eitaa logo
منتظران مهدی (عج)
80 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
6.5هزار ویدیو
21 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر بصیرت افزایی
مشاهده در ایتا
دانلود
با سلام همگی به سفره صلوات به نیت ظهور آقا جانمان امام زمان عج الله دعوت شدین. در صورت تمایل به شرکت، تعداد صلوات را به شماره ٠٩٣٩٧٠٨٧٣٩٨ ارسال فرمایید. 🌹 🌹
داستان ۱۴۰۲/۰۳/۲۶ "سن و عمر امیرالمؤمنین؛ حضرت امام علی علیه السلام از زبان خودشان" اهل صدق و ثقه روایت کرده اند: امیرالمؤمنین علی (ع) بالای بام خانه ؛ خرما تناول می کردند ؛حضرت "ع" در سنین جوانی بودند. از قضا آن روز جناب سلمان فارسی "ره" در حیاط آن خانه لباس خود را می دوخت...! حضرت علی (ع) هسته خرمایی از باب مزاح به سمت سلمان"ره" رها کرد. جناب سلمان "ره" گفت: یا امیر المؤمنین (ع) با من شوخی می کنید در حالیکه من پیرمرد و شما جوان کم و سن و سالی هستید...!!!؟؟؟ حضرت علی"ع" فرمودند: ای سلمان !!! مرا از نظر سن و سال کوچک و خود ت را بزرگتر می بینی..؟ قصه دشت ارژن را فراموش کرده ای؟ چه کسی تو را که در آن روز در آن بیابان گرفتار شیر درنده شده بودی نجات داد..!!؟ جناب سلمان"ره" با شنیدن این کلمات با تعجب از امیرالمؤمنین (ع) کیفیت جریان را خواستار شد...! حضرت علی"ع" فرمودند: در وسط آب ایستاده بودی و از شیر بزرگی که آنجا بود می ترسیدی. دستهایت را به دعا بلند کردی و از خدا کمک خواستی. و خداوند اجابت فرمود...! من همان اسب سوار هستم که زره به روی شانه اش و شمشیری به دستش بود که با یک ضربه شمشیر آن شیر را به دو نیم کرد و شما را خلاص کرد. جناب سلمان"ره " عرض کرد: یا امیرالمومنین علی "ع" ؛ نشانه دیگری از در آنجا بودن جنابتان ، برایم بیان فرمایید. امام علی (ع) دست به آستین برد و یک شاخه گل تازه بیرون آورد و فرمودند: این همان هدیه شماست که به آن اسب سوار دادید. جناب سلمان"ره" با دیدن آن گل بیشتر دچار حیرت و سرگردانی شد؛ بطوریکه دیگر نتوانست کلامی بگوید. با عجله خدمت رسول مهربان خدا (ص) شرفیاب شد و عرض کرد: ای رسول بزرگوار رحمت و رافت و مهربانی ها"ص" !!! من اوصاف شما را در انجیل خوانده ام. محبت شما در دلم جای گرفت، دینم را رها کرده و دین شما را قبول کردم، ولی از پدرم مخفی نمودم و وقتی پدرم فهمید نقشه بر قتل من کشید ولی بخاطر مادرم از من گذشت و من را به کارهای سخت و دشوار وادار می کرد تا من فرار کردم....؛ بعد از فرار از خانه ؛ به محلی به نام دشت ارژن رسیدم ؛ در حال استراحت بودم . برای استحمام وقتی احتیاج به آب پیدا کردم لباسهای خود را در آورده و داخل رودخانه شدم، ناگهان شیر بزرگی آمد و روی لباسهای من ایستاد...!!! وقتی آن شیر را دیدم به وحشت افتادم و از خداوند حکیم و عالم و قادر کمک خواستم که ناگاه اسب سواری پیدا شد و با یک ضربه شیر را دو نیم کرد...!!! من از آب بیرون دویدم و لباس به تن کردم و خودم را به رکابش انداختم و آن را بوسیدم....! از همان اطراف شاخهء گلی کندم و به ایشان هدیه دادم، بعد از نظرم ناپدید شد و رفت، از این اتفاق بیش از صد سال می گذرد و این قصه را برای کسی تعریف نکرده ام...! امروز امام علی (ع) تمام قضیه را برای من بیان فرمودند و همان شاخه گل را به من نشان دادند. رسول خدا"ص" فرمودند: ای سلمان، هنگامیکه مرا به آسمان بردند تا جایی که جبرئیل توقف نمود و من تا کنار عرش بالا رفتم ؛ درحالیکه پروردگارم بدون واسطه با من سخن گفتند...! وقتی سفر معراج تمام شد و به زمین برگشتم علی بن ابی طالب (ع) بر من وارد شد و تمام گفتگوهای من با پروردگارم را خبر دادند..! بدان ای سلمان هرکدام از انبیاء و اولیاء ا"ع" ز زمان حضرت آدم "ع" تاکنون که گرفتار شده اند ؛ علی بن ابی طالب (ع) آنها را نجات داده است....!!! 📚القطره، جلد۱، صفحه ۲۸۲ .................................... الحمدالله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین علی علیه السلام فی الدنیا و الآخره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥امام رضا ( ع ): کسی که در روز غدیر مومنی را دیدار کند خداوند هفتاد نور بر قبر او وارد می کند قبرش را توسعه می دهد هر روز هفتاد هزار فرشته قبر او را زیارت می کنند و او را به بهشت بشارت می دهند مبلغ غدیر باشیم ⭐️«اللهم عجل لولیک الفرج»⭐️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 استاد قرائتی با مولوی عبدالحمید در سیستان و بلوچستان
107571_760_۲۰۲۱_۰۹_۲۶_۲۰_۲۵_۲۹_۱۳۲.mp3
3.67M
. ♥السلام علیک یا ابا صالح المهدے♥ ✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ 🕊اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ،وَبَرِحَ الْخَفاءُ،وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ،وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ،وَمُنِعَتِ السَّماءُواَنْتَ الْمُسْتَعانُ،وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى،وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِوالرَّخاءِ؛اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد ،اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ،وَعَرَّفْتَنابِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم،فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلاً قَريباًكَلَمْحِ الْبَصَرِاَوْهُوَاَقْرَبُ؛يامُحَمَّدُياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُماكافِيانِ،وَانْصُراني فَاِنَّكُماناصِرانِ؛ يامَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ،اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني،السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ،الْعَجَل،يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ،بِحَقِّ مُحَمَّدوَآلِهِ الطّاهِرين🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من شیعه‌ام و باٰ تو شرف می‌گیرم بر درگه تو كاسه به کف می‌گیرم آن قدر به لب ، علی علی می‌گویم آخر ، به خدا از تو نجف می‌گیرم 🌿
کمی طراوتِ باران، کمی نسیمِ حَرَم، سلامِ صبح من و فیض مستقیمِ حَرَم...
عشق یعنی‌ هر زمان یادش کنم بی‌اختیار قطره‌یِ اشکی فرو ریزد از این چشمانِ تار عشق یعنی لک زده قلبم به دیدارش ولی تا به کِی باشم نمی‌دانم چنین چشم انتظار 💚