#تلنگر
آزاده باش...
قیمتی خواهی شد...
آنقدر قیمتی که خداوند خریدارت شود
آن هم به بالاترین قیمت؛ یعنی «ولایت»
سلمانش را با «مِنّا اهلَ البِیت» خرید
حُرَّش را با «حَلَّت بفِنائِک»
و یقین بدان تو را با «انتظار» خواهد خرید
و چه مقامیست این 🍀انتظار ...
🍀اللهم_عجل_لولیک_الفرج🍀
@montzeran
♦کشیش آفریقایی تازه مسلمان شده
که با دیدن مراسم عاشورای امام حسین و تحقیق در مورد #امام_زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و نظریه شیعیان درباره منجی به حقیقت تشیع می رسد.
@montzeran
#روزشمار_نیمه_شعبان
#الفبای_رفاقت_با_امام_زمان
📆 فقط ۲۵ روز تا سالروز میلاد حضرت مهدی علیه السلام باقی مانده است...
🔸ش: شناخت
مگر می شود رفیق، رفیق را نشناسد!؟
اما
مگر می شود تو را شناخت؟ این همه خوبی و بزرگی را نمی شود پیمانه کرد!
🌊 آب دریا اگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگیباید چشید
✳️ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى
خدایا حجّتت را به من بشناسان، زیرا اگر حجّتت را به من نشناسانى، از دین خود گمراه مى شوم.
📚 دعای عصر غیبت
@montzeran
11.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #کلیپ_صوت_مهدوی
💽 روایت زیبایی از شیخ جعفر
مجتهدی(ره)،یکی از یاران امام زمان (عج)
✨ استاد عالی
اللهم عجـل لولیـڪ الفـرج
@montzeran
✨در هر زمانی که شرافت بیشتری داشته باشد، فضیلت عبادت در آن بیشتر است. گناه هم در این زمانها شدیدتر است.مثل مسجد که نماز خواندن در مسجد محله، بیست و پنج برابر نماز در خانه است. این اثر مسجد است. گناه هم همینطور است. اگر در مسجد گناه بکنم، قطعاً عقابش بالاتر از گناه در خانه است. با این گناه، حتک حرمت مسجد هم شده است.
♦️ حرمهای اهل بیت: و حسینیهها و همه اماکن مذهبی همینطور هستند. یقیناً گناه در این مکانها عقاب بیشتری دارد.
🔹زمانها هم همینطور هستند. برخی از زمانها هستند که ثواب و عقاب در آنها بیشتر از سایر زمانها هستند؛ مثلاً انسان شب و روز جمعه عبادت بکند، ثواب بیشتری دارد. و در عین حال، گناه هم در شب و روز جمعه، زشتی و عقابش بیشتر است. هتک حرمتش بیشتر است عقابش هم بیشتر است.
🔸 ماه شریف رجب هم همینطور است. انسان در این ماه که این همه فضیلت دارد، عبادت بکند، ثواب و پاداش مضاعف به او داده میشود؛ معصیت هم بکند، عقوبتش چند برابر میشود. انسان باید احترام این ماه را تا حد امکان نگه بدارد.
هدایت شده از سلامت بمان
🔹ورود اطلاعات تمامی افراد در این سامانه الزامی است. حتی افرادی که علائمی ندارند باید مشخصات خود و خانواده خود را در این سامانه ثبت کنند.
🔹افراد پس از ورود به سامانه به نشانی salamat.gov.ir و تکمیل پرسشنامه مربوطه برای خود و تمامی اعضای خانواده شان و ورود شماره تلفن همراه، پیامکی در مورد وضع سلامتی خود دریافت خواهند کرد.
🔹در این سامانه پس از ورود و پاسخ به پرسش های موجود، چنانچه فردی مشکوک به ابتلا به ویروس کرونا شناسایی شود، از طریق ارسال پیامک راهنمایی لازم به او ارائه خواهد شد .
#کرونا_را_شکست_میدهیم
ستاد بسیج ملی مبارزه با کرونا
@salamatbeman
💕داستان کوتاه
#قنبر_کیست؟
جوان کافری عاشق دختر عمویش شد، عمویش پادشاه حبشه بود.
جوان رفت پیش عمو و گفت:
عمو جان من عاشق دخترت شده ام آمدم برای خواستگاری...
پادشاه گفت: حرفی نیست ولی مهر دختر من سنگین است.
گفت: عمو هر جه باشد من میپذیرم!
شاه گفت: در شهر بديها (مدينه) دشمنی دارم که باید سر او را برایم بیاوری آن وقت دختر از آن تو!
جوان گفت: عمو جان این دشمن تو اسمش چیست.
گفت: اسم زیاد دارد ولی بیشتر او را به نام علی بن ابیطالب میشناسند.
جوان فورا اسب را زین کرد با شمشیر و نیزه و تیر و کمان و سنان راهی شهر بدی ها شد.
به بالای تپه ی شهر که رسید دید در نخلستان جوان عربی درحال باغبانی و بیل زدن است.
به نزدیک جوان رفت گفت:
ای مرد عرب تو علی را میشناسی؟
گفت: تو را با علی چکار است؟
گفت: آمده ام سرش را برای عمویم که پادشاه حبشه است ببرم چون مهر دخترش کرده است.!
گفت: تو حریف علی نمیشوی...
گفت: مگر علی را میشناسی؟!
گفت: بله من هر روز با اون هستم و هر روز او را میبینم.
گفت: مگر علی چه هیبتی دارد که من نتوانم سر او را از تن جدا کنم.
گفت: قدی دارد به اندازه ی قد من هیکلی هم هیکل من.
گفت: خب اگر مثل تو باشد که سهل است.
مرد عرب گفت: اول باید بتونی من رو شکست بدی تا علی را به تو نشان بدهم، خُب چی برای شکست علی داری؟
گفت: شمشیر و تیر و کمان و سنان
گفت: پس آماده باش، جوان خنده ای بلند کرد و گفت:
تو با این بیل میخواهی مرا شکست دهی؟!
پس آماده باش شمشیر را از نیام کشید...
گفت: اسمت چیست مرد عرب جواب داد عبدالله.
پرسید: نام تو چیست؟
گفت: فتاح، و با شمشیر به عبدالله حمله کرد.
عبدالله در یک چشم بهم زدن کتف و بازوی جوان کافر را گرفت و به آسمان بلند کرد و به زمین کوبید و با خنجر خود جوان خواست تا او را بکشد که دید، اشک از چشمهای جوان جاری شد.
گفت: چرا گریه میکنی؟
جوان گفت: من عاشق دختر عمویم بودم آمده بودم تا سر علی را ببرم برای عمویم تا دخترش را به من بدهد حالا دارم بدست تو کشته میشوم.
مرد عرب جوان را بلند کرد گفت:
بیا این شمشیر سر مرا برای عمویت ببر.
گفت: مگر تو کی هستی؟
گفت: منم "اسدالله الغالب"" علی بن ابیطالب،" كه اگر من بتوانم دل بنده ایی از بندگان خدا را شاد کنم حاضرم سر من مهر دختر عمویت شود.
جوان بلند بلند زد زیر گریه و به پای مولای دو عالم افتاد و گفت:
من میخواهم از امروز غلام تو شوم یا علی(ع)...
"پس فتاح شد قنبر ..."
"غلام علی بن ابیطالب"
* یا علی...
به حق قنبرت؛
دست ما راهم بگیر... *
"بر جمال پر نور مولا علی(ع) صلوات"