•┈┈••••✾•🌿🌼🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✨♥️͜͡🕊
مراقبه ،خلوت و قطع همه علایق ظاهری و باطنی :
پس علاج در دفع وساوس شیطانیه و خواطر نفسانیه نیست مگر قطع همه علائق ظاهریه و باطنیه و ترک جاه و مال و عیال و فرار از یار و رفیق و دوست و شفیق و در کنج تنهایی نشستن و در را بر روی آشنا و بیگانه بستن و همه هموم را یکی کردن .
و تازه همین هم کفایت نمی کند و باید سالک بعد از قطع علائق و گوشه نشینی خود را مشغول سازد به اوراد و اذکار و مناجات با پروروگار و نماز و دعا و عبادت و تلاوت قرآن با حضور قلب .
زیرا ذکر ظاهری را بدون حضور قلب اثری در دل نیست.
مرحوم ملا احمد نراقی
معراج السعاده
#مراقبه
#خلوت
#ذکر
اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج🌤
عضویّت در منتظران ظهور👇
@montazeranzohour_313
•┈┈••••✾•🌿🌼🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✨♥️͜͡🕊
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ❤️
☘خلوت و معاشرت
(قسمت اول )
در ادامه ی راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ، به بررسی " خلوت" و مفاهیم مرتبط با آن از دیدگاه عرفان اسلامی پرداخته می شود. «خلوت» حصار عبودیت و بنای سلوک راه دین و از آداب و ارکان سلوک در عرفان است که در قرآن، سیره پیامبر(ص)، ائمه اطهار(ع) و عارفان بزرگ به عنوان یکی از عوامل مهم در پرورش روح و تهذیب نفس با عناوینی از جمله: عزلت، چلهنشینی، اعتکاف و ... مطرح گردیده است.
«خلوت» برای سالک، بستری مناسب جهت رهایی از آشفتگی ها و تعلقات دنیوی ایجاد می کند، تا متوجه عالم غیب و وحدت گردد.
از آنجا که دین اسلام دین میانه رویی است و با جدایی فرد از جامعه مخالف است، سالک حقیقی را کسی می داند که در بطن جامعه، آلوده نگردد، از این رو خلوتگزینی نادرست و به دور از مسئولیت های اجتماعی را مذموم می شمارد. معنای حقیقی و باطنی خلوت در واقع تمرین و تمرکز برای رهایی از تکثرات دنیوی و دائمالحضور بودن خداوند در تمامی عرصههای فردی و اجتماعی است.
از اعمالی که در حوزه فردی جهت تعالی روح اهمیت فراوانی دارد، دروننگری و خودشناسی است. این دروننگری در هر نوعی از عرفان روش و ویژگیهای خاصی می طلبد، اما در عرفان اسلامی، خودشناسی با تزکیه ی درون و کسب معرفت صورت می گیرد. برای این منظور عارفان برپایه ی آموزه های قرآنی و عرفانی جهت رسیدن به این مقام، به سیر و سلوک و آدابی خاص اشاره کرده اند که از دامنه تعلقات حسی نفس می کاهد و قلب را از تشویش، تفرقه و تکثرات دنیوی می رهاند، تا دل با تمام وجود به خدای سبحان توجه و تمرکز پیدا کند. در واقع، هدف سلوک رسیدن به نقطه مرکزی اعتدال است.
همه ی حکمتها و توصیههای اهل عرفان جهت قراردادن طبع آدمی در هسته اعتدال است. در این میان، یکی از این ریاضتها «خلوت» است. خلوت عصارهی سیر و سلوک عرفانی است.
ادامه دارد...
#خلوت
#معاشرت
عضویّت در منتظران ظهور👇
@montazeranzohour_313
•┈┈••••✾•🌿🌼🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✨♥️͜͡🕊
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی❤️
☘خلوت و معاشرت
(قسمت دوم )
ادامه...
خلوت عارفانه، دوریگزیدن از خلق برای متوجه ساختن دل و جان به حضرت حق و سخنگفتن با او برای نیل به مقام قرب است. پس خلوت گزیدن از خلق برای قرب به حق است. البته تنها در خلوت دوری از خلق مراد نیست گاهی فرد در میان جمع است، اما در اثر تفکر در خویش، مراقبه نفسانی خاصی دارد که این عمل می تواند در میان جمع هم حاصل گردد. چنین نقل شده که خلوت عبارت است از: مجموعهای از چند گونه مخالفت با نفس و تحمل ریاضت، از کمخوری طعام، کمگویی، روزه و مداومت بر ذکر و نفی خواطر . به گفته جناب محی-الدین ابن عربی«میراث خلوت شناخت دنیا، میراث کمگویی شناخت هوای نفس، میراث کمخوری شناخت شیطان و میراث کمخوابی معرفت نفس است» .
اقسام خلوت : خلوت ظاهر و خلوت باطن
از شیوه های مناسب برای کسب انس با خداوند خلوت است. سالک، طالب خلوت و عزلت است. زیرا مصاحبت مردم، دل او را از توجه کامل به خدا مشغول می سازد. از معانی خلوت، دوری گزیدن ظاهری و باطنی از غافلان است. محیالدین در بیان انواع خلوت چنین می گوید: «عزلت را دو قسم است، عزلت مریدین بالاجسام از مخالطت اغیار و عزلت محققین به دل از اکوان» (حسینی طهرانی، 1345 : 129). به گفته اکثر بزرگان عرفان، این مطلب اشاره به خلوت عام و خاص دارد و قائل به دوگونه خلوت شده اند: خلوت ظاهر که همان خلوت فیزیکی است به قصد خودسازی و خلوت باطن که حفظ دل، جمعیت خاطر و در واقع دائمالحضور بودن است. موید دو قسم ظاهر و باطن در خلوت می تواند سخن نجمالدین کبری باشد که میگوید:
« و ارفع احوال عزلت، خلوت است حتی برملا اعلی؛ چراکه آن به قدر بعد توست از خلق که موجب قرب حق شود، ظاهراً و باطناً»
خلوت باطنی و واقعی، انسان را به اعماق قلمروی معرفت می برد و به قلمروی خدمت باز می گرداند. چنانکه سالک پس از طی کردن این آداب و سیر و سلوک، به مقاماتی والا دست یافته و شایسته دریافت اسرار و حقایق میشود و با آشکارشدن علوم باطنی به کشف، شهود، بینش و بصیرت میرسد. زیرا در این سیر عرفانی، وی از دامنه-ی تعلقات پا فراتر نهاده و روح و قلب خویش را با رهاندن از تشویش ها و آشفتگی ها برای وصال به معبود فراهم میسازد. از آنجایی که اسلام، دین میانهرویی است و با تفکیک فرد و گوشهگیری از جامعه مخالف است، سالک راه حق را کسی میداند که در بطن جامعه آلوده نگردد و به مسئولیتها و وظایف اجتماعی عمل کند و در عین حال بتواند به جنبه باطنی خلوت اهتمام ورزد که زمینهساز مقام و منزل مراقبه است.
