eitaa logo
منتظران گناه نمیکنند
2.5هزار دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
5.2هزار ویدیو
353 فایل
خادم کانال منتظران گناه نمیکنند👇 @appear وروزو کردن تبلیغات درکانال تاسیس کانال : ۱۳۹۷٫۱٫۱۱ پایان کانال : ظهور آقا امام زمان عج ان شاء الله نشر از مطالب کانال آزاد ✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 کلامی از علما ⭕️ آیت‌الله بهجت
📆تقویم و مناسبتهای فردا📅 🔺فردا یکشنبه: 🔹۲۵ آبان ۱۳۹۹ 🔹 🔹۲۹ ربیع الاول ۱۴۴۲ 🔹 🔹۱۵ نوامبر۲۰۲۰ 🔹 💢 ارتحال علامه محمدتقی جعفری [۱۳۷۷ ش]
رفیق‌ بـد یا‌گناه‌روبرات‌‌خوشگل‌میکنه‌یاخودش‌گناه‌کاره رفیق‌ خوب توروبه‌یـادخـدامیندازه‌ وقتیم‌که‌کنارشـی‌ازگناه‌کردن‌شـرم‌داری
شهید_مجید زین الدین اذان پشت موتور یه موتور گازی داشت که هرروز صبح و عصر سوارش میشد و میومد مدرسه و برمیگشت .  یه روز عصر که پشت همین موتور نشسته بود و میروند ، رسید به چراغ قرمز .  ترمز زد و ایستاد .  یه نگاه به دور و برش کرد و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد :    الله اکبر و الله اکــــبر ...  نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب .  اشهد ان لا اله الا الله ...    هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید و متلک مینداخت و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد که این مجید  چش شُدِه ؟!  قاطی کرده چرا ؟ !  خلاصه چراغ سبز شد و ماشینا راه افتادن و رفتن و آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید ؟ چطور شد یهو ؟ حالتون خوب بود که !  مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت و گفت :  "مگه متوجه نشدید ؟  پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود و آدمای دورش نگاهش میکردن .  من دیدم تو روز روشن جلو چشم امام زمان داره گناه میشه . به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه . دیدم این بهترین کاره !"  همین!   غیرت مردانه
صدای زندگان به مردگان می‌رسد؟ همواره گفتند که اموات زنده هستند و صدای ما را می‌شنوند، اما باید دید این امر چه اندازه صحت دارد . از قدیم الایام علما و بزرگان ما درباره ارتباط با مردگان گفته‌اند که اموات زنده هستند و اگر اذن خداوند را داشته باشند می توانند ما را ببیند و صدای ما را بشنوند. از این روی در گزارش زیر سعی کردیم به این سوال که آیا مردگان صدای زندگان را می شنوند، پاسخ بدهیم.
یکی از شبهات در این امر، تفکر وهابیون است که می گویند، انسان پس از مرگ چیزی نمی شنوند و ارتباطی با عالم مادی ندارند، و مسلمانان به ویژه شیعیان راکافر می دانند و براساس همین نظریه توسل و طلب حاجت از ائمه اطهار (ع) را هم شرک می دانند. در واقع درباره شنوایی اموات دو نظریه وجود دارد که شیعیان و اکثر اهل سنت قائل به سماع الموتی هستند، ولی برخی از آنها (اهل سنت، وهابیون) با آن مخالفند. نظرات مخالفین: ابن الهمام در فتح القدیر، حاشیه الهدایه در باب الجنائز:نظرش بر این است که مردگان نمی‌شنوند. زیرا حدیث تکلم با اهل قلیب بدر هم از طرف عائشه رد شده است و هم فقط من باب معجزه رسول الله مقبول شده است وحدیث مسلم «لَیَسْمَعُ قَرْعَ نِعَالِهِمْ...» فقط مربوط به اولین مرحله‌ی ورود به قبر است نه تداوم آن در سایر اوقات (فتح القدیر ج. ۳ ص. ۳۲۵) آلوسی در کتاب الآیات البینات فی عدم سماع الاموات به دو آیه زیر برای اثبات نظریه خودش استدلال نموده است؛ «ولا تسمع الصم الدعاء إذا ولوا مدبرین» (سوره نمل آیه ۸۰) ذلک الله ربکم له الملک والذین تدعون من دونه ما یملکون من قطمیر. إن تدعوهم لا یسمعوا دعاءکم ولو سمعوا ما استجابوا لکم ویوم القیامة یکفرون بشرککم ولا ینبک مثل خبیر (فاطر ۱۳ و ۱۴) برای رسیدن به جواب قائلین به عدم سماع نیاز به بیان اموری داریم: ترکیب انسان از روح و جسم : متکلمان انسان را مرکب از دو حقیقت می‌دانند: روح و جسم و بر آن دلایلی اقامه کرده اند که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم: ۱ ـ. هرانسانی افعال خود را به حقیقتی به اسم «من» نسبت می‌دهد ومی گوید:من انجام دادم، من زدم و... این من کیست؟ آیا غیر از نفس است که از آن به روح تعبیر می‌شود؟. هم چنین هر انسانی اعضا و جوارح مادی خود را به حقیقتی به نام «من» نسبت می‌دهد و می‌گوید: قلب من، شکم من، قدم من و... این من کیست؟ آیا غیر از روح و نفس است؟ ۲ ـ. هر یک از انسان‌ها این حسّ را دارد که شخصیتش در دوام روزگار ثابت بوده و در آن تغییر و تحوّل وجود ندارد، با وجود تغییراتی که در جسم و بدن اوست، آیا آن شخصیت همان روح و نفس او نیست؟ ۳ ـ. گاهی انسان با غفلت از هر چیز حتّی بدن و اعضایش از یک چیز که همان خودیت اوست غافل نیست، آیا این همان نفس و روح او نیست؟ فخررازی می‌گوید: «گاهی من عالم و آگاه به خودم هستم، در حالی که ازهمه اجزایم غافلم و این خودیت همان نفس و روح است (۱) قرآن نیز به این حقیقت اشاره کرده و می‌فرماید: یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی إِلی رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلی فی عِبادی وَادْخُلی جَنَّتی)‌ ای نفس قدسی مطمئن به حضور پروردگارت باز آی که تو خشنودی و او راضی از توست، باز آی و در صف بندگان خاص من در آی (۲) هم چنین می‌فرماید: فَلَوْلا إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ وَأَنْتُمْ حینَئِذ تَنْظُرُونَ پس چگونه خواهد بود هنگامی که جانشان به گلو رسد؛ و شما وقت مرگ بر بالین آن مرده حاضرید و می‌نگرید (۳) وجود ارتباط بین حیات برزخی و حیات مادّی از مجموع آیات و روایات استفاده می‌شود که بین حیات برزخی و انسان در عالم برزخ با حیات مادی و انسان‌های زنده ارتباط برقرار است، به این معنا: هنگامی که در عالم مادی انسان‌ها آن‌ها را صدا می‌زنند می‌شنوند و هنگامی که از آنان سؤال و درخواست می‌کنند به اذن خداوند متعال جواب می‌دهند. اینک به برخی از آیات و روایات در این مورد اشاره می‌کنیم: الف) آیات: ۱ ـ. خداوند متعال در خصوص قوم صالح می‌فرماید:أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فی دارِهِمْ جاثِمینَ فَتَوَلّی عَنْهُمْ وَقالَ یا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسالَةَ رَبّی وَنَصَحْتُ لَکُمْ وَلکِنْ لا تُحِبُّونَ النّاصِحینَ «پس زلزله‌ای بر آنان آغاز گردید تا آن که همه در خانه هایشان از پای در آمدند. چون علائم عذاب رسید صالح از ایمان قوم ناامید شد و از آنان روی گردانید و گفت::‌ای قوم من از خدای خود ابلاغ رسالت کردم و شما را اندرز دادم ولکن شما ناصحان را دوست نمی‌دارید (۴) ۲ ـ. درباره قوم شعیب نیز شبیه این گفتگو آمده است (۵) ۳ ـ. درسوره زخرف آمده است: (وَسْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنا أَجَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ ءالِهَةً یُعْبَدُونَ) از رسولانی که پیش از تو فرستادیم باز پرس که آیا ما جز خدای یکتای مهربان خدای دیگری را هم معبود مردم قرار دادیم؟ (۶) ۴ ـ. هم چنین در آیاتی سلام بر انبیای گذشته کرده و می‌فرماید: { سَلامٌ عَلی نُوح فِی الْعالَمینَ }، { سَلامٌ عَلی إِبْراهیمَ }، { سَلامٌ عَلی مُوسی وَهارُونَ }، { سَلامٌ عَلی إِلْ یاسینَ } و { سَلامٌ عَلَی الْمُرْسَلینَ }، از این آیات استفاده می‌شود: بین این عالم مادی و عالم برزخ ارتباط برقرار است، بدین شکل
