eitaa logo
منتظران گناه نمیکنند
2.4هزار دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
5.3هزار ویدیو
353 فایل
خادم کانال منتظران گناه نمیکنند👇 @appear وروزو کردن تبلیغات درکانال تاسیس کانال : ۱۳۹۷٫۱٫۱۱ پایان کانال : ظهور آقا امام زمان عج ان شاء الله نشر از مطالب کانال آزاد ✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ یاد حضرت در دقایق زندگی ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ 🔴 امام رضا علیه السلام: 🔵 خدایا در کار او (حضرت قائم علیه السلام) ما را به خستگی و تنبلی و سستی و ضعف مبتلا مفرما و ما را از کسانی قرار بده که به وسیله (یاری)او دینت را یاری می رسانی ⚫️ شهادت امام رئوف علی بن موسی الرضا علیه السلام بر وجود نازنین امام عصر ارواحنا فداه و همه منتظران تسلیت باد.
شفا یافته: یک کودک مسیحی اهل: مشهد نوع بیماری: فلج پا
مرد روحانی قصه‌ای را تعریف کرد که در نوع خود جالب و شنیدنی بود. او می‌گفت: اگر چه قبل از انقلاب بی‌حجابی در جامعه آزاد بود و زنان هرطوری که می‌خواستند در انظارعمومی ظاهر می‌شدند، اما زنان بی‌حجاب حرمت هم‌جواری با حرم‌مطهر را همیشه رعایت می‌کردند و اگر زمانی گذارشان به سمت و سوی حرم می‌افتاد، تا وارد خیابانهای منتهی به حرم می‌شدند، چادرشان را از کیف‌ در آورده، به‌سر می‌کردند و با سر و وضعی مرتب به سوی حرم می‌رفتند.
در همان ایّام، یک‌روزکه به زیارت رفته بودم، هنگام خروج از حرم، ناخودآگاه با زنی همراه شدم که چند قدمی از من جلوتر می‌رفت . آن‌زن از نوع چادر سر کردنش کاملا مشخص بود که جزو زنان بی‌حجاب است و چادر بسر کردن بلد نیست. کاملا محسوس بود که به زحمت چادر را روی سرش نگه داشته و هرازگاهی چادر از سرش سُر می‌خورد و روی شانه‌اش می‌افتاد و او دوباره آنرا به سر می‌کشید و موهایش را می‌پوشاند. کمی که از حرم دور شدیم، زن چادر و روسری‌اش را از روی سر برداشت و داخل کیفش گذاشت. از کار او بسیار ناراحت شدم . قدم‌هایم را به سمت او تند کردم و همینکه به کنارش رسیدم، بی آنکه نگاهم را بصورتش بیندازم ، با حالت تغیّر و اعتراض گفتم:
خانم عزیز. حجاب تنها برای داخل حرم نیست. شما اگر به امام اعتقاد دارید و به زیارتش می‌آیید، باید رعایت دستورات اسلام را بکنید و در برابر نامحرم خود را بپوشانید. برگشت و با دیدن من با حالتی شادمانه سلام کرد و گفت:
چه خوب که شما را دیدم. داشتم دنبال یک روحانی می گشتم.  فکر کردم قصد استهزاء و تمسخر مرا دارد، با پرخاش بیشتری وی را مخاطب قرار دادم و گفتم:
از پاسخ پرهیز می‌کنید؟ پرسیدم شما که به زیارت معتقد هستید، چرا حرمت مسلمانی نمی‌دانید؟
خنده بر روی لبهایش ماسید. سرش را پایین انداخت و با لحنی آرام گفت: - ببخشید آقا. من مسلمان نیستم
از شنیدن این کلام خشکم زد. تحیرم از آن رو بیشتر شد که اگر مسلمان نیست، پس در حرم امام‌رضا(ع) چه می کند؟
سکوتم را که دید، با همان لحن آرام ادامه داد: من مسیحی هستم حاج آقا. اما... ه میانه حرفش دویدم و پرسیدم : پس در حرم مسلمانها چه می کنید؟
گقت: ماجرایش مفصل است. حوصله شنیدن دارید؟ با آنکه وقت روضه داشتم و باید می‌رفتم، اما حس کنجکاوی‌ تحریکم می‌کرد که بمانم و قصه آن زن زائر مسیحی را گوش کنم.