ادامه دارد...
#خلوت
#معاشرت
عضویّت در منتظران ظهور👇
@montazeranzohour_313
•┈┈••••✾•🌿🌼🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✨♥️͜͡🕊
مراقبه ،خلوت و قطع همه علایق ظاهری و باطنی :
پس علاج در دفع وساوس شیطانیه و خواطر نفسانیه نیست مگر قطع همه علائق ظاهریه و باطنیه و ترک جاه و مال و عیال و فرار از یار و رفیق و دوست و شفیق و در کنج تنهایی نشستن و در را بر روی آشنا و بیگانه بستن و همه هموم را یکی کردن .
و تازه همین هم کفایت نمی کند و باید سالک بعد از قطع علائق و گوشه نشینی خود را مشغول سازد به اوراد و اذکار و مناجات با پروروگار و نماز و دعا و عبادت و تلاوت قرآن با حضور قلب .
زیرا ذکر ظاهری را بدون حضور قلب اثری در دل نیست.
مرحوم ملا احمد نراقی
معراج السعاده
#مراقبه
#خلوت
#ذکر
عضویّت در منتظران ظهور👇
@montazeranzohour_313
•┈┈••••✾•🌿🌼🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✨♥️͜͡🕊
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی❤️
☘خلوت و معاشرت
(قسمت سوم )
ادامه...
بزرگترین مانع در راه کمال اشتغالات کاذبی است که نفس را به التفات به ما سِواى اللّه مشغول می سازد و از اقبال کامل نفس به سوی مقصد حقيقى جلوگیری می کند. این اشتغالات از سوی حواس ظاهر و باطن و قواى حيوانى و يا تفکر بی حاصل در امور غير مهم يا علوم غير نافع پیدا می شود. اشتغالات حواس ظاهری ديدن صورت هائى است که بيننده را به مشاهده ترغیب می کند و یا علاقه به شنيدن صداهای لذت بخش و نیز بوىها و طعمها و ملموسات. حواس باطنی نیز اشتغالاتی مانند در خیال گذراندن صورتها و حالتها در فکر و خیال وجود دارد كه خاطر را بسوی خود می کشاند و يا تصور محبت ها يا کینه ها، تعظيم ها و تحقيرها و يا یادآوری گذشته، يا فكر کردن به چیزهای مورد علاقه مانند مال و جاه. قواى حيوانى هم با بوجود آمدن احساس های حزن، خوف، غضب، شهوت، خيانت، خجالت و غيرت، نفس را به خود مشغول می کنند.
خلاصه این که هر چه اشتغال به آن ها انسان را از مطلوبش محجوب کند مانعی در راه کمال محسوب می شود. خلوت گزیدن راهی برای رفع همۀ اين موانع است. و برای تحقق این هدف سالک باید مکانی را انتخاب كند كه هیچ امر قابل احساسی حواس ظاهری و باطنی او را مشغول نکند و او بتواند قوای حیوانی اش را تحت کنترل در آورد و افكارى را که حاصلی جز اصلاح زندگی فانی ندارد از خود دور کند و به امورى كه غايتش حصول لذّات باقى است بپردازد.
ادامه دارد...
#خلوت
#معاشرت
عضویّت در منتظران ظهور👇
@montazeranzohour_313
•┈┈••••✾•🌿🌼🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✨♥️͜͡🕊
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ❤️
☘خلوت و معاشرت
(قسمت چهارم )
ادامه...
در راه رسیدن به هدف، عرفان منزلها و مقامات مختلفی توصیه میکند، چون فقر و بینیازی، زهد و وارستگی، ذکر و تمرکز، انس به الله و گذر از تن و... یکی از منزلهای عرفان که بسیار مورد تاکید است و سرمنشأ خودشناسی و در نهایت خداشناسی و درک وحدت خواهد بود، عزلت و خلوت است.
از نظر عرفا خلوت برای رسیدن به اهداف الهی واجب است. نمیتوان ترک مردمان و موجودات نکرد، احتیاجات مادی را به کمترین حد نرساند، خود را فارغ از دغدغههای دنیوی به نفس مشغول نداشت و ره به سوی حقیقت نبرد.
خود این ترک مردمان، احتیاجات درک عمیقی از خلوت و چگونگی فرو رفتن در آن را میطلبد. عارف باید به سکوت و سکون و حرکت درونی و چابکی روح خو بگیرد و آشنا شود.
شیخاکبر محیالدین معروف به ابنعربی در " رساله الخلوت " معتقد است پیش از خلوت باید که سالک شرایطی را کسب کند. یعنی پیش از وررود به خلوتگاه باید آمادگی کسب کند. اولین کار طهارت ظاهر و باطن است و بعد روزه جسم (حسی) و جان (معنوی) بعد از اینها سالک باید به مقام زهد رسد و سپس به توکل. بدون توکل در خلوتگاه سالک خبری از انوار علوی نیست.
در مقام توکل است که خلوتنشین کراماتی را کسب میکند که اولی دیدن غیبها و اسرار نهان است و دومی کسب مکارم اخلاق و طهارت کامل دل. او باید به تقلیل طعام و ترک شرب آب بپردازد و پس از کامیابی در عزلت به خلوت درآید.
آن که عزلت میجوید سه نیت دارد :
اول نگه داشتن خود از شر مردم. دوم مردم از شر خود که ابنعربی میگوید این مهمترین و متعالیتر از اولی است.
سومین نیت عزلت برای ایثار صحبت مولی است؛ این سومی راهی است برای وقوف یافتن به سر وحدانیت و عبور از خود به جهت معرفت الهی. ابنعربی عزلت را که همان دوری از مردمان و اجسام است مقدمه خلوت میداند.