که گفته‌ها، سؤال‌ها، و درود‌ها را می‌شنوند، و جواب نیز می‌دهند. ۵ ـ. خداوند متعال می‌فرماید: اللّهُ یَتَوَفَّی اْلأَنْفُسَ حینَ مَوْتِها وَالَّتی لَمْ تَمُتْ فی مَنامِها فَیُمْسِکُ الَّتی قَضی عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَیُرْسِلُ اْلأُخْری إِلی أَجَل مُسَمًّی إِنَّ فی ذلِکَ لآیات لِقَوْم یَتَفَکَّرُونَ (۷) (خداست که وقت مرگ ارواح خلق را می‌گیرد و آن را که هنوز وقت مرگش فرا نرسیده در حال خواب روحش را قبض می‌کند سپس آن را که حکم به مرگش کرده جانش را نگاه می‌دارد و آن را که حکم به مرگ نکرده به بدنش می‌فرستد تا وقت معین، و این کار نیز از ادله قدرت الهی برای اندیشمندان است) ۶ ـ. هم چنین می‌فرماید: { وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللّهِ أَمْواتًا بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ... (۸) (مپندارید که شهیدان راه خدا مرده اند بلکه زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند) از آیات دیگر استفاده می‌شود که این حیات برزخی اختصاصی به شهدا ندارد، بلکه شامل تمام صالحان و کسانی که مطیع دستورات خداوند هستند نیز می‌شود، خداوند متعال می‌فرماید: «وَمَنْ یُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدّیقینَ وَالشُّهَداءِ وَالصّالِحینَ وَحَسُنَ أُولئِکَ رَفیقًا» (۹) «آنان که خدا و رسول را اطاعت کنند، البته با کسانی که خدا به آنان لطف و عنایت کامل فرموده؛ یعنی با پیامبران و صدیقان و شهیدان و نیکوکاران محشور خواهند شد و اینان رفیقان نیکویی هستند». اگر شهدا نزد خدا زنده اند و روزی می‌خورند پس هر کس مطیع خدا و رسول است ـ. که به دلیل آن که رسول نیز تابع دستورات رسالت خویش است، شامل خود حضرت نیز می‌شود ـ. او نیز با شهداست، اگر شهدا نزد خدا زنده اند، پس اینان نیز زنده اند و حیات برزخی دارند.
) روایات: در روایات اسلامی به این موضوع مهّم اشاره شده است: پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلم) بعد از آن که کشته‌های مشرکان را در چاه بدر انداختند، بر بالای چاه آمد و مشرکان را این گونه خطاب کرد: «هر آینه شما همسایگان بدی برای رسول خدا بودید، او را از منزلش بیرون ساخته و از خود طرد نمودید، سپس بر ضدّ او اجتماع نموده و با او محاربه کردید، من آنچه را که پروردگارم وعده داده بود حقّ یافتم.» شخصی به او عرض کرد:‌ای رسول خدا! چگونه شما با سر‌هایی که از تن جدا شده است سخن می‌گویید؟ پیامبرفرمود:: «به خدا سوگند! تو از آنان شنواتر نیستی. (۱۰) ۱ ـ. انس بن مالک از پیامبر اسلام (ص) نقل می‌کند که فرمود:: «بنده هنگامی که در قبرش گذارده می‌شود و اصحابش او را ترک می‌کنند، صدای کفش آن‌ها را می‌شنود... (۱۱) ۲- متقی هندی به سند خود از پیامبر (ص.) نقل می‌کند که فرمود:: «هر کس وصیت نکند، به او اذن صحبت با مردگان داده نمی‌شودگفته شد:ای رسول خدا! مردگان سخن می‌گویند؟ فرمود:: آری، به زیارت می‌آیند. (۱۲) ۳- درکتاب الروح آمده است که پیامبر اسلام (ص.) فرمود: هر مسلمانی بر قبر برادر مؤمنش عبور کند، در حالی که او را در دنیا می‌شناخته و از او سؤال کند، خداوند روحش را برمی انگیزد تا جواب او را بدهد.» همچنین از پیامبر (ص) به اثبات رسیده است که مردگان صدای کفش تشییع کنندگان را می‌شنوند (۱۳) ۴ ـ. ابن قیّم جوزیه در کتاب الروح می‌گوید: «سلف بر این مطلب اجماع کرده و به تواتر رسیده است که شخص مرده، کسانی را که به زیارتش می‌آیند می‌شناسد و از آمدنشان مسرور می‌شود» (۱۴) ۵ ـ. ابن ابی الدنیا در کتاب القبور از عایشه نقل می‌کند که رسول خدا (ص.) فرمود:: «هر کس به زیارت قبر برادر مؤمنش رود و نزد قبرش بنشیند، مرده با او انس می‌گیرد، و جواب سلامش را می‌دهد تا هنگامی که برخیزد و برود» (۱۵) ۶ ـ. هم چنین از ابی هریره نقل شده است که پیامبراکرم (ص.) فرمود:: هر کس بر قبرشخصی عبور کرده و بر صاحب آن درود فرستد، صاحب قبر، او را شناخته و سلامش را جواب می‌دهد (۱۶) ۷ ـ. بیهقی از سعید بن مسیّب نقل می‌کند: ما با علی بن ابی طالب (علیه السلام) داخل قبرستان مدینه شدیم. حضرت (علیه السلام) ندا داد:‌ای اهل قبرستان! سلام و رحمت خدا بر شما باد، از خبر‌های خود بر ما می‌گویید یا ما شما را خبر دهیم؟ سعید می‌گوید: صدایی شنیدیم که در جواب می‌گوید: «و علیکم السلام و رحمة الله و برکاته یا امیرالمؤمنین» خبر ده ما را از آنچه اتفاق افتاد. حضرت (علیه السلام) فرمود::، اما زنان شما به همسری دیگران در آمدند، اموال شما تقسیم شد، و اولاد شما نیز در زمره ایتام در آمدند. ساختمان‌هایی که بنا کردید دشمنانتان در آن‌ها ساکن شدند. این خبر‌هایی است که نزد ماست، خبر‌هایی که نزد شماست چیست؟ سعید می‌گوید: مرده‌ای به صدا درآمد و گفت:: هر آینه کفن‌ها پاره شد، مو‌ها ریخت، پوست‌ها از بدن جدا شد، حدقه‌ها بر صورت‌ها ریخت و از بینی‌ها چرک بیرون آمد. آنچه را فرستاده بودیم یافتیم، و آنچه را به جا گذاردیم خسارت دیدیم... (۱۷) ۸ ـ. بخاری و مسلم نقل کرده اند: هر گاه مرده داخل قبرگذارده شود صدای کفش تشییع کنندگان رامی شنود (۱۸) ۹ ـ. ابو هریره می‌گوید: پیامبر (ص.) هر گاه به قبرستان می‌رفت با اهل قبور این چنین سخن می‌گفت:: السلام علیکم اهل الدیار من المؤمنین و المسلمین، وانّا ان شاء الله بکم لاحقون، اسأل الله لنا و لکم العافیة (۱۹) شیخ محمود شلتوت می‌گوید: «آنچه از آثار دینی استفاده می‌شود این که هنگام خروج روح از بدن، مرگ حاصل می‌شود و او در حالی که دارای ادراک است باقی می‌ماند؛ کسی که بر او درود می‌فرستد می‌شنود، زائرین قبرش را می‌شناسد و لذت نعمت‌ها و درد عذاب را در عالم برزخ درک می‌کند.» (۲۰) ۱۰- در صحیح مسلم از ابو سعید خدرى و ابو هریره از شخص پیامبر ص. نقل شده که فرمود: «لقنوا موتاکم لا اله الا اللَّه:" مردگان خود را تلقین لا اله الا اللَّه کنید".» (۲۱) ۱۱- در «نهج البلاغه» نیز به مساله بر قرار ساختن ارتباط با ارواح مردگان اشاره شده است که على (علیه السلام) با ارواح مؤمنانى که در قبرستان پشت کوفه بودند سخن گفت. (۲۲) شیخ الاسلام عزّالدین بن عبدالسلام در فتاوای خود می‌گوید: «ظاهر این است که میّت زائر خود را می‌شناسد، زیرا ما امر شده ایم به سلام بر او، و شارع امر نمی‌کند به خطاب کسی که نمی‌شنود...» (۲۳) ابن قیم جوزی در بحثی در این باره که آیا مردگان زیارت افراد زنده را درک می‌کنند؟ می‌گوید: «همین که کسی به زیارت میت می‌آید می‌گویند زائر؛ این خود دلیل بر این است که مرده زائر را می‌شناسد، زیرا اگر او را نشناسد به زیارت کننده، زائر گفته نمی‌شود» (۲۴) مرگ نه تنها پایان زندگی نیست، بلکه تولّد ثانوی و گسترش حیات است، «وَالنَّاسُ نِیَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبِهُوا؛ مردم خوابند هنگامی که مردند بیدار می‌شوند» (۲۵)
پی نوشت : ۱. مفاتیح الغیب، ج. ۴، ص. ۱۴۹، ۲. سوره فجر، آیات ۲۷ ـ. ۰، ۳، ۳. سوره واقعه، آیات ۸۳/۸۴، ۴. سوره اعراف، آیات ۷۸ ـ. ۷۹، ۵. سوره اعراف، آیات ۹۱ ـ. ۹۳، ۶. سوره زخرف، آیه ۴۵، ۷. سوره زمر، آیه ۴۲، ۸. سوره آل عمران، آیه ۱۶۹، ۹. سوره نساء، آیه ۶۹، ۱۰. صحیح بخاری، ج. ۵، ص. ۷۶ ـ. ۷۷، باب قتل ابی جهل ۱۱. فتح الباری ج. ۳ ص. ۲۰۶، باب المیّت یسمع خفق النعال ۱۲. کنزالعمال، ج. ۱۶، ص. ۶۱۹ ـ. ۶۲۰، رقم ۴۶۰۸۰، ۱۳. الروح، ص. ۵. (المسألة الأولى وهی هل تعرف الأموات زیارة الأحیاء وسلامهم أم لا قال ۱۴. الروح، ص. ۹، ۱۵. الروح ص. ۵ و القبور ص. ۵، ۱۶. فیض القدیر، ج. ۵، ص. ۴۸۷، ۱۷. موسی محمّد علی، حقیقة التوسل و الوسیله، ص. ۲۴۲) ۱۸. فتح الباری، ج. ۳، ص. ۲۰۶. (باب المیت یسمع خفق النعال) ۱۹. تلخیص الحبیر، ج. ۲، ص. ۳۱۴. کتاب الجنائز ۲۰. شلتوت الفتاوی، ص. ۱۹. ۲۱. صحیح مسلم" کتاب الجنائز حدیث ۲۱۶۲ و ۲۱۶۴ (جلد ۳ صفحه ۳۷) ۲۲. نهج البلاغه حکمت ۱۳۰ (محمد دشتی) ۲۳. فتاوی شیخ الاسلام عزالدین بن عبدالسلام، ص. ۴۳۱، ۲۴. الروح، ص. ۸، ۲۵. عوالی اللئالی، جلد ۴، صفحه ۷۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب 💫💫💫💫💫 🔴🔵 مفهوم اسم غریم از اسامی امام زمان عج الله فرجه الشریف : 🌹غریم🌹 🔺آيا ميدانيد حق طلبكار در رساله حقوق امام سجاد چيست؟ 🔹يكي ازالقاب حضرت وليعصر عج الله فرجه غريم است. غريم به دو معناي ضدهم بكار رفته است : طلبكار وبدهكار وما در اين بخش به معناي طلبكار آن مي پردازيم. ♦️در رساله حقوق امام سجاد حق طلبكار را چنين ميفرمايند: 🔸 ١-اگر ميتواني طلب او را بدهي و دستت پر است و توانگري ، حق او را پر و پيمان ادا كن ، كفايت او را بكن و به ميزان كافي به او بپرداز. او را وادار به رفت وآمد، و معطل نكن. 🔺 كسي كه غني است وميتواند پرداخت كند،معطل كردن طلبكارش ظلم است. 🔹امام زمان در روايات، غريم است. ❓چگونه طلب امام زمان رابپردازيم ؟ 🔶 امام از ما مطالبه دارند كه ايشان را به عنوان رب و مدير و مدبر و متصرف و سيد و همه كاره ی زندگيمان قبول داشته باشیم ♦️ما تمام نعمات زندگي خود را به امام بدهكار هستيم و نتوانستيم شكر يكي از آنهارا بكنيم. پس تشكر و قدرشناسي هاي زيادي به حضرت بدهكاريم. 🔸٢-امام سجاد علیه السلام در رساله حقوق فرمودند:حال اگر دستتان خالي است و نميتوانيد طلب طلبكار را بدهيد، سعي كنيد با گفتار زيبا او را راضي كنيد واز او خيلي زيبا درخواست مهلت كنيد وبا زبان زيبا منصرفش كنيد و از خدا بخواهيد كه كمك كند تاحق غريم را بپردازيد‌ و اگر مال طلبكار را ندهيد و نزد خود جمع كنيد (بواسطه بد معامله كردن) اين كار لئامت وپستي است. 🌕 براساس توصيه هاي بالا،اگر در تنگنا هستيم و دستمان خاليست،يعني آنقدر چاله هاي زندگيمان تهي شده است و موجودي ما به انتها رسيده است،براي او(حضرت وليعصر) زبان بريزيم،هر روز آل يس بخوانيم،او را واسطه قرار دهيم تا خدا مهلت جديد به ما بدهد مثل عرفه ی ديگر، محرم سال ديگر، نيمه شعبان ديگر... 🌺 آقاجان ! قول ميدهيم اگر درعالم معنا چيزي دريافت كرديم ، همه را به حساب شما بريزيم و باشما بد معامله نكنيم. 🌾ميدانيم كه با طلبكار كريم روبرو هستيم.معمولا بدهكار ازطلبكار فرار ميكند وطلبكار سر راه بدهكار كمين ميكند.اما آقاي ما طلبكاري نيست كه اينگونه باشد، كريم است و از طرف ديگري ميرود تا چشم بدهكار به او نيفتد. 🌾 آقاجان ميخواهيم بدهي خود را صاف كنيم تا كي از يكديگر فرار كنيم؟ آقاجان كم ما را زياد حساب كنيد،طلب خود را بر ما ببخشاييد تا از يكديگر دور نباشيم.
