هدایت شده از شعر و موسیقی کودکانه
داستان پیغام غدیر
آی قصه قصه قصه
نون و پنیر و پسته
یک قصه درسته
نه دست و پا شکسته
در یک ظهر گرررم گررررم تابستان در برکه ای که اسمش غدیر بود .
قطره های آب نشسته بودند
بچه ها قطره بشیدددد ، همه دستها بالا قطره ها بالا 💧
( مربی از قبل چند قطره کوچک به تعداد بچه ها برش داده و بر روی چوب بستنی میچسباند ، تا در هنگام قصه گویی بچه ها قطره شوند .)
بله بچه ها جوووونم کلی قطره در برکه غدیر نشسته بودند
بخاطر گرمای زیاد و نور زیاااد زیاااد خورشید ؛
بچه ها همه مثل خورشید نور بتابید☀️
( بچه ها با دست هاشون حالت نور پاشیدن رو نشون میدن)
کم کم داشتند بخار می شدند و تبدیل به ابر می شدند .☁️
ابر قصه ما از اون بالای بالا از بالای آسمون شاهد تمام قصه و ماجرای غدیر بود ، و برای همه تعریفش کرد .
حالا هم ابر مهربون اومده پیش ما تا برای ما تعریفش کنه☁️ ببینیم در ظهررر گرررم گررررم تابستون چه اتفاقی افتاد .
توی یک روز گرم چه خبر بود که پیامبر این همه جمعیت رو جمع کرده بود توی این بیابون گرم و داغ ، گفت : باید همه جمع بشن
پیامبر گفت : اونایی که موندن عقب بگید خودشون رو برسونید ، اونایی که رفتند جلو بگید برگردند که من یک خبر مهم دارم براتون
همه جمع شدند و به حرف پیامبر مهربان گوش دادند
انقدر جمعیت زیاد بود که پیامبر رفت بالا بالا ایستاد تا پیغامش رو به مردم برسونه
پیامبر گفت : مگه من رهبر و مولا و امام شما نیستم؟
همه مردم گفتند : بله ، یا رسول الله
پیامبر گفت : هر کسی که من امام و رهبرش هستم ، از این به بعد علی امام و رهبر و مولایش هست .
همه دوستاشون رو بردند بالا و بیعت کردند
( بیعت کردن یعنی چی بچه ها ؟ یعنی قول دادند)
قول دادند به پیامبر که از این به بعد امام اولشون حضرت علی ( ع ) باشه .
امام اول ما کی هستند؟ امام علی (ع) ✨
#داستان_غدیر
#قصه_غدیر
#عید_غدیر
😍 شعر و موسیقی کودکانه
کانال رو به دوستانتان معرفی کنید
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/3376677699Cc4bc508da2
🎶 برای دوستان خودفورواردکنید🙏
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
برای جشن گل دخترا پرده خوانی داشتیم
داستان غدیر
و چون برای گل پسرا پرده قصه پیشم نبود با کمترین امکانات برای بچه ها پشت یک بنر دور ریز کل قصه رو طراحی کردم 😄
از در سطل ماست که زرد رنگ بود با پلاستیک های جلد کتاب درسی که رنگی هستند برای ساخت خورشید استفاده کردم
کاربرگ پیامبر و حضرت علی رو رنگ زدم و بعد برش دور گیری انجام دادم و چسبوندم روی بنر
چوب نخل ها هم تکه چوب های دور ریز بود .
کمی هم جلد پلاستیکی رنگی برای موج آب برکه غدیر چسبوندم
یک کاربرگ دست راست هم رنگ زدم و برش برای نشون دادن بیعت
😉
با کمی خلاقیت یک پرده خوانی جذاب داشتیم
هیچ وقت سخت نگیرید برای هر کاری با کمی خلاقیت و نگاه به ابزارهای اطرافتون با کمترین امکانات و کمترین هزینه ها میتونید بهترین برنامه ها رو اجرا کنید
یک مربی موفق نیاز به خرید و بودجه نداره فقط کافیه خلاقیت داشته باشید
در دوره کارگاه داری بخشی از این نمونه خلاقیت ها رو به عزیزانی که شرکت کردند آموزش دادم🌺
#غدیر
#داستان_غدیر
#پرده_خوانی
#عید_غدیر
#نکته
#کلاسداری
#مربی_موفق
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
جهت ارتباط با خانم شفیعی
@shafiee_sadat
کارگاه توانمند سازی مادر و کودک
http://eitaa.com/joinchat/924254211Cd333cd7f42
راوی قصه قطره آبی بود که در برکه غدیر در روز عید غدیر شاهد داستان غدیر و بیعت کردن مردم بود
به انگشت های بچه ها قطره آبی چسبوندم با چسب کاغذی و در قصه گویی برای ارتباط بیشتر بچه ها با قصه و توجه اون ها به داستان استفاده کردم
#داستان_غدیر
#غدیر
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
جهت ارتباط با خانم شفیعی
@shafiee_sadat
کارگاه توانمند سازی مادر و کودک
http://eitaa.com/joinchat/924254211Cd333cd7f42