عزلت همان گوشهگیری، تنهایی و فارغ شدن از مردمان است که به نوعی تمرین نفس است و با قلت کلام و طعام و منام (کمتر خوابیدن و شب زندهداری به قصد تسبیه و ذکر) همراه است.
در این حالت جهت تمیز و وارستگی نفس باید که حتی از تخیل یا خیالات فاسده دوری کرد و مشغولیت خود را صرفا ذکر قرار داد. نفس در این حالت تنها باید غرق در محبت شود و از عالم اجسام و امکان فاصله بگیرد. وقتی از عالم امکان ترقی کند گویی که از عالم حجاب برداشته میشود و سالک با رب خود متحد میشود.
ابنعربی در ادامه رساله اسرارالخلوت به کراماتی که حاصل از خلوت خواهد بود، اشاره میکند و اینکه گزیننده خلوت که به درجه ترقی ازعالم مادی میرسد باید چه کند که همچنان حقطلب و حقجو باشد و در توانایی فرامادی خود به راه شیطانی و ناحق نرود. او میگوید عارف باید در این حالت از خدا جز خدا طلب نکند؛
خلاف طریقت بود که اولیا
تمنا کنند از خدا جز خدا
او میگوید حتی در حالت رفیع کرامت اگر همه هستی را به شخص هدیه کنند، او باید به ادب اخذ کند، یعنی همان مقدار بگیرد که مأمور است و همه چیز در زندگی از آن جهت بگیرد که مظهر خداست.
خلوت برای عرفا تنها برای بر گذر از خود، یافتن وارستگی و سلامت نفس نیست بلکه طریق و راهی برای رسیدن به وحدت و درک خدا در همه عالم و زدودن حجاب هستی است.
منبع :رساله الخلوت
ادامه دارد...
#خلوت
#معاشرت
عضویّت در منتظران ظهور👇
@montazeranzohour_313
•┈┈••••✾•🌿🌼🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✨♥️͜͡🕊
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی❤️
☘خلوت و معاشرت
(قسمت پنجم )
ادامه...
از امور بنیادین و ارکان سیر و سلوک ،خلوت و دوری از خلق است تا انقطاع و جمعیت خاطر برای سالک میسر گردد. عارفان فواید بسیاری برای خلوتنشینی بر شمردهاند. در قرآن به بیان فواید خلوت کردن در دل شب اشاره شده و اینکه بیداری در شب بهتر و استوارتر است؛ چراکه در طول روز تمرکز و فرصت کافی برای خلوت وجود ندارد:
«اِنَّ نَاشِئَهِ الَلیلِ هِیَ اَشَدُّ وَطاً وَاَقوَمَ قِیلَا اِن لَکَ فِی النَّهارِ سَبحًا طَوِیلًا وَ اذکُرُ اسمِ رَبِّکَ وَ تَبَتَّل اِلَیهِ تَبتِیلَا» (مزمل: 5).
بی تردید عبادتی که در دل شب انجام می گیرد، پایدارتر و گفتار در آن استوارتر و درستتر است. تو را در روز (برای مشاغل فراوان معنوی و هدایت مردم و حل مشکلات نیازمندان) رفتوآمدی طولانی است، پس ساعتهای شب برای عبادت فرصتی بهتر است.
در حدیث از امام صادق(ع) نیز درباره فایده خلوت چنین آمده است:
«صَاحِبُ العُزلَهِ مُتِحصِّنٌ بِحُصنِ اللهِ وَ مُحتَرِسٌ بِحِرَاسَتِهِ فَیَا طُوبَی لِمَن تَفَرَّدَ بِهِ سِرًّا وَ عَلاَنِیَّهٍ» (مجلسی، 1377 : 181). هرکه عزلت و گوشه گیری اختیار کرد، متحصن شد به حصار عافیت و خود را به حفظ و حراست الهی کشید، پس خوشا به حال کسی که متفرد و یگانه شد به خدای خود و به ظاهر و باطن، متوجه او شد و به او مستانس و از غیر او متوحش گردید.
بستهشدن درهای حواس پنجگانه، مهم ترین سازوکاری است که در هنگام خلوتنشینی، سالک را برای آغاز دریافت های عالی روحانی آماده می کند. «در خلوت، حواس آدمی از دریافت محرکاتی که موجب تهییج قلب می-شوند، مصون می گردد و در نتیجه، ناچار به انجام اعمالی نمی گردد که این تحریکات داعی آنها هستند»
. وقتی حواس ظاهر از عمل و فعالیت خود معزول می شوند، مجالی برای فعالیت بهتر حواس باطن پدید می آید و احتمال این بیشتر می شود که درهای غیب بر روی سالک گشوده شود.
فواید مختلف دیگری برای خلوت نشین یادآوری شده، که عبارت است از:
1. رهایییافتن از ریا؛
2. رهایییافتن از مردم و حفظ دین؛
3. رهایی از گناهان مردم؛
4. مجالی برای تمرکز و تفکر؛
5. خودشناسی؛
6. محاسبه.
لازم به ذکر است که خلوت گزینی و خلوت نشینی در اسلام هیچگاه به معنی ترک اجتماع و ترک صله ارحام نیست که به این مهم در قسمت های آتی بطور مشروح پرداخته خواهد شد.
ادامه دارد...
#خلوت
#معاشرت
عضویّت در منتظران ظهور👇
@montazeranzohour_313
•┈┈••••✾•🌿🌼🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✨♥️͜͡🕊
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ❤️
☘خلوت و معاشرت
(قسمت شانزدهم )
ادامه...
مفاهیم مرتبط با خلوت عرفانی :
از مفاهیمی که به انسان کمک می کند تا بستر مناسبی برای درک شناخت عمیق خداوند پیدا کند و از تعلقات دنیوی و منیّت خود دور شود خلوت است. مفهوم خلوت باید به خوبی تبیین گردد تا معنای آن با رهبانیت و گوشه نشینی مذموم، مشتبه نگردد. تا این که خلوت گزینی مقدمه ای باشد برای حضور در اجتماع نه اینکه عاملی گردد برای دور ماندن از مسئولیت های اجتماعی. در اینجا به تبیین برخی از مفاهیم مرتبط با خلوت عرفانی پرداخته می شود که عبارتند از : عزلت، رهبانیت، تفرید ( تنهایی )، چله نشینی و اعتکاف.