🔰امیرالمومنین علی علیه السلام: 🔴زمانی که انسان می میرد مردم میگویند از خود چه به جا گذاشته است؟ 🔴و ملائکه می گویند برای خود چه فرستاده است؟ 📚نهج البلاغه،خطبه ۹۴
🔴آیا از قرنطینه و در منزل ماندن خسته شدید؟؟ چند روز؟؟حوصله تان سررفته؟! تحملتان تمام شده؟!خیلی خسته شدید؟! ✌خاطره ای از ۱۸سال اسارت شهید سرلشگر خلبان حسین لشگری، اولین اسیر ایرانی در جنگ تحمیلی و آخرین اسیری که آزاد شد. 🌹آنقدر اسارتش طولانی شده بود که یک افسر عراقی بهش گفته بود: تو به ایران باز نمی گردی بیا همین جا تشکیل خانواده بده!...همسرشهید لشگری میگفت: خدا حسین را فرستاد تا سرمشقی برای همگان شود...او اولین کسی بودکه رفت. ( اولین اسیر بود) و آخرین نفری بود که از اسارت برگشت....اسیر که شد پسرش علی۴ ماهه بود و به هنگام آزادیش علی پسرش دانشجوی دندانپزشکی بود.. وقتی بازگشت از او پرسیدند: 🌺این همه سال انفرادی راچگونه گذراند ی؟ و او گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته ام را‌ مرور میکردم. سالها در سلول های انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت، قرآن را کامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی میدانست و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود. حسین میگفت: از هیجده سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت میشدم. بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مسئله خوشحال بودم، این را بگویم که من مدت 12 سال ( نه ۱۲روز یا ۱۲ ماه)در حسرت دیدن یک فضای سبز و یک منظره بودم، حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم... منبع:کتاب خاطرات دردناک.. ناصر کاوه 🌷حالا بعضی افراد وخانواده ها برای سلامتی خودشان تحمل 10 روز ماندن درخانه خودشان را ندارند!!!. خاطرات اسارت شهید سرلشکر خلبان حسین لشکری(ره) شادی روحش صلوات
حواستون باشه به.................
منتظران گناه نمیکنند
#برنامه_ترک_گناه و رسیدن به لذت بندگی #مبارزه_با_هوای_نفس 6 🔹قرار شد به هوای نفسمون نگاه کنیم.
و رسیدن به لذت بندگی 7 "یه مبارزه ی خستگی ناپذیر" 🔶بعد از شناخت هوای نفس، که برای هر کسی متفاوته اما حدود دو هفته طول میکشه باید عزیز مون رو جزم کنیم برای مبارزه. برای یه نبرد بزرگ✔️ یه نبرد روزانه.✔️ جنگی که تا پایان عمر طول خواهد کشید.👌🏼 یه نبرد پر افت و خیز. این یه چرخه ی طولانی هست تا زمانی که بنده ی مومن، به ملاقات مولای خودش برسه... یعنی زمان مرگ... و چقدر صحنه ی زیبایی هست اون وقتی که یه عبد مومن، بعد از سال ها مبارزه ی خستگی ناپذیر با هوای نفسش با چشمانی پر از اشک شوق، به دیدار مولای مهربان خودش میرسه...😭 بعد از تحمل سختی های فراوان، یه نگاه به خداوند متعال میکنه و لبخند میزنه. خداوند هم با نگاه مهربانش به صورت بنده ی خسته ی خودش نگاه میکنه و میفرماید بیا عزیز دلم... مولا ، بنده ی مومنش رو در آغوش میگیره و از شر هوای نفسش رهاش میکنه و با خودش میبره.... میبره کنار خودش... در اوج لذت.... دوست داری این لذت فوق العاده رو تجربه کنی؟! چقدر برات مهمه که موقع مرگ، احساس آرامش کنی؟! 👈🏼مبارزه کن، با هوای نفست مبارزه کن. تو فقط مبارزه رو آغاز کن مولای مهربانت به سرعت میاد کمکت میکنه. اون هییییچ وقت تو رو رها نخواهد کرد... شروع میکنی؟!
