eitaa logo
『 مغیث گرافی 』
1.2هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
977 ویدیو
74 فایل
مغیث: فریادرس از القاب امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف اینستاگرام: https://instagram.com/moqis_graphy تلگرام: https://t.me/moqis_graphy یوتیوب: https://youtu.be/HelZ7z2Cv7c ارتباط با ما: @Moqis_graphyi
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 خدایا ! به حرمت پای خسته ی رقیه....😔😞☹️ @Daneshgar_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آخ که خوشا به سعادتت.... در نماز آخرت با خدا چه گفتی؟! 💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔 @Daneshgar_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱🌹🌱 ساکش را و تمام دنیا را با خود...... برد .... برد.... برد.... |🕊°. @Daneshgar_ir
چشمانت را بستی ... خندیدی ... رفتی... راستی ؟! چند سوال؟! چشمانت را برچه بسته بودی؟! به دنیا؟! خنده ات با من بود ؟! یا به تمنای نرفتن؟! رفتی برای پرواز؟! یا که رفتی به خدا التماسش کنی؟! بگذریم.... تو رفته ایی و پر گشودی ... وما همچنان اندر خم یک کوچه اییم ... وما همچنان بی تاب نبودن تو زاااار میزنیم ... وما همچنان .... وما.... وما.... 🌺 @Daneshgar_ir
که مثل مادرش (س) بین درو دیوار ســ🔥ـوختـــ 😔 یکی دو سال بود عباس خیلی اصرار می کرد واسه رفتن به . من میگفتم: عباس نه⛔️ زمان رفتن تو رو من مشخص میکنم☝️ هنوز وقتش نرسیده. 🔸توی این دو سال اکثر دوره هاۍ از جمله جنگ افزار و تاکتیک و... رو گذروند. یه مدتی که از نامزدیش گذشت، بهش گفتم: عباس تو از اون مردهای عاشق‌پیشه💖 میشی، چون تا حالا به هیچ حتی نگاه نکردی❌ بهم خندید. چند روز گذشت؛ اومد پیشم گفت:حاجی توروخدا بذار برم😞 اینبار اصرار کردنش متفاوت بود. گفتم: چیزی شده گفت: سردار دارم زمین گیر میشم... آره؛ عباس داشت عاشق میشد❤️ ولی از همه چیز براي زد. عباس نامحرمی که دیده بود نامزدش💞 بود. راوی سردار حمید اباذری 🌷 🕊 @Daneshgar_ir
🕛تا لحظاتی دیگر..... منتظر یک سورپرایز ویژه باشید🖤
کار ، کار دشواریست.... دشوااااار.... دشوااااار.... 💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔 @Daneshgar_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
『 مغیث گرافی 』
#تکه_ایی_از_وصیت_نامه_شهید کار ، کار دشواریست.... دشوااااار.... دشوااااار.... 💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔 @Daneshga
•°🚫 بچه‌ شیعه! آهای آره خودت، مگه نمیخای شهید بشی؟! +شهادت رو بِ اهل درد میدن👌🏻 به اونی که کار کرده اما خسته نشده:)🌸 بلند شو کار کن بعد حرف شهادت بزن حرف زدن که درست نیست! @Daneshgar_ir
『 مغیث گرافی 』
🕛تا لحظاتی دیگر..... منتظر یک سورپرایز ویژه باشید🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای‌که‌مراخوانده‌ای ❣ راه نشانم بده💔 🖤🍂🖤🍂🖤🍂🖤🍂🖤 داداش عباسم 💓 راهی که رفتی رو 😔 به ما هم نشون بده😭 ~~~~~~~~~~~~~~~~~ بانوای‌گرم:/برادرسیدرضانریمانی/ |هوای این روزای من هوای سنگره|💔💔💔 ~~~~~~~~~~~~~~~~~ 💞سورپرایز ویژه سالروز شهادت💞 .🖤🖤🖤 . . 〖 @Daneshgar_ir
شهادت یعنی↶ به خیر گذشت نزدیک بود بمیرد اما به شهادت رسید♥️ رفیق شهیدم↶ سالروز شهادتت مبارک♥️ @Daneshgar_ir
📣📣خبر .... خبر....📣📣 به مناسبت شهادت شهید دانشگر با خانواده ایشان همین امروز مصاحبه مکتوبی را برای شما بزرگواران اماده کردیم.... تا دقایقی دیگر منتظر باشید... ♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️
🍂بسم الله الرحمن الرحیم🍂 ✍ راوی:مادرشهید🌹 ✨قسمت اول✨ 💬چه گونه از شهادت پسرتون مطلع شدید؟!عکس العمل شما چه بود؟! ♥️مادرشهید: ماه رمضان اون سال بود که یه شب چن تا از اقوام همسرم حدود ساعت دوازده شب به خونه ما اومدن و دم در خونه با چهره هایی درهم باهم پچ پچ میکردن و نگرانی تو صورتشون معلوم بود. از من پرسیدن : چه خبر از عباس؟!حالش خوبه؟!کی برمیگرده؟! منم با ارامش گفتم که دوروز پیش باهم حرف زدیمو حالش خیلی خوب بود و سلام هم رسوند و گفته سعی میکنه زودتر بیاد. فامیلامون به همراه همسرم رفتن بیرون و صحبت میکردن . بعد چند لحظه همسرم با رنگ پریده و هول شده اومدن به منزل. از همسرم پرسیدم چیشده چرا نگرانی و رنگت پریده؟! گفتن :عباس مجروح شده! منم با آرامش گفتم خب رفته جنگ،این چیزا عادیه . نگران نباش. بعد چند لحظه دوباره چن تا از فامیلامون توی حیاط با همسرم صحبت میکردن . یهو شنیدم گفتن:راسته که عباس شهید شده؟! و جواب همسرم مثبت بود و من اون لحظه از ته دلم خوشحال شدمو گفتم خدایاشکرت.......... @Daneshgar_ir
