eitaa logo
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
2.2هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
23 فایل
مقام معظم رهبری: ⚠️هیئت سکولار نداریم⚠️ هیئت ها نمی توانند سکولار باشند هیئتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم هرکس علاقه مند به امام حسین(ع) است یعنی علاقه مند به اسلام سیاسی است. . مدیر کانال: @abbas_rezazade_1377 ادمین جهت تبلیغ و تبادل: @Amirmohamad889
مشاهده در ایتا
دانلود
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـت‌یازدهم •| #عاشقانه‌مذهبے •| #بانـام‌_آقـابـایدبطلبه . . که
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ ⟧|• •| •| •| -میخواستم بپرسم این اقا سید و زهرا باهم نسبتی هم دارن؟!😯 . -اره دیگه...زهرا دختر خاله اقا سیده😊 . -وقتی شنیدم سرم خیلی درد گرفت . 😞..اخه رابطشون خیلی صمیمی تر از یه پسر خاله و دختر خاله مذهبیه😐 . حتما خبریه که اینقدر بهم نزدیکن😕 . ولی به سمانه چیزی نگفتم 😔 . -چیزی شده ریحان؟! . -نه...چیزی نیست😔 . -اخه از ظهر تو فکری😞 . -نه..چون اخرین روزه دلم گرفته 😔😔 . . خلاصه سفر ما تموم شد و تو راه بازگشت بودیم . و با سمانه از گذشته ها وخاطرات هرکدوممون حرف میزدیم.. که ازش پرسیدم: . -سمانه؟!😕 . -جانم ؟!😊 . -اگه یه پسری شبیه من بیاد خواستگاریت حاضری باهاش ازدواج کنی؟!😐 . -کلک.. نکنه داداشتو میخوای بندازی به ما😃😃 . -نه بابا.من اصلا داداش ندارم که😐 داشتمم به توی خل و چل نمیدادم😂😂کلا میگم😕 . -اولا هرچی باشم از تو خل تر که نیستم 😂ثانیا اخه من برای ازدواج یه سری معیارهایی دارم باید اونا رو چک کنم. الان منظورت چیه شبیه تو؟!😯 . -مثلا مثل من نه زیاد مذهبی باشه نه زیاد غیر مذهبی .نماز خوندن تازه یاد گرفته باشه.و کلا شرایط من دیگه . -ریحانه تو قلبت خیلی پاکه😊 اینو جدی میگم.وقتی آدمی اینقدر راحت تو حرم گریش میگیره و بغضش میترکه یعنی قلبش پاکه و خدا بهش نگاه کرده😊 . -کاش اینطوری بود که میگفتی 😕 . . -حتما همینطوره..تو فقط یکم معلوماتت درباره دین کمه وگرنه به نظر من از ماها پاک تری.. اگه پسری مثل تو بیاد و قول بده درجا نزنه تو مذهبش و هر روز کاملتر بشه چرا که نه 😊😊 حالا تو چی؟! یه خواستگار مثل من داشته باشی چی جوابشو میدی؟! 😉 . -اصلا راهش نمیدادم تو خونه😃😃 . -واااا...بی مزه😐😐 من به این آقایی😃😃 . -خدا نکشه تو رو دختر😄😄 . خلاصه حرف زدیم تا رسیدیم به شهرمون و ... . یه مدت از برگشتمون گذشت و منم مشغول درس و جلسات اخر کلاسهای ترم بودم و کمی هم فکر اقا سید☺ . دروغ چرا... . من عاشق اقا سید شده بودم . عاشق مردونگی و غرورش . عاشقه.. . اصلا نمیدونم عاشق چیش شدم😕 . فقط وقتی میدیدمش حالم بهتر میشد . احساس ارامش و امنیت داشتم . همین . بعد از اومدن سعی میکردم نمازهامو بخونم ولی نمیشد. خیلیا رو یادم میرفت و نماز صبح ها رو هم اکثرا خواب میموندم😕 . چادرم که اصلا تو خونه نمیتونستم حرفشو بزنم و چادر سمانه هم بهش پس داده بودم . یه روز دلمو زدم به دریا و بعد کلاسم رفتم سمت دفتر اقا سید •[ و آنچـه‌ در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛ -ریحانه خر نشیا😯اینا عشق و عاشقی حالیشون نیس که😡فقط زن میخوان که به قول خودشون به گناه نیفتن •[ •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• ┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