عزلت:
ابن عربی خلوت و عزلت را گوشهگیری وکنارهگیری و برکنارشدن می داند . «خلوت که در عرف دین و عرفان عزلت نیز نامیده می شود، یک صورت متعالی از تنهایی گزیدن و کناره گیری و دوری گزینی از خلق است؛ به گونه ای که سالک غیر خدای سبحان را نبیند» .
در تعريف عزلت چنین گفته شده: «عزلت گوشه گيري و كناره گيري و بركنارشدن و منفصلشدن است و مشايخ طريقت، عزلت، خلوت، انقطاع و انزوا را از آن جهت اختيار كرده اند تا حواس ظاهر بسته شود و از اعمال خود معزول گردند، كه هر حجابي كه به روح انساني رسد او را از مشاهده جمال مولي محجوب گرداند» .
برخی از محققان، خلوت و عزلت را مترادف هم دانستهاند و برخی نیز میان آن دو فرق نهاده و گفته اند: عزلت، عزلت از خلق و اغیار است. درحالی که خلوت، عزلت از نفس است (عوارف المعارف، 1364 : 424). با این معنی می توان نتیجه گرفت که مرتبه عزلت بالاتر از خلوت است. در تعریف این واژه یکی از عارفان می گوید:
«خلوت صفت اهل برگزیده شدگان است و عزلت از نشانه های وصلت و عزلت در حقیقت باز شدن از خصلت های نکوهیده است؛ زیراکه تأثیر در بدل کردن صفات نکوهیده است به صفات پسندیده، نه دور شدن از وطن و برای این گفته اند که عارف کیست؟ گفتند: « کائنٌ بائنٌ » با مردمان بودن به ظاهر و از ایشان دور بودن به سرّ .
به این معنی که عارف هم دارای خلوت است و هم به عزلت می پردازد، عده ای از عرفا خلوت باطنی را همان عزلت می دانند. ابن عربی نیز چنین می گوید: «اما خلوت نشین را می باید که پیش از خلوت، عزلت اختیار کند و نفسش را به تنهایی و کمی طعام و کلام و خواب امتحان کند. وقتی که نفس را کامیاب یافت، آنگاه به خلوت درآید و به ذکر بپردازد و خاطر را جمع سازد تا آنکه نفس ناطقهی او از هیکل جسمانی جدا گردد و در بحر محبت غرق گردد. پس مراد از عزلت (که مقدمهی خلوت است) تمرین نفس است بر انفراد و کمی طعام و خواب و کلام و حفظ قلب از خواطر متعلقه به دیگران»
بنابراین با وجود مناسبت مفهومی میان عزلت و خلوت، سالک ابتدا باید عزلت اختیار کند و از خود و غیر الله فارغ شود و به مراقبه نفس و ریاضت بپردازد و سپس به خلوت رفته و آداب خلوت را انجام دهد. بنابراین اگر انسان از مشغلهها و تشویش های مختلف ذهنی و مادی رهایی یابد و با مراقبه، محاسبه، تفکر و عبادت صحنه قلب خویش را آماده کند، آنگاه به توفیق الهی نائل میآید و سالک الهی چیزی را میفهمد که او را آرام می کند و هیچگاه از گوهر اصلی خود غافل نمی گردد.
اما آنچه باید مورد عنایت قرار گیرد این است که مبادا خلوت و عزلت، رنگی از رهبانیت به خود بگیرد و سالک را از شریعت نورانی اسلام منحرف گرداند و به وادی ریاضت مذموم کشاند.
ادامه دارد...
#خلوت
#معاشرت
عضویّت در منتظران ظهور👇
@montazeranzohour_313
•┈┈••••✾•🌿🌼🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✨♥️͜͡🕊
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی❤️
☘خلوت و معاشرت
(قسمت هفتم )
ادامه...
خلوت و تفاوت آن با عزلت :
خلوت» حصار عبوديت و بناي سلوک راه دين و از آداب و ارکان سلوک در عرفان است که در قرآن، سيره پيامبر(ص)، ائمه اطهار(ع) و عارفان بزرگ به عنوان يکي از عوامل مهم در پرورش روح و تهذيب نفس مطرح گرديده است. «خلوت» براي سالک، بستري مناسب جهت رهايي از آشفتگي ها و تعلقات دنيوي ايجاد مي کند، تا متوجه عالم غيب و وحدت گردد.
هيچ پيامبر و امامي نيست مگر اينکه مدتي از عمرش را عزلت گزيده است، حال چه در ابتدا مأموريت و رسالتش يا در انتهاي آن.
تفاوت عزلت و خلوت:
عزلت يعني دوري جستن از کساني که مقصد اعلايشان خداوند نيست. يعني همراه نشدن با اهل دنيا و کساني که به ماسوي الله دل بستهاند.
از امام رضا عليه السلام پرسيدند: مردمان پست کيانند؟ فرمود: «هرکس چيزي داشته باشد که او را از خدا بازدارد» (بحارالانوار،ج۷۵، ص۳۳۵.)
پس عزلت يعني دوري از انسانهاي پست و دون همّت که به چيزي غير حق دل بستهاند اگرچه آن چيز حور و قصور باشد.
به قول شاعر:
خدايا زاهد از تو حور ميخواهد قصورش بين
به جنّت از درت بگريزد او يا رب شعورش بين
اين عزلت و کناره گيري در ظاهر و باطن از مردم غافل، مرتبه شديدتري نيز دارد که از آن تعبير به خلوت شده است که در واقع عزلتي بر عزلتي ديگر است و اهل خلوت و وحدت در اين مقام به اسرار عرفاني زيادي دست مي يابند که در وصف آن بسيار سخن گفته شده است.
اصل در عزلت و خلوت بر عزلت و خلوت قلبي است و عزلت و خلوت ظاهري جز در مواردي خاص به دستور استاد عرفان توصيه نمي شده و نمي شود، آن هم براي مدت زماني محدود. همچنان که پيامبر اسلام در غار حرا براي مدتي عزلت اختيار مي نمود.
معناي حقيقي و باطني خلوت در واقع تمرين و تمرکز براي رهايي از تکثرات وافکار دنيوي و دائمالحضور بودن خداوند در تمامي عرصههاي فردي و اجتماعي است.
پس عزلت عبارت است از كناره گيري از غير اهل الله از مردمان، سيما از نسوان و طفلان و عوام و ارباب عقول ناقصه و اهل عصيان و طالبين دنيا مگر به قدر ضرورت و حاجت و مصاحبت و مجالست به اهل طاعت منافي اين خلوت نيست. اما خلوت بيشتر مربوط به خلوت دل است با خداوند که همان عزلت باطني است.
