❤️همسر شهید:
از شب اول ازدواجمان برای نماز به کمیل اقتدا کردم.
همیشه در سجده آخر برای من دعا می کرد.
بعد از نماز هم هرکدام تسبیحات بعد از نماز را با انگشتان دست یکدیگر می گفتیم.
آنقدر نماز خواندن های کمیل زیبا بود که دوست داشتم بنشینم و فقط تماشایش کنم.
هر بار بر اساس حال درونی اش سوره ای از قرآن را می خواند.
دعاهای قنوتش هم متفاوت بود.👌
حالا که فکر می کنم بیشتراز هرچیز دلتنگ نماز خواندن های کمیل هستم.
❤️مادر شهید:
✍ از سپاه که به خانه بر می گشت ، اجازه نداشتم هیچ کاری انجام بدم.
تا نزدیک مبل منو بدرقه می کرد
و می خواست استراحت کنم.
خود به آشپزخانه می رفت و کارهای سفره رو انجام میداد.👌
بعد هم از من و پدرش میخواست برای صرف غذا بیاییم🍝
آخر سر هم سفره رو جمع می کرد و ظرف هارو میشست.🍽
وقتی بهش می گفتم : کمیل جان شما خسته ای برو استراحت کن
جواب میداد: مادر جان؛ این دنیا محل استراحت نیست!
من جای دیگه باید استراحت کنم.✌️
🌸 #شهید_مدافع_حرم_کمیل_قربانی
🌸 #یاد_شهدا_باصلوات
💌#شھیدانہ
✍آخرین نمازجمعه
"ظهر بود و موقع نماز، از همرزمش خواسته بود با هم به مسجد بروند ولی او موافق نبود، می گفت اینجا #مسجد اهل سنت است، از لحاظ امنیتی صحیح نیست! ولی محسن قبلاً هم آنجا رفته بود. با مسجدی پر از جمعیت نماز جمعه برگزار شد. بعد از نماز محسن هم صحبت امام جماعت شده بود. روبوسی سلام و علیک. برایشان خیلی جالب بود تا بحال نظامیها را در آن مسجد ندیده بودند. یکی از اهالی به محسن گفت که سید است، شجره نامهاش را نشانش داد، اجدادش به امام جعفر صادق(ع) میرسید. محسن شجره نامه را بوسید و بر روی چشم گذاشت. معتقد بود #تأثیرفرهنگی رزمندگان ایرانی بیشتر از تأثیر نظامیشان است. قرار گذاشتند که از هفته بعد در نمازجمعه آن مسجد شرکت کنند ولی این آخرین نمازجمعه محسن بود.
#پاسدارشهیدمدافعحرم
#شهیدمحسن_حیدری
#یاد_شهدا_باصلوات🌹🍃🌹🍃
#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