eitaa logo
مُنتَظِرِمنتظَر
60 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2.6هزار ویدیو
437 فایل
کانال (مُنتَظِرِمنتظَر) برای بصیرت افزایی ونشرمعارف دینی تشکیل شده است. (سجادجمشیدی) برای ارتباط بامدیرکانال : 09185417288
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مُنتظِرِمنتظَر
👇رمانِ بازی باتشکیلات👇 ✅قسمت اول رهایی از تشکیلات: مدتی بود که از تشکیلات جدا شده بودیم. همسرم، مهناز، گواهینامه آرایشگری گرفته بود و حالا کمتر برای مادرش دلتنگی می کرد. با فوت پدرش ارتباط ما با بهائیان اطرافمان بسیار کمتر شده و به صفر رسیده بود. برای پر کردن خلاء روابط اجتماعی تصمیم گرفتیم با دوستان مومن و معتقدی که جدیداً پیدا کرده بودیم، رابطه خانوادگی برقرار کنیم. لحظه ديدار با آنها مملو از معنویتی بود که سالها فرقه بهائیت ما را از آن محروم کرده بود. هر وقت از دید و بازدید با دوستان جدیدمان باز می گشتیم، به یاد می‌آوردیم که چگونه سالهای سال در محیط متعفن محافل بهائیت نفس میکشیدیم، محیطی که در آن خبری از معنویت نبود، هر چه بود نفسانیات بود و شهوت، بی خبری بود و خسران. جلساتی که بی محتوایی اش گاهی صدای اعضا را در می آورد و آن ها سرد بودن جلسه را به گردن ناظم جلسه می‌انداختند و روسای محفل که چنین می دیدند می‌کوشیدند تا با تغییرات جزئی، اندکی از ضعف و فقدان هویت در جلسه بکاهند، اما خانه از پایبست ویران بود و این تمهیدات اثری نداشت. بگذریم، کم کم به شرایط جدید خو گرفته بودیم. کتابخانه کوچکی راه انداخته بودم و با کرایه دادن کتاب و رایت سی دی های درسی و آموزشی درآمد بخور و نمیری داشتم که می توانست هزینه خانواده سه نفری ما ما را تامین کند تا آنکه آن ماجرا روی داد. ادامه دارد.... بازی باتشکیلات/خاطرات بهزادجهانگیری عضو سابق بهاییت کانال منتظِرِمنتَظَر @montazeremontazar59