✅مردم او را به باب الحوائج بودن می شناسند
احمد بن يوسف القرمانی از علمای اهل تسنن:
او [ حضرت امام کاظم علیهالسلام ] بزرگمرتبه، یگانه، حجّت، اهل عبادت شب و روزهی روز بود که به واسطهی فراوانی حلم و گذشت از تجاوزکاران به نام کاظم نامیده شد. نزد مردم عراق به بابالحوائج شناخته میشود چون هرگز کسیکه برای حاجت خود به او متوسل شد، ناکام نماند.
«اللهم عجل لولیک الفرج»
📚منبع:
أخبار الدول و آثار الأول ج۱ ص۳۳۷/احمد بن یوسف قرمانی/ناشر:عالم الکتب/بیروت
#امام_کاظم_علیه_السلام
#فضائل_اهلبیت_علیهم_السلام
#منابع_اهل_سنت
#امام_کاظم_علیه_السلام
🩸پوست و استخوانی فقط از آقای ما موسی بن جعفر علیهماالسلام باقی مانده بود ...
➖ راوی گوید:
بر فضل بن ربیع داخل شدم در حالی که بر بام خانه نشسته بود. پس به من گفت نزدیک بیا. من نزدیک رفتم تا اینکه برابر او رسیدم. پس از آن به من گفت که به اتاق این خانه سَرَک بکش. من به آن اتاق سَرَک کشیدم، گفت: در این خانه چه میبینی؟ گفتم:
📋 ثَوْباً مَطْرُوحاً !
▪️لباسی را میبینم که میان آن اتاق افتاده است.
🥀 فضل گفت: خوب نگاه کن! چون تأمل کردم و درست نظر کردم و فهمیدم، گفتم: مردی سجده کرده است. تا آنجا که گفت: او أبو الحسن موسی بن جعفر علیهماالسلام است (مدتی آن حضرت در خانه عُمّال هارونالرشید ملعون، زندانی بود). من شب و روز مراقب او هستم و او را در هیچ وقتی از اوقات نمییابم مگر بر این حالتی که میگویم.
📚عیون أخبارالرضا علیهالسلام، ج۱ ص۱۰۶
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
➖ در نقل دیگری نیز آمده است:
راوی گوید: ما در مجلس هارون الرشید ملعون بودیم که گفتند حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام دارد وارد مجلس میشود؛ من ایستاده بودم که دیدم،
📋 إذْ دَخَلَ شَیْخٌ مُسَخَّدٌ قَدْ أَنْهَکَتْهُ الْعِبَادَةُ کَأَنَّهُ شَنٌّ بَالٍ قَدْ کَلَمَ السُّجُودُ وَجْهَهُ وَ أَنْفَه
▪️پیرمردی زردروی و ناتوان که عبادت پیکرش را فرسوده او را همانند مَشکی کهنه، لاغر نموده بود و سجده بر صورت و بینی او اثر گذاشته بود، وارد مجلس شد.
📚عیون أخبار الرضا علیهالسلام ج۱ ص۸۸.
✍ این «تعابیر»، حال و روزی همان مادری را به یاد میآورد که شبیه این عبارات را هم برای او نیز نقل کردهاند:
📜 ﻭ ﻧَﺤِﻞَ ﺟِﺴﻤُﻬﺎ ﻭَ ﺫﺍﺏَ ﻟَﺤﻤُﻬﺎ ﻭ ﺻﺎﺭَﺕ ﻛَﺎﻟﺨِﻴﺎﻝ، ﻭ ﻣَﺮِﺿﺖْ ﻣﺮﺿﺎً ﺷﺪﻳﺪﺍ،
▪️روز به روز جسم شریف فاطمه زهرا سلاماللهعلیها نحیفتر شده و گوشت بدنش ذوب میشد؛ به گونهای که همانند یه شَبَه شده بود و حال آن حضرت به شدت خراب بود.
📚دعائم الاسلام، ج١ ص٢٣٢
📝 من آن خورشید پنهانم که پشت ابر زندانم
ز آهم شعله ور هستم،ز اشکم غرق بارانم
شبیه غنچهای در خود شدم جمع از غل و زنجیر
نمیآید دَمی بیرون سرم از روی دامانم
به سان باغ پاییزی نمانده از تنم چیزی
شبیه مادرم زهرا شَبَه در جامهای مانم
اذان صبح من گریه اذان مغربم شلاق
به وقت شرعی آه است افطاری که مهمانم
از این دشنام زندانبان شده مویم سپید از غم
فشار غیرت از مویم کشیده شیرهی جانم
چه سنگین است دستانش نمیبیند دگر چشمم
که گویا سیلی او دوخت مژگان را به مژگانم
به روی تختهی یک در مرا تشییع میکردند
نشد جمعیتی غیر از غبار ره پریشانم
مرا در کوچه و بازار امام الرافضین خواندند
تنم فریاد اما زد مسلمانان! مسلمانم !
