eitaa logo
کانال منتظران واقعی ظهور امام عصر روحی فدا
472 دنبال‌کننده
30.4هزار عکس
8.9هزار ویدیو
121 فایل
مهدویت، فرهنگی، مباحث سیاسی ممنوع، جز سخنان مهم رهبری @Shabnegar مدیر تبادل و تبلیغ نداریم❌❌ کانال مارا به دوستانتان معرفی بفرمایید برداشت از کانال با ذکر صلوات آزاد🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️مصونیت از فقر ✅امام جعفرصادق(علیه‌السلام): 🍃اَلشُّكرُ زیادةٌ فی‌النِّعمِ و اَمانٌ مِنَ الفَقرِ. ◽️ باعث وفور نعمت و مصونیت از فقر و تهیدستی است. 📚(تحف‌العقول، ص ٣٧٦) 🏴شهادت مظلومانه امام جعفر صادق علیه السلام بر تمامی شیعیان و محبان آن حضرت تسلیت باد.
⭕️مصونیت از فقر ✅امام جعفرصادق(علیه‌السلام): 🍃اَلشُّكرُ زیادةٌ فی‌النِّعمِ و اَمانٌ مِنَ الفَقرِ. ◽️ باعث وفور نعمت و مصونیت از فقر و تهیدستی است. 📚(تحف‌العقول، ص ٣٧٦)
⭕️سپاسگزاری از مردم 🏴پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله): 🔻لایَشكُرُ اللهَ مَن لَم یَشكُرِ النّاسَ. 🌱🌹كسی كه از مردم (در برابر محبت‌های آنها) سپاسگزاری نكند خدا را سپاسگزاری نكرده است. 📚(الفقیه، ج ٢، ص ٣٤٣) 🏴 شهادت پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و امام حسن مجتبی علیه السلام بر ساحت مقدس حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفدا و تمام عاشقان و محبان آن حضرت تسلیت باد.
✨لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ... یک کسی خدمت امام رضا (علیه السّلام) رسید، گفت: آقا من فقیر هستم، مشکل دارم، از جهت مالی چطور هستم و خانواده‌ی من چطور هستند، شروع به گفتن کرد. یک سینی انگور در مقابل امام رضا (علیه السّلام) بود، یک شاخه‌ی انگور برداشت و به او داد. این شخص متعجّب شد. گفت: آقا من انگور می‌خواهم چه کار بکنم. زن و فرزند من گرسنه هستند، انگور چه فایده‌ای برای من دارد. این انگور را کنار گذاشت. امام هیچ چیزی نگفت. یک چند لحظه گذشت، یک کسی دیگر آمد وارد اتاق شد، آقا سلام علیکم. حضرت جواب سلام او را دادند. یک دانه‌ی انگور به او تعارف کرد. برق خوشحالی در چشم آن تازه وارد جهید. گفت: آقا از شما ممنون هستم، من آمده بودم شما را ببینم امّا شما چقدر کریم هستی، یک دانه‌ی انگور را می‌گیرم و به خانه می‌برم و در یک ظرف آب می‌چکانم همه بخورند و خانواده تبرّک بشوند. امام شاخه‌ی انگور را به او داد. گفت: آقا همان کافی بود، از شما ممنون هستم، شما چقدر کریم هستید، شاخه را گرفت. امام سینی انگور را به او داد. گفت: آقا من اصلاً آمده بودم خود شما را ببینم، دل من برای شما تنگ شده بود، شما چقدر کریم هستید. امام فرمود: یک کاغذی یک چیزی بیاورید. نوشت باغ‌های انگور خود را به این بخشیدم. گفت: آقا زبان من لال شد، دیگر اصلاً نمی‌دانم چطور می‌توان تشکّر تو را بکنم. من آمده بودم شما را ببینم. امام فرمود: و آن زمین‌های اطراف آن را. گفت: آقا من دیگر هیچ چیزی نمی‌توانم بگویم. این طرف اوّلی که آن گوشه نشسته بود، دید عجب من محتاج بودم، امام همین‌طور خروار خروار دارد به این می‌بخشد. بلند شد گفت: آقا مثل این‌که ما محتاج بودیم، این آمده بود فقط شما را ببیند، دل او تنگ شده بود، من محتاج بودم. چرا به او این‌قدر دادی؟ امام زیر آن نوشته اضافه کرد: «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی‏ لَشَدیدٌ». من اوّل یک شاخه‌ی انگور به تو دادم، تو اعتراض کردی، قدر ندانستی. یک دانه‌ی انگور به او دادم، قدردانی کرد. می خواهی اضافه شود؟! سنّت خدا این است که برکات خود را برای آن کسی می‌فرستد که شاکر باشد. .