negah2.darestani.mp3
2.52M
📲 فایل صوتی 🎙واعظ: حاج آقا دارستانی 🔖 کنترل نگاه به نامحرم 🔖 @montzeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید «فوزیه شیردل»، همان پرستار شهید فیلم «چ» ابراهیم حاتمی‌کیا، به گفته خواهرش این شهید سی و پنج سال گمنام بوده و کسی او را نمی‌شناخته است. 93/11/13
در آغازین روزهای دهه فجر میزبان خواهر شهیدی بودیم که به گفته خودش این شهید سی و پنج سال گمنام بوده و کسی او را نمی‌شناخت اما اکنون آرزو می‌کرد که مادرش زنده بود و مراسم و یادواره‌های دختر شهیدش را می‌دید. شهید فوزیه شیردل همان پرستار فیلم «چ» حاتمی‌کیا است که در دوم اردیبهشت 1338 در یک خانواده مذهبی در کرمانشاه به دنیا آمد و در بیست و پنجم مرداد ماه 1358 در شهر پاوه‌ای که شهید چمران را برای دفاع از خود می‌دید، در لباس سفید پرستاری به شهادت رسید. شهید چمران در توصیف شهادت این شهید می‌گوید: «دختر پرستاری که پهلویش هدف گلوله دشمن قرار گرفته بود خون لباس سفیدش را گلگون کرده بود، 16 ساعت مانده بود و خون از بدنش می‌رفت... این فرشته بی‌گناه ساعاتی بعد، در میان شیون و ضجه‌‌زدن‌ها جان به جان آفرین تسلیم کرد.» شهید فوزیه شیردل به‌عنوان شهید شاخص بسیج انتخاب شده است و براین اساس پای صحبت‌های خواهرانه خواهر این شهید نشسته‌ایم. *: کمی از خانواده شیردل و خواهر شهیدتان برایمان بگویید؟ خواهر شهید فوزیه شیردل: ما چهار خواهر و دو برادر بودیم که فوزیه فرزند سوم خانواده بود. فوزیه در دوم اردیبهشت ماه 1338 در یک خانواده مذهبی در کرمانشاه به دنیا آمد. پدرم حافظ کل قرآن کریم بود و همیشه به فوزیه روخوانی قرآن را آموزش می‌داد. فوزیه تا سوم راهنمایی درس خواند اما به دلیل علاقه زیاد شغل پرستاری را ادامه داد. هر چند پدرم و مدیر مدرسه اصرار داشتند که با توجه به استعداد او راه دیگری برود اما بالاخره پدرم با او موافقت کرد. فوزیه به پرستاری علاقه بسیار داشت و او را خدمت به مردم می‌دانست. به یاد دارم هر گاه من بیمار می‌شدم مرا به درمانگاهی که در چهارراه هلال احمر کنونی قرار داشت می‌برد و از من مراقبت می‌کرد. بعد از مدتی اعلام شد که بیمارستان 200 تختخوابی کرمانشاه [بیمارستان آیت‌الله طالقانی] به بهیار نیاز دارد، فوزیه با رضایت پدرم و به همراه دوستانش ثبت‌نام کردند. بعد از گذراندن یک دوره آموزشی در بیمارستان تصمیم گرفت به یک بیمارستان منطقه محروم برود و آنجا خدمت کند. خواهرم دو سال در پاوه خدمت کرد و از نگهبان تا کارکنان بیمارستان از او راضی بودن و ارزش زیادی برای او قائل بودند. فوزیه به حجاب بسیار اهمیت می‌داد، به طوری که مدیر دبستان چندین بار به خاطر حجاب او را سرزنش کرده بود اما فوزیه با سادگی و متانت به او ثابت کرده بود که نمی‌تواند مانع حجاب او شود.
: خواهر شهید فوزیه شیردل از مصاحبت با خواهرش چه خاطراتی در ذهن دارد؟ خواهر شهید فوزیه شیردل: پرستارهای بیمارستان پاوه غیر از خواهر من بومی و اکثر پزشکان نیز فیلیپینی بودند. رئیس بیمارستان به نام دکتر عارفی فردی ضدانقلاب بود که بعدها به آمریکا فرار کرد و به دلیل اعتقادات خواهرم با او خصومت و دشمنی داشت. تنها هشت ماه از پیروزی انقلاب گذشته بود ولی خواهرم با ارادتی که به امام داشت عکس ایشان را که در زیر درخت سیب نشسته‌اند را به دیوار اتاقش نصب کرده بود. با وجود هشدارهای دوستانش یک روز رئیس بیمارستان متوجه عکس شد و از فوزیه خواست که این عکس را بردارد اما فوزیه در جواب می‌گوید: «اینجا اتاق من است و دوست دارم که عکس امام بر دیوار اتاقم باشد، حاضر هستم بیست سال عمر خود را بدهم و یک تار مو از سر امام خمینی(ره) کم نشود.» رئیس بیمارستان به خاطر این موضوع یک ماه حقوق فوزیه را کسر کرد. خواهرم یک بار در ماه و هر دفعه به مدت یک شبانه روز به ما