عزلت باطني يعني اينكه ظاهر با مردم است اما باطن خود را ازمردم جدا نگهدارد . خلوت و عزلتي در تصوف و عرفان اسلامي پسنديده و موردتائيد پيران صاحب ولايت است كه انسان مومن از نفس خويش عزلت گيرد و پيرو هواي نفس نباشد.
در روايت است که: کن في الناس و لا تکن معهم. با مردم باش اما از مردم مباش.
هرگز وجود حاضر و غايب شنيده اي من درميان جمع ودلم جاي ديگراست.
ادامه دارد...
#خلوت
#عزلت
#معاشرت
عضویّت در منتظران ظهور👇
@montazeranzohour_313
•┈┈••••✾•🌿🌼🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✨♥️͜͡🕊
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی❤️
☘خلوت و معاشرت
(قسمت هشتم )
ادامه...
خلوت و رهبانیت :
رهبانیت در لغت از ماده رهب به معنی خوف و ترس آمیخته با پرهیز و اضطراب است و مراد از آن خوف و ترس از خدا است. و در اصطلاح بمعنای کناره گیری از مردم و گوشه گزینی، است . و از انواعی برخوردار است:
1. گوشه گیری کامل و همیشگی.
2. گوشه گیری ناقص و مقطعی.
گوشه گیری، قسم اول جایز نمی باشد، اما کناره گیری از مردم در زمان های محدود به منظور مناجات و بندگی ذات حق تعالی، اشکالی ندارد.
هر پیامبر و وصی پیامبری مدت کمی از عمر خود را در دوری از مردم به سر برده اند [3] و به نماز و راز و نیاز و فکر و ذکر پرداخته اند.
منظور ما در این بحث رهبانیت از نوع اول است که در جوامع مسیحی و کلیسایی رایج است. تاریخ برجای مانده از مسیحیت نشان مىدهد که رهبانیت به صورت فعلى در قرون اول مسیحیت وجود نداشته، و پیدایش آن بعد از قرن سوم میلادى، هنگام ظهور امپراطورى رومى به نام" دیسیوس" و مبارزه شدید او با پیروان مسیح (ع) بوده است. آن ها بر اثر شکست از این امپراطور (خونخوار) به کوهها و بیابانها پناه بردند."
"ویل دورانت" مسیحى می گوید: پیوستن" راهبهها" (زنان تارک دنیا) به" راهبان" از قرن چهارم میلادى شروع شد و روز به روز کار رهبانیت بالا گرفت تا در قرن دهم میلادى به اوج خود رسید."
قرآن کریم نیز در این زمینه می فرماید:"... رهبانیّتى را که ابداع کرده بودند، ما بر آنان مقرّر نداشته بودیم ...." ، به همین دلیل، اسلام به شدت آن را محکوم کرده است.
پیامبر اکرم (ص) فرمود: « رهبانیت در اسلام نیست.»
از جمله بدعت هاى مسیحیان در زمینه ی رهبانیت، "تحریم ازدواج" براى مردان و زنان تارک دنیا و " انزواى اجتماعى" و پشتپا زدن به وظائف انسان در اجتماع، و انتخاب صومعهها و دیرهاى دور افتاده براى عبادت و زندگى در محیطى دور از اجتماع بود که در پی آن مفاسد زیادى در دیرها و مراکز زندگى رهبان ها به وجود آمد .
در دائرة المعارف قرن بیستم مىخوانیم:" بعضى از رهبان ها تا آن اندازه توجه به جنس زن را عمل شیطانى مىدانستند که حاضر نبودند حیوان مادهاى را به خانه ببرند! مبادا روح شیطانى آن به روحانیت آنها صدمه بزند"!! اما با این حال تاریخ فجایع زیادى را از دیرها به خاطر دارد، تا آنجا که به گفته" ویل دورانت"پاپ انیوسان" سوم یکى از دیرها را به عنوان فاحشه خانه توصیف کرد! و بعضى از آنان مرکزى براى اجتماع شکم پرستان و دنیاطلبان و خوشگذران ها شده بود تا آنجا که بهترین شراب ها در دیرها پیدا مىشد.
درست است که زنان و مردان تارک دنیا (راهب ها و راهبهها) خدمات مثبتى نیز انجام مىدادند، از جمله پرستارى بیماران صعب العلاج و خطرناک، همچون جذامیان، و تبلیغ در نقاط بسیار دوردست و در میان اقوام وحشى و مانند این ها، و همچنین اجرای برنامه هاى مطالعاتى و تحقیقاتى، ولى در مجموع مفاسد آن به مراتب برترى داشت.
رهبانیت رایج در بین مسیحییان خلاف فطرت انسانی است و بدیهی است که مفاسد زیادی را در پی داشته باشد. در ذیل به گوشه ای از این مفاسد اشاره می شود:
1. با روح مدنی بودن آدمی می جنگد و جوامع انسانی را به انحطاط و عقب گرد می کشاند.
2. منجر به انحرافات اخلاقی، تنبلی، بدبینی، غرور، عُجب و خودبینی و مانند آن می شود.
3. ترک ازدواج که از اصول رهبانیت است نه فقط کمالی نمی آفریند بلکه موجب پیدایش عقده ها و بیماری های روانی می گردد.
امام علی (ع) در باره ی راهبان در ذیل آیه ی: « بگو به شما خبر دهم که زیانکارترین مردم کیانند؟ آنها هستند که تلاش هایشان در زندگی دنیا کم شده با این حال گمان می کنند کار نیک انجام می دهند. »، حدیثی زیبا فرموده اند: « یکی از مصادیق بارز آنها رهبانها هستند که خود را در ارتفاعات کوه ها و بیابان ها محبوس داشتند و گمان می کردند کار خوبی انجام می دهند. » بنا بر این رهبانیت رایج بین مسیحیان از نظر اسلام مردود است .
ادامه دارد...
#خلوت
#معاشرت
#رهبانیت
عضویّت در منتظران ظهور👇
@montazeranzohour_313
•┈┈••••✾•🌿🌼🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✨♥️͜͡🕊
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی❤️
☘خلوت و معاشرت
(قسمت نهم )
ادامه...
خلوت و چله نشینی :
در مورد چله نشینی، اربعین و شرایط آن احادیث زیادی به چشم نمیخورد، هرچند شواهدی در احادیث و سنت پیامبر (ص) در برگزاری آن وجود دارد که مهم ترین آنها حدیث اخلاص اربعین است: «هر بندهای که چهل روز خود را برای خدا خالص کند، خداوند چشمههای حکمت را از قلبش بر زبانش جاری میکند». شاید نبود شیوع احادیث در مورد چلهنشینی به علت قلیل بودن برگزاری اربعین توسط عامه مردم بوده است. در واقع، چله نشینی از آداب سیر و سلوک است که با رعایت آداب و شرایط در ایام خاصی صورت میگیرد.
عارفان برای مراقبههای لازم - که در مدت چهل شبانه روز باید رعایت شود - دستورالعمل های خاصی توصیه کرده اند که به طورکلی بیشترین آن پرهیز از خوردن، خوابیدن و سخن گفتن بوده است؛ در مقابل، همت سالک در این مدت باید مصروف در ذکر مدام و عبادت باشد. لازم به ذکر است که بر اساس آموزه های دینی، چنین رفتارهایی باید در تمام عمر انسان مورد عمل قرارگیرد و محدود کردن آنها به چهل روز، تنها جنبه تمرین و تقویت روحی دارد.
دریافت عارفان از آیه 142 سوره اعراف درکنار حدیث اخلاص اربعین درباب چله نشینی از پیامبر اکرم (ص) موجب شد تا خلوت در بسیاری از نوشتههای عرفا، در کل عبارت از چله نشینی تلقی گردد. « از رسوم اهل سیر و سلوک است که با رعایت آداب خاصی چهل روز به ریاضت می پردازند» (سجادی، 1389: 305).
از نظر مرحوم عزیز الدین نفسی چله وسیله ای است برای استیلای سالک بر نفس خود که منتهی به کمال انسانی می شود. سالک به مدت چهل روز به ریاضت و عبادت مشغول می شود ضمن اینکه فرمانبرداری از اوامر شیخ می کند (نسفی، 1378 : 217). «به دلیل آنکه مدت خلوت سالک چهل روز طول می کشد، آن را چهله یا اربعین می خوانند. اهل حق، به حدیث پیامبر(ص) که فرمود: هر آن کس که چهل روز برای خدا اخلاص ورزد، چشمه های حکمت از دل او به زبان او جاری میشود، استناد کرده اند و چنانچه خداوند، اربعین(چله) موسی را به ذکر مخصوص کرده، آنان نیز چله خود را، با ذکر و یاد خدا، صادقانه طی می کنند و روزه می گیرند و در خلوت می نشینند و با حق مناجات می کنند» (شجاعی، 1379 : 88).
گاهی در عرف چنین برداشت می شود که اربعین یا چله نشینی باید با عزلت ظاهری و فیزیکی همراه گردد و اینکه سالک باید در مکانی خلوت و دور از مخالطت با مردم به عبادت مشغول شود. اما در واقع چنین ضرورتی وجود نداشته، بلکه اگر سالکی بتواند در عین حضور در اجتماع، اعمال خود را خالص کند و با رویگردانی از کثرت به وحدت برآید و به گونهای یقینی بداند که خدای سبحان وجود بیکرانی است که سراسر هستی را در برگرفته و بر همهی موجودات احاطه مالکی دارد و بر احوال آنان بینا است، آنگاه خود را همانند دیگر موجودات عبد تمام خدای سبحان می داند، چنین یافتهی وجدانی اندک اندک تعلقات نفسانی وی را در هم میشکند و کعبه دل را از تعلقات پاک و مطهر میسازد؛ زیرا عبودیت تعلقشکن است و باعث میشود سالک در عین اختلاط و در اجتماع بودن در خلوت باطنی خود حضور مستمر خداوند سبحان را احساس کند.
ادامه دارد...
#خلوت
#معاشرت
#چله_نشینی
عضویّت در منتظران ظهور👇
@montazeranzohour_313
•┈┈••••✾•🌿🌼🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✨♥️͜͡🕊
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ❤️
☘خلوت و معاشرت
(قسمت دهم )
ادامه...
خلوت و اعتکاف
در ادامه ی مفاهیم مرتبط با خلوت ، به موضوع " اعتکاف " می رسیم .
هم چنانکه بارها در مباحث قبل تاکید شد : باید توجه داشت که اعتکاف ، خلوت و انقطاع از دنیا لازم است، اما نه به قیمت نادیده گرفتن سایر ابعاد حیات انسان. در عرفان شیعی مراقبه و خلوت و اعتکاف داریم، اما مقطعی و موقت است؛ نه اینکه انسان در همه اوقات منزوی باشد.»«در عرفان اصیل اسلامی عارف نمی تواند و نباید تنها در بند نجات خود باشد، بلکه عارف حقیقی باید خدمت به بندگان خدا را نیز مهم بداند و در این باره دغدغه داشته باشد؛ از این رو وجود سالک باید برای دیگران خیر و نافع باشد.».
آنچه در همه عرفان ها مطرح است این است که عارف باید اهل مراقبه و خلوت باشد و تا جایی که می تواند خود را از مسائلی که ذهنش را مشغول می دارد، دور نگاه دارد و متمرکز شود در توجه به خدا. در عرفان شیعی نیز این مسئله مطرح است؛ اما گاهی مردم دچار افراط و تفریط می شوند و به دلیل توجهی که به موضوع خلوت و مراقبه می کنند، در این زمینه گرفتار زیاده روی می شوند، که از آن به عزلت نشینی و انزوا و رهبانیت تعبیر می شود. باید توجه داشت که خلوت انقطاع و اعتکاف از دنیا لازم است، اما نه به قیمت نادیده گرفتن سایر ابعاد حیات انسان.
در عرفان شیعی هم مراقبه و خلوت داریم، اما مقطعی و موقت است؛ نه اینکه انسان در همه اوقات منزوی باشد؛ اعتکاف سه روزه فرق دارد با رهبانیتی که انسان کل زندگی اش را در انزوا به سر برد. بنابراین، کناره گیری های مقطعی در زندگی انسان ضرورت دارد. یکی از مصادیق این خلوت، نمازهای پنجگانه است که باید چشم از همه چیز بپوشیم و دل به خدا ببندیم؛ یا عبادات مستحبی همچون نماز شب که کاملا تمرین انزوا و عزلت است، اما موقت و در زمانی محدود است، نه اینکه جای معیشت و کسب و کار را بگیرد. بنابراین، در اعتکاف و حج و برخی عبادات اسلامی بحث خلوت و مراقبه و انقطاع از دنیا مورد توجه است، اما در کنار سایر ابعاد زندگی انسان، از این رو کوتاه و موقتی است. خلوت دائم با خدا در دل است که قابل جمع با هر نوع اشتغال مفید و سالم است و مزاحم هیچ کار خیر و نافعی نیست.
