🐿🌱🐿🌱🐿🌱🐿🌱🐿🌱🐿🌱🐿🌱
#داستان_کوتاه
#داستان_کودکانه
#داستان #سوره #ناس
نویسنده :استاد #حسین_همتی از سری کتاب های #بچه_های_اسمان 🌹
#بسته_بهارستان 🌹
- در جنگل گل سرخ حيوانات جنگل با مهرباني در كنار هم زندگي مي كردند. اما چند وقتي بود كه سنجاب كوچولو اصلا كارهاي خوب نمي كرد، بعضي وقتها مي پريد روي پشت عمو لاك پشت و گاهي وقتها هم با بچه هاي همسايه دعوا مي كرد.
مامان سنجابه هم خيلي ناراحت بود و اصلا نمي دانست پسر خوبش چرا يكدفعه كارهاي بد انجام مي دهد به همين خاطر راه افتاد و رفت پيش عمو جغد دانا تا با آن مشورت كند.
عمو جغد دانا وقتي حرفهاي مامان سنجابه را شنيد گفت: چند سال پيش هم بعضي بچه ها همين طوري شده بودند.🐿🐿🐿🐿
مامان سنجابه گفت: يعني بچه ها كارهاي بد انجام مي دادند؟
عمو جغد دانا گفت: بله چون خناس آنها را گول مي زد.
مامان گفت: عمو، خناس كيه؟ يعني سنجاب كوچولوي من را خناس گول زده؟
عموجغد دانا گفت: خناس همان شيطونه، بايد بفهميم كار خودش است يا نه، اگر اون باشه شايد بقيه را هم گول بزنه.
🎄🌲🎄🌲🎄🌲🎄🌲🎄🌲🎄🌲🎄
عمو جغد دانا، آقا كلاغه را صدا كرد و بهش گفت سنجاب كوچولو را دنبال كند و ببيند كه با چه كسي حرف مي زند.
كلاغ رفت و بعد از چند دقيقه برگشت و گفت: خناس به جنگل برگشته، بايد يك فكري بكنيم قبل از اينكه بقيه حيوانات را هم گول بزنه.
عمو جغد دانا گفت: خناس از اسم خداي مهربان مي ترسه، بايد به بچه ها ياد بديم هر وقت خناس خواست به آنها نزديك بشه آنها بلند بگويند 🍃بسم الله الرحمن الرحيم.🍃
مامان سنجابه گفت: يعني اينطوري بچه ي من دوباره كارهاي خوب مي كند؟
عمو جغد دانا گفت: ان شاء الله .
چند روز از اين ماجرا گذشت و سنجاب كوچولو باز هم مثل قبل پسر خيلي خوبي شده بود چون هر وقت خناس را مي ديد بلند نام خدا را مي برد و خناس هم كه از خدا خيلي مي ترسيد، فرار مي كرد و مي رفت.
نویسنده :استاد #حسین_همتی
🐿🌱http://eitaa.com/joinchat/1567096844C746db3d35d🐿🌱🐿🌱🐿🌱🐿🌱🐿🌱🐿🌱
#داستان_کوتاه
#بچه_های_اسمان
#داستان_آموزه_قرانی
#داستان_کودکانه
نویسنده استاد #حسین_همتی
از سری کتاب های بچه های اسمان
#سوره_کوثر
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
محمد حسين مشغول بازي كردن با اسباب بازيهاش بود كه صداي باز شدن در خانه را شنيد. از جاي خودش بلند ش د و رفت توي حياط.🐑🐑🐑🐑🐑🐑🐑🐑🐑🐑
ولي وقتي وارد حياط شد ديد بابا مشغول آب دادن به يك گوسفند چاق قهوه اي بود. سريع گفت: سلام باباجون. اين گوسفند اينجا چكار مي كند؟
بابا هم گفت: سلام پسر گلم، فردا صبح كه مامان و آبجي كوچولو از بيمارستان بر مي گردند مي خواهيم جلوي پاي آنها اين گوسفند را قرباني كنيم.🐏🐏🐏🐏🐏🐏
محمد حسين گفت: قرباني كنيم يعني چي؟
بابا گفت: خدا به آدمها وقتي هديه هاي قشنگ و خوب مي دهد، آدمها هم بايد خدا را شكر كنند و شادي خودشان را با ديگران تقسيم كنند يكي از راههاي شكر خدا اينه كه به همسايه ها و نزديكانشان گوشت قرباني بدهند.