~✦~ ‌「 」 • ‏مـثـل • پـایـیز • میـمانے • آدم • نمیـداند • چـه بـپوشد • وقـت • دیـدنت🍂🧡 •| •| 👣• @Montazerzohor313313 ❥ ~✦~
°•| 🍹 |•° •| گاهے وقتا باهم اشپزے کنید و بهش یاداورے کنید که قدرتمـنده. مثـلـا ؛ •• در مـربا رو که نمیتـونید بـاز کنید بهش بـدین. بعد که باز کرد بگیـن فداے بازوے اقایـیم بشـم من. •• وقتے باهـاش رفتیـن بـیرون حتما دستشو بگیرین و بگین کنـارت احسـاس امـنیـت مـیکنم و بـهم خـوش میگـذره مـرد من. کلـمه مـرد مـن! خیلے بهشـون احساس خوبے میده امتـحان کنـید. •| •| °•|🍊|•° @Montazerzohor313313
•• •• ⭕️ ✖️پاسـخ توئیـتـرے عضـو دفتـر نشـر آثـار رهـبرے به شایـعه رسانه‌هاے آمریکایـے درباره رهـبر انقلـاب ← شبکـه خـبر نیز تصـویر از زیـرنویـس ایـن شبـکه با موضـوع جلسـه مجلـس خبرگـان رهبرے را تکـذیب نمـود.🙏🏻 ایـن هـا دسیسـه‌هاے ضـد انقلـاب هاست بـراے متوجه نشد مردم از گنـد کارے هاشون کـه فـکر ملـت جایے گرم میکنند کـه گند کارے خودشونو ماست مالے کنند❗️ •| •| •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 ••
▪️🏴▪️ •~ ~• 🔻امیـرالمومنـیـن [علیـه‌السلـام] ؛ «إنَـالِلّه وَ إنـاإلَیهِ راجِعـوُن هـر کس قتـل عمّـار را بـزرگ نشـمرد و غـمگین نشـود از اسلـام حظّ و بهره‌اے نبـرده اسـت» 🔻اشعار جانـسوز امیرالمومنین [علیـه‌السلـام] در سـوگ همرزم خـود جنـاب عمـار ؛ " ابـا مـوت كم هذا الـتفرق و عنـوة فلـست تبـقے لـے خلـیل خلـیل الا ایـها الموت الذے لست تارکے ارحنے فـقد افنـیت كل خلـیل اراك بصـیرا بالـذین احبـهم كانـك تمضے نحوهـم بدلیـل اے مرگ كه قطعا سراغ من نیز مى آیے مرا راحـت كن كه همه دوستـانم را از دستم گرفتے تو را نسبـت به این دوسـتانم تـیز بین میبینم كه گویے چراغ بدسـت دنبال آنها میگردے " •| •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• ▪️🏴▪️
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـت‌دوازدهم •| #عاشقانه‌مذهبے •| #بانـام‌_آقـابـایدبطلبه -میخو
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ ⟧|• •| •| •| یه روز دلمو زدم به دریا و بعد کلاسم رفتم سمت دفتر اقا سید. . -تق تق . -بله..بفرمایید . -سلام اقا سید . -تا گفتم آقا سید یه برقی تو چشماش دیدم و اینکه سرشو پایین انداخت و گفت : سلام خواهر...بله؟!کاری داشتید؟! و بلند شد و به سمت در رفت و دررو باز گذاشت😐 انگار جن دیده 😑😑 . نمیدونم چرا ولی حس میکردم از من بدش میاد. همش تا منو میدید سرشو پایین مینداخت... تا میرفتم تو اطاق اون بیرون میرفت و از این کارها. . -کار خاصی که نه...میخواستم بپرسم چجوری عضو بشم.. . -شما باید تشریف ببرید پیش زهرا خانم ایشون راهنماییتون میکنن. . -چشممم...ممنونم 😐😐 . -دلم میخواست بیشتر تو اطاق بمونم ولی حس میکردم که باید برم و جام اونجا نیست... . . از اطاق سید که بیرون اومدم دوستم مینا رو دیدم . -سلام . -سلام...