_1.mp3
15.76M
سوال ۱ چرا امام حسن عسکری تمام دوران امامت خود را در زندان بود؟ 👤استاد شب نگار 🌸⃟🌼჻ᭂ࿐✰🌸🌼 @montazeranzohooremamasr
2024_10_11_21_40_24_1.mp3
9.92M
سوال ۲ و ایشان در زمان چند پادشاه زندگی می کرد ؟ اسناد شب نگار 🌸⃟🌼჻ᭂ࿐✰🌸🌼 @montazeranzohooremamasr
2024_10_11_22_04_50_1.mp3
13.99M
سوال ۳ و شرایط سیاسی ایشان در زمان خود چه شرایطی بود؟ 👤استاد شب نگار 🌸⃟🌼჻ᭂ࿐✰🌸🌼 @montazeranzohooremamasr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🪴🌺 فرارسیدن سالروز ولادت 🌼 امام حسن عسکری (ع)🌼 محضر حضرت ولیعصر مبارک🌺🪴
لاٰ حَولَ وَلاٰ قُوَّةَ اِلّاٰ بِاللّٰهِ الْعَلیٌِ الْعَظیم 🖼 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ  آغاز کنیم: 📖حدیث امروز: ✳️ امام حسن عسکری علیه‌السلام: کم آسایش ترین مردم؛ انسان کینه توز است. 📗«منتخب میزان الحکمته» صفحه۱۵۶ 🪧تقویم امروز: 📌 شنبه ☀️ ۲۱ مهر ۱۴۰۳ هجری شمسی 🌙 ۸ ربیع‌الثانی ۱۴۴۶ هجری قمری 🎄 12 اکتبر 2024 میلادی 🔖مناسبت امروز: 🌸میلاد امام حسن عسکری علیه السلام
❣﷽ 🌸جمعه به جمعه چشم من منتظر نگاه تو 🌸ڪے دل خسته ام شود معتڪف پناهِ تو 🌸زمزمه ے لبان من این طلبست از خدا 🌸 ڪاش شوم من عاقبت یڪ نفر از سپاهِ تو این جمعه هم گذشت 🥲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حالا منمو چشم ترمو باران ابا عبدالله حالا منمو کوه غممو درمان ابا عبدالله صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚 🍃رو به شش گوشه‌ترین قبله‌ی عالم هر صبح بردن نام حسیـــن بن علی میچسبد: چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست اَبــاعَبـــــدالله... هرکسی داد سَلامی به تو و اَشکَش ریخت ،،، او نَظـَرکَــرده‌ی زَهــراست... اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ وعَلی العباس الحسُیْن... ارباب بي‌کفن ســــــــلام...
📘 💠دعای پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله 🔹رسول خدا صلی الله علیه و آله با عده ای از بیابان عبور می‌کردند. در اثنای راه به شترچرانی رسیدند. حضرت کسی را فرستادند تا مقداری شیر از او بگیرد. 🔹شترچران گفت: شیری که در پستان شتران است برای صبحانه قبیله است و آنچه در ظرف دوشیده‌ام برای شام آنهاست. با این بهانه به حضرت شیر نداد. پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله او را دعا کردند و فرمودند: «خدایا! مال و فرزندان او را زیاد کن! » 🔹سپس از آن محل گذشتند و به گوسفند چرانی رسیدند. پیامبر کسی را فرستادند تا از او شیر بخواهد. چوپان گوسفندها را دوشید و با آن شیری که در آن ظرف حاضر داشت همه را در ظرف فرستاده پیامبر صلی الله علیه و آله ریخت و یک گوسفند نیز برای حضرت فرستاد و عرض کرد: فعلا همین مقدار آماده است، اگر اجازه دهید بیش از این تهیه و تقدیم کنم؟ 🔹رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره او نیز دعا کردند، و فرمودند: «خدایا! به اندازه نیاز او روزی عنایت فرما!» 🔹یکی از اصحاب عرض کرد: یا رسول الله! آن کس که به شما شیر نداد درباره او دعایی نمودید که همه ما آن دعا را دوست داریم و درباره کسی که به شما شیر داد دعایی فرمودید که هیچ یک از ما آن دعا را دوست نداریم! 🔹رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «مال کمی که نیاز زندگی را برطرف می‌سازد، بهتر از ثروت بسیاری است که آدمی را غافل نماید.» سپس آن حضرت این دعا را نیز کردند: «خدایا به محمد و اولاد او به اندازه کافی روزی لطف فرما!» 