#استاد_کریمخانی
#آواز_دشتی
چو گیسوی تو من در پیچ و تابم
یابن زهرا
چرا یک شب نمیآیی به خوابم
یابن زهرا
تویی ماه منیرم
به گیسویت اسیرم
از آن ترسم که آخر
ز هجرانت بمیرم
حبیب منی، طبیب منی،
بیا درمان دردم
کجا جویمت ، چو گل بویمت
بیا دورت بگردم
دل من بر سرِ
زلفِ تو دارد آشیانه
نمیدانم چرا
از من نمیگیری نشانه
بگو با من کجایی ،
چرا از من جدایی
گمانم یابن زهرا
نجف یا کربلایی
به رویت قسم ، به مویت قسم ،
گرفتار تو هستم
که با نقد جان ، من بینشان ،
خریدار تو هستم ...
#سبک_من_دربدر_عشق_اباالفضل_وحسینم