علیِ اڪبر خودِ ذوالفقار است بهرِ حرم مایه‌ٔ افتخار است 🏴 شاهِ جوانان، شیر دلاور اللّٰهُ اڪبر اللّٰهُ اڪبر #حضرت_علی_اکبر #محرم

🏴 علی‌اڪبرم، خداحافظ ... 💔 🎙 استاد پناهیان #حضرت_علی_اکبر #روضه #محرم

به چشمِ ڪینه‌توزان، اصغر و اڪبر نمی‌آید علی باشی، ڪفایت می‌ڪند تا دشمنت باشند ... 🏴 #حضرت_علی_اکبر #روضه #محرم

🏴 یادگارِ حیدر #نگاه‌_هشتم #محرم

0:00 ‌◉━━━━━──── 11:56 ↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ ㅤ⇆ 🏴 مست از ڪامِ پدر بود و لبش سوخته بود... 💔 🎤 حاج میثم مطیعی #حضرت_علی_اکبر #محرم #نوحه #مداحی

‌ܝߺ‌ࡄߋߺ ߊ‌ࡋࡋܣ ߊ‌ࡋܝ‌ܟߺߋߺܢߺ߭ ߊ‌ࡋܝ‌ܟߺܢߺ࡙ߋߺ ┏━━━━━━━━━💠━━━━━━━━━┓   سرگذشت حاج ماشاءاللّه خدادادپور شفا یافتهٔ امام حسین علیه السّلام ┗━━━━━━━━━🍀━━━━━━━━━┛ #قسمت_هشتم_سرگذشت_حاج_ماشاءاللّه_خدادادپور شبِ شانزدهمِ محرّم، ڪه مصادف با شبِ جمعه بود، در بیداریِ ڪامل، ديدم نوری از آسمان به زمين آمد، و همان آقايی ڪه سالِ گذشته مرا شفا دادند، واردِ حياط شدند. عبايی بر دوش و نعلينِ زردی به پا داشتند و من با حالتِ ادب، دست به سينه، مقابلشان ايستادم. آقا لبخندی به من زدند و عبا را از بدن بيرون آوردند و روی زمين گذاشتند. من گفتم: آقا برای چه از درِ بسته آمديد؟ فرمودند: مگر نمی‌خواهی روضه بخوانی؟ آمديم به تو ڪمڪ ڪنيم. برو يڪ جارو بياور. من ناراحت شدم ڪه چرا آقا جارو ڪنند؟! خودم جارو می‌ڪنم! از طرفی، به این فڪر ڪردم ڪه جاروهای ما تميز نيست تا به دستِ مبارڪِ آقا بدهم. يڪ وقت ديدم دوباره نوری داخلِ منزل آمد، ڪه محلّه را روشن ڪرد؛ طوری ڪه قابلِ وصف نيست. ديدم جارویی زيبا به دست آقا داده شد و آقا مقداری از حياط را جارو زدند و بعد با دستِ مبارڪشان اشاره ڪردند ڪه منبر را اينجا بگذار. تو روضه بر پا ڪن، ما تو را ڪمڪ می‌ڪنيم. من خانمم را صدا زدم ڪه بيا از آقا پذيرايی ڪن. دوباره آقا امام حسین علیه السّلام، نور شدند و به آسمان رفتند. به ساعت نگاه ڪردم؛ ديدم ساعت دو نیمه شب است، و عجيب آنڪه، شبی هم ڪه آقا شفايم دادند، شانزدهمِ محرّم، ساعت دو بامداد بود. باز هم تا صبح،《يا حسين يا حسين》گفتم و گريه ڪردم. عرض ڪردم: آقا ممنونم ڪه ڪمڪ ڪرديد. راحت شدم. 👈🏼 ادامه دارد ان شاء اللّٰه. ┏━ 💠@montazere_too ┗━━━━━━━━━━━ #حاج_ماشاءاللّه_خدادادپور

آه یا مــھــدی! حال و احوالِ دلت را فقط خدا می‌داند... 💔🏴 #امام_زمان #اللهم_عجل_لولیک_الفرج