🌹🌹«قال رسول الله - صلی الله علیه و آله : مَنْ قَضی لِمُؤمنٍ حاجةً قَضی اللهُ لَهُ حوائجَ كثیرةً أَدْناهُنَّ الجنَّةُ»
♦️«رسول خدا - صلی الله علیه و آله فرمود: هر كس یك نیاز مؤمنی را روا سازد، خداوند حاجت های فراوان او را روا سازد كه كمترین آن بهشت باشد».
📚«قرب الاسناد، ص 119».
🌹امام خامنه ای:یک مسئله هم مسئلهی #کمک_مؤمنانه است... یک عدّهای واقعاً دچار آسیبهای جدّی شدند و مشکلات فراوانی برایشان پیش آمد. این را باید جبران کرد؛ چه کسی جبران کند؟ مردم.
♦️انقلابیگریِ به معنای واقعی کلمه اینها است؛ یعنی اینها جزو مسائل قطعی انقلابیگری است. #انقلابیگری با زبان نیست، با #عمل است؛ عمل جلوتر از زبان بایستی انسان را راه ببرد
#کلام_رهبری
4_5818864096832917998.mp3
3.08M
🔴 عبور از بیابانی مملو از خطر به نام
آخرالزمان چگونه ممکن است؟
#استاد_عظیمی
#مهدویت
خبر دارید... .
.
هنوز که هنوز است #حمید_باکری از #عملیات فاتحانه خیبر بر نگشته... .
..
خبر دارید که #غلامحسین_توسلی آن دلیرمرد خطه #جنوب مهمان نهنگ های خلیج فارس شد و برنگشت...
.
..از #ابراهیم_هادی خبری دارید... .
..
بعد از اینکه یارانش را از #کانال_کمیل به عقب بازگرداند دیگر کسی او را ندید...
.
از جوانانی که خوراک کوسه های #اروند شدند خبری دارید... .
.
.هنوز از #شلمچه صدای #اذان بچه ها می آید... .
.
.هنوز صدای مناجات #رزمندگان از #حسینیه #حاج_همت به گوش می رسد... .
.
.هنوز وصیت نامه شهدا خشک نشده؛ #خواهرم #حجاب.... #برادرم #نگاه....
..
هنوز که هنوز است #شهدا می ترسند
از اینکه #رهبر رو تنها بگذاریم... .
..
و هنوز که هنوز است شهدا بند پوتینهایشان را باز نکرده اند و منتظر منتقم #حسین علیه السلام هستند تا دوباره در رکابش شهید شوند.....
#یادشهداباصلوات
#عـطر_نمـاز ❣
🦋 یکی از تکیه کلام هایش این بود که نماز رو ول
کن خدا رو بچسب...🤔
همیشه برام عجیب بود این حرفش...
روزی ازش پرسیدم معنی این حرفت چیه⁉️
خندید و گفت: داداش یعنی اینکه همه #نمازت_باید_برای_خدا_باشه_و_همش_به_فکر_خدا_باشی...💚
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#نماز_اول_وقت 📿
#التماس_دعای_فرج 🤲
مراسم عزاداری سالروز عروج ملکوتی حضرت خاتم الانبیاء محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام در محضر مقام معظم رهبری و با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین کاشانی
پ ن: پخش حوالی ساعت ۱۳ امروز از شبکه یک سیما
@montzeran
قدرت انديشه
* پيرمردي تنها در يکی از روستاهای آمريکا زندگي مي کرد . او مي خواست مزرعه سيب زميني اش را شخم بزند اما اين کار خيلي سختي بود. تنها پسرش بود که مي توانست به او کمک کند که او هم در زندان بود .
پيرمرد نامه اي براي پسرش نوشت و وضعيت را براي او توضيح داد :
"پسرعزيزم من حال خوشي ندارم چون امسال نخواهم توانست سيب زميني بکارم . من نمي خواهم اين مزرعه را از دست بدهم، چون مادرت هميشه زمان کاشت محصول را دوست داشت. من براي کار مزرعه خيلي پير شده ام. اگر تو اينجا بودي تمام مشکلات من حل مي شد . من مي دانم که اگر تو اينجا بودي مزرعه را براي من شخم مي زدي.
دوستدار تو پدر".
*طولی نکشيد که پيرمرد اين تلگراف را دريافت کرد: "پدر، به خاطر خدا مزرعه را شخم نزن، من آنجا اسلحه پنهان کرده ام".*
*ساعت 4 صبح فردا مأمور اف.بي.آی و افسران پليس محلي در مزرعه پدر حاضر شدند و تمام مزرعه را شخم زدند بدون اينکه اسلحه اي پيدا کنند . پيرمرد بهت زده نامه ديگري به پسرش نوشت و به او گفت که چه اتفاقي افتاده و مي خواهد چه کند؟*
*پسرش پاسخ داد : "پدر! برو و سيب زميني هايت را بکار، اين بهترين کاري بود که مي توانستم از زندان برايت انجام بدهم".*
نکته:
*در دنيا هيچ بن بستي نيست. يا راهي خواهيم يافت و يا راهي خواهيم ساخت.*
@montzeran