🍂 ایام سوگواری مصائب حضرت اباعبدلله الحسین(علیه السلام) بر صاحب این مکتب ، حضرت صاحب الزمان(عج) و عموم مسلمانان جهان تسلیت و تعزیت باد. 🏴
🏴 اَلسَّلامُ عَلَی الحُسَینِ
🏴 وَ عَلی عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ
🏴 وَ عَلی اَولادِ الحُسَینِ
🏴 وَ عَلی اَصحابِ الحسین
با سلام
امروزبا معرفی شخصیت بزرگ سفیر شهید راه سرخ ▪️مسلم ابن عقیل▪️ در خدمت شما سروران گرامی هستیم.
لطفا پست های خودتون رو بعد از اتمام کنفرانس بگذارید. سپاس
▪️مسلم بن عقیل فرزند عقیل بن ابیطالب، پسر عموی حسین بن علی، برادرزاده علی بن ابیطالب و سفیر حسین بن علی در کوفه در هنگام قیام عاشورا برای بررسی اوضاع و بیعت گرفتن از مردم بود
▪️خانوادهای که مسلم در آن رشد یافت صاحب علم بود. کتب تاریخی زمان مشخصی برای ولادت او ذکر نمینمایند، اما قرائن موجود، ولادت او را در بین سالهای ۷ تا ۱۲ هجری اثبات میکند. یعنی در هنگام مرگ بین ۴۸ تا ۵۲ سال داشته است
▪️از آغاز کودکی، در میان جوانان بنیهاشم بخصوص در کنار حسن بن علی و حسین بن علی بزرگ شد. مسلم با یکی از دختران علی به نام رقیه ازدواج کرد که همین امر موجب نزدیکی او به خاندان پیامبر اسلام شد.
▪️مسلم از دیدگاه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
شیخ صدوق در کتاب امالی از ابن عباس روایت میکند که علی بن ابی طالب (علیه السلام) به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عرض کرد: تو عقیل را دوست میداری؟! فرمود: آری ، من عقیل را از دو جهت دوست دارم:
اول: این که عقیل را برای وجود خودش دوست میدارم.
دوم: به جهت این که ابوطالب او را دوست داشت، دوست میدارم. فرزند همین عقیل در راه دوستی فرزند تو فدا میشود و چشمان مؤمنین برای او گریان خواهد شد و ملائکه بر او درود میفرستند.
▪️مسلم بن عقیل در میان هم سن و سالان خویش به شجاعت و سخاوت مشهور و به کثرت دانش و خرد شناخته شده بود.
▪️وقتی فرستادگان و نامههای کوفیان از حد گذشت و تعداد نامههای آنان به دوازده هزار رسید، امام حسین (علیه السلام) در جواب آنان نامهای بدین گونه نوشت:
"من برادر، پسرعمو و شخص مورد اعتماد خاندانم، مسلم بن عقیل را به سوی شما فرستادم... ."
و سپس او را با قیس بن مسهر صیداوی و ... برای بیعت گرفتن راهی کوفه نمود و حضرت مسلم را به تقوا، حسن تدبیر و مدارا نمودن مأمور کرد به مسلم فرمود: چنانچه دیدی مردم کوفه درباره بیعت با من متحد بودند، جریان را برایم بنویس.
حضرت مسلم بنا به فرمان امام به سمت کوفه حرکت نمود. پس از رسیدن به کوفه مردم، اظهار مسرت و خوشحالی کردند و دسته دسته به حضور آن حضرت آمدند. مسلم نامه امام را برای آنان تلاوت کرد و ایشان با شنیدن مضمون نامه، گریان شدند و با مسلم بیعت نمودند.
▪️شیخ مفید مینگارد: تعداد هیجده هزار نفر با مسلم بن عقیل بیعت کردند. بعد از این جریان بود که مسلم برای امام حسین(علیه السلام) نامه نوشت که: من تا کنون از هیجده هزار نفر برای شما بیعت گرفتهام، چنانچه به این سرزمین بیایید، مناسب است. چون خبر مسلم و جریان بیعت گرفتن آن حضرت در کوفه منتشر شد، نعمان بن بشیر که از طرف معاویه و یزید، والی کوفه بود مردم را از ملاقات با مسلم برحذر داشت، ولی مردم به او اعتنایی نکردند.
▪️افرادی چون عبدالله بن مسلم بن ربیعه که هوادار بنی امیه بودند، وقتی ضعف نعمان را دیدند، اوضاع کوفه را برای یزید نوشتند و تقاضای والی مقتدری کردند. و یزید نیز عبیدالله بن زیاد را برای کوفه در نظر گرفت. ابن زیاد با چهرهای ناشناس وارد کوفه شد. به مسجد رفت و به تهدید مخالفین و تطمیع آنان در صورت آرامش و وفاداری پرداخت.
مسلم پس از چهل روز بررسی اوضاع کوفه، نامه ای به این مضمون به امام حسین علیه السلام نوشت: «آنچه می گویم حقیقت است. اکثریت قریب به اتفاق مردم کوفه آماده پشتیبانی شما هستند؛ فورا به کوفه حرکت کنید». امام که از احساسات عمیق کوفیان با خبر شده بود، تصمیم گرفت به سوی این شهر حرکت کند.
▪️مسلم، غریب و تنها در کوچه های کوفه می گشت. نمی دانست کجا برود. افزون بر تنهایی، هر لحظه بیم آن می رفت او را دستگیر کرده، به شهادت برسانند. به ناگاه در کوچه ای، زنی را دید که بر درِ خانه ایستاده است. تشنگی بر مسلم غلبه کرد. نزد آن زن رفته، آبی طلبید. زن که طوعه نام داشت، کاسه آبی برای مسلم آورد. مسلم بعد از آشامیدن آب همانجا نشست. طوعه ظرف آب را به خانه برد و بعد از لحظاتی بازگشت و دید که مرد از آنجا نرفته است. به او گفت: ای بنده خدا! برخیز و به خانه خود، نزد همسر و فرزندانت برو و دوباره تکرار کرد و بار سوم، نشستنِ مسلم را بر در خانهاش حلال ندانست. مسلم از جای خویش برخاست و چنین گفت: من در این شهر کسی را ندارم که یاری ام کند. طوعه پرسید: مگر تو کیستی؟ و پاسخ شنید: من مسلم بن عقیل هستم. طوعه که از دوستداران خاندان پیامبر (ص) بود، در خانه را به روی مسلم گشود و از او پذیرایی کرد.
بر تن میکنم رخت عزای سالاری را که؛
بر عظمت مصیبت بشر در فقدان او،
آسمان و زمین، قرنهاست که عزادارند...
و نزدیک است روزی که؛
رخت عزای زمین و آسمان را ...
آخرین فرزندش، از تن عالَم بدر خواهد کرد....انشاءالله
.
میخوایم وارد شیم به ماه عزا از اربابمون بخوایم مثل همیشه وساطت کنه و خدا پاک وارد این محرم کنه مارو
گذشته مون رو با گناهای کوچیک و بزرگ ببخشه
تو این محرم پیش رو مارو لایق شهادت کنه.دوستان شهادت هدفی نیست که آسون بدست بیاد.نیت پاک و اخلاص و عمل میخواد .حس پریدن و پرواز میخواد باید ازخیلی دل بستگی هامون رها شیم