خلاصه بلیط گرفتیم رو برگه بلیط نوشته بود
سالن VIP
۲ صندلی
سانس ۱۷
فیلم مست عشق
بزارید نگم مثل اسکولا ۳ بار کل سینما رو زیر و رو کردیم تا سالن VIP رو پیدا کنیم
واقعا خیلی از سالن اصلی سینما بهتر بود به نظرم زاویه و ایناش معرکه بود تازه سکوت بود
خیلیم حس ریچ بودن داشتیم منو مبینا 😎
از فیلم بخوام بگم به نظرم زیبا بود
بازیگرای معرکه ای داشت
تیتراژِ خیلی معرکه ای داشت✨
در کل خوشمان امد
"خیلی تغییر بزرگیه تبدیل شدن به کسی که حتی فکرشم نمیکردی
فاصله ی زیادی هست بین کسی بودی و کسی که حالا بهش تبدیل شدی.
دنیا و آدم ها میخوان تورو تغییر بدن ولی به اون چیزی که خودشون میخوان ولی تو منو یه جور دیگه عوض کردی
تو باعث شدی درد بکشم، برقصم، تا پای مرگ برم و زنده بمونم.
تو منو تغییر دادی ولی من این یکی تغییر رو دوست داشتم چون شبیه خودم بودم
شبیه کسی که همیشه قایمش میکردم
تو باعث شدی خودم رو ببینم حتی از روی دیواری که آیینه نداشت.
من ترسیدم ولی باز هم ماشین پنچر شده ام رو به سمت ناکجا آباد روندم.
تو باعث شدی دنیای من عوض بشه. هنوزم غمگین بود ولی من رقصیدن با آهنگ های غمگین رو یاد گرفته بودم.
مثل آتیش زدن به خاکسترهای غمگین زیر خاک، تو باعث شدی دوباره بسوزم و شلعه ور بشم.
هدایت شده از - دلدادھ مٺحول -
تعریف میکنه و میگه که شرایط جوری نبود که بتونم کنار اونی که دوسش داشتم بمونم...
نگاهش میکنم و میگم که نه عزیزم!
به قولِ معروف :
"الظروف کذبه؛لو أحب الأنسان إنساناً لأقام،حرباً من أجله"
شرایط دروغاند،
اگر انسانی، انسان دیگری را دوست بدارد، برایش جنگ به پا میکند."
حالا تو هم گستاخانه بگو نخواستم که بمونم،
بگو جسارتِ موندن و ساختن رو نداشتم در کنارش.
تصمیمِ خودت رو گردنِ واژهای به اسم شرایط ننداز.
جسور باش و بگو که پایِ رفتن،
دلِ موندن نذاشت برام...
تجربه کردن حس های مختلف خیلی شیرینه
وقتی بین کلی کتاب و کاغذ سردرگم نشسته بودم یکم نگران بودم
وقتی داشتم عدس پلویِ بی نظیرِ مامان پز و میخوردم لبخند پهنی رو لبم بود
وقتی به ابرایِ پنبه ایِ نرمه سفید نگاه میکردم احساس سرزندگی داشتم
وقتی مامان با یه دسته گل قشنگ اومد هایپر و سوپرایزم کرد حتی چشامم خندید
وقتی رو پله های ته هایپر داشتم خوراکی مطلوبمو میخوردم انگار وسط بهشت بودم
وقتی صندوقمو تحویل دادم و روز کاریم تموم شد نفس راحت کشیدم
وقتی همکارم بهم گفت مهربون کوچولو واقعا وجودم اکلیلی شد
اینکه همه اینارو تو یه روز تجربه کنی خیلی قشنگتر میشه
ضمن اینکه مفید بودی و روز اول چالشتو به اتمام رسوندی
حالا میتونی با خیال راحت روی بالشت نرمت سرتو بزاری و چشاتو ببندی:)
همه روزا که قرار نیست خوب بگذره
یه روزایی همین که بگذره کافیه چه خوب چه بد
تو همون روزا برای خودم سعی میکنم درمون باشم حال خودمو عوض کنم با کوچیکترین چیزا حتی با یه بستنی ساده
مهم لبخندیه که میشینه رو لب:)