اینجا چیکار میکردی؟! یه پا بسیجی شدیا..از پایگاه مایگاه بیرون میای😄 . -سر به سرم نزار مینا..حالم خوب نیست😕 . -چرا؟! چی شده مگه؟!😯 -هیچی بابا...ولش....ولی شاید بتونی کمکم کنی و بعدا بهت بگم..خوب دیگه چه خبر؟! . -هیچی. همه چیز اکیه.ولی ریحانه😕 . -چی؟!😯 . -خواهر احسان اومده بود و ازم خواست باهات حرف بزنم😊 . -ای بابا...اینا چرا دست بردار نیستن...مگه نگفته بودی بهشون؟!😡 . -چرا گفتم...ولی ریحان چرا باهاش حرف نمیزنی؟؟😕 . -چون نمیخوامش...اصلا فک کن دلم با یکی دیگست😐 . -ااااا...مبارکه...نگفته بودی کلک..کی هست حالا این اقای خوشبخت؟!😄 . -گفتم فک کن نگفتم که حتما هست 😑 . -در حال حرف زدن بودیم که اقا سید از دفتر بیرون اومد و سریع از جلوی ما رد شد و رفت و من چند دقیقه فقط به اون زل زدم و خشکم زد. این همه پسر خوشتیپ تو حیاط دانشگاه بود ولی من فقط اونو میدیدم☺ . -ریحانه؟!چی شد؟!😯 . -ها ؟!؟...هیچی هیچی!😞 . . -اما وقتی این پسره رو دیدی... ببینم...نکنه عاشق این ریشوعه شدی؟! . -هااا؟!...نه 😕 . -ریحانه خر نشیا😯 اینا عشق و عاشقی حالیشون نیس که😡فقط زن میخوان که به قول خودشون به گناه نیوفتن😑 اصلا معلوم نیست تو مشهد چی به خوردت دادن اینطوری دیوونت کردن😒 . -چی میگی اصلا تو...این حرفها نیست...به کسی هم چیزی نگو . -خدا شفات بده دختر😐 . -تو توی اولویت تری😒 . -ریحانه ازدواج شوخی نیستا😯 . -میناااا...میشه بری و تنهام بزاری؟!😐 . -نمیدونم تو فکرت چیه ولی عاقل باش و لگد به بختت نزن😑 . -بروووو😡 . مینا رفت و من موندم و کلی افکار پیچیده تو سرم...نمیدونستم از کجا باید شروع کنم😕 . . •[ و آنچـه‌ در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛ . بابا:هییی دخترم...ولی اینجا ایرانه و مجبوری به حجاب اجباری..بزار درست تموم بشه میفرستمت اونور هر جور خواستی بگرد..]• •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• ┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
▵💗▿ ‌「 」 به تو اے حضـرتِ صبـح صاحـبِ لبخـند به تکـرار و با عـشق "سلام" •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• ▵💗▿
👦🍃 🍃 °•° °•° ←مهمتریـن روش پیشـگیرے از حسـادت كودكان ابـراز علاقـه و محبـت است: زمانے کـه مـادر فرزنـد دیگـرے بـه دنیـا مـیآورد بایـد برنامه هـا طـورے تنظیـم گـردد کـه از بـروز حسـادت جلوگیرے شـود. کودک بزرگتـر در همان زمـان نبایـد بـه مهدکـودک فرسـتاده شـود و اتـاق خوابـش نیـز نبایـد تغییـر یابـد. بایـد هـر نـوع تغییـر مدتهـا قبـل از تولـد نـوزاد جدیـد صـورت گیـرد. •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• 🍃 👦🍃
•✨• °[ ]° • • « يَـا مَـنْ لَـا يَجْـبَـهُ بِـالـرَّدِّ أَهْـلَ الـدَّالَّةِ عَلَـيْهِ » اے خداونـدے كه دسـت رد بر سینـه بندگـانِ پرتوقـعِ خود نمیزنے... • • •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• •✨•
|[••🐞••]| ~• •~ بــر چـادر مشـکـے‌ات نستعلـیق مـےنویسـم عـشـق را وقتے ڪـه ایـن احـرام سیـاھ را مےپـوشے و حـج شڪوهمـند حـیا را بـه جـا مـےآورے آنگاه طواف مےڪنند تو ࢪا صفـوف فرشـتہ ها و متبـرڪ مےڪنند بال هایـشان را با تـار و پـود حریم آسمانـےات… •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• |[••🐞••]|