📚 بحار: ج ۷۲، ص ۱۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 راه نجات در آخرالزمان در کلام امام حسن عسکری علیه السلام 🔵 امام حسن عسکری (ع) فرمودند: 🌕 کسی در آخرالزمان از هلاکت و نابودی نجات پیدا نمی کند، مگر این که خداوند او را به دعا برای تعجیل فرج و ظهور موفق بگرداند. 🌺 ولادت امام حسن عسکری علیه السلام را خدمت فرزند بزرگوارشان، حضرت مهدی ارواحنا فداه و همه شما منتظرین تبریک وتهنیت عرض میکنیم. 💐💐💐💐
4_564476182934932065.mp3
4.25M
🌻ویژه ولادت امام حسن عسکری "ع" با مـــداحی: حاج_محمود_کریمی 💐💐💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 امام زمان عجل الله تعالیٰ فرجه الشریف. 💢غربت دو معنا دارد: 👈یکی به‌ معنای دوری از وطن. 👈و دیگری به‌ معنای کمی یار و یاور. 📜امام صادق علیه‌السلام فرمودند : 🔹«به‌ ناچار صاحب این امر را ، غیبتی خواهد بود و در هنگام غیبت ، ناچار از عزلت و گوشه‌گیری است‼️» 📃شخص حضرت ولی عصر ارواحنا فداه در ماجرای علی بن مهزیار می‌فرمایند: 👈《 پدرم از من پیمان گرفته که جز در سرزمین‌های دور و پنهان منزل نگیرم ، برای آنکه مخفی بمانم و جایگاهم از نیرنگِ اهل ضلالت ، مصون باشد》👇👇 🔹این دو حدیث ، معنای غربت را به‌ وضوح بیان می‌کند. ⬅️و غربت به‌ معنای دوم در کلام امام جواد علیه‌السلام ظهور پیدا می‌کند ، که فرمودند: 👈«هرگاه تعداد ۳۱۳ نفر از اهل اخلاص برایش جمع شدند ، خداوند امر او را ظاهر می‌سازد.» ⬅️و صاحب کتاب اکمال الدین روایتی از موسی بن جعفر علیهما السلام آورده است که از حضرت در مورد صاحب امر سؤال شد ؛ حضرت فرمودند: 🔸«هُوَ الطّریدُ الوَحیدُ الغَریبُ الغائِبُ عَنْ أهلِهِ المَوتُور بِأَبِیهِ» 🔸 او همان آوارهٔ یکتای غریب و پنهان از خاندانش می‌باشد ، که خون‌خواه پدرش است . 👇👇👇 💠روایات مذکور و بسیاری روایات دیگر نشان از غربت امام زمان عجّل الله تعالیٰ فرجه الشریف دارد‼️ 🔰🔰اکنون باید از خودمان بپرسیم ، آیا امامی که اینگونه مظلومانه در غربت و تنهاییست ، باید از سوی به ظاهر شیعیان و محبّانش هم تنها بماند⁉️ ♻️آیا ما که ادّعای شیعه و محبّ بودن داریم ، نباید شب و روز به فکر یاری و زمینه سازی برای امام زمانمان باشیم⁉️ 👈اگر اینگونه نبودیم باید به شیعه بودن خودمان شک کنیم‼️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال منتظران واقعی ظهور امام عصر روحی فدا
‌ #سرگذشت ارواح در عالم برزخ (قسمت ۱۸) جاده های انحرافی سرانجام از آن تاریکی وحشتناک عبور کردیم
ارواح در عالم برزخ (قسمت 19) ☄قطعه آتش ☑️چند قدمی که از ماموران دور شدیم، به پشت سرم نگاهی کردم و در کمال حیرت ماموران را دیدم که چهار دست و پای شخصی را گرفته بودند و به زور قطعه ای از آتش🔥 به او میخوراندند. با دیدن این صحنه از ناراحتی بر جای ایستادم، صحنه بسیار زجر دهنده و ناله های او جانسوز بود... سپس رهایش کردن و او در حالیکه از درون میسوخت مسیر جاده را افتان و خیزان ادامه داد. در یک لحظه دست نیک را روی شانه ام احساس کردم، نگاهی به او انداختم و گفتم :چه شده بود؟ نیک جواب داد: افرادی که مال مردم را به ناحق تصاحب میکنند گرفتار این ماموران میشوند و اینها موظفند قطعه ی گداخته شده آهن را به آنها بخورانند. نیک سپس ادامه داد:👇 👇 البته اینها در گذرگاه حق الناس متوقف خواهند شد.... پس از شنیدن حرفهای نیک مقداری دلم آرام گرفت و سپس با نیک از آنجا دور شدیم. رفتیم تا به شخصی رسیدیم که دستانش را جلو گرفته و با احتیاط قدمهای کوتاه برمیداشت.. نیک به او اشاره کرد و گفت : این شخص از وقتی از غار بیرون آمده کور شده آنگاه به یک جاده انحرافی اشاره کرد و گفت: این جاده دنیا پرستان است که او به زودی وارد آن میشود. پرسیدم چرا؟ گفت چون دنیا را به آخرت و دنیا پرستان را به مومنین ترجیح میداده است.. این افراد بزرگترین ضرر و زیان را برای خود خریده اند ... دوباره به راه افتادیم راه مستقیم را به خوبی طی کردیم. گاهی از کسی جلو میزدیم و گاهی دیگران از ما سبقت میگرفتند.. در مسیر خود آدمهای گوناگونی میدیدیم. آدمهایی که دو زبان داشتند که از دهانشان بیرون زده بود و اتش از آنها زبانه میکشید و میسوزاندشان که به گفته ی نیک اینها دورو و منافق صفت بودند. همچنین افرادی که اعمال منافی عفت و لذتهای نامشروع را مرتکب شده بودند را در حالی مشاهده کردیم که لگامی از آتش بر دهان آنها زده شده بود و میسوختند. اما از همه زجرآورتر جاده انحرافی زنان بود. این مسیر به بیابانی ختم میشد که زنان بسیاری در آن عذاب میشدند. عده ای به موهایشان آویزان شده بودند که نتیجه نشان دادن موها به نامحرم بود. گروهی دیگر از زنان زیر فشار ماموران مشغول خوردن گوشت بدن خود بودند چون اینها در دنیا خود را برای نامحرمان زینت کرده بودند و باعث از هم پاشیدن زندگی های بسیاری شده بودند برخی نیز سرشان به شکل خوک و بدنشان به شکل الاغ بود چرا که در دنیا به سخن چینی عادت داشتند. آنچه شگفتی مرا در تمام این صحنه ها بر انگیخته بود این بود که نیک های آنان همگی صدها متر دورتر بودند و از هدایت و کمک به صاحب خود عاجز بودند... گذرگاه مرصاد براحتی مسافت زیادی را پیمودیم تا به یک گردنه رسیدیم در پشت تپه سرو صداهای زیادی می آمد وقتی به بالای تپه رسیدیم از آنچه دیدم بسیار متعجب شدم و ترس و اضطراب وجودم را فرا گرفت. جاده و بیابانهای اطراف آن پر بود از ماموران الهی و اشخاصی که گیر افتاده بودند. هرکس قصد عبور از جاده را داشت شدیدا کنترل میشد. آهسته به نیک گفتم : اینجا چه خبر است؟ نیک گفت: اینجا گذرگاه مرصاد است. گفتم: گذرگاه مرصاد چیست؟ گفت: محل رسیدگی به حق الناس... اینجا اگر کوچکترین حقی از مردم بر گردنت باشد ازکشتن انسان گرفته تا سیلی و بدهکاری، همه ی اینها باعث گرفتاری تو می شود... بار دیگر بیابان را زیر نظر گرفتم.گروهی در حالیکه زانوی غم بغل گرفته بودند روی زمین نشسته بودند و به واسطه ی سنگینی زنجیری که بر گردن آنها بود قدرت حرکت نداشتند. عده ای هم پایشان زنجیر شده بود و قدرت حرکت نداشتند. عده ای نیز بلاتکلیف در بیابان میچرخیدند و حق عبور از جاده را نداشتند. هراز گاهی صدای ماموران بلند میشد: فلان کس آزاد شد، میتواند برود آن شخص از شنیدن نامش بسیار خوشحال میشد و بعد از مدتها گرفتاری عبور میکرد. نیک صورتش را سمت من چرخاند و گفت برویم. با ترس و دلهره گفتم نمیشود از راه دیگری برویم؟ نیک گفت : هیچ راه فراری نیست همه جا توسط ماموران به دقت کنترل میشود زیرا حق مردم قابل بخشش نیست و خداوند از حق مردم نمیگذرد... ✍ادامه دارد....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا