.
«يا قَلْبِی .......♡
لٰا تَحْزَنْ ........♡
عَلى هَذَا ........♡
العٰالَمِ مُتْهِک» .....♡
ای دل غم این جهان فرسوده نخور
#شبتون_به_دورازدلتنـــــــــگے♥️
.
#بازگشت
#انتشاراتشهیدابراهیمهادی
#پارت159
در آن جزیره که وسعتش بیشتر از آسمان و زمین بود همه گونه وسایل استراحت مهیا بود و خداوند متعال به خوبی پذیرایی میکرد.
سپس به مکان های دیگری رفتیم و با ارواح مؤمنین و شهدا و صالحین در ارتباط بودیم. بعد به وادیالسلام در نجف اشرف رفتیم.در آنجا ارواح مردم با ایمان و پاک و مخلص جمع بودند،ولی مثل آنکه این ها لباس های مخصوص به تن داشتند!به قدری براق بود که چشمرا خیره میکرد و من مدتی به لباس های آن ها نگاه کردم.بعلاوه آن ها روی مبل هایی که از نوار لطیفی ساخته شده بود نشسته بودند و منتظر مقدم حضرت ولی عصر(عجلاللهتعالیفرجهالشریف)بودند.
در اینجا باز خودم را در اتاق دیدم و در حالی که عرق سردی به بدنم نشسته بود از جا پریدم،ولی کسی اطرافم ندیدم و بالاخره بعد از شب ششم تا چندین شب دیگر آقای شوشتری به سراغ من نیامد!
چهار شب که از آخرین ملاقات ما گذشته بود و من در ان شب بسیار ذکر گفتم و عبادت کردم.حال توسل خوبی داشته و کاملا خسته شدم.در رختخواب از شدت خستگی افتادم،ناگهان دیدم سقف اتاق شکافته شد مثل آنکه کسی مرا به پشت بام صدا میزد،من روحم را از بدنم جدا کرده و تا پشت بام رفتم!دیدم که دوست برزخیام،یعنی محمد شوشتری آنجا ایستاده و منتظر من است.
او به من گفت:امشب میخواهم تو را بجایی ببرم که ممکن است بترسی و ناراحت شوی،ولی برای اطلاع از عالم برزخ لازم است،تو باید آنها را ببینی برای دیگران نقل کنی تا انها از عذاب الهی بترسند و گناه نکنند.ما با هم پرواز کردیم،به ند قبرستان متروک در کشور های کافر رفتیم.این قبرستان ها در بُعد برزخی مثل حفره هایی بودند که در آن سال ها آتش افروخته باشند!اطرافشان را خاکستر گرفته و جز حرارت و سوزندگی چیز دیگری نداشتند!
#بازگشت
#انتشاراتشهیدابراهیمهادی
#پارت160
وقتی ما دقیقا به داخل آن ها نگاه کردیم،در پایین انگودال ها،یک نفر افتاده بود و بدنش میسوخت او فریاد میکشید.
ما از بس ناراحت شدیم در آنجا نتوانستیم حتی لحظهای توقف کنیم.سپس از آنجا به طرف کوههایی که بین مکه و مدینه واقع شده و بسیار سیاه و وحشتانگیز است رفتیم،در آنجا وقتی با بعد برزخی به آن کوه ها نگاه کردیم،جهنم هولناکی بود که جمعی در آنجا به انواع عذاب ها مبتلا بودند!
آقای شوشتری به من گفت:این ها قاتلین حضرت سیدالشهدا(علیهالسلام)هستند.انها به انواع عذاب مبتلا شدهاند.من در اینجا خوشحال شدم،ولی حالم بد شد.از شدت وحشت از آن حالت برزخی بیرون امدم و خود را دوباره در اتاق منزلم دیدم.
در احادیث مکرری نقل شده که فرمودهاند:بعضی از کفار در قبورشان تا روز قیامت معذبند.¹و در کتاب کامل الزیارات نقل شده که شخصی گفت:خدمت امام صادق(عليهالسلام)در راه بین مکه و مدینه میرفتیم تا رسیدیم به منزلگاهی،سپس در طرف چپ کوه سیاهی دیده میشد که فوقالعاده وحشتناک بود.
من عرض کردم:اي پسر پیامبر،چقدر این کوه وحشتناک است.من در این راه کوهی مثل این کوه ندیدهام...
آن حضرت به من فرمود:این کوه قلهای از جهنم است و در این قسمت از جهنم،قاتلین پدرم حضرت سیدالشهدا(عليهالسلام)عذاب میشوند و آن ها را در اینجا تا روز قیامت نگه میدارند.
شخص دیگری میگوید:با حضرت سجاد(عليهالسلام)در راه بین مکه و مدینه میرفتیم،ناگهان مردی که سیاه شده و به گردنش زنجیری بود،خود را به دامن آن حضرت انداخت و فریاد میزد:اي علي بن الحسین(عليهالسلام)به من آب بده.ناگهان دیدم شخصی سر زنجیر او را کشید
سوریه نرفتهاے..!؟
باشد قبول🙂
اما در کوچه و بازار این سرزمین
هم میشود #مدافع_وطن #مدافع_حرم شد💪🏽
آرے آن هنگام که در اوج جوانی
چـ👀ـشم میبندی بر روی صورت نامحرم یعنی
#مدافع_وطنی 🇮🇷
#مدافع_حرمی😎
آن هنگام که بخاطر حیای چشم متلک میشنوی و به خود افتخار میکنی که چشمانت را کنترل کردی✌🏻..
#مدافع_وطنی 🇮🇷
#مدافع_حرمی💔
آن هنگام که در مجازی هیچ دختری را به خیال خودت خواهر نمیدانی🙅🏻♂...
#مدافع_وطنی🇮🇷
#مدافع_حرمی✨
آن هنگام که با گریه برا پاک دامنی دعا میکنی...🍃
#مدافع_وطنی🇮🇷
#مدافع_حرمی😍
یک نکته☝🏻
"در #جوانی #پاک بودن شیوهی #پیغمبری است"
~🕊
🌿 #ڪݪام_شـھید 💌
چہ زیبا گفت این شیر مرد:
یادمون باشه!
که هرچی برای خُدا
کوچیکی و افتادگی کنیم••
خدا در نظر
دیگران بزرگمون میکنه...
#شهید_حسین_خرازی
_رفیق...
دنیاجایماندننیست
بهچگونهرفتنتفکرکن
مردنیا شهادت...!🥀
#گمنام
|وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ|
و خدا گفت من کنارتونم..
[مائده۱۲]
#آیهگرافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-آرزوت؟
+ داشتن یک جفت پای خسته
۸۰ کیلومتریِ کربلا...シ!🖐🏿''