eitaa logo
منتظران گناه نمیکنند
2.4هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
5.6هزار ویدیو
359 فایل
بسم الله الرحمان الرحیم خادم کانال منتظران گناه نمیکنند👇 @appear وروزو کردن تبلیغات درکانال تاسیس کانال : ۱۳۹۷٫۱٫۱۱ پایان کانال : ظهور آقا امام زمان عج ان شاء الله نشر از مطالب کانال آزاد ✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
منتظران گناه نمیکنند
هرچی میگن باور نکنید... برادران و خواهران خوبم... شیاطینی هستند که در لباس انسانها خیلی شیک ومجلسی همه مارا فریب میدهند.....به وسیله‌ی جعبه‌ای جادویی و الان هم این موبایلها وتبلتها و دهها وسیله دیگر...... بگذارید آنها تمام تلاششان را برای فریب بشر و دوری بشر از ملکوت خداوند بزرگ و کشاندن ارشد مخلوقات به لجن زار پست دنیا و رضایت وماندن در میان شهوات و گناهان انجام دهند....خوب شما چه انتظاری از یک دارید؟؟؟ یا از یک درنده؟؟؟؟ شیطان کارش فریب است وگرگ کارش درندگی........ مهم این است ما چقدر حواسمان جمع است و حقایق امور و باطن کارها و دستهای پشت پرده شیطان را ببینیم.... مهم خود ما هستیم...از این لحاظ که آیا دوست داریم شیطانی باشیم و بگوییم ما هم مثل این جمعیت!!!!!! یا نه با بر قدرتمندمان خود را از برده بودن و بردگی روحی نجات دهیم؟؟؟!!!!! رسانه ها...چه ..چه ماهواره...چه و و بقیه وسایل همگی ابزار کار هستند... آری...ابزار کار فریب.... مگر نه این است که اهلبیت‌ع فرموده‌اند شیطان را در نزد انسان زیبا جلوه میدهد...... خوب شما الان خیال دارید شیطان و نوکران انسانیش با وسایل گذشته فریبتان دهند؟؟؟!!!!!! خیر....شیطان الان با فیلم و و رسانه ذهن همه مارا آنطور که خودش میخواهد می‌پروراند... سعی کنید چند وقت یکبار از این وسایل دور شوید... ⛔️آقا زمان ما هم کار با رو بلده..و هم نصاب و هم بلده تو اکشن بسازه.... خیال نکنید یه لباس دراز وسیاه وچرک تنشه.... نه اقاجان.شیطان زمان ما کت وشلواریه و عطر وادکلن میزنه و خلاصه به خودش میرسه.... اما در زوایای پنهانی ذهن و گوشه گوشه این زمین خدا داره میکنه... جنایتی به نام و دوری از نورانی وپاک واصیلش.
منتظران گناه نمیکنند
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۴۶ از زیر روبنده از 🔥چشمان بسمه شرارت میبارید که با صدایی آهسته خبر
🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۴۷ _... امشب با خون این مرتدها انتقامش رو میگیرم! تو هم امشب میتونی انتقام رفتن شوهرت رو بگیری! از حرفهایش میفهمیدم.. شوهرش در کشته شده و میترسیدم برای انتحاری دیگری مرا کرده باشد.. که قدمهایم به زمین قفل شد... و او به سرعت به سمتم چرخید _چته؟ دوباره ترسیدی؟ دلی که سالها کافر شده بود... حالا برای حرم میتپید،.. تنم از ترس تصمیم بسمه میلرزید.. و او کمر به حاضر در حرم بسته بود... که با نگاهش به چشمانم فرو رفت و فرمان داد _فقط کافیه چارتا مفاتیح پاره بشه تا کنیم به سمت مون حمله کنن، اونوقت مردها از بیرون وارد میشن و همهشون رو میفرستن به درک! چشمانش شبیه دو چاه از آتش شعله میکشید.. و نافرمانی نگاهم را میدید.. که کمی به سمت ابوجعده چرخید و بیرحمانه تهدیدم کرد _میخوای برگرد خونه! همین امشب شوهرت رو تو راه ترکیه میده و عقدت میکنه! نغمه مناجات از حرم به گوشم میرسید... و چشمان ابوجعده دست از سر صورتم برنمیداشت که مظلومانه زمزمه کردم _باشه... و به اندازه همین یک کلمه نفسم یاری کرد.. و بسمه همین طعمه برایش کافی بود که دوباره دستم را سمت حرم کشید... باورم نمیشد.. به پیشواز کشتن اینهمه انسان باشد که مرتب لبانش میجنبید و میخواند... پس از سالها ... از عشق و عقیده کودکی و نوجوانی ام این بار نه به نیت که به قصد میخواستم وارد حرم دختر حضرت علی(ع) شوم... که قدم هایم میلرزید... عده ای زن و کودک در حرم نشسته بودند،... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