🐑🐏🐑🐏🐑🐏🐑🐏🐑🐏🐑🐏🐑🐏
محمد حسين كه انگار چيزي يادش آمده بود، دويد و رفت توي اتاق و با خودش يك كتاب آورد. بعد رو كرد به باباش و گفت: ولي بابا توي اين كتاب نوشته وقتي خداوند به پيامبر(ص) حضرت زهرا(س) را هديه داد ، پيامبر(ص) شتر قرباني كرد. بابا جون ببين اين هم نقاشي كتابم كه عكس شتر دارد.
باباي محمد حسين گفت: آفرين، وقتي حضرت زهرا(س) به دنيا آمد خدا به پيامبر(ص) فرمود نماز بخوان و شتر قرباني كن چون در شهر مكه شتر خيلي زيادبود و مردم آنجا بيشتر گوشت شتر مي خوردند ولي در ايران بيشتر گوسفند قرباني مي كنند. حالا بيا و به گوسفندمون غذا و آب بده تا گرسنه و تشنه نمونه.
سوره کوثر😊❤️
@morabikodak5159
#داستان_کوتاه
#بچه_های_اسمان
#داستان_آموزه_قرانی
#داستان_کودکانه
نویسنده استاد #حسین_همتی
از سری کتاب های بچه های اسمان
#سوره_کوثر
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
محمد حسين مشغول بازي كردن با اسباب بازيهاش بود كه صداي باز شدن در خانه را شنيد. از جاي خودش بلند ش د و رفت توي حياط.🐑🐑🐑🐑🐑🐑🐑🐑🐑🐑
ولي وقتي وارد حياط شد ديد بابا مشغول آب دادن به يك گوسفند چاق قهوه اي بود. سريع گفت: سلام باباجون. اين گوسفند اينجا چكار مي كند؟
بابا هم گفت: سلام پسر گلم، فردا صبح كه مامان و آبجي كوچولو از بيمارستان بر مي گردند مي خواهيم جلوي پاي آنها اين گوسفند را قرباني كنيم.🐏🐏🐏🐏🐏🐏
محمد حسين گفت: قرباني كنيم يعني چي؟
بابا گفت: خدا به آدمها وقتي هديه هاي قشنگ و خوب مي دهد، آدمها هم بايد خدا را شكر كنند و شادي خودشان را با ديگران تقسيم كنند يكي از راههاي شكر خدا اينه كه به همسايه ها و نزديكانشان گوشت قرباني بدهند.
🐑🐏🐑🐏🐑🐏🐑🐏🐑🐏🐑🐏🐑🐏
محمد حسين كه انگار چيزي يادش آمده بود، دويد و رفت توي اتاق و با خودش يك كتاب آورد. بعد رو كرد به باباش و گفت: ولي بابا توي اين كتاب نوشته وقتي خداوند به پيامبر(ص) حضرت زهرا(س) را هديه داد ، پيامبر(ص) شتر قرباني كرد. بابا جون ببين اين هم نقاشي كتابم كه عكس شتر دارد.
باباي محمد حسين گفت: آفرين، وقتي حضرت زهرا(س) به دنيا آمد خدا به پيامبر(ص) فرمود نماز بخوان و شتر قرباني كن چون در شهر مكه شتر خيلي زيادبود و مردم آنجا بيشتر گوشت شتر مي خوردند ولي در ايران بيشتر گوسفند قرباني مي كنند. حالا بيا و به گوسفندمون غذا و آب بده تا گرسنه و تشنه نمونه.
سوره کوثر😊❤️