منتظران گناه نمیکنند
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌قسمت ۵ بوی تند بنزین روانی ام کرده و او همانطور که با جرقه فندکش بازی میک
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌قسمت ۶
او با لبخندی فاتحانه خبر داد...
_مبارزه یعنی این! اگه میخوای #مبارزه کنی الان وقتشه نازنین! باور کن این حرکت میتونه به #ایران ختم بشه، بشرطی که ما بخوایم! تو همون دختری هستی که به خاطر اعتقاداتت قیام کردی! همون دختری که ملکه قلب پسر مبارزی مثل من شد!
با هر کلمه دستانم را بین انگشتان مردانه اش فشار میداد تا از قدرتش انگیزه بگیرم..
و نمیدانستم از من چه میخواهد که صدایش به زیر افتاد و عاشقانه تمنا کرد
_من میخوام برگردم #سوریه...
یک
لحظه احساس کردم هیچ صدایی نمیشنوم و قلبم طوری تکان خورد که کلامش را شکستم
_پس من چی..؟؟
نفسش از غصه بند آمده و صدایش به سختی شنیده می شد
_قول میدم خیلی زود ببرمت پیش خودم!
کاسه دلم از ترس پُر شده بود و به هر بهانه ای چنگ میزدم که کودکانه پرسیدم
_هنوز که درسمون تموم نشده!
و نفهمید برای از دست ندادنش التماس میکنم که از جا پرید و عصبی فریاد کشید..
_مردم دارن دسته دسته کشته میشن، تو فکر درس و مدرکی؟
به هوای 🔥عشق سعد🔥 از #همه بریده بودم و او هم میخواست #تنهایم بگذارد...
که به دست و پا زدن افتادم..
_چرا منو با خودت نمیبری سوریه؟
نفس تندی کشید که حرارتش را حس کردم، با قامت بلندش به سمتم خم شد و با صدایی خفه پرسید
_نازنین! ایندفعه فقط #شعار و #تجمع و #شیشه_شکستن نیست! ایندفعه مثل این بنزین و فندکه، میتونی تحمل کنی؟
دلم میلرزید..
و نباید اجازه میدادم این لرزش را حس کند..
که با نگاهم در چشمانش فرو رفتم و #محکم حرف زدم..
_برا من فرقی نداره! بالاخره یه جایی باید ریشه این #دیکتاتوری خشک بشه، اگه تو فکر میکنی....
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
منتظران گناه نمیکنند
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌قسمت ۶ او با لبخندی فاتحانه خبر داد... _مبارزه یعنی این! اگه میخوای #م
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۷
_برا من فرقی نداره! بالاخره یه جایی باید ریشه این #دیکتاتوری خشک بشه، اگه تو فکر میکنی #ازسوریه میشه شروع کرد، من آمادهام!
برای چند لحظه نگاهم کرد و مطمئن نبود مرد این میدان باشم..
که با لحنی مبهم زیر پایم را کشید
_حاضری قید درس و دانشگاه رو بزنی و همین فردا بریم؟
شاید هم میخواست تحریکم کند و سرِ من #سوداییتر از او بود که به مبل تکیه زدم، دستانم را دور بازوانم قفل کردم و به جای جواب، دستور دادم
_بلیط بگیر!
از اقتدار صدایم دست و پایش را گم کرد، مقابل پایم زانو زد و نمیدانست چه آشوبی در دلم برپا شده که مثل پسربچه ها ذوق کرد
_نازنین! همه آرزوم این بود که تو این مبارزه تو هم کنارم باشی!
سقوط بشّار اسد به اندازه همنشینی با سعد برایم مهم نبود و نمیخواستم بفهمد بیشتر به #بهای_عشقش تن به این همراهی دادهام..
که همان اندک عدالتخواهی ام را عَلم کردم
_اگه قراره این خیزش آخر به #ایران برسه، حاضرم تا تهِ دنیا باهات بیام!
و باورم نمیشد فاصله این ادعا با پروازمان از تهران فقط چند روز باشد...
که ششم فروردین در فرودگاه اردن بودیم. از فرودگاه اردن تا مرز سوریه کمتر از صد کیلومتر راه بود و یک ساعت بعد به مرز سوریه رسیدیم...
🔥سعد🔥 گفته بود اهل استان درعا است..
و خیال می کردم به هوای دیدار خانواده این مسیر را برای ورود به سوریه انتخاب کرده...
و #نمیدانستم با سرعت به سمت میدان #جنگ پیش میرویم که ورودی شهر درعا با تجمع مردم روبرو شدیم...