شبیه آن اسیران که به آن ها خارجی گفتند
به یاد کوچه و بازار آن ها روضه میخوانم
#امام_کاظم_علیه_السلام
🩸آقای ما حضرت موسیبنجعفر علیهماالسلام را در یک «زیرانداز» پیچیدند و بدن مبارکش را لگدمال کردند ...
نقلهای متقدّم تاریخی، مصیبت دردناکی از مصائب حضرت موسیبنجعفر علیهماالسلام را برای ما نقل کردهاند، که کمتر گفته و شنیده شده است … نوشتهاند:
📋 ... دَعٰا بِالسّنْدِيّ و أمَرَهُ فِيه بِأمرِهِ فَلَفَّهُ عَلَى بَساطٍ، و قَعَدَ الفَرّاشونَ النَّصارىٰ عَلَى وَجهِهِ
▪️هارونالرشید ملعون،(بعد از آنکه خرمای مسموم به آن حضرت خوراند، تصمیم گرفت که هرچه سریعتر کار آن حضرت را یکسره کند … لذا) به سندی بن شاهک یهودی دستور داد تا موسیبنجعفر علیهماالسلام را درون یک زیرانداز بپیچند و او را لگدمال کنند؛ او هم آمد و آن حضرت را درون یک زیرانداز پیچید و دستور داد یک عدّه فرّاش مسیحیِ خدانشناس، بر روی صورت مبارک آن حضرت نشستند و او را لگدمال کردند.
📚مقاتل الطالبین، ص۴۱۷
📚عُمدة الطالب،إبن عِنَبه، ج۱ ص۱۹۶
✍ پَربسته بود و وقت پریدن توان نداشت
مرغی که بال داشت ولی آسمان نداشت
خو کرده بود با غم زندان خود ولی
دیگر توان صبر در آن آشیان نداشت
آنقدر زخمیِ غل و زنجیر بود که
اندازهی کشیدن یک آه جان نداشت
زیر لگد صداش به جایی نمیرسید
زیر لگد شکست و توان فغان نداشت
با تازیانه ساخت که دشنام نشنود
دیگر ولی تحمل زخم زبان نداشت
هرچند میزبان تنش تخته پاره شد
هرچند روی پل بدنش سایبان نداشت
دیگر تنش اسیر سم اسب ها نشد
دیگر سرش به خانۀ نیزه مکان نداشت
#امام_کاظم_علیه_السلام
🩸پیکر مطهر «غریب بغداد» را، گُلباران کردند و پیکر مطهر «غریب کربلا» را، تیرباران ...
در نقلها آمده است:
بعد از آنکه عدهای از شیعیان متوجه شهادت حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام شدند، جمع قابل توجهی آمدند و آنقدر شاخههای گُل بر روی جنازه مطهر ریختند که آن بازاری که پیکر مطهر حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام را از آن عبور داده و در آن قرار داده بودند،
📋 سُمِّيَ بَعدَ ذَلكَ بِسوقِ الرَّياحِين
▪️از آن به بعد به "سوق الرياحين" (بازار گُلها) معروف شد.
📋 وَ بنَي عَلى المَوضعِ الَّذِي وُضِعَ فيهِ الجُثمانُ المُقدّسُ بِناءً لِئَلَّا تَطَأهُ الناسُ بِأَقدامِهم تَكريماً لَه
▪️و از آن به بعد، در آن محلی که پیکر مطهر آن حضرت را گذاشته بودند، شیعیان یک بنایی ساختند تا مردم، آن محل را با لگدهایشان، پایمال نکنند.
📚الأنوار البهيّة، ص۹۹
📚حیاة الامام موسیبنجعفر علیهماالسلام،قرشی،ج۲ ص۷۸۳
✍ آه... یا موسی بن جعفر!
این جا بر روی جنازه مطهر شما، در آخر بارانی از گُل بارید ... اما چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن غریبی که مقاتل نوشتهاند:
🥀 ... وقتی که شمر لعین دید، در جنگ تن به تن حریف سیدالشهداء علیهالسلام نمیشوند،
📋 أمَرَ الرُّماةَ أن يَرموهُ، فَرَشَقوهُ بِالسِّهامِ حَتّى صارَ كَالقُنفُذِ،
▪️به تیراندازان گفت: او را تیر باران کنید! پس از زمین و آسمان تیر به سمت آن حضرت پرتاب کردند به گونهای که بدن مبارکش، در اثر آن بارش تیر، همانند خارپُشت شده بود ...
📚الارشاد، ج۲ ص۱۱۱
#امام_کاظم_علیه_السلام
🩸شرح گوشهای از مصیبتِ « وَالجَنازَةِ المُنادیٰ عَلَیها بِذُلِّ الاستِخفافِ »
در صلواتی که مرحوم سید بن طاووس برای حضرت موسیبنجعفر علیهماالسلام نقل میکند، این فراز آمده است:
📜 «وَالجَنازَةِ المُنادیٰ عَلَیها بِذُلِّ الاستِخفافِ»
▪️سلام و درود خدا بر آن جنازهای که با خواری و خفت بر سر آن جنازه فریاد میزدند ...
