امتحانهای الهی جدّی هستند. باید وقتی زمینه غضب و شهوت پیش میآید، خود را نگه داریم. مگر تقوا چیست؟ تقوا از ماده »وقی-یقی» به معنای خود نگهداری و صیانت است . انسان باید بتواند خود را نگه دارد؛ به عنوان مثال از صحنههایی که بسیار دیدنی امّا حرام است، باید چشمپوشی کند. برخی از صداها به قدری کریه است که اگر فردی نخواهد آن را گوش دهد، کار مهمّی انجام نداده است؛ مانند صدای برخی از حیوانات؛ امّا گاهی هم صدا زیبا، ولی حرام است. در اینجا گوش ندادن به صدا، هنر است وارزش دارد. اگر به ما بگویند کسی نذر کرده که هفتاد هزار تومان به شما بدهد، خوشحال میشویم، امّا گاه برای اینکه هفتاد هزار تومان خمس ندهیم، به هر حیلهای متوّسل میشویم، مؤمن اینگونه نیست و در همه جا در اندیشۀ رضایت پروردگار است.
مرحوم طبرسی(ره) درکتاب «احتجاج»، متن مناظره امام هشتم را با علمای یهودی، مسیحی، مجوسی، و جناب صابئی را که فرد بسیار باسوداری بوده، آورده است.[5] آن حضرت به فرد مسیحی –جاثلیق- میفرمایند: «شنیدهام که میگویند حضرت عیسی(علیه السلام) از لحاظ جسمی و قدرت بدنی از انبیای دیگر ضعیفتر بوده و مثل حضرت ابراهیم(علیه السلام) و حضرت موسی(علیه السلام) نبوده است و برای همین هم در عبادت کردن، طاقت نمیآورد و کمتر عبادت میکرد. آیا این مطلب درست است؟» جاثلیق گفت: «خیر، اینگونه نیست؛ اشتباه گفتهاند». حضرت فرمودند: «واقعاً اینطور نبوده است؟» گفت: «نه، پیامبر ما بسیار هم در عبادت قوی بوده است». آن حضرت فرمودند: «چه کسی را عبادت میکرد؟» مرد مسیحی پاسخ داد: «خدای یگانه را». حضرت فرمود: «پس چرا تو خدا را نمیپرستی؟» جاثلیق متحّیر ماند. امّا عمران صائبی در مناظره مقداری مقاومت کرد و امام(علیه السلام) نیز بحث با او را ادامه دادند.
ناگهان در میان یک بحث فلسفی، اذان گفته میشود. امام(علیه السلام) برای نماز برمیخیزد. عمران میگوید: «اگر بمانی و این بحث را تمام کنی، ممکن است مسلمان شوم» امام(علیه السلام) میفرمایند: «نه! وقت نماز است و باید نمازم را بخوانم. میخواهی مسلمان شو، میخواهی نشو». آن حضرت برای وضو گرفتن از جلسه خارج شدند و نماز را خواندند. عمران هنوز نشسته بود. امام آمدند و بحث راتمام کردند، عمران هم مسلمان شد.
اگر آرامآرام نمازهایمان به نماز اوّل وقت مبدّل شد، نمازی که تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ [6]؛ است، بر ما اثر میگذارد و ما را از گناه باز میدارد.
همین که آدم نمازش را اوّل وقت میخواند یا نمیخواند، امتحان بزرگی است. مؤمن به رضای پروردگار میاندیشد و پروردگار، نماز اوّل وقت را دوست دارد. امام رضا(علیه السلام) میفرمایند:
«عَلَیکَ أَبَداً بِأَوَّلِ الوَقتِ»[7]؛
همیشه نماز خود را اوّل وقت بخوان.
1] نهجالبلاغه، ص 644، حکمت 93.
[2] بقره، آیۀ 155.
[3] توبه، آیۀ 38.
[4] مستدرک الوسائل، ج2، ص 195.
[5] الإحتجاج، ج2، ص 199 – 215.
[6] عنکبوت، آیۀ 45.
[7] بحارالانوار، ج80، ص 21.
حجت الاسلاو والمسلمین آقاتهرانی
فلسفه امتحان الهی چیست؟
امتحان الهی از سنت های خداوند است که در مورد همه انسان ها و امت ها به کار گرفته می شود. امتحان الهی با توجه به میزان تقوای انسان می باشد.
یكی از سنت های الهی، رشد مردم در لابلای حوادث و آزمایش های پی در پی است. اینجاست كه حجت خدا بر خلق تمام می شود و سعادت و شقاوت قابل تفكیك است. امتحان الهی یک سنت همیشگی و جاودانی است که امتحان کننده آن خداست و تمام جهان صحنه آزمایش و تمام انسان ها، حتی پیامبران مورد آزمایش قرار می گیرند.
مزایای امتحان الهی
شاید موارد زیر از جمله حکمت های امتحان الهی باشد:
افزایش ایمان و پیدایش یقین:
«وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً ۙ وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَيَزْدَادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيمَانًا ۙ وَلَا يَرْتَابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ ۙ وَلِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْكَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَٰذَا مَثَلًا ۚ كَذَٰلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ ۚ وَمَا هِيَ إِلَّا ذِكْرَىٰ لِلْبَشَرِ»
منتظران گناه نمیکنند
مزایای امتحان الهی شاید موارد زیر از جمله حکمت های امتحان الهی باشد: افزایش ایمان و پیدایش یقین:
ترجمه:
(آیه 31 سوره مدثر)
«مأموران دوزخ را فقط فرشتگان (عذاب) قرار دادیم، و تعداد آنها را جز برای آزمایش کافران معیّن نکردیم تا اهل کتاب [= یهود و نصاری] یقین پیدا کنند و بر ایمان مؤمنان بیفزاید، و اهل کتاب و مؤمنان (در حقّانیّت این کتاب آسمانی) تردید به خود راه ندهند، و بیماردلان و کافران بگویند: «خدا از این توصیف چه منظوری دارد؟!» (آری) این گونه خداوند هر کس را بخواهد گمراه میسازد و هر کس را بخواهد هدایت میکند! و لشکریان پروردگارت را جز او کسی نمیداند، و این جز هشدار و تذکّری برای انسانها نیست»