eitaa logo
مستحبات و مکروهات
27.8هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
21 فایل
✳️برای رزرو تبلیغات در مجموعه اَسرا بر روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2186347655C6187e57a27
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆تقاضا نکردن از مردم روزی گروهی از مسلمانان مدینه خدمت پبامبر (صل الله علیه وآله و سلم) آمدند و عرض کردند: «بهشت را از درگاه الهی برای ما ضمانت کن.» پیامبر (صل الله علیه وآله وسلم) پس از اندکی درنگ فرمود: «من با یک شرط، چنین ضمانتی را برای شما می کنم»، پرسیدند: آن شرط چیست؟ فرمود: انْ لاتسْئلوا احدا شَیئا؛[1]از هیچ کس (جز خدا) چیزی را تقاضا نکنید. آنها نیز تعهّد کردند که در زندگی از احدی تقاضا نکنند. پیامبر هرگاه کنار سفره نشسته و دستش به آب نمی رسید، به کسی نمی گفت که آب به من بده، بلکه خودش برمی خاست و ظرف آب را برمی داشت و می نوشید. آری پیامبر (صل الله علیه و سلم)، هم خود این گونه می زیست و هم به شاگردانش این گونه توصیه می کرد. 1- جامع احادیث الشیعه، ج 8، ص 441 📚منبع : عفاف سرچشمه زیبایی، ص 54 📖@moogharrabon
🌹 امام صادق (علیه السلام) و روزهای بد معیشتی مردم ♦️امام صادق سلام‌الله علیه که به اقتضای زمان، زندگی را بر خاندان خود توسعه داده بود، یک وقت اتفاق افتاد که نرخ خواربار ترقی کرد و قحط و غلا پدید آمد. به خادم خود فرمود: چقدر آذوقه و گندم ذخیره موجود داریم؟ عرض کرد: زیاد داریم، تا چند ماه ما را بس است. ♦️فرمود: همه آنها را ببر و در بازار به مردم بفروش. گفت: اگر بفروشم دیگر نخواهم توانست گندمی تهیه کنم. فرمود لازم نیست، بعد مثل سایر مردم روز به روز از نانوایی تهیه خواهیم کرد، و دستور داد از آن به بعد خادم نانی که تهیه می‌کند نصف جو و نصف گندم باشد، یعنی از همان نانی باشد که اکثر مردم استفاده می‌کردند. ♦️ فرمود: من تمکن دارم به فرزندان خودم در این سختی و تنگدستی نان گندم بدهم، اما دوست دارم خداوند ببیند من با مردم مواسات می‌کنم. 📚 مجموعه آثار شهید مطهری. ج ۱۸، ص ۴۳ شیوه ی زندگی ائمه ی اطهار ما اینگونه بوده و هست که ما افتخار میکنیم به این که شیعه ی اثنی عشری هستیم 📖@moogharrabon
🔆ترس از قیامت پيامبر هرگاه براى جنگ عزيمت مى كردند ميان دو تن از صحابه را عقد اخوت مى بست ، چنانكه قبل از جنگ تبوك ميان سعيد بن عبدالرحمان و ثعلبه انصارى عقد بست . سعيد در ملازمت پيامبر عازم جهاد شد و ثعلبه عهده دار خانه گرديد. روزى ثعلبه به خانه سعيد براى تهيه غذا مى رفت ، شيطان او را وسوسه كرد كه به زن سعيد نگاه كند، چون نگريست او را زيبا ديد و بى قرار شد، آمد دست به او رساند، زن سعيد گفت : روا باشد برادرت به جهاد رود و تو قصد تجاوز به حريم برادرت كنى ؟! اين سخن در او تاءثير كرد و رو به صحرا نهاد و در پاى كوهى به خاك افتاد و شب و روز به ناله و فرياد مشغول بود. وقتى پيامبر با اصحاب از جنگ برگشتند همه به استقبال برادران آمدند غير از ثعلبه ، سعيد به حالت گريان به دنبال او بيرون آمد و تفحص مى كرد كه او را دريابد؛ تا آخر او را يافت كه در پس سنگى نشسته است در حاليكه با حسرت بر سر مى زد و با آواز بلند مى گفت : واى از شرمسارى و رسوائى روز قيامت . سعيد او را در بر گرفت و دلدارى داد و خواست او را نزد پيامبر آورد تا چاره اى براى عفو بنمايد. گفت : دستهاى مرا ببند و ريسمانى در گردنم افكن چون بردگان فرارى . پس سعيد او را نزد پيامبر آورد، حضرت به او فرمود: بزرگ گناهى كرده اى از پيش من برو ملازم درگاه خداى تعالى باش تا دستورى آيد. بعد از مدتى ، وقت نماز عصر آيه عفو و توبه (۱) نازل شد و پيامبر، على عليه السلام و سلمان را بدنبال ثعلبه فرستادند. آنان در طلب ثعلبه به بيابان در آمدند و عاقبت او را يافتند كه با خداى راز و نياز مى كند و طلب عفو مى نمايد. امير المؤ منين عليه السلام از حال او گريان شد، و بشارت به او دادند كه خداى تو را آمرزيده است ! او را همراه خود به شهر مدينه آوردند، در وقت نماز شب (مغرب و عشاء) بود كه پيامبر بعد از فاتحه سوره تكاثر مى خواندند چون آيه اول (۲) را ثعلبه استماع كرد نعره زد و در آيه(۳) دوم خروشى عظيم به او دست داد و چون آيه سوم (۴) را استماع نمود بيهوش افتاد، و بعد از نماز ديدند او جان داده است . پيامبر با جمله اصحاب گريان شدند، دستور دادند او را غسل بدهند و نماز بگذارند و حضرتش در تشيع جنازه ثعلبه به سر انگشتان راه مى رفتند. علت را پرسيدند: فرمودند: از بسيارى فرشتگان كه در نماز و تشيع جنازه او شركت كردند، اين چنين تشيع كردم(۵) . 📚۱-والذين اذا فعلوا فاحشه ...و هم يعملون آل عمران : 135 ۲- الهكم التكاثر ۳- حتى زرتم المقابر ۴- كلا سوف تعملون ۵- خزيه الجواهر ص 315 - روضه الانوار سبزوارى 📖@moogharrabon