من هنوز گیج این سفر ناگهانی و هجوم جمعیت بودم و سعد دقیقاً میدانست کجا آمده که با آرامش به موج مردم نگاه میکرد..
و میدیدم از آشوب شهر...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
منتظران گناه نمیکنند
🌹🕊 بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۳۳ سعد بیخبر از خاطرم پرخاش کرد _
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۳۴
تا حتی #راه_خودکشی را به رویم ببندد.
تاکسی دقایقی میشد از مسیر زینبیه فاصله گرفته..
و #قلب من هنوز پیش #نام زینب جا مانده بود که دلم سمت حرم پرید
و #بی_اختیارنیت_کردم..
🌟اگر از دست سعد #آزاد شوم، دوباره #زینب شوم!
اگر حرفهای مادرم حقیقت داشت،..
اگر اینها خرافه نبود..
و این شیطان رهایم میکرد، دوباره به تمام مقدسات #مؤمن میشدم
و ظاهراً خبری از اجابت نبود..
که تاکسی مقابل ویلایی زیبا در محلهای سرسبز متوقف شد تا خانه
جدید من و سعد باشد...
خیابانها و کوچه های این شهر
همه سبز و اصلاً شبیه درعا نبود..
و من دیگر نوری به نگاهم برای لذت بردن نمانده بود که مثل #اسیری پشت سعد کشیده میشدم..
تا مقابل در ویلا رسیدیم...
دیگر از فشار انگشتانش دستم ضعف میرفت..
و حتی #رحمی به شانه مجروحم نمیکرد که لحظهای دستم را رها کند و میخواست همیشه #درمشتش باشم.
درِ ویلا را که باز کرد..
به رویم خندید و انگار در دلش آب از آب تکان نخورده بود که شیرین زبانی کرد
_به بهشت داریا خوش اومدی عزیزم!
و اینبار دستم را نکشید و با فشار دست هلم داد تا وارد خانه شوم و همچنان برایم زبان میریخت
_اینجا ییلاق دمشق حساب میشه! خوش آب و هواترین منطقه سوریه!
و من جز #فتنه در 🔥چشمان شیطانی سعد نمیدیدم..که به صورتم چشمک زد و با خنده خواهش کرد
_دیگه
بخند نازنینم! هر چی بود تموم شد، دیگه نمیذارم آب تو دلت تکون بخوره!
یاد دیشب افتادم که به صورتم دست میکشید و دلداری ام میداد تا به #ایران #برگردیم..
و چه راحت دروغ میگفت و آدم میکشت و حالا....
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🔻
منتظران گناه نمیکنند
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۶۶ شش ماه در آن خانه زندانی سعد بودم.. و تنها اخباری که از او میشن
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #شصت_وهفت
_هر وقت حالتون بهتر شد براتون بلیط میگیرم برگردید ایران پیش خونواده تون!
و نمیدید حالم چطور به هم ریخته..
که نگاهش در فضا چرخید و با سردی
جملاتش حسرت روزهای آرام سوریه را کشید
_ #ایران که باشید دیگه خیالم راحته! سوریه هم تا یک سال پیش هیچ خبری نبود، داشتیم زندگیمون رو میکردیم که همه چی
به هم ریخت، اونم به #بهانه آزادی! حالا به بهانه همون آزادی دارن جون و مال و ناموس مردم رو غارت میکنن!
از اینکه با کلماتش رهایم کرد، قلب نگاهم شکست و این قطره اشک نه از وحشت جسد سعد و نه از درد پهلو که از احساس غریب #دلتنگی😞 او بود و نشد پنهانش کنم که بی اراده اعتراف کردم
_من ایران جایی رو ندارم!😥😞
نفهمید دلم میخواهد پیشش بمانم که خیره نگاهم کرد و ناباورانه پرسید
_خونواده تون چی؟😟
#محرومیت از محبت پدر و مادر و برادر روی شیشه احساسم ناخن میکشید..
و #خجالت میکشیدم بگویم #به_هوای همین همسر از همه خانواده ام بریدم که پشت پرده اشک پنهان شدم..😢😞
و او نگفته حرفم را شنید و مردانه #پناهم داد
_تا هر وقت خواستید اینجا بمونید!
انگار از نگاهم
نغمه احساسم را شنیده بود،..
با چشمانش #روی_زمین دنبال جوابی میگشت و اینهمه احساسم در دلش جا نمیشد که قطرهای از لبهایش چکید
_فعلاً خودم مراقبتونم، بعدش هر طور شما بخواید.