👈 اما شرح گوشهای از این مصیبت:
وقتی که حضرت موسی بن جعفر علیهالسّلام در زندان سندی بن شاهک به شهادت رسیدند،
📋 فَحُمِلَ عَلَی نَعْشٍ وَ نُودِیَ عَلَیْهِ هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَةِ فَاعْرِفُوهُ
▪️جنازه مطهر را روی تختی گذاشته و میبردند و میگفتند: این امام رافضی هاست؛ بیایید و او را ببینید.
📋 فَلَمَّا أُتِیَ بِهِ مَجْلِسَ الشُّرْطَةِ أَقَامَ أَرْبَعَةَ نَفَرٍ فَنَادَوْا أَلَا مَنْ أَرَادَ أَنْ یَرَی الْخَبِیثَ بْنَ الْخَبِیثِ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ فَلْیَخْرُجْ
▪️وقتی بدن ایشان را به مجلس شُرطهها آوردند، سندی بن شاهک چهار نفر را گماشت تا (العیاذ بالله) فریاد بزنند: «آگاه باشید که هر که میخواهد آن خبیثِ خبیث زاده، یعنی موسی بن جعفر "علیهماالسلام" را ببیند، از خانهاش بیرون بیاید.»
🥀 سلیمان بن أبی جعفر(پسر منصور) از قصر خود که در حاشیه شطّ بود، بیرون آمد و صدای فریاد و همهمه شنید؛ به فرزندان و غلامان خود گفت: چه خبر است؟ گفتند: سندی بن شاهک است که بدن آقا موسی بن جعفر علیهماالسلام را بر تختی گذاشته و ندا میدهد.
🥀به فرزندان و غلامانش گفت: بروید و با کمک غلامان خود بدن ایشان را از دست آنها بیرون بیاورید. اگر مانع شما شدند، آنها را کتک بزنید و پرچمهای سیاه آنها را پاره کنید. آنان آمدند و هرگونه که بود بدن مبارک را از آن نانجیبان گرفتند و چند نفر را گماشتند که فریاد بزنند:
📋 أَلَا مَنْ أَرَادَ الطَّیِّبَ بْنَ الطَّیِّبِ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ فَلْیَخْرُجْ
▪️ آگاه باشید که هر که میخواهد آن پاک نهاد پاک نهادزاده، یعنی آقا موسی بن جعفر علیهماالسلام را ببیند، از خانهاش بیرون بیاید.
📚عیون اخبار الرضا علیهالسلام، ج١ ص٩٩
✍ آه... یا موسی بن جعفر!
در اینجا که - العیاذبالله - نسبت "خبیث" به شما دادند، قلب شیعه از این مصیبت آتش میگیرد؛ اما چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر عمّههای شما، زینب کبری و امکلثوم و دیگر مخدّرات، در آن زمانی که مَقاتل نوشتهاند:
🥀 وقتی که کاروان اسرای آل الله، نزدیک کاخ یزید لعین رسید، ملعونی به نام "مُخفّر بن ثعلبة" به کنار کاخ یزید آمد و صدای نحسش را بلند کرد و گفت:
📜 هَذَا مُخفَّرُ بن ثَعلَبة، أَتَى أميرَالمؤمنينَ باللِّئامِ الفَجَرة...
▪️این مُخفّر بن ثعلبه است ؛ كه به نزد اميرمؤمنان (یزید لعین) - العیاذبالله - افرادی پَست و فاجر را آورده است...
📝 من که کمتر ز گُل از هیچ کسی نشنیدم
بشنو این رَذل حرامی چه به من میگوید ...
📚كامل بهايى، ج۲ ص۲۹۱
📚مثير الأحزان، ص۵۳
📚بحارالانوار ج ۴۵ ص۱۳
@elteja / اِلتجا4_5940430801094050680.mp3
زمان:
حجم:
5.26M
▪️غفلت و گناه شیعیان سبب زندانی شدن امام زمانشان!
الهی شیعیان را از این غفلتِ مهلک، بیدار و متوجه امام عصر علیه السلام بفرما.
🔘 #سخن_آوا ی "در بندِ غفلت"
#غربت_حضرت
#امام_کاظم_علیه_السلام
🔻راندهشده...
🔻تنها و بیکس...
🔻غریب و غایب...
👈 امام کاظم علیهالسلام، اینگونه امام زمانِ ما را توصیف کردهاند!
🔹... هُوَ الطَّرِيدُ الْوَحِيدُ الْغَرِيبُ الْغَائِبُ عَنْ أَهْلِهِ الْمَوْتُورُ بِأَبِيه.
📚کمال الدین، ج۲، ص۳۶۱.
▫️"حجمِ تنهاییِ تو، بیشتر از بودنِ ماست..." 😔
#غربت_حضرت
#گرافیک_مهدوی
#امام_کاظم_علیه_السلام