🔸آقاي من، بر منابر و معابرمان فريادت مي زنيم تا بازگردي! اما غافليم از اينکه، آنکه بايد باز گردد شما نيستيد! آن ما هستيم که بايد به خودمان بازگرديم!
🔸مولا جان، از شما مي خواهيم تا صدايمان را بشنوي و نظري با گوشه ي چشمت بر ما افکني! امّا از ياد برده ايم که شاهد و ناظر اعمالماني و هفته اي دو بار پرونده ي کارهايمان را برابر چشمانت داري...
🔸با ضجّه و عاجزانه ميخواهيم، بلکه نشاني ات را بگويي و ما سراسيمه خود را فداي قدومت کنيم! امّا نميدانم، چرا نميتوانيم خواسته هايمان را فداي آمدنت کنيم! مگر محبوب ما نيستي و دائم آمدنت را نميخواهيم؟ پس چرا آنچه تو ميخواهي بر ما گران و سنگين و ناشدنيست؟
🔸همه مان به دنبال آناني مي گرديم که تشرّف حضورت را داشته اند، امّا فراموش کردهايم که هر دم، ممکن است از کنارمان بگذري. يا صاحب الزمان همه مان آرزو مي کنيم، کاش شما را مي ديديم و سلامي مي گفتيم. ولي فراموش کردهايم که هر کجا سلامت بگوييم، پاسخ مان مي دهي.
🔸حتّي يادمان ميرود، در کوي و برزن ها، بر هم سلام کنيم! شايد آنکه از کنارش به آرامي گذشتيم... گل نرگس... نميدانم چه شد، اين همه عطر نرگس را از ياد برديم. شما دعايي کن. شايد به حُرمت دعايت ما هم برگشتيم. ميخواستم از حجاب بگويم! اما حجاب غيبتت، ديگر حجابها را از ذهنم رُبود...
#منبرک_و_دلنوشته_مهدوي ۲
#تلنگر_مهدوی
#امام_زمان
🔶زماني اراده خدا بر اين امر واقع شد که بر قومي عذاب نازل کنه، بعد از مدتي مشاهده کردند که هيچ عذابي وارد نشد! و اوضاع آرامه… پيامبر قوم، از خدا پرسيد: ماجرا چيست؟
🔷خطاب آمد: « اي نبي من! عذابي بالاتر از اينکه لذت مناجاتم را از دل خلائق بيرون ببرم، در خزانه ي خود سراغ نداشتم و اکنون اين جماعت را به همان عذاب و بلا مبتلا کرده ام.
🔶آهاي جماعت! در اين روزگار هم بزرگترين عذاب و شکنجه ي خدا اينه که « ياد امام زمان(عج) در دل ما، جايي نداره و خلائق، صاحبشون رو فراموش کرده اند...
📚روز عالم سوز ص ۲۸۴
#منبرک_و_دلنوشته_مهدوي
#تلنگر_مهدوی
#امام_زمان