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـت‌سیزدهم •| #عاشقانه‌مذهبے •| #بانـام‌_آقـابـایدبطلبه یه رو
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ ⟧|• •| •| •| رفتم سمت دفتر بسیج خواهران و دیدم بیرون پایگاه زهرا داره یه سری پرونده به آقا سید میده و باهم حرف هم میزنن. . اصلا وقتی زهرا رو میدیدم سرم سوت میکشید😔 دلم میخواست خفش کنم😠 . وارد دفتر بسیج شدم و دیدم سمانه نشسته: . -سلام سمی . -اااا...سلام ریحان باغ خودم...چه عجب یاد فقیر فقرا کردی خانوم😊 . -ممنون..راستیتش اومدم عضو بسیج بشم😕..چیا میخواد؟! . -اول خلوص نیت 😂 . -مزه نریز دختر...بگو کلی کار دارم😐 . -واااا...چه عصبانی..خوب پس اولیو نداری . -اولی چیه؟! . -خلوص نیت دیگه 😄😄 . -میزنمت ها😐 . -خوب بابا...باشه...تو فتوکپی شناسنامه و کارت ملی و کارت دانشجوییتو بیار بقیه با من☺ . .. خلاصه عضو بسیج شدم و یه مدتی تو برنامه ها شرکت کردم ولی خانوادم خبر نداشتن بسیجی شدم چون همیشه مخالف این چیزها بودن.. . یه روز سمانه صدام زد و بهم گفت: . -ریحانه . . -بله؟! . -دختره بود مسئول انسانی☺ . -خوب😯 . -اون داره فارغ التحصیل میشه. میگم تو میتونی بیای جاشا😕 . وقتی اینو گفت یه امیدی تو دلم روشن شد برای نزدیک شدن به اقا سید و بیشتر دیدنش و گفتم . -کارش سخت نیست؟!😯 . -چرا ولی من بیشتر کارها رو انجام میدم و توهم کنارم باش😊....ولی!!😕 . .-ولی چی؟!😟 . -باید با چادر بیای تو پایگاه و چادری بشی 😐 . -وقتی گفت دلم هری ریخت.. و گفتم تو که میدونی دوست دارم چادری بشم ولی خانوادمو چجوری راضی کنم؟! . -کار نداره که.. بگو انتخابته و اونا هم احتمالا برا انتخابت احترام قائل میشن . -دلت خوشه ها😑. میگم کاملا مخالفن😯 . -دیگه باید از فن های دخترونت استفاده کنی دیگه😉😉 . . توی مسیر خونه با سمانه به یه چادر فروشی رفتیم و یه چادر خریدم.. و رفتم خونه و دنبال یه موقعیت بودم تا موضوع رو به مامان و بابام بگم.. . . -مامان؟ . -جانم . -من تو گرفتن تصمیمات زندگیم اختیار دارم یا نه؟!😐 . -اره که داری ولی ما هم خیر و صلاحتو میخوایم و باید باهامون مشورت کنی . بابا: چی شده دخترم قضیه چیه؟! . -هیچی...چیز مهمی نیست😕 . مامان:چرا دیگه حتما چیزی هست که پرسیدی..با ما راحت باش عزیزم . -نه فقط میخوام تو انتخاب پوششم اختیار داشته باشم . بابا:هییی دخترم...ولی اینجا ایرانه و مجبوری به حجاب اجباری..بزار درست تموم بشه میفرستمت اونور هر جور خواستی بگرد.. . •[ و آنچـه‌ در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛ -خواهرم ،چادر خیلی حرمت داره ها...خیلی...چادر لباس فرم نیست که خواهر...بلکه لباس مادرماست•[ •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• ┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
••♡🍃•• [ ] {🦋}بـه حدے دوستـت دارم {♥️}کـه میـدانم خــدا {🔅}روزے سوالـش از تـو این اسـت؛ {🌱}چـه کردے او پـرستیـدت ؟ •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• ••♡🍃••