فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
🎥حواست به میزان محبتی که به آدمهای اطرافت میکنی،،،باشه،
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
✅حکایت
👈گویند که ...در زمان کریمخان زند مرد سیه چرده و قوی هیکلی در شیراز زندگی میکرد؛
که در میان مردم به سیاه خان شهرت داشت.
وقتی که کریمخان میخواست بازار وکیل شیراز را بسازد.
او جزو یکی از بهترین کارگران آن دوران بود.
در آن زمان چرخ نقاله و وسایل مدرن امروزی برای بالا بردن مصالح ساختمانی به طبقات فوقانی وجود نداشت.
بنابرین استادان معماری به کارگران
تنومند و قوی و با استقامت نیاز
داشتند؛
تا مصالح را به دوش بکشند.
و بالا ببرند.
وقتی کار ساخت بازار وکیل شروع شد.
و نوبت به چیدن آجرهای سقف رسید.
سیاه خان تنها کسی بود که میتوانست
آجر را به ارتفاع ده متری پرت کند.
و استاد معمار و وردستانش آجرها
را در هوا می قاپیدند؛
و سقف را تکمیل میکردند.
روزی کریمخان برای بازدید از پیشرفت کار سری به بازار زد؛
و متوجه شد که از هر ده آجری که سیاه خان به بالا پرت میکند؛
شش یا هفت آجر به دست معمار نمی رسید؛
و می افتد؛
و می شکند.
کریمخان از سیاه پرسید.
چه شده نکنه نون نخوردی؟؟!!
قبلا حتی یک آجر هم به هدر نمی رفت.
و همه به بالا میرسید!
سیاه خان ساکت ماند و چیزی نگفت.
اما استاد معمار پائین آمد و یواشکی
بیخ گوش کریمخان گفت:
قربان تمام زور و قدرت سیاه خان و دلگرمی او،
زنش بود.
چند روزست که زن سیاه خان قهر کرده،
و به خانه ی پدرش رفته،
سیاه خان هم دست و دل کار کردن ندارد؛
اگر چاره ای نیاندیشید کار ساخت بازار
یک سال عقب می افتد.
او تنها کسی است که میتواند آجر را تا ارتفاع ده متری پرت کند.
کریمخان فورا به خانه پدر زن او رفت؛
و زنش را به خانه آورد؛
بعد فرستاد دنبال سیاه خان،
و وقتی او به خانه رسید؛
با دیدن همسرش از شدت خوشحالی مثل بچه ها شروع به گریه کرد.
کریمخان مقدار پول به آنها داد؛
و گفت:
امروز که گذشت؛
اما فردا میخواهم همان سیاه خان همیشگی باشی.
این را گفت و زن و شوهر را تنها گذاشت.
فردا کریمخان مجددا به بازار رفت.
و دید سیاه خان طوری آجر را به بالا
پرت میکند؛
که از سر معمار هم رد میشود.
بعد رو به همراهان کرد و گفت:
ببینید عشق چه قدرتی دارد؛
آنکه آجرها را پرت میکرد عشق بود نه سیاه خان،🖐
آدم برای هرچیزی باید انگیزه داشته باشه.🖐💜🖐
🤲التماس دعای فرج🤲
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
🔻سخنان عجیب «فتحعلی شاه قاجار» پیش از امضای قرارداد ترکمانچای،
✍ در جنگ دوم روس و ایران وقتی قشون روس وارد تبریز شد؛
دولت ایران ناچار شد شرایط صلح دولت روس را بپذیرد.
فتحعلی شاه برای اعلان پایان جنگ، مجلسی برپا کرد.
قبلا به عده ای از خواص؛
دستوراتی داده شده بود که در مقابل هر جمله ای از فرمایشات شاه چه جوابهایی باید بدهند؛
و همگی نقش خود را روان کرده بودند.
🔸شاه بر تخت جلوس کرد و فرمود:
«اگر ما امر دهیم که ایلات جنوب با ایلات شمال همراهی کنند و یکمرتبه بر روس منحوس بتازند و دمار از روزگار این قوم بیایمان برآورند چه پیش خواهد آمد؟» مخاطبین که در این کمدی،
نقش خود را خوب بلد بودند؛
تعظیم سجده مانندی کرده و گفتند:
«بدا به حال روس!
بدا به حال روس!»
شاه مجددا پرسید:
«اگر فرمان دهیم که قشون خراسان با قشون آذربایجان یکی شود و توأمان بر این گروه بیدین حمله کنند چطور؟»
جواب دادند:
«بدا به حال روس!
بدا به حال روس!»
🔸اعلیحضرت پرسش را تکرار کردند و فرمودند:
«اگر توپچیهای خمسه را هم به کمک توپچیهای مراغه بفرستیم؛
و امر دهیم که با توپهای خود تمام سرزمین این کفار را با خاک یکسان کنند؛
چه خواهد شد؟»
باز جواب
«بدا به حال روس!
بدا به حال روس!»
تکرار شد؛
و خلاصه چندین فقره از این قماش اگرهای دیگر،
که تماما به جواب یکنواخت بدا به حال روس رد و بدل شد.
شاه تا این وقت روی تخت نشسته،
پشت خود را به دو عدد متکای مروارید دوز داده بود.
در این موقع؛
ناگهان دریای غضب ملوکانه به جوش و خروش آمد؛
و روی دو زانو بلند شد؛
شمشیری را که به کمر بسته بود؛
یک وجب از غلاف بیرون کشید؛
و این دو شعر حماسی را با صدای بلند خواند:
کشم شمشیر مینایی / که شیر از بیشه بگریزد.
زنم بر فرق پسکوویچ / که دود از پطر برخیزد.
🔸مخاطبین،
خود را به پایه تخت قبله عالم رسانده،
و به خاک افتادند؛
و گفتند:
«قربان مکش،
مکش که عالم زیر و رو خواهد شد».
شاه پساز لحظهای سکوت گفت:
«حالا که اینطور صلاح میدانید؛
ما هم دستور میدهیم با این قوم بیدین کار به مسالمت ختم کنند».
باز این چند نفر به خاک افتادند؛
و تشکرات خود را از طرف تمام بنی نوع انسان که اعلیحضرت بر آنها رحم کرده و شمشیر خود را از غلاف نکشیدهاند؛
تقدیم پیشگاه قبله عالم نمودند.
شاه با کمال تغییر از جا بلند شد و رفت که دستور صلح را به نایبالسلطنه بدهد.
📎 پانوشت: پسکوویچ فرمانده قوای روس بود
پطر همان سن پترزبورگ است.
📚 منبع: شرح زندگانی من، عبدالله مستوفی
🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖐💚🖐السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا(علیه السلام)🖐💚🖐
نماهنگ ''جان جانانم'' .mp3
9.23M
👋🌸👋عشق اول و آخرم امام رضا👋🌸👋
🖐💚🖐جانه جانانم🖐💚🖐
♥️🌸❤️🌸❤️🌸❤️❤️
@کانال منتظران ظهور🤲
🌺@montzranzhoor🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 صلوات خاصه امام رضا «ع» 💚
🌷 اللهم 🌷
🌷 صل علیٰ 🌷
🌷عليِ بْنِ موسَی 🌷
🌷الرِضَا المرتضیٰ الاِمام🌷ِ
🌷 التَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ 🌷
🌷 عَلی مَنْ فَوقِ الاَرض 🌷
🌷ومَن تَحتَ الثَّريٰ 🌷
🌷 الصِّديقِ 🌷
🌷الشهید🌷
🌷صَلاةً 🌷
🌷كَثيرةً تامَّةً 🌷
🌷 زاكيةً مُتَواصِلةً 🌷
🌷 مُتَواتِرَة ًمُتَرادِفة 🌷
🌷 كَأَفْضَل ماصَلَّيْتَ عَلى🌷
🌷 أَحَدٍ مِن اَوْليائِك. 🌷
🌷صلوات الله علیک🌷
🌷و علی آبائك🌷
🌷وأوﻻدك🌷
💚♻️کاش میشد پر بگیرم تا حرم،
💚♻️پیشِ سلطان پیشِ آقایِ کرم،
💚♻️کاش دعوت میشدم با زائران،
💚♻️در حرم پر میزدم با عاشقان،
💚♻️کاش من راهم صدایم میزدی،
💚♻️یک زیارت را به نامم میزدی،
💚♻️کاش گردد این گدا پابوسِ تو،
💚♻️بندهٔ عاشق تر و مخصوصِ تو،
💚♻️درشبِ قبرم کنی من راخطاب،
💚♻️میکنی آقا قدمها را حساب،
💚♻️باتوعاشقترشدن عشقِ منست.
