وقتی که می خواهد دلم سامان بگیرد
باید که چشمانم کمی باران بگیرد
مثل همیشه این غزل تا بیت آخر
حال و هوایی مبهم و پنهان بگیرد
تا اینکه آید ذکر مهدی بر لبانم
شاید که بغضی در گلویم جان بگیرد
باچشم گریان ندبه می خوانم برایت
شاید دعا با دیده ای گریان بگیرد
آقا بیا تا در میان قلب شیعه
این زخم کهنه عاقبت درمان بگیرد
هرجمعه من روی تورا چشم انتظارم
تا اینکه عصر غیبتت پایان بگیرد...
#نـوكــر_نـوشـت:
#مـهـدی_جـان
شده نزدیک،که هجرانِ تو ما را بکشد
اشتیاقِ تو،مرا سوخت، کجایی؟ بازآ...
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام #منتقم_خون_ابا_عبدالله
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
جمعه جمعه رفت ومن پای قرارت بیقرار
ماندهام پای قرارت چشمِ من درانتظار
ای جهانداروجهانبخش زمان مولای من
بی تودل داردبه لب سازِپرستوی بهار
کی دهی آن مژده ی وصلت به این سرگشته را
در میان باغ بینم روی مجذوب نگار
بازدلتنگی تو مارا به هرجا می کشد
گاه درکرب و بلا وسامرا سردابِ یار
عصرجمعه گریه برشاهِ شهیدان میکنی
همچوباران بهاری برکویرِ شوره زار
کی رسدبوی بهارت ای گل زهرا بیا
تاجهان خرم شودتحتِ لواء شهریار
#نـوكــر_نـوشـت:
#مـهـدی_جـان
بنمای رخ که خلقی واله شوندوحیران
بگشای لب که فریاداز مردوزن برآید
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله عصرتون بخير، آدینتون معطر بنام #منتقم_خون_ابا_عبدالله
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم