eitaa logo
منتظران ظهور
1هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
24هزار ویدیو
154 فایل
ارتباط با مدیر کانال @montazerz_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ🌸 🌺سَلام عَلَیکُم🌺 🤲💚🤲السلام علیک یااباصالح المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)ادرکنی،🤲💚🤲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🖐❤🖐پاسخ امام رضا (عليه السلام) به نامه‌ يکی از زائران🖐❤🖐 💢💥 آقا ميرزا حسن لسان الأطباء از اهالی اشرف مازندران نقل کرد: ▫️ در زمانی که حاجی ملا محمد اشرفی از مشاهير علما در زادگاه خود اشرف (بهشهر) زندگی می‌کرد؛ من يک بار عازم زيارت حضرت رضا( عليه السلام) شدم. براي خداحافظی و امر وصيت نامه‌ی خود خدمت ايشان رفتم. ✉️ و چون دانست که به زيارت ثامن الائمه (عليه السلام) می‌روم؛ پاکتی به من داد و فرمود: «در اولین روزی که به حرم مشرف شدی، اين نامه را تقديم امام رضا (عليه السلام)کن. و در مراجعت جوابش را گرفته؛ برايم بياور.» ▫️ با خود گفتم: يعنی چه؟ مگر امام رضا (عليه السلام)زنده است؛ که نامه را به او بدهم؟! چگونه جوابش را بگيرم؟! ▫️ اما عظمت مقام آن دانشمند مانع شد که اين مطلب را به ايشان بگويم؛ و اعتراض نمايم. هنگامی که به مشهد مقدس رسيدم؛ در اولين روز زيارت، برای ادای تکليف نامه را به داخل ضريح انداختم. بعد از چند ماه موقع مراجعت براي زيارت وداع به حرم مشرف شدم؛ و اصلاً سخن حاجی را که گفته بود جواب نامه‌ام را بگير و بياور، فراموش کرده بودم. بعد از نماز مغرب و عشا درحال زيارت بودم؛ که ناگاه صدای مأموری بلند شد که: زائران از حرم بيرون روند تا خدام به تنظيف حرم بپردازند. ▫️ وقتي نماز زيارت را تمام کردم؛ متحير شدم که اول شب چه وقت در بستن است؟ ولي ديدم کسي جز من در حرم نيست! ✨ برخاستم که بيرون روم؛ ناگاه ديدم سيد بزرگواري در نهايت شکوه و جلال از طرف بالا سر با کمال وقار به سوي من مي آيد. همين که به من رسيد؛ فرمود: حاجي ميرزا حسن! وقتي به اشرف رسيدي پيغام مرا به حاجي اشرفي برسان، و بگو: آئينه شو جمال پري طلعتان طلب، جاروب زن به خانه و پس ميهمان طلب، ▫️ در اين فکر بودم که اين بزرگوار که بود که مرا به اسم خواند و پيغام داد؟ يک مرتبه متوجه شدم اوضاع حرم به حالت اول برگشته، برخي نشسته و بعضي ايستاده به زيارت و عبادت مشغول هستند. فهميدم که اين حالت مکاشفه بوده است. وقتي به وطن مراجعت کردم؛ يکسره به خانه مرحوم حاجی اشرفی رفتم تا پيغام امام (عليه السلام) را به وي برسانم. همين که در را کوبيدم؛ صدای حاجيچی از پشت در بلند شد که: « حاجی ميرزا حسن! آمدی؟ قبول باشد. آری: «آیينه شو جمال پري طلعتان طلب جاروب بزن به خانه و پس ميهمان طلب» ▫️ سپس افزود: « افسوس! که عمری گذرانديم و چنان که بايد و شايد صفای باطن پيدا نکرده‌ايم!» ⬅️ کرامات رضويه ، جلد ۱، صفحه ۶۴. (علیه السلام) (علیه السلام) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🤲🌷🤲اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَالْعافِیَةَ وَالنَّصْرَبِحَقِّ الحُسَینِ"عَلَیهِ السَّلامُ"وَاجْعَلْنامِنْ خَیْرِاَنْصارِهِ وَاَعْوانِهِ وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ🤲🌷🤲 🤲اَللهُمً اجعَل عَواقِبَ اُمُورِناخَیرا🤲 🖐وَالعاقِبَهُ لِلمُتَقین🖐 🌸🤲🌸التماس دعا🌸🤲🌸 @کانال منتظران ظهور🤲 🌺@montzranzhoor🌺
🌸بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ🌸 🌺سَلام عَلَیکُم🌺 🤲💚🤲السلام علیک یااباصالح المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)ادرکنی،🤲💚🤲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🖐❤🖐پاسخ امام رضا (عليه السلام) به نامه‌ يکی از زائران🖐❤🖐 💢💥 آقا ميرزا حسن لسان الأطباء از اهالی اشرف مازندران نقل کرد: ▫️ در زمانی که حاجی ملا محمد اشرفی از مشاهير علما در زادگاه خود اشرف (بهشهر) زندگی می‌کرد؛ من يک بار عازم زيارت حضرت رضا( عليه السلام) شدم. براي خداحافظی و امر وصيت نامه‌ی خود خدمت ايشان رفتم. ✉️ و چون دانست که به زيارت ثامن الائمه (عليه السلام) می‌روم؛ پاکتی به من داد و فرمود: «در اولین روزی که به حرم مشرف شدی، اين نامه را تقديم امام رضا (عليه السلام)کن. و در مراجعت جوابش را گرفته؛ برايم بياور.» ▫️ با خود گفتم: يعنی چه؟ مگر امام رضا (عليه السلام)زنده است؛ که نامه را به او بدهم؟! چگونه جوابش را بگيرم؟! ▫️ اما عظمت مقام آن دانشمند مانع شد که اين مطلب را به ايشان بگويم؛ و اعتراض نمايم. هنگامی که به مشهد مقدس رسيدم؛ در اولين روز زيارت، برای ادای تکليف نامه را به داخل ضريح انداختم. بعد از چند ماه موقع مراجعت براي زيارت وداع به حرم مشرف شدم؛ و اصلاً سخن حاجی را که گفته بود جواب نامه‌ام را بگير و بياور، فراموش کرده بودم. بعد از نماز مغرب و عشا درحال زيارت بودم؛ که ناگاه صدای مأموری بلند شد که: زائران از حرم بيرون روند تا خدام به تنظيف حرم بپردازند. ▫️ وقتي نماز زيارت را تمام کردم؛ متحير شدم که اول شب چه وقت در بستن است؟ ولي ديدم کسي جز من در حرم نيست! ✨ برخاستم که بيرون روم؛ ناگاه ديدم سيد بزرگواري در نهايت شکوه و جلال از طرف بالا سر با کمال وقار به سوي من مي آيد. همين که به من رسيد؛ فرمود: حاجي ميرزا حسن! وقتي به اشرف رسيدي پيغام مرا به حاجي اشرفي برسان، و بگو: آئينه شو جمال پري طلعتان طلب، جاروب زن به خانه و پس ميهمان طلب، ▫️ در اين فکر بودم که اين بزرگوار که بود که مرا به اسم خواند و پيغام داد؟ يک مرتبه متوجه شدم اوضاع حرم به حالت اول برگشته، برخي نشسته و بعضي ايستاده به زيارت و عبادت مشغول هستند. فهميدم که اين حالت مکاشفه بوده است. وقتي به وطن مراجعت کردم؛ يکسره به خانه مرحوم حاجی اشرفی رفتم تا پيغام امام (عليه السلام) را به وي برسانم. همين که در را کوبيدم؛ صدای حاجيچی از پشت در بلند شد که: « حاجی ميرزا حسن! آمدی؟ قبول باشد. آری: «آیينه شو جمال پري طلعتان طلب جاروب بزن به خانه و پس ميهمان طلب» ▫️ سپس افزود: « افسوس! که عمری گذرانديم و چنان که بايد و شايد صفای باطن پيدا نکرده‌ايم!» ⬅️ کرامات رضويه ، جلد ۱، صفحه ۶۴. (علیه السلام) (علیه السلام) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🤲🌷🤲اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَالْعافِیَةَ وَالنَّصْرَبِحَقِّ الحُسَینِ"عَلَیهِ السَّلامُ"وَاجْعَلْنامِنْ خَیْرِاَنْصارِهِ وَاَعْوانِهِ وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ🤲🌷🤲 🤲اَللهُمً اجعَل عَواقِبَ اُمُورِناخَیرا🤲 🖐وَالعاقِبَهُ لِلمُتَقین🖐 🌸🤲🌸التماس دعای فرج🌸🤲🌸 @کانال منتظران ظهور🤲 🌺@montzranzhoor🌺
🌸بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ🌸 🌺سَلام عَلَیکُم🌺 🤲💚🤲السلام علیک یااباصالح المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)ادرکنی،🤲💚🤲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🖐❤🖐پاسخ امام رضا (عليه السلام) به نامه‌ يکی از زائران🖐❤🖐 💢💥 آقا ميرزا حسن لسان الأطباء از اهالی اشرف مازندران نقل کرد: ▫️ در زمانی که حاجی ملا محمد اشرفی از مشاهير علما در زادگاه خود اشرف (بهشهر) زندگی می‌کرد؛ من يک بار عازم زيارت حضرت رضا( عليه السلام) شدم. براي خداحافظی و امر وصيت نامه‌ی خود خدمت ايشان رفتم. ✉️ و چون دانست که به زيارت ثامن الائمه (عليه السلام) می‌روم؛ پاکتی به من داد و فرمود: «در اولین روزی که به حرم مشرف شدی، اين نامه را تقديم امام رضا (عليه السلام)کن. و در مراجعت جوابش را گرفته؛ برايم بياور.» ▫️ با خود گفتم: يعنی چه؟ مگر امام رضا (عليه السلام)زنده است؛ که نامه را به او بدهم؟! چگونه جوابش را بگيرم؟! ▫️ اما عظمت مقام آن دانشمند مانع شد که اين مطلب را به ايشان بگويم؛ و اعتراض نمايم. هنگامی که به مشهد مقدس رسيدم؛ در اولين روز زيارت، برای ادای تکليف نامه را به داخل ضريح انداختم. بعد از چند ماه موقع مراجعت براي زيارت وداع به حرم مشرف شدم؛ و اصلاً سخن حاجی را که گفته بود جواب نامه‌ام را بگير و بياور، فراموش کرده بودم. بعد از نماز مغرب و عشا درحال زيارت بودم؛ که ناگاه صدای مأموری بلند شد که: زائران از حرم بيرون روند تا خدام به تنظيف حرم بپردازند. ▫️ وقتي نماز زيارت را تمام کردم؛ متحير شدم که اول شب چه وقت در بستن است؟ ولي ديدم کسي جز من در حرم نيست! ✨ برخاستم که بيرون روم؛ ناگاه ديدم سيد بزرگواري در نهايت شکوه و جلال از طرف بالا سر با کمال وقار به سوي من مي آيد. همين که به من رسيد؛ فرمود: حاجي ميرزا حسن! وقتي به اشرف رسيدي پيغام مرا به حاجي اشرفي برسان، و بگو: آئينه شو جمال پري طلعتان طلب، جاروب زن به خانه و پس ميهمان طلب، ▫️ در اين فکر بودم که اين بزرگوار که بود که مرا به اسم خواند و پيغام داد؟ يک مرتبه متوجه شدم اوضاع حرم به حالت اول برگشته، برخي نشسته و بعضي ايستاده به زيارت و عبادت مشغول هستند. فهميدم که اين حالت مکاشفه بوده است. وقتي به وطن مراجعت کردم؛ يکسره به خانه مرحوم حاجی اشرفی رفتم تا پيغام امام (عليه السلام) را به وي برسانم. همين که در را کوبيدم؛ صدای حاجيچی از پشت در بلند شد که: « حاجی ميرزا حسن! آمدی؟ قبول باشد. آری: «آیينه شو جمال پري طلعتان طلب جاروب بزن به خانه و پس ميهمان طلب» ▫️ سپس افزود: « افسوس! که عمری گذرانديم و چنان که بايد و شايد صفای باطن پيدا نکرده‌ايم!» ⬅️ کرامات رضويه ، جلد ۱، صفحه ۶۴. (علیه السلام) (علیه السلام) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🤲🌷🤲اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَالْعافِیَةَ وَالنَّصْرَبِحَقِّ الحُسَینِ"عَلَیهِ السَّلامُ"وَاجْعَلْنامِنْ خَیْرِاَنْصارِهِ وَاَعْوانِهِ وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ🤲🌷🤲 🤲اَللهُمً اجعَل عَواقِبَ اُمُورِناخَیرا🤲 🖐وَالعاقِبَهُ لِلمُتَقین🖐 🌸🤲🌸التماس دعای فرج🌸🤲🌸 @کانال منتظران ظهور🤲 🌺@montzranzhoor🌺
🌸بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ🌸 🌺سَلام عَلَیکُم🌺 🤲💚🤲السلام علیک یااباصالح المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)ادرکنی،🤲💚🤲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🖐❤🖐پاسخ امام رضا (عليه السلام) به نامه‌ يکی از زائران🖐❤🖐 💢💥 آقا ميرزا حسن لسان الأطباء از اهالی اشرف مازندران نقل کرد: ▫️ در زمانی که حاجی ملا محمد اشرفی از مشاهير علما در زادگاه خود اشرف (بهشهر) زندگی می‌کرد؛ من يک بار عازم زيارت حضرت رضا( عليه السلام) شدم. براي خداحافظی و امر وصيت نامه‌ی خود خدمت ايشان رفتم. ✉️ و چون دانست که به زيارت ثامن الائمه (عليه السلام) می‌روم؛ پاکتی به من داد و فرمود: «در اولین روزی که به حرم مشرف شدی، اين نامه را تقديم امام رضا (عليه السلام)کن. و در مراجعت جوابش را گرفته؛ برايم بياور.» ▫️ با خود گفتم: يعنی چه؟ مگر امام رضا (عليه السلام)زنده است؛ که نامه را به او بدهم؟! چگونه جوابش را بگيرم؟! ▫️ اما عظمت مقام آن دانشمند مانع شد که اين مطلب را به ايشان بگويم؛ و اعتراض نمايم. هنگامی که به مشهد مقدس رسيدم؛ در اولين روز زيارت، برای ادای تکليف نامه را به داخل ضريح انداختم. بعد از چند ماه موقع مراجعت براي زيارت وداع به حرم مشرف شدم؛ و اصلاً سخن حاجی را که گفته بود جواب نامه‌ام را بگير و بياور، فراموش کرده بودم. بعد از نماز مغرب و عشا درحال زيارت بودم؛ که ناگاه صدای مأموری بلند شد که: زائران از حرم بيرون روند تا خدام به تنظيف حرم بپردازند. ▫️ وقتي نماز زيارت را تمام کردم؛ متحير شدم که اول شب چه وقت در بستن است؟ ولي ديدم کسي جز من در حرم نيست! ✨ برخاستم که بيرون روم؛ ناگاه ديدم سيد بزرگواري در نهايت شکوه و جلال از طرف بالا سر با کمال وقار به سوي من مي آيد. همين که به من رسيد؛ فرمود: حاجي ميرزا حسن! وقتي به اشرف رسيدي پيغام مرا به حاجي اشرفي برسان، و بگو: آئينه شو جمال پري طلعتان طلب، جاروب زن به خانه و پس ميهمان طلب، ▫️ در اين فکر بودم که اين بزرگوار که بود که مرا به اسم خواند و پيغام داد؟ يک مرتبه متوجه شدم اوضاع حرم به حالت اول برگشته، برخي نشسته و بعضي ايستاده به زيارت و عبادت مشغول هستند. فهميدم که اين حالت مکاشفه بوده است. وقتي به وطن مراجعت کردم؛ يکسره به خانه مرحوم حاجی اشرفی رفتم تا پيغام امام (عليه السلام) را به وي برسانم. همين که در را کوبيدم؛ صدای حاجيچی از پشت در بلند شد که: « حاجی ميرزا حسن! آمدی؟ قبول باشد. آری: «آیينه شو جمال پري طلعتان طلب جاروب بزن به خانه و پس ميهمان طلب» ▫️ سپس افزود: « افسوس! که عمری گذرانديم و چنان که بايد و شايد صفای باطن پيدا نکرده‌ايم!» ⬅️ کرامات رضويه ، جلد ۱، صفحه ۶۴. (علیه السلام) (علیه السلام) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🤲🌷🤲اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَالْعافِیَةَ وَالنَّصْرَبِحَقِّ الحُسَینِ"عَلَیهِ السَّلامُ"وَاجْعَلْنامِنْ خَیْرِاَنْصارِهِ وَاَعْوانِهِ وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ🤲🌷🤲 🤲اَللهُمً اجعَل عَواقِبَ اُمُورِناخَیرا🤲 🖐وَالعاقِبَهُ لِلمُتَقین🖐 🌸🤲🌸التماس دعای فرج🌸🤲🌸 @کانال منتظران ظهور🤲 🌺@montzranzhoor🌺