🍂بسم الله الرحمن الرحیم🍂 ✍ راوی:مادر شهید🌹 ✨قسمت دوم✨ 💬آیا برای شهادت پسرتون دعا هم کردید؟! ♥️ قبل شهادت پسرم یه مستند درمورد یه جانباز مدافع حرم افغانی دیده بودم که ایشون چشماشونو از دست داده بودن. اون لحظه بسیار ناراحت شدمو همون لحظه از خدا خواستم یا عباس سالم بیاد یا ... شهید باشه...من دعا کردمو خدا هم پذیرفت و شهید و انتخاب کرد...... @Daneshgar_ir
🍂بسم الله الرحمن الرحیم🍂 ✍ راوی:مادرشهید🌹 ✨قسمت سوم✨ 💬به نظر شما کدوم از خصلت های پسرتون باعث شد که به فیض شهادت برسند؟! ♥️مادرشهید: به نظرم مهم ترین خصلتش اخلاق خوبش بود . در همه حال خنده رو بود . حتی اگه در حد زیادی هم ناراحت و عصبانی میشد سکوت میکرد .و حتی گاهی اوقات لبخند هم میزد. عباس دبیرستانی بود که یه رفتار بد از برادرش دید و بسیااااار ناراحت شد . تنها عکس العملش این بود :تو در حد تیم ملی دروغ گفتی.... این تنها جمله ایی بود که شنیدم . عباس خیلی خوش اخلاق بود . هرجا میرفت یه عالمه دوست و رفیق پیدا میکرد. یکی دیگه از کاراش که باعث شهادتش شده نماز بود. به نمازاش اهمیت میداد . نماز جماعت میرفت و توی نماز جمعه هم شرکت میکرد.اهل هیئت بود و اهل مطالعه . این اواخر کتاب زیاد میخوند. تقریبا ده سالش بود که با اصرار زیاد رفت اعتکاف . بعد از اون سال حتی حتی حتی یک بارم اعتکافش و ترک نکرد و سال اخر هم توی سوریه اعتکافش و گرفت و هیچ وقت نه به من نه همسرش نه خانواده و رفیقاش و همکلاسی هاش دروغ نگفت و صداقت داشت..... @Daneshgar_ir
🍂بسم الله الرحمن الرحیم🍂 ✍ راوی:مادرشهید🌹 🌙قسمت اخر🌙 💬دلتون برای پسرتون که تنگ میشد چه کار میکردید؟! ♥️مادرشهید: سال اول خیلی خیلی خیلی دلتنگش میشدم . هروقتم زیاد دلتنگ میشدم همون روز میومد به خوابم و مثله گذشته ها باهام برخورد میکرد و من توی خواب اصلا نمیدونستم شهید شده و حس میکردم بیدارم و عباس هم شهید نشده. همیشه هواسش بهم بوده و هیچ وقت نذاشته که با رفتنش به من سخت بگذره یا من گریه کنم برای نبودش. من اصلا برای شهادت عباس گریه نکردم . اگه حرفی و سخنی با اعضا دارین درخدمتم... مادرشهید: تو این سالا که پسرم شهید شده خیلیا متحول و یا شفا و یا دعا و حاجتشونو از پسرم گرفتن ، که اکثرا هم سید بودن و هستن. من تو این سالا متوجه شدم پسرم به سادات خیلی علاقه داره . و تا الان زیاد کمکشون کرده . مطمئن باشید اگه ازش بخواید کمکتون میکنه . امیدوارم همه گی در راه خدا مجاهدت کنید و همیشه هم پیروز میدان باشید . مثل عباس کار کنید و دغدغه داشته باشید . براتون آرزوی موفقیت روز افزون رو دارم . شهدا یاورتان. 🔷پایان🔷 @Daneshgar_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 صحبت هاے روضه وار😭 سردار اباذرے در مراسم تشییع پیڪر در دانشگاه امام حسین(ع) 🔹قسمت@Daneshgar_ir
چهار سال پیش در ۲۰ خرداد ۱۳۹۵ دقیقا در چنین ساعتی( ۳:۳۰ بعدازظهر) خدا خریدار عباس شد...💔
🕊°•||•°🕊 القراصی که سقوط کرد، عباس با همراهی یکی از فرماندهان به روستایی در آن نزدیکی به نام الهویز میروند.🥀 موقعیتی را پیدا می‌کنند و مستقر می شوند. قبل از رفتن دوستانش از او می‌خواهند که نرود اما او دلش آرام نمی گیرد و می رود.😥 در حال بررسی موقعیت منطقه بودند و گمان می کردند نقطه ای که در آن قرار دارند در تیررس دشمن نیست. در کنار دیوار ایستاده بودند و تصور می کردند که دشمن در جهت مقابل آنان قرار دارد؛ در حالی که دشمنان به آن روستا نفوذ کرده بودند و آنها را زیر نظر داشتند.😱 در همین حال، موشکی به سوی آنان شلیک می‌شود. فرمانده عباس در حال موقعیت سنجی است که انفجار شدیدی رخ می دهد و برای لحظاتی همه چیز از کنترل خارج می شود. این همان انفجاری است که عباس را آسمانی می کند...😭💔 🔖سردار اباذری 〖 @Daneshgar_ir