eitaa logo
کلام منتظران🌺🌺🌺❤️
166 دنبال‌کننده
370 عکس
437 ویدیو
0 فایل
به امر رهبر فعالیت خود را در رسانه که مهمترین رکن خبر واطلاع رسانی در جامعه است را شروع میکنم. سخن حق♥
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️حکم مراسم لعن
3.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏺لحظه آغاز رسمی عملیات ارابه‌های گدعون۲ با هدف قرار دادن یک برج در غزه
بسم الله الرحمن الرحیم 🔅 📖 صفحه ۴۴۹ توصیه مهم مقام معظم رهبری : هر روز حتماً بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند. شرکت در ختم قرآن برای فرج
\╭┓ ╭‌🌺🍂🍃🌺🍂🍃 ┗╯\ (فصل دوم) به قلم (لواسانی) خدا که جوابشونو داد، زودم داد من اصلاً قصد نداشتم به پلیس زنگ بزنم اما خدا انداخت به دل بچه‌هام زنگ زدن پلیس اومد. نقشه‌شون به خودشون برگشت... _نگاه پر مهری به من انداخت _از بسکه تو خوبی و دلت پاکه خدا هم باهاته آهی کشیدم _ممنونم مامان... ببخشید با اجازت من برم خونمون _باشه عزیزم برو خدا به‌همراهت از مامانم خداحافظی کردم و پاتند کردم سمت خونه کلید انداختم در حیاطو باز کردم و وارد حال شدم... نگاهم افتاد به ناصر، لبخندی زدم و گفتم: _ سلام جوابم رو نداد، روشو از من برگردوند چادر روسری مانتومو درآوردم آویزون کردم به رخت‌آویز اومدم نشستم روبروش... با لحن مظلومانه ای گفتم: _دلت میاد از من رو برمی‌گردونی و با من قهر می‌کنی؟ به تندی جواب داد: تو چی؟ دلت میاد منو سه ساعت ول کردی رفتی؟ _ بین صحبت‌های ما بود که بچه‌ها از اتاقشون اومدن بیرون... دل تو دلم نیست که یه وقت زینب حرفی از اومدن محمد و دعوای تو حیاط نزنه.‌‌.‌. که خدا را شکر هیچی نگفت به ناصر نزدیک شدم پیشونیشو بوسیدم و گفتم _ خواهش می‌کنم منو ببخش... چشم دیگه اگه رفتم جایی زود برمی‌گردم... نفس عمیق کشید _تو هنوز بزرگ نشدی مثل همون موقعی که بچه بودی قول می‌دادیو یادت می‌رفت هستی... تا حالا چند بار بهم گفتی برم زود میام ولی کو! الانت رو ببین منو همینطور چشم به راه خودت می‌ذاری دستشو گرفتم توی دست م از ته دلم بهش گفتم: برام دعا کن ناصر خیلی به دعاهات احتیاج دارم _برات دعا می‌کنم که وقتی قول میدی سر قولت بمونی... جمعه ها و روزهای تعطیل پارت نداریم🙏 ⛔️کُپی حَرام اَست⛔️ و پیگرد الهی و قانوی دارد❌ پارت اول👇👇
هنگامی که عمارت عالی قاپو را در اصفهان می ساختند، کارگری بنّا، که کارش پرتاب آجر به طبقه های بالا بود، آجرها را از زمین تا طبقۀ چهارم پرتاب می کرد. روزی کارفرمای عمارت، که برای دیدن روند کار ساختمان آمده بود، آن کارگر را هنگام پرتاب آجر دید و از زور بازوی او در عجب شد. حسّ کنجکاوی اش او را بر آن داشت که منشأ این زورمندی را کشف کند. پیرزنی وسوسه گر و جادوگر منش را مأمور کرد که به خانۀ او برود و از اوضاع و احوال آنجا برایش خبر آورد و راز زورمندی کارگر را کشف کند. پیرزن به خانۀ کارگر رفت و با همسر او دیدار کرد. خود را مسافری غریب و بی کس معرفی کرد و خواست که چند روزی مهمان آنان باشد. خانم، با مشورت شوهرش، پیرزن را به مهمانی پذیرفت.... پیرزن