ادامه دارد...
#خلوت
#معاشرت
#اعتکاف
عضویّت در منتظران ظهور👇
@montazeranzohour_313
•┈┈••••✾•🌿🌼🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✨♥️͜͡🕊
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی❤️
☘خلوت و معاشرت
(قسمت یازدهم )
ادامه...
معاشرت و ارتباط سالک با دیگران :
سالك بايد از اينكه تمام اوقات مفيد خود را در جمع و با ديگران بگذراند، به گونهاى كه براى در خلوت به انس با حضرت دوست و تفكّر و ذكر و عبادات و مناجات پرداختن، فرصتى براى او باقى نماند، به شدّت پرهيز كند. گرچه انزواطلبى و قطع روابط خويشاوندى و دوستى و بريدن مراودات اجتماعى خطا و زيانبخش است، امّا محروم ساختن خويش از خلوتهاى معنوى نيز مردود و مضرّ است. بنابراين گرچه سالك بايد در حدّ لازم و معتدل در جمع حاضر شود، امّا مى باید اوقات معيّنى را نيز براى تنهايى و خلوت اختصاص دهد.
بسيارى از عادات و رسوم خلق، از جهل و دنياطلبى آنها برخاسته و با تعاليم و احكام الهى در تعارض آشكار است. سالك بايد از تسليم و تبعيّت محض در برابر عادات و رسوم خلق پرهيز كند و با اراده ى مستقل و استوار، آنچه را با موازين عقل و شرع سازگار نيست ترك نمايد و به اينكه ديگران در مورد او چه خواهند گفت و چه قضاوتى خواهند كرد بهايى ندهد. زيرا عادات و رسوم خلق، خود دين على حدّهاى است كه تبعيّت مطلق از آن با پيروى دين خدا قابل جمع نيست. البتّه سالك پس از اينكه توانست خود را از انقياد آداب و رسوم جاهلانه ى خلق رها كند، براى اينكه زندگى بر بستگان و اطرافيانش تلخ نشود و به قصد مدارا با آنان كه هنوز به چنين معرفت و حرّيّتى نايل نشدهاند، در مواردى كه با اوامر الهى تضاد ندارد، مى تواند بدون رغبت قلبى، تا حدودى در عادات و رسوم رايج، با آنان همراهى كند. اميرالمؤمنين(علیه السّلام) در نامهاى به فرزند خويش، امام مجتبى (علیه السّلام) مى نويسند: يا بُنَىَّ كُن فِى النّاسِ وَ لا تَكُن مَعَهُم: فرزندم! در جمع مردم باش، امّا همراه آنان نباش. يعنى در اشتباهات و انحرافاتشان با آنها همراه نباش.
منبع : شراب طهور
ادامه دارد...
#خلوت
#معاشرت
عضویّت در منتظران ظهور👇
@montazeranzohour_313
•┈┈••••✾•🌿🌼🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✨♥️͜͡🕊
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی❤️
خلوت و معاشرت☘
(قسمت دوازدهم )
ادامه...
حواریون عیساىِ پیامبر علیه السلام به او گفتند: ما با چه کسى همنشینى کنیم؟ حضرت عیسى علیه السلام فرمود: کسى که دیدار او شما را به یاد خدا بیندازد و وقتى به سخن مىآید، حرف او موجب فزونى دانش شما بشود، چیزى به شما یاد بدهد ... رفتار و کردار او شما را در کار آخرت ترغیب و تحریص کند.
به نیم بوسه دعایی بخر ز اهل دلی
که کید دشمنت از جان و جسم دارد باز
در روایتی از وجود نازنین امام حسن عسکری علیه السلام است که می فرمایند:
مَن أَنِسَ بِاللهِ إستَوحشَ عَنِ النَّاسِ
وقتی سالک الی الله با خدای خود انس پیدا می کند از سایر مردم و نشست و برخاست با آنان وحشت می کند و فراری است.
یک نفس با دوست بودن همنفس آرزوی عاشقان این است و بس
و اما محدوده و مقدار معاشرت با مردم را باید بر اساس سلامت و صحت نفس برنامه ریزی کرد نمی شود بر اساس اهواء دنیایی و نفسانی و احساسات گوهر نفس را در اختیار دیگران قرار داد
علامه طهرانی می فرماید : انسان نباید گوشت قربانی باشد که هر کس تکه ای از آن را ببرد و برای صاحبش چیزی نماند یا مانند دیس حلوا که هر کس لقمه الی از آن بر می دارد یعنی نباید خودش را کاملا در اختیار مردم و دیگران بگذارد به گونه ای که به خلوت هایش و به خانواده اش نرسد.
پیر پیمانه کش من که روانش خوش باد
گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان
دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل
مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان
البته باید با آنها که دارای ایمان و صفای دل هستند معاشرت کرد اگرچه سالک نباشند و چه بسا این معاشرت موجب میل و ورود آنان به راه خدا شود.
در روز قیامت مقام کسانی که مردم را با توحید حقیقی و خدای واقعی نه خیالی و توهمی آشتی داده اند از همه بالاتر است بطوریکه حتی شهدا به مقامشان غبطه می خورند.
مگر اطرف پیامبر و اهل بیت علیهم السلام را مومنین واقعی و سالکان راه خدا گرفته بود ؟خیر، بلکه عمدتا همین مردم عامی و مسلمانان ظاهری بودند اما می بینیم که آداب و روش ائمه سلام الله علیهم در مماشات و همراهی با آنان است.
بقول یکی از بزرگان می فرمود: ما با همه مردم رفیقیم اما تا در جهنم، و با آنها وارد جهنم نمی شویم.
البته این برای کسی که نسبت به نفس و امور خود کنترل دارد مثل پیامبر صلی الله علیه و آله که نقل شده با آنکه بسیار با حیا بود و افراد که به منزل و دیدن او می آمدند تا آنها بلند نمی شدند پیامبر نمی توانست بلند شود اما همین که وقت نماز می شد طوری بود که انگار دیگر پیامبر اینها را نمی شناخت.
