🔴تاثير بازيهاي كامپيوتري بر كودكان: ١.آسيب هاي رواني
((افزایش پرخاشگری در کودکان)) 👇👇
مهمترین مشخصه بازیهای رایانهای حالت جنگی اکثر آن هاست و اینکه فرد باید برای رسیدن به مرحله بعدی با نیروهای به اصطلاح دشمن بجنگد. ” خشونت “ مهمترین محرکهای است که در طراحی جدیدترین و جذابترین بازیهای رایانهای به حد افراط از آن استفاده میشود و البته بعضی از بازیهای رایانهای ماشین سواری است که آنها را بسیار ساده و راحت به نمایش گذاشتهاند که باعث میشود در آینده کودکان به همان نحو برخورد کرده و فکر کنند که همانطور میتوان با رمز تصادف را درست کرد
🍃🌸JOiN👇
•••❥ @morabikodak5159
#قصه
#آتش
🔥💥🔥💥🔥
یک روز مامان موشی به بچه اش گفت: «من امروز جایی نمی رم. می خوام بمونم خونه و برات آش سه گردو بپزم.»
موشی گفت: «منم بپزم، من بپزم؟»
مامان موشی چوب خشک ها را گوشه ی خانه جمع کرد.
موشی نشست و به چوب ها نگاه کرد. مامان موشی کبریت زد و چوب ها آتش گرفتند. موشی جیغ کشید. پرید عقب و به آتش گفت: «وای! تو کجا بودی؟!»
مامان موشی خندید و گفت: «موشی! نزدیک آتش نیا تا من بیام.» و رفت گردو بیاورد.
🔥💥🔥💥🔥
موشی همانجا نشست و به آتش نگاه کرد.
آتش، جیریک جیریک آواز می خواند. موشی گفت: «آواز هم که بلدی بخونی!» آتش گفت: «بله که بلدم. هم بلدم بخوانم، هم بلدم بچرخم.»
و آواز خواند و چرخید. عقب رفت و جلو رفت. رنگ به رنگ شد. قرمز شد. زرد شد. آبی شد.
🔥💥🔥💥🔥
موشی گفت: «چه پیرهن قرمزی! چه دامن زردی! جوراب هات هم که آبیه! خوش به حالت، لباس هات خیلی خوشگله!» بعد رفت جلوتر و گفت: «یه کم پیرهن قرمزت رو به من می دی؟»
آتش چرخ خورد و گفت: «موشی کوچولو! تو که نمی توانی به من دست بزنی!» موشی گفت: «اگر تکان نخوری، می تونم.» و رفت خیلی جلو، نزدیک آتش، یکهو دماغش داغ شد. ترسید. پرید عقب و گفت: «وای چه داغی!» آتش گفت: «بله، لباس های من داغِ داغه. لباس داغ که نمی خوای؟»
🔥💥🔥💥🔥
موشی گفت: «نه، نمی خوام.» و پرید توی کاسه قایم شود که پروانه را دید. پروانه داشت می آمد طرف آتش. موشی داد زد: «نرو جلو می سوزی!»
اما پروانه رفت جلو. یکهو شاخکش داغ شد. خیلی ترسید. پرید عقب و جیغ کشید: «وای چه داغی!» و رفت پیش موشی.
موشی تند و تند شاخک پروانه را فوت کرد. خنک که شد، توی کاسه قایم شدند و به آواز آتش گوش دادند.
– جیریک جیریک، جیریک جیریک!
🔥💥🔥💥🔥
کم کم صدای پای مامان موشی هم آمد: تیلیک تولوک…
موشی و پروانه از بالای کاسه سرک کشیدند.
مامان موشی با سه تا گردو آمد. موشی و پروانه را توی کاسه دید. خندید و گفت: «توی کاسه چه کار دارید؟ مگر شماها آشید؟!»
مامان موشی رفت نزدیک قابلمه، ولی موشی پرید دُم او را کشید و گفت: «وای الان می سوزی! بیا پیش ما قایم شو!»
آتش گفت: «نترس موشی! مامانت مواظبه.»
🔥💥🔥💥🔥
موشی و پروانه از توی کاسه بیرون آمدند و از دور به آتش نگاه کردند.
آتش جیریک جیریک آواز خواند و یواش یواش آش را پخت.
#واحدکار-زمستان
#منابع_حرارتی
🍃🌸JOiN👇
•••❥ @morabikodak5159
کاردستی #واحد_کار_پوشاک
☃⛄️☃⛄️☃⛄️
🍃🌸JOiN👇
•••❥ @morabikodak5159
اجازه دادن به کودک
برای انجام کارها
در او احساس توانمندی
و قدرت ایجاد می کند.
استقلال و اعتماد به نفس
ارتباطی نزدیک با هم دارند.
👨🏫
🍃🌸JOiN👇
•••❥ @morabikodak5159
سلام این ادم برفی رو با دوتا بادکنک،که که بجای سر وبدنش بهم چسبوندم وبعددورش رو با کاموا که به چسب چوب آغشته کرده بودم پیچیدم وگذاشتم خشک شده،بعدش بادکنکارو ترکوندم برداشتم وداخل کاموارو با پشم شیشه پر کردم.
خانم امین نژاد از ارومیه
🍃🌸JOiN👇
•••❥ @morabikodak5159
پروژه #زمین_سنگ
پیش دبستانی بینات
کرمان
🍃🌸JOiN👇
•••❥ @morabikodak5159
ازفرزندتان بخواهید معلم شماشودو آنچه درکلاس یاد گرفته به شما یادبدهد.
یابه عروسکهایش درس بدهدتابا تصور کردن خودش در موقعیتی قدرتمند، اعتماد به نفس بیشتری پیدا کند.
🍃🌸JOiN👇
•••❥ @morabikodak5159