گیفت اول سال
پیش دبستانی شکوفه های قرآنی رفسنجان
@morabikodak5159
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازی هدفمند
بازی کلاسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مامانای عزیز از این حرفا به کودکان دلبندتون نباید بزنید👌🏻
❌❤️
@morabikodak5159
واحد کار ؛ آموزشگاه 🔔📕✏
نوع فعالیت : کاردستی 🤴🤴
هدف : تقویت ماهیچه های نوک انگشتان آمادگی برای مداد در دست گرفتن 👌👌
مربی ؛ خانم الهام حاج زینلی🌹🌹
پیش دبستانی : شکوفه های نور ناحیه ۱ شهرکرد 💫💫💫💫💫💫💫
اولین کاردستی بچه ها در پیش دبستانی
تقدیم به تمام مربی های دلسوز و مهربان
💢💢💢💢💢💢💢
@morabikodak5159
شعر کودکانه ی پدر بزرگ و مادربزرگ
مادر بزرگم چه مهربونه،شبها برایم لالایی میگه
پدربزرگم چه خوش زبونه، منو باخود پارک می بره
هر دو مهربان ،هردو خوش زبان
دوست دارم من ، هر دوی آنان
شعر از : فرخ زاد
#روز_جهانی_سالمندان. #روز_سالمند.
مادربزرگ و پدربزرگ.
#روز_سالمند.
🌀🌀🌀🌀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاردستی روز سالمند
مامان بزرگ تو خوب و مهربونی
کاشکی بیای همش پیشم بمونی
برای من قصه های قشنگ بگی
قصه ی مرد باغبون با گل رنگارنگ بگی
موهات به رنگ برفای سفیده
نگاه تو پر از عشق و امیده
مامان بزرگ دوستت دارم یه عالمه
هرچی بگم دوستت دارم بازم کمه
#روز_جهانی_سالمندان
52.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استان اصفهان بهارستان
کارباقیچی
دست ورزی
کودکستان نگاه نو
مربی خانم قاسمپور
یک روز فلفلی و قلقلی به دیدن مادر بزرگ رفتند
مادر بزرگ فلفلی داشت عکس اقاجون را روی طاقچه تمیز میکرد
فلفلی گفت مادر بزرگ چرا اقا جون فوت کردند؟؟
مادر بزرگ قاب عکس اقا جون را برداشت
کنار بچه ها نشست وگفت بیایید تا براتون بگم
اقا بزرگ خدا بیامرز اتش نشان بود
قلقلی گفت اتش نشان یعنی چی؟
مادر بزرگ گفت اتش نشان ها کسانی هستند که وقتی یه جایی اتش سوزی میشه یا اگه کسی نیاز به کمک داشته باشه به کمک اون میرن
قلقلی گفت یعنی چه کمکی؟؟؟
مادر بزرگ گفت مثلا اگر سر بچه ای لای میله های پنجره در حین بازی گیر کنه
یا مثلا اگه تصادفی بشه و ماشین در هم مچاله بشه و بخوان ادمهای ماشین را بیرون بیارن
یا مثلا اگر یک مار توی خونه باشه
یا اگه یه حیوان توی چاهی بیفته
خلاصه هر جا کمک بخوان زنگ میزدن ١٢۵و اتش نشان ها کمک میدن
اقا بزرگ خدا بیامرز هم اتش نشان بود
وقتی ازدواج کردیم خیلی وقتها شیفت بود
یه روز که پدر شما خیلی کوچک بود تب شدیدی داشت باید میبردمش بیمارستان اما پدرتون خونه نیامد اون موقع ها تلفن همراه نبود.
زنگ زدم ١٢۵مرکز اتش نشانی
و اونجا بود که به من گفتند یجا اتش سوزی شده و رفتند ماموریت
من خیلی منتظرش بودم اما اقا بزرگ دیگه برنگشت
اون روز توی اتش سوزی جان خیلی ها را از اون ساختمون نجات داده بود اما خودش توی اتش سوخت.
اتش نشان ها یک قهرمان هستند بچه ها
چون اونها جان بقیه را از مرگ نجات میدن
فلفلی قاب عکس اقا بزرگ را بوسید قلقلی مادر بزرگ را بغل کرد و گفت مادربزرگ منم دوست دارم یک اقای اتش نشان باشم
فلفلی گفت منم میخوام وقتی بزرگ شدم اقای اتش نشان بشم و یک قهرمان
مثل اقا جونم
مادر بزرگ بچه ها را بوسید به اونها دو تا شکلات داد. و گفت شکلاتتون را بخورید و برید نقاشی بکشید
بچه ها از مادربزرگ تشکر کردند.
دفتر نقاشی هاشون را برداشتند و نقاشی اقای اتش نشان را کشیدند.
راستی بچه های قشنگم شما هم میتونید نقاشی اقای اتش نشان و مادربزرگ را برام بکشید؟؟؟؟
متن قصه از :عاطفه کیامهر
@morabikodak5159
4_5979068223809651563.pdf
296.9K
برنامه سالانه دوره پیش دبستانی و دبستان .pdf
#برنامه_سالانه
@morabikodak5159
اگه خسته شدی
این محلول رو امتحان کن که عااااالیه
محلول شپش معجزه
کاملا گیاهی و موثر و مطمئن فقط با یکبار استفاده نتیجه رو میبینی
#شپش
مشاوره و خرید : @Ganjipour