نتیجه کلام :
دل به بازار من آورده و بفروخته ای
دل بفروخته مفروش به بازار دگر
منظور از مماشات و معاشرت با عامه مردم و حتی بعضی از نزدیکانی که بر اساس آنچه که گفته شد این نیست که نفس و فکر و وجود خود را در اختیار آنان قرار دهیم بلکه باید در یک صورت ظاهری با آنان معاشرت کرد و ابدا به آنان اجازه ورود به قلب را نداد.
لذا مومنین و اولیای الهی همیشه غریبند چون کسی آنها را ادراک نمی کند و مرتب هم حتی از طرف نزدیکان متلک و زخم زبان می شنوند. مخصوصا این مساله در آخرالزمان شدیدتر است.
علامه طهرانی می فرمودند: مرحوم حداد حتی در منزل و خانه اش هم غریب بود
هر که خواهد که چو حافظ نشود سرگردان
دل به خوبان ندهد وز پی ایشان نرود
آری عده مومنین حقیقی بسیار قلیل و کم است
وَ قَلیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ (سبأ : 3)
و (هر چند) از بندگان من عدّه قلیلى شکر گزارند.
منبع :
رساله سیر و سلوک شیخ علیرضا رضایی تهرانی
#خلوت
#معاشرت
عضویّت در منتظران ظهور👇
@montazeranzohour_313
•┈┈••••✾•🌿🌼🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✨♥️͜͡🕊
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی❤️
☘خلوت و معاشرت
(قسمت سیزدهم)
ادامه...
معاشرت اهل سلوک با برادر خواهر و فامیل :
سوال :
به نام خدا
سلام علیکم
اگر معاشرت و رفت وآمد با نزدیکانی مثل خواهر و برادر، صله ای نداشته باشد حتی ممکن است باعث قطع رحم هم بشود آیا مجازیم از آن صرف نظر کرده و یا به حداقل کاهشش دهیم؟ در حالتی دیگر اگر یکی از نزدیکان به خاطر مسئله ای با ما قطع رابطه کند و با توجه به اینکه میدانیم در ارتباط با ایشان هم هیچ صله ای رخ نمیدهد میتوانیم ما هم از ارتباط مجدد صرف نظر کنیم؟ و اینکه سالک باید از معاشرت های بیهوده رویگردان باشد تا چه حد است؟چون اکثر معاشرتها و مصاحبت های مردم این روزگار لغو و بیهوده است؟ باید با همه قطع ارتباط کرد؟؟ با تشکر
پاسخ از حجت الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی :
مراد از صله رحم، صله و قرب به خداست و صله رحم با کسانی که خدای متعال امر به آن کرده در طول صله و وصل با خداست که باید موجب تقرب و نورانیت گردد بنابراین آنجایی که صله رحم سالک را از خدا و مقام رضای او دور می کند، نباید به آن عمل شود.
وجود امیر مومنان علیه السلام در روایتی گویا بیان می فرمایند:رُبَّ مُوَاصِلَةٍ خَیرٌ مِنهَا القَطِیعَةُ. (غرر الحکم – 10017)
(چه بسا صله رحم و خویشاوندی و ارتباط هایی که اگر قطع شوند بهتر است.)
اما در مورد والدین و بعد از آن نسبت به برادر و خواهر مساله قدری متفاوت است.
نسبت به والدین، حتی خدایی ناکرده اگر مشرک هم باشند تا وقتی که انسان را امر به حرام نکنند نمی توان قطع کرد اما نسبت به برادر و خواهر به همین مقدار که موجب دوری از خدا نشوند و در مجالسی که با آنان نشست و برخاست می کنیم انسان مرتکب گناه و حرام نشود، کافی است و لازم نیست که حتما صله با آنان موجب قرب به خدا و انجام عملی باشد که مورد رضای اوست؛ بلکه همینقدر که معصیتی صورت نگیرد، ما را مجاز به صله می کند و به عبارت دیگر لازم نیست نفعی نصیب گردد اما همین برادر و خواهر اگر به گونه ای هستند که نفسشان بر اثر گناه و معصیت، چنان ظلمت و کدورت شدیدی گرفته که انسان در مجالست و مصاحبت با آنان می بیند که سقوط می کند و داشته هایش را از دست می دهد، باید صله رحم را به صورت های دیگری انجام دهد
امیر المومنین علی علیه السلام می فرمایند: نفوس بشر دزد است و در مجالست با شما می دزدد و شما هم خبر نمی شوید
عارفی می فرمود : در بیان راهکار صله رحم با اینگونه افراد می فرمودند: در صله رحم باید نسبت به بعضی به منزلشان رفت و بعضی را مثلا در حد تلفن و بعضی را با نامه و حتی بعضی را فقط باید توسط دیگران برایشان پیغام فرستاد که به فلانی سلام برسانید و همین کفایت می کند.
به عبارت دیگر در صله رحم اول باید به دنبال قرب و صله به خدا و اولیای خدا و کسب نور و معرفت و ادب و همت بود
و در مرتبه بعد فقط باید به اندازه رفع تکلیف اکتفا کرد و به بیشتر از آن دیگر نیازی نیست و حتی مورد نهی هم هست که مواردش در سیره اهل بیت سلام الله علیهم زیاد است.
و تمام این معانی حقایقی است که آیات قرآن و کلمات اهل بیت عصمت و طهارت بر آن صراحت دارد.
#خلوت
#معاشرت
عضویّت در منتظران ظهور👇
@montazeranzohour_313
•┈┈••••✾•🌿🌼🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✨♥️͜͡🕊
🔴معاشرت اهل سلوک :
♦️گوشه نشينى ملازم با معرفت نيست ،
ولى كسى كه مى خواهد اهل معرفت شود ،بايد معاشرتش را مخصوصا با اهل غفلت و اهل دنيا كم كند.
♦️ فرش هر مجلسى نباشد، و كار شبانه روزى او در مجالس بيهوده صرف نشود و از معاشرتهاى بى فايده و بى مغز تا مى تواند اجتناب نمايد.
📕علامه طباطبایی ره
به لطافت باران، ص 76
#معاشرت
#خلوت
__________________
➬@montazeranzohour_313
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»