الف. نحوه ی چینش و صحنهآرایی نعمتها
قرآن بهشت را باغی بزرگ که از زیر درختان رنگارنگ و گوناگون و سایهسار آن، جویهای آب روان است و آبشارها و چشمههای جوشان بر زیبایی آن میفزاید توصیف میکند.
فی سِدْرٍ مَخْضُودٍ*وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ*وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍ*وَ ماءٍ مَسْكُوبٍ*وَ فاكِهَةٍ كَثیرَةٍ*لا مَقْطُوعَةٍ وَ لا مَمْنُوعَةٍ»؛ «در [زیر] درختان كُنار بىخار*و درختهاى موز كه میوهاش خوشه خوشه روى هم چیده است*و سایهاى پایدار*و آبى ریزان*و میوهاى فراوان*نه بریده و نه ممنوع». (واقعه/28 تا 33)
منتظران گناه نمیکنند
الف. نحوه ی چینش و صحنهآرایی نعمتها قرآن بهشت را باغی بزرگ که از زیر درختان رنگارنگ و گوناگون و سا
ب. وصف تشریفات پذیرایی
قرآن برای پذیرایی بهشتیان مجموعهای از سینیهای زرین، جامهای بلورین و سیمین و خادمانی زیبا که در پیرامون بهشتیان، چون رشته ی گسستهای از مروارید پراکندهاند، بیان میکند. در این میان رنگ سبز، آرامشبخشی درختان و لباسهای بهشتیان است. همچنین از لباسهای ابریشمی، دستبندهایی از طلا و نقره نیز یاد میکند.
مُتَّكِئینَ عَلى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ»؛ «بر تخت هایى ردیف هم تكیه زدهاند». (طور/20)
«یَلْبَسُونَ مِنْ سُندُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُتَقابِلینَ»؛ «پرنیانِ نازك و دیباى ستبر مىپوشند [و] برابر هم نشستهاند». (دخان/53)
... یُحَلَّوْنَ فیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُۆْلُۆاً وَ لِباسُهُمْ فیها حَریرٌ»؛ «در آنجا با دستبندهایى از طلا و مروارید آراسته مىشوند، و لباسشان در آنجا از پرنیان است». (حج/23)
وَ یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَیْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُۆْلُۆاً مَنْثُورا»؛ «و بر گردِ آنان پسرانى جاودانى مىگردند. چون آنها را ببینى، گویى كه مرواریدهایى پراكندهاند». (انسان/19)
نتیجه
از مجموع آیاتی که در مورد بهشت آمده است، استنباط میگردد که بهشت سرای حیات کامل است. در آنجا از خواب و مرگ خبری نیست. در دو وعده ی صبح و شام به آنان غذا داده میشود و در وعدههای دیگر با میوههای گوناگون و شربتها از آنان استقبال میشود.
در بهشت از سرما و گرما در امانند؛ چون هوای بهشت مطبوع و پر نسیم است. بهشتیان همنشین فرشتگان هستند.
لباس آنان از حریر و ابریشم سبز است. با دستبندهای طلا و نقره زینت میشوند. خدا از آنان و آنان از خدا راضی هستند که این بالاترین نعمت بهشت است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊#آقامحمدحسینمحمدخانے
🌹#عمارحلـب
❤️#صدایتآرامـشدلماسـت
یڪ دل مجنونُ یڪ لیلے به نی
#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
لفت دادن برای چی هست ؟؟ اگر مطالب بد میگذاریم بگید
در روز اعضاء لفت میدهند ازکانال
✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب
💫💫💫💫💫
🔴 ذکری بسیار مجرب برای توسل به امام زمان
🔵 یا صاحب الزمان اغثنی یا صاحب الزمان ادركنی
🌕 قسمتی از بیانات حضرت آیت الله ناصری که در مورد اسم اعظم ایراد فرموده اند :
🔹 حضرت آیتالله سید محمد كشمیری، استاد ما و از اولیای الهی و اوتاد بود. علمای نجف درباره عظمت پدر ایشان حضرت آیتالله سید مرتضی كشمیری میگفتند، اگر ایشان ادّعای نبوت میكرد نمیتوانستیم ردّ بكنیم. ایشان اهل چنین ادّعاهایی نبود و علمای نجف برای بیان عظمت معنوی ایشان چنین میگفتند. ایشان ارتباط فوقالعادهای با حضرت حقّ، داشت و معجزات و كرامات عجیب و بسیاری از ایشان نقل شده است.
🔹 داستانهای محیّرالعقولی که بعضی از آنها را به خاطر دارم. آیتالله سید مرتضی هم همینطور بود. معروف و مشهور بود که در نجف، فقط شبهای جمعه از خانه بیرون میآمد و به حرم امیرالمؤمنین - علیه السلام - مشرف میشد و تا قبل از اذان صبح به منزل باز نمیگشت. ایشان چیزی از كسی قبول نمیكرد. مجتهدی مسلم و خیلی مورد توجه همگان، امّا کاملاً منزوی بود. از خانه بیرون نمیآمد و چیزی از بازار نمیخورد. خودش آردی در منزل تهیه میكرد و به نانوای متدیّنی میداد كه برای ایشان این نان را میپخت. خطّش خیلی زیبا بود. تابلوهایی را با عبارت «یا صاحب الزمان أغثنی یا صاحب الزمان ادركنی» مینوشت و به پسرش میداد. او هم آن تابلوها را چاپ میكرد و میفروخت و پولش را به پدر میداد. پدر هم زندگی خود را با آن اداره میكرد. آن وقت ایشان استاد اخلاق ما بود. من به خدمت ایشان میرسیدم. خودشان مكرّر به بنده میگفتند: «به یك حمد خواندن، مرده زنده میكردم».
🔹 یكی از دفعاتی که به دیدار ایشان رفته بودم، از ایشان اسم اعظم را خواستم. ایشان ندادند ولی گفتند اگر اسم اعظم را میخواهی به در خانه امام زمان - عجل الله تعالی فرجه الشریف - برو و از این اسم شریف: «یا صاحب الزمان أغثنی یا صاحب الزمان أدركنی» نگذر. این اسم اعظم حق است، به آن توجه داشته باش.
🔹 به دنبالش این ماجرا را برای بنده تعریف کردند که، سفری به خراسان رفته بودم. در مسیر برگشت از تهران به قم رفتم تا یکی از آشنایان و بستگان را ببینم و بعد به عراق بازگردم. در نیمه شبی كه هوا سرد بود، اتوبوس مرا جلوی صحن حضرت معصومه - سلام الله علیها - پیاده كرد. من هم پیاده شدم.
🔹 امّا من پیرمرد هشتاد و پنج ساله با چمدان و ساك كجا بروم؟ من که آدرس را بلد نیستم و كسی هم نیست که از او نشانی را بپرسم. مقداری ایستادم، دیدم خبری نشد. با خودم گفتم ما که صاحب و ملاذ و ملجأ داریم. بهتر است از ایشان استمداد کنم. میگفت، ساك را به یك دست گرفتم و عصا و چمدان را هم به دست دیگر. چشمانم را بستم و در پیادهرو به طور مرتب میگفتم: «یا صاحب الزمان أغثنی یا صاحب الزمان أدركنی» مكرّر این اسم را تکرار میکردم و راه میرفتم. یكدفعه سنگین شدم و بعد از آن نگاه كردم و دیدم بر در یك خانهام. نگاه كردم، دیدم اسم همین اقوام ما بر در نوشته است. در زدم، آمد و دیدم خودش در را باز کرد و متحیرانه از من پرسید، چطور و با چه آمدی؟ گفتم آمدم دیگر و به داخل خانه رفتم.
🔹 اسم حضرت بقیـةالله(ع) اسم اعظم حضرت حقّ است. در گرفتاریهای روحی، معنوی، جسمی، مادی توجه و توسّلتان به این اسم شریف باشد. خدا شاهد است بنده مكرّر گرفتاریهای مختلفی داشتم مخصوصاً در فشارها و ناراحتیهای خارجی با این ذکر نتیجة قطعی گرفتهام. ذکر «یا صاحب الزمان اغثنی یا صاحب الزمان ادركنی» را یادداشت كنید و در مواقع گرفتاری متوسّل و متوجه به حضرت بقیـةالله ـ روحی له الفدا ـ بشوید، انشاءالله نتیجه قطعی خواهید گرفت. این ذکر، عدد هم ندارد و ایشان به من عدد نفرمودند که برای جواب گرفتن چند بار آن را تکرار کنم. لازم است مرتب آن را تکرار کنید و همین طور بگویید.
📚 منبع : ماهنامه موعود شماره 100
#مهدویت