eitaa logo
💠🦋 مربی خلاق 🦋💠
7.2هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
1.4هزار فایل
#مرجعی_نو با #ایده_های_جدید_و_خلاق برای مربیان معلمان والدین برگزاری دوره های تربیت مربی کودک و نوجوان اجرای برنامه برای کودک و نوجوان جلسات بینشی برای مربیان_والدین ارتباط با ما : @yas1386 مربی به توان خلاقیت 👌 با ما خلاق و ایده پرداز شوید 👌
مشاهده در ایتا
دانلود
12.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠سرچشمه آفتاب 🔸معرفی (علیه السلام) از ولادت تا شهادت با ما مربی و مادری خلاق باشید👌 •┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2774270017Cde576a6e80 •┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• حتماً برای دوستان خود بفرستید
💢 💠زندگی علیه‌السلام؛ الگویی برای جوانان ❇️ زندگی امام جواد علیه‌السلام هم الگوست. امام جواد علیه‌السلام -امامی با آن همه مقامات، با آن همه عظمت- در بیست‌وپنج سالگی از دنیا رفت. این نیست که ما بگوییم؛ تاریخ می‌گوید؛ تاریخی که غیر شیعه آن را نوشته است. آن بزرگوار، در دوران جوانی و خردسالی و نوجوانی، در چشم مأمون و در چشم همه، عظمتی پیدا کرد. اینها چیزهای خیلی مهمی است؛ این‌ها می‌تواند برای ما الگو باشد. 🎙 امام خامنه‌ای؛ ۱۳۷۷/۲/۷ با ما مربی و مادری خلاق باشید👌 •┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2774270017Cde576a6e80 •┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• حتماً برای دوستان خود بفرستید
تزیین میلاد امام علی علیه السلام و امام جواد علیه السلام .pdf
42.99M
مجموعه تزیینات و فضاسازی میلاد امام علی علیه السلام و امام جواد علیه السلام (ع) (ع) با ما مربی و مادری خلاق باشید👌 •┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2774270017Cde576a6e80 •┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• حتماً برای دوستان خود بفرستید
🔰داستانی از زندگی امام نهم امام جواد علیه السلام🍃 روزی مأمون خلیفه عباسی به همراه برخی از اطرافیان خود به قصد شکار عزیمت کرد. پیش از آن که آنان از شهر خارج شوند، در مسیر راه به چند کودک برخورد کردند که مشغول بازی بودند. همین که بچه‌ها چشمشان به خلیفه عباسی و همراهانش افتاد، همگی فرار کردند و کسی باقی نماند مگر یک نفر از آن ها که آرام در کناری ایستاد. چون مأمون چنین دید، بسیار تعجب کرد از این که تمامی بچه‌ها هراسان فرار کردند و فقط یک نفرشان آرام ایستاده است و هیچ ترس و وحشتی در او راه نیافت. پس با حالت تعجب نزدیک آن کودک ۹ ساله رفت و نگاهی به او کرد و گفت: ای پسر! چرا این جا ایستاده‌ای و چرا همانند دیگر بچه‌ها فرار نکردی؟ آن کودک با متانت و شهامت پاسخ داد: ای خلیفه! دوستان من چون ترسیدند، گریختند و کسی که خوش گمان باشد هرگز نمی‌هراسد. سپس در ادامه سخن افزود: اساساً کسی که مرتکب خلافی نشده باشد، چرا بترسد و فرار کند؟! و ضمناً از جهتی دیگر، راه وسیع است و خلیفه با همراهانش نیز می‌توانند از کنار جاده عبور می‌نمایند؛ و من هیچ گونه مزاحمتی برای آنها نخواهم داشت. خلیفه با شنیدن این سخنان با آن بیان شیرین و شیوا، از آن کودک خوش‌سیما در شگفت قرار گرفت؛ و چون نام او را پرسید؛ جواب داد: من محمّد جواد، فرزند علی بن موسی الرّضا علیه السلام هستم. با ما مربی و مادری خلاق باشید👌 •┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2774270017Cde576a6e80 •┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• حتماً برای دوستان خود بفرستید
Untitled11.pdf
313.3K
🦋معصوم شناسی 🦋 🔰 معصوم یازدهم 🍀مطالبی کوتاه و خواندنی در خصوص آشنایی با سیره و زندگی معصومین علیهم السلام با عنوان «معصوم شناسی » 🖤 زندگی علیه السلام با ما مربی و مادری خلاق باشید👌 •┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2774270017Cde576a6e80 •┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• حتماً برای دوستان خود بفرستید
🌸🌺 آخرین طواف🌸🌺 موفّق (یکی از خادمان امام رضا علیه السلام ) می گوید: حضرت جواد علیه السلام پنج ساله بود. آن سفر، آخرین سفری بود که همراه با امام رضا علیه السلام به زیارت خانه خدا می رفتیم. خوب به یاد دارم… حضرت جواد علیه السلام را روی شانه ام گذاشته بودم و به دور خانه خدا طواف می کردیم. در یکی از دورهای طواف، حضرت جوادالائمه علیه السلام خواست تا در کنار «حجرالاسود» بایستیم. اوّل حرفی نزدم، امّا بعد هرچه سعی کردم از جا بلند نشد. غم، در صورت کوچک و قشنگش موج می زد. به زحمت امام رضا علیه السلام را پیدا کردم و هر چه پیش آمده بود، گفتم. امام، خود را به کنار حجرالاسود رساند. جملات پدر و پسر را خوب به یاد دارم. «پسرم! چرا با ما نمی آیی؟» «نه پدر! اجازه بدهید چند سؤال از شما بپرسم، بعد به همراه شما می آیم». «بگو پسرم!» «پدر! آیا مرا دوست دارید؟» «البته پسرم!» «اگر سؤال دیگری بپرسم، جواب می دهید؟» «حتما پسرم». «پدر!… چرا طواف امروز شما با همیشه فرق دارد؟ انگار امروز آخرین دیدار شما با کعبه است». سکوت سنگینی بر لب های امام علیه السلام نشست. یاد سفر امام به خراسان افتادم. به چهره امام خیره شدم. اشک در چشم امام جمع شده بود. امام فرزندش را در آغوش گرفت. دیگر نتوانستم طاقت بیاورم. با ما مربی و مادری خلاق باشید👌 •┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2774270017Cde576a6e80 •┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• حتماً برای دوستان خود بفرستید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیبای علیه السلام با ما مربی و مادری خلاق باشید👌 •┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2774270017Cde576a6e80 •┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• حتماً برای دوستان خود بفرستید
علیه السلام 🎨همراه با الگوی رنگ آمیزی با ما مربی و مادری خلاق باشید👌 •┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2774270017Cde576a6e80 •┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• حتماً برای دوستان خود بفرستید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا