امروز:
شمسی: یکشنبه - ۱۴ آبان ۱۴۰۲
میلادی: Sunday - 05 November 2023
قمری: الأحد، 20 ربيع ثاني 1445
🌹 امروز متعلق است به:
🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام
🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها)
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️14 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
▪️22 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز)
▪️42 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز)
▪️52 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
▪️59 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
منتظران گناه نمیکنند
🍁دام شیطانی🍁 قسمت48 آخرشب بود,خیابانها خلوت وساکت,گویی مردم بعداز روزی سرشاراز نوشیدن می به خواب م
🍁دام شیطانی 🍁
قسمت آخــر
مهرابیان روبه من:بفرمایید ,پیاده شوید,الان جلوی در سفارت ایران دربیروت هستیم...
ازخوشحالی درپوست خودنمیگنجیدم,عقیل رابیدارکردم وباهم پیاده شدیم.
مهرابیان داخل سفارت شد وبعدازمعرفی خودش وبیان خلاصه ی اتفاقات,ازما خواست تا دراتاقی که دراختیارمان قراردادند داخل سفارت استراحت کنیم.
برای اولین پرواز به ایران ,سه بلیط برایمان تهیه کردند.
داخل هواپیما ازخوشحالی روی پام بند نبودم ,مدام عقیل رامیبوسیدم واز پدر ومادرم که قراربود برای عقیل هم پدرومادری کنند ,تعریف میکردم,از ایران ,از سرزمین زیبایم,این خطه ی دلاورمردان داستانها گفتم.
بالاخره پا به درون خاک وطن نهادم,بااینکه شاید ده روز خارج ازایران بودم ,اما اینقدسخت گذشته بود که گمان میکردم ده سال دوراز وطن بودم.
چندتا نیرو از اطلاعات کشوری به استقبالمان آمدند ومانند قهرمانان ملی به ماخوش آمدگفتند .
مستقیم به اداره اطلاعات رفتیم,دوربین رااز زیر ناخنم بیرون اوردند,به انها سفارش کردم اگر امکانش هست یک نسخه از فیلم رابرای من بدهند.
پدرومادرم از امدنم خبرنداشتند,از داخل اداره اطلاعات به پدرم زنگ زدم,باورش نمیشد صدای من است,ازپشت گوشی صدای هق هقش فضا را پرکرده بود.
قرارشد سریع به دنبالم بیاید.
با اداره هماهنگی کردم تا عقیل راپیش خانواده ام ببرم وبعدا کارهای,قانونی حضانتش راانجام دهیم.
اما به پدرم از وجود عقیل چیزی نگفتم.
الان تقریبا سه ماه از اون واقعه گذشته,پدرومادرم برای پذیرفتن عقیل به فرزندی خیلی خوشحال شدندومن مطمینم این بهترین شانس زندگی عقیل بود,تواین مدت زبان فارسی راکار کردم.عقیل پسرباهوشی هست ,مطلب راسریع میگیره ,الفبای فارسی رایادگرفته وگاهی جمله های کوتاه هم میگه,مادرم مثل پسرواقعی خودش دوسش داره ودورش میگرده,بابا به عشق عقیل روزها بیشترتوخونه میمونه.
یک ماه بعداز مراجعتمان به جانم سو قصدشدوخوشبختانه ناموفق موند وپلیس گفت که ازطرف موسادبوده.
مهرابیان هفته ای دو سه بار به بهانه ی دیدن عقیل ,اما درحقیقت دیدارخواهرعقیل,به خانه مان میاید,مهرش به دل بابا افتاده.
الان هم از سر سفره ی عقد برایتان ,اخرین قسمت رمان را میگذارم.
عاقد:خانم هما سعادت برای بارسوم ,سوال میکنم,ایا بنده وکیلم شمارابه عقددایم آقای سعید مهرابیان بامهریه وصداق معلوم درآورم؟؟؟
واینبار سعید هست که میگه:
عروس داره رمانش راتمام میکنه
من:بااجازه ی بزرگترا بببببله میگیم...
💠پایان💠
#در_محضر_معصومین
🔰امير المؤمنين عليه السّلام:
✍أَلاَ مُنْتَبِهٌ مِنْ رَقْدَتِهِ قَبْلَ حِينِ مَنِيَّتِه؟
🔴آیا نیست کسى که قبل از مرگ از خواب خود بیدار شود؟!
📚غررالحکم، حدیث۲۷۵۱
#حدیث_روز
#تلنگر
💕🍃 روز #قیامت بعضی از مردم؛
از خدا میخوان اونا رو به دنیا
برگردونه تا #اعمال بهتری انجام بدن.✓
اما جواب اینه که:
« تو هر روز صبح به زندگی برگردونده میشدی، چه کردی؟!» ء💔
فرصت ها رو نسوزونیم ❌
که زندگی دکمه ی بازگشت نداره...✋
تا وقت داریم توشه ای برگیریم عزرائیل بیاد درنگ نمیکنه
@montzeran
•
🔺️#حدیث_گرافی
امیرالمؤمنین عليه السلام:
كسى كه دنيا با آرزوهاى محال بفريبدش و با اميدهاى دروغين گولش زند، برايش كورى و كوردلى بر جاى گذارد و از آخرت جدايش سازد و در هلاكت گاه ها فرودش آرد
إنَّ مَن غَرَّتهُ الدنيا بمُحالِ الآمالِ و خَدَعَتهُ بزُورِ الأمانِيِّ أورَثَتهُ كَمَهاً ، و ألبَسَتهُ عَمىً، و قَطَعَتهُ عَنِ الاُخرى، و أورَدَتهُ مَوارِدَ الرَّدى
📔غررالحكم حدیث ۳۵۳۲
@montzeran
سربازان و یاران امام مهدی
در مرحله نخست؛ مانند دیگر مؤمنان پارسا، دارای ایمان و عمل صالح میباشند. آنان علاوه بر این خصوصیت، اما دارای امتیازات و ویژگیهای خاصی هستند که آنها را از مؤمنان دیگر برجسته میسازد، آنگونه که امام عـلی(ع) فرمود نـه از نسلهای گذشته کسی از آنان پیشی گرفته و نه از آیندگان کسی به مقام والای آنها میرسد: «لَمْ یَسْبِقْهُمُ الاْوَّلُونَ وَ لا یُدْرِکُهُمُ الآخِرُونَ».[1]