و همین مدت فرصت فراخی به دلم داده بود تا هر آنچه از سعد زخم خورده بودم از محبت مصطفی و مادرش مرهم بگیرم
که در خنکای خانه آرام شان دردهای دلم کمتر میشد و قلبم به حمایت مصطفی🌸
گرمتر...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
منتظران گناه نمیکنند
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق 🕌قسمٺ #هفتاد در همان پاشنه در، نگاهمان به هم گره خورد و بی آنکه حرفیب
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #هفتادویک
با لحنی ساده شروع کرد
_چند روز پیش دوتا ماشین بمب گذاری شده تو دمشق منفجر شد، پنجاه نفر کشته شدن.
خشونت خوابیده در خبرش نگاهم را تا چشمانش در آینه کشید و او نمیخواست دلبسته چشمانم بماند..
که نگاهش را پس گرفت و با صدایی شکسته ادامه داد
_من به شما حرفی نزدم که دلتون نلرزه!
لحنش غرق غم بود و مردانه مقاومت میکرد تا صدایش زیر بار غصه نلرزد...
_اما الان بهتون گفتم تا بدونید چرا با رفتن تون مخالفت نمیکنم #ایران تو #امنیت و #آرامشه، ولی
#سوریه معلوم نیس چه خبر میشه، خودخواهیه بخوام شما رو اینجا نگه دارم.
به قدری ساده و صریح صحبت میکرد که دست و پای دلم را گم کردم و او راحت حرف دلش را زد
_من آرامش شما رو میخوام، نمیخوام صدمه ببینید. پس برگردید ایران بهتره، اینجوری خیال منم راحتتره.
با هر کلمه قلب صدایش بیشترمیگرفت، حس میکردم حرف برای گفتن فراوان دارد...
و دیگر کلمه کم آورده بود که نگاهش تا ایوان چشمانم قد کشید و زیرلب پرسید
_سر راه فرودگاه از زینبیه رد میشیم، میخواید بریم زیارت؟
میدانستم #آخرین_هدیه_ای است که برای این دختر شیعه در نظر گرفته...
و خبر نداشت ۸ ماه پیش...
وقتی سعد🔥 مرا به داریا میکشید، دل من پیش زینبیه😢💚 جا مانده بود که به جای تمام حرف دلم تنها پاسخ همین سؤالش را دادم
_بله!😢💚
و بی اراده دلم تا دو راهی زینبیه و داریا پر کشید،..
نذری که ادا شد...😢😍
و از بند سعد🔥 آزادم کرد،...
دلی که دوباره شکست و نذر دیگری که میخواست بر
قلبم جاری شود و صدای مصطفی خلوتم را پُر کرد
_بلیطتون برای ساعت ۹ شب، فرصت زیارت دارید.
و هنوز از لحنش..
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
شروع رزم سراسری
موضوع :دولت محترم را از مطالبه و اراده ی ملت باخبر کنید ...
وعده ی صادق ۳ (وعده ی کامل )
🔴ما به تصمیمات فرماندهان نظامی کشورمان اطمینان داریم ولی دلشان را محکم کنید که چطور ملت برای انتقام از صهیونیست شیطان صفت ،چشم انتظارند.
🔴 دولت را ...باخبر کنید از مطالبه ی وعده ی صادق ۳ ...
🔴نشود بگویند روزی فقط ۱۲۰ تا تماس برای وعده ی صادق داریم و چند هزار تا زنگ میزنند و می گویند اصلا جواب اسرائیل را ندهید...
🔴نشود آنها در باطل منسجم و ما در مطالبه ی حق ، پراکنده و ضعیف و خسته.
🔷🔴🔷همگی تماس و پیامک فقط با
021111
و
0216133
داخلی ۲
اطلاعات سپاه
021114
#وعده_صادق #ایران
از بازیهای رایانهای برای انتقال پیام دوران دفاع مقدس استفاده کنید
رهبر انقلاب: من پیشنهاد میکنم که خود واحدهای نظامی اصفهان هم در قضیّه معرفی شهدا فعّال بشوند... بنشینند شرح حوادث و سرگذشت دوران جنگ تحمیلیشان یا احیاناً قبل و بعد آن را بیان کنند، به چه وسیله؟ به شکل بازیهای رایانهای. امروز در دنیا بازیهای رایانهای یکی از ابزارهای انتقال پیام است؛ یعنی فقط بازی نیست.
افرادِ بافکر مینشینند طرّاحی میکنند بازی جنگ بین ایران و خودشان را، و جوری طرّاحی میکنند که وقتی جوان آمریکایی، نوجوان آمریکایی نشست پای رایانه و این بازی را تماشا کرد، احساس قدرت و توانایی بکند، امیدوار بشود که ما در این مبارزه پیروز خواهیم شد.