چند روزی را در خانه شان ماند و جاسوسانه در پی کشف حل معمای کارفرما بود. پس از چند شبانه روز، برای کارفرما چنین گزارش آورد: راز زورمندی این مرد را کشف کردم. او همسری دارد مهربان و کاردان. هنگام صبح که مرد عزم بیرون آمدن از خانه را دارد، همسرش او را مهرورزانه بدرقه می کند و برای توفیقش در کار، دعا می نماید و بدین سان جسم و جانش را نیرو می بخشد و عصرگاه که به منزل باز می گردد، وی را استقبال عاشقانه می کند و غبار از سر و رویش برمی گیرد. به گاه شام، عشق ورزانه، پذیرایی اش می کند و بدین سان خستگی کار روزانه را از جسم و جانش می زداید. این دو، زندگی باصفایی دارند و به یکدیگر عشق می ورزند. این است راز چالاکی و زورمندی مرد. کارفرما، که سخت کنجکاو شده بود، برای تحصیل یقین به نتیجۀ تحقیق پیرزن، او را انعام شایان داد و مأمورش کرد که میان این زوج عاشق پیشه را شکراب کند و در دلشان کدورت افکند. پیرزن، در غیاب شوهر، نزد خانم رفت و با وسوسه گری و دروغبافی، از او ستایش کرد و از شوهر بدگویی نمود. در آغاز، نتیجه‌ای نگرفت اما شیطنتش را چندان ادامه داد که اندک اندک در دل زن کدورت ایجاد کرد. او را به مردش بدگمان کرد. تا آن که از عشق ورزی او به مردش کاسته شد و صفای زندگی شان کم و کمرنگ شد و دل مرد به سردی گرایید. کارفرما رفتار کارگر را زیر نظر داشت. دید دیگر آجرهایی که پرتاب می‌کند، به طبقۀ چهارم نمی رسد. پس از چند روز به طبقۀ سوم هم نمی رسید. پس از چند روز، به سختی به طبقۀ دوم می رساند. کارفرما به درستی تحقیق پیرزن، یقین کرد و آن گاه بود که کارگر را نزد خویش خواند و ماجرا را به او گفت و پیرزن را نزد همسر او فرستاد تا حقیقت ماجرا را بگوید و آنچه را خراب کرده، باز سازد و کدورت و بدگمانی را از دل او بزداید. و چنین شد که پس از چند روز، باز آجرها به طبقۀ چهارم رسید. 📜 زیباترین داستان های کوتاه را اینجا بخوانید 👇🏻👇🏻
@ostad_shojaeشاخصه های غربال.mp3
زمان: حجم: 8.78M
چه کسانی در غربال آخرالزمان حتماً اهل ریزش و سقوط خواهند بود؟ | |
✅ علم‌الهدی: پذیرش ولایت‌ فقیه ما را به خدا متصل می‌کند
11.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 اعتقاد به امام زمان(عج)؛ منشأ امید خستگی‌ناپذیر ملت‌های مبارز 🌏 👇 🆔 @takhribchi110
1.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به یاد مرگ باشیم و به فکر روز_حساب که هیچ کس و چیزی بجز اعمال خودمون باعث رهایی و یا گرفتاریمون نخواهد بود..
3.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨پیامبر اکرم : مثل علی بن ابی طالب در میان مردم مثل (قل هو الله احد) در قران است💚 هفته_وحدت
دستم به روی سینه برای ارادت است این بارگاه قدس امام کرامت است فرقی نمی‌کند ز کجا میدهی سلام او می‌دهد جواب تو را، اصل نیت است ✨السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام ╭—═━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━═
13.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دل من لک زده برای حرم... به شما از دور سلام 🖐🏻🖤 .