💚♻️عشقِ زیبای شما رزق منست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ
الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ🌸
🌺سَلام عَلَیکُم🌺
🤲💚🤲السلام علیک یااباصالح المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)ادرکنی،🤲💚🤲
🟨🌿بفرمائید به صرف میوه👋🌹👋
🟩🌿 الهی هزاران مرتبه شکرت🤲💐🤲
┏━🍃🌺🍂━┓
❤💚🌹💚❤
┗━🍂🌺🍃━┛
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
#روزانه
🌹 هفته خود را معطر به عطر صلوات کنید.
💫💥امام رضا (علیه السلام)
من لَم يقدِر عَلى ما يُكَفِّرُ بِهِ ذُنوبَهُ ، فَليُكثِر مِنَ الصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ ؛ فإِنَّها تَهدِمُ الذُّنوبَ هَدماً
🔸کسی که نمی تواند کاری کند که با آن گناهانش زدوده شود؛
پس زیاد بر محمد و خاندانش صلوات بفرستد؛
که آن گناهان را به خوبی از بین می برد.
عيون الأخبار ج۱ ص۲۹۴
#صلوات
🌸🌹🌷🌺🌼
11.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
#سلامت
♦️اگه تا حالا فکر می کردید چربی باعث گلسترول خون میشه،
سخت در اشتباه بودید.
🌸🌹🌷🌺🌼
پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی در پی شهادت مجاهد قهرمان،
فرمانده «یحیی السنوار»
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
ملّتهای مسلمان!
جوانان غیور منطقه!
مجاهد قهرمان،
فرمانده یحیی السّنوار،
به یاران شهیدش پیوست.
او چهرهی درخشان مقاومت و مجاهدت بود؛
با عزم پولادین در برابر دشمن ظالم و متجاوز ایستاد؛
با تدبیر و شجاعت به او سیلی زد؛
ضربهی جبرانناپذیر هفتم اکتبر را در تاریخ این منطقه به یادگار گذاشت؛
و آنگاه با عزّت و سربلندی به معراج شهیدان پرواز کرد...
کسی چون او که عمری را به مبارزه با دشمن غاصب و ظالم گذرانده است؛ سرانجامی جز شهادت شایستهی او نیست. فقدان او برای جبههی مقاومت البتّه دردناک است؛
ولی این جبهه با شهادت برجستگانی چون: ❤️شیخ احمد یاسین،
💚فتحی شقاقی،
❤️رنتیسی،
💚و اسماعیل هنیّه،
از پیشروی باز نماند؛
و با شهادت سنوار هم کمترین توقّفی نخواهد داشت؛
🤲باذن اللّه.🤲
حماس زنده است؛🖐💪🖐
و زنده خواهد ماند.🤲💪🤲
ما چون همیشه،
در کنار مجاهدان و مبارزان بااخلاص خواهیم ماند؛
🤲بتوفیق من اللّه و عونه.🤲
اینجانب شهادت برادرمان یحیی السّنوار را به خاندانش،
به همرزمانش،
و به همهی دلبستگان جهاد فیسبیلاللّه تبریک،
و فقدانش را تسلیت میگویم.
والسّلام علی عباد اللّه الصّالحین
سیّدعلی خامنهای
۲۸مهر ۱۴۰۳