#بازی
#جنگ
#رهبر_انقلاب
#امام_خامنه_ای
#رایانه
#قدرت
#ایران
#آمریکا
#رسانه
#پیام
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
1.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ و خداوند ما را #مدافعان_حرم آفرید.
#ایران_حرم_است 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🔹 ما سینه زدیم بی صدا باریدند...
🔸 از هر چه که دم زدیم، آنها دیدند
🔸 ما مدعیان صف اول بودیم
🔹 از آخر مجلس شهدا را چیدند...
🔺 تقدیم به روح مطهر و آسمانی الگوی دیپلماسی ما، #شهید_امیرعبداللهیان عزیز
◾️ رفتن بدون خداحافظی شما، داغی سنگین و جانسوز بر دلهای ما بود
✍ اما همین که میدانیم چگونه در هنگامهی خدمت برای تمامی ملت #ایران، خدمت برای #انقلاب، سرما و گرما، باران و مه، طوفان و گرد و خاک، موشک و بمب و گلوله، کوه و بیابان و دشت، روز و شب نمیشناختید، تسکین مییابیم که همچنان هستند بزرگانی که در مکتب اهلبیت علیهمالسلام پرورش یافته و عاشقانه و بیمنت در راه یاری دین و آیین و آب و خاک، فداکاری کنند.
#جانفدا
#شهید_جمهور
#شهید_رئیسی
12.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 دریای خون درایران
💥 انفجار۴۳بمب در۴۳نقطه کشور و شهادت هزاران نفر از هموطنان ایرانی!
💢 امروزممکن بودچنین خبری مخابره شوداما باهشیاری دستگاههای امنیتی،اعضای شبکه گسترده تروریستی-صهیونیستی به همراه۴۳بمب بازداشت شدند.و ما خیلی راحت ازکنار این خبر عبورکردیم؛چرا؟!
❌ میدونی دلیل اینکه تاحالا صدای #انفجار، تو گوشت نپیچیده چیه؟میدونی چند نفر جونشونو کف دستشون میگیرن تا ما و خانوادهامون بدون استرس زندگی کنیم
⚠️ این فقط یکی از اخباری که رسانه ای شده! قرار بود۴٣تا بمب رو تو۴٣نقطه از #ایران منفجر کنند و #دریای_خون راه بندازن! ولی همون بچه هایی که یک سال تموم #براندازان بهشون بد و بیراه میگفتن و توهین میکردن!کارو جمع کردن
✅ رحمت خدا برعشاق #اباعبدالله و دوصد رحمت به عزیزان امنیتی که تیم های تروریستی رو با۴۳بمب شناسایی و دستگیر کردن تا گزندی به عزاداران حسینی نرسه
💢 بازداشت اعضای شبکه گسترده تروریستی-صهیونیستی
📌 وزارت اطلاعات:اعضای شبکه گسترده تروریستی-صهیونیستی به همراه۴۳بمب بازداشت شدند.سرشبکهها در دانمارک و هلند اقامت دارند.
بسم ربّ النور✨
در سرزمینم، زن بودن یعنی شکوه🌝🌻؛
و حجاب، تاجیست از جنس ایمان که بر سر این شکوه مینشیند:)
در میان کوچههای تاریخ، زنانی بودند که با چادرشان، پرچم عزت را برافراشتند🇮🇷؛
نه در انزوا، بلکه در اوج🕶؛
نه در سکوت، بلکه در فریاد علم، هنر، سیاست و ایمان ...
مگر میشود نام #ایران را برد و از فائزه کاشانیان نگفت؟
او که با حجاب زیبایش،و با وجود سه فرزند، در علم ناتو فعالیت و کارآفرینی میکند و نشان می دهد
وقار زن ایرانی، محدودیت نیست🙃✌️🏻؛
مسیر تعالیست.
یا بانوان نخبهای که در آزمایشگاهها، در کلاسهای درس،
در میدانهای ورزش، با پوشششان، افتخار آفریدند؛
و به دنیا فهماندند که #حجاب، مانع نیست!
حجاب، #قدرت است.
روز #عفاف_و_حجاب، فقط یک مناسبت نیست؛
یادآور زنانیست که با ایمانشان، با پوشششان،
با قلبهای بزرگشان، ایران را ساختند🤝🇮🇷
و ما، دختران این خاک،
ادامهدهندهی راهشان هستیم؛
با افتخــــــار، با حجـــــاب، با امیـــــد ...
به امید روزی که نگاهها، عمق را ببینند؛
نه سطح را ...
✍ر.نصر
#حجاب