سر می‌زد و برای همه سوغات می‌آورد اما این بار که برگشت ناراحت و دست خالی بود. پدرم که دلیل ناراحتی او و خصومت رئیس بیمارستان را متوجه شد به او گفت که چون در شهر غریب است بیشتر مراقب خودت باش. چند روز به عید نوروز مانده بود. من با فوزیه به پاوه رفتم. یک شب فوزیه دیر به خانه سازمانی برگشت. من و دوستانش برای شام منتظر او بودیم تا اینکه ساعت 12 شب با یکی از نگهبانان بیمارستان رسید، چون بیمارستان تا منزل فاصله زیادی داشت. آماده شام خوردن شدیم و فوزیه هنوز لقمه اول را نخورده بود که همان نگهبان دوباره آمد و گفت پسربچه‌ای از روستای خانقاه مار گزیده شده و کسی در بیمارستان نیست و به فوزیه احتیاج دارند و او هم همان لحظه آماده شد و رفت. حدود ساعت چهار صبح بود که متوجه بازگشت فوزیه شدم که خیلی خسته و با همان روپوش سفید گوشه اتاق خوابید. فردا صبح من به همراه خواهرم به بیمارستان رفتم و پیرمرد محلی که پدر پسربچه بود جلوی بیمارستان منتظر فوزیه بود که از او تشکر کند. از آن به بعد پیرمرد و پسرش هر هفته به دیدار فوزیه می‌آمدند. *: دروصیت‌نامه شهدا علاقه به امام خمینی(ره) و توجه به ولایت وجود دارد. دیدگاه و برخورد شهید شیردل در این باره چگونه بود؟ خواهر شهید فوزیه شیردل: فوزیه روحیه مبارزی داشت. سنگ صبور همه بود و افراد خانواده با او مشورت می‌کردند. فوزیه نخستین کسی بود که برای رأی آری به جمهوری اسلامی ایران صبح خیلی زود از منزل خارج شد، به طوری که وقتی به مدرسه نزدیک منزل برای رأی دادن رسید هنوز کسی آنجا نبود. فوزیه بسیار مقید به امام خمینی(ره) بود و نسبت به ایشان ارادت داشت. پدرم بهترین مشوق فوزیه بود. او تمام اعلامیه‌ها و فرمایشات امام خمینی(ره) را همانند یک معلم برای فوزیه تفسیر می‌کرد. شب‌های پنجشنبه فوزیه کنار پدرم می‌نشست و آموزش می‌دید. پدرم گاهی عکس‌هایی را به خواهرم نشان می‌داد که بعدها متوجه شدیم که عکس امام بوده و کنار قرآن نگه داشته است. هنگامی که ضدانقلاب به خانه سازمانی بیمارستان در پاوه حمله کرده بودند همه وسایل را غارت و ویران کرده بودند، همانگونه که الان در غزه مشاهده می‌شود. به همین دلیل تنها یادگاری که از فوزیه به دست ما رسید یک جلد قرآن کریم بود که به یک طرف آن عکس امام خمینی(ره) الصاق شده بود. *: از آخرین دیدار خود با این شهید بفرمائید. خواهر شهید فوزیه شیردل: آخرین بار که فوزیه در حال آماده شدن برای رفتن به پاوه بود مادرم بسیار نگران و مضطرب بود و از فوزیه می‌خواست که دیرتر به پاوه برود، اما خواهرم گفت که باید زودتر برود و به مینی‌بوس برسد. من و مادرم او را تا مینی‌بوس همراهی کردیم و بعد از خداحافظی سوار ماشین شد و ما او را نگاه می‌کردیم و مادرم همیشه از این ناراحت بود که نتوانسته فوزیه را خوب ببیند. این آخرین دیدار بود تا وقتی که او را با صورت و لباس خونین دیدیم. *: با توجه به وضعیت هجمه فرهنگی که جامعه و جوانان را مورد هدف قرار داده است، شما چه توصیه‌ای برای جوانان و لزوم توجه آن ها به راه شهدا دارید؟ خواهر شهید فوزیه شیردل: فوزیه دختر ساده و پاکی بود که تمام فکر و ذهن او اسلام و قرآن بود و راه درست را هم انتخاب کرده بود. امیدوارم جوانان به آن درجه از درک و شعور برسند و راه شهدا را بشناسند و ادامه دهند. خوب‌های خداوند همیشه بسیار زود آسمانی می‌شود و فوزیه هم از کودکی آسمانی بود و الان نیز گویی عکس او با انسان صحبت می‌کند. جوانان باید با خانواده شهدا ارتباط داشته باشند تا از این طریق متوجه شوند که آن جوان‌ها نیز با وجود آرزوهای بسیار جان خود را در کف دست گذاشته و به مبارزه با دشمن پرداختند و آنها نیز خود را مهیای مبارزه کنند. جوانان باید بدانند که دنیا ارزشی ندارد و باید برای آخرت خود ذخیره داشته باشند و خون شهدا